ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

بررسی فصل اول سریال Dragon’s Dogma

سریال انیمیشنی Dragon's Dogma بر اساس بازی ویدیویی محبوب کپکام با همین نام توسط نتفلیکس ساخته شده است. پخش فصل نخست این سریال فانتزی تاریک از ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۰ آغاز گردید. در ادامه این مقاله ...

محمدجواد مبین‌زاده
نوشته شده توسط محمدجواد مبین‌زاده | ۶ مهر ۱۳۹۹ | ۲۰:۳۲

سریال انیمیشنی Dragon's Dogma بر اساس بازی ویدیویی محبوب کپکام با همین نام توسط نتفلیکس ساخته شده است. پخش فصل نخست این سریال فانتزی تاریک از ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۰ آغاز گردید. در ادامه این مقاله قصد داریم نگاهی به این مجموعه انیمیشنی داشته باشیم و ببینیم نتفلیکس این بار در اقتباس از یک بازی ویدیویی چه عملکردی از خود بر جای گذاشته است. با ویجیاتو همراه باشید.


این بررسی حاوی اسپویل نیست


طی سال‌های اخیر ما شاهد اقتباس‌های بسیار موفقی از دنیای ویدیو گیم بوده‌ایم؛ سریال کسلوانیا از خود نتفلیکس، فیلم سونیک (سگا) و بسیاری موارد دیگر. اما خب باید در نظر گرفت که این بازی‌ها تا حد زیادی خطی بوده‌اند. در مقابل، بازی‌های فرانچایز Dragon's Dogma عناوینی نقش‌آفرینی، جهان باز و پر از جزئیات شگفت‌انگیز هستند.

پس مشخصا چالش‌های تولید سریال Dragon's Dogma نسبت به دیگر عناوین بیشتر بوده است. اینکه کاراکتر اصلی حالا انگیزه‌های بالایی دارد و مجموعا شخصیت قدرتمندی است، نسبت به کاراکتر ساکت و بی‌روح بازی یک پیشرفت و مزیت عالی محسوب می‌شود. با این حال، ایده و ماموریت سلاخی یک اژدهای شیطانی در سریال به اندازه کافی پخته نشده و حوصله سر بر به‌نظر می‌رسد.



در مجموع، روایت و داستان سریال با بازی یکی است: ایتن (گرگ چان) یک جنجگو است که می‌خواهد قلب خود را از یک اژدهای شیطانی (دیوید لاج که در بازی Dragon's Dogma نیز همین نقش را ایفا نمود) پس بگیرد. البته این تمام چیزی نیست که ایتن از این اژدها می‌خواهد، چراکه این موجود پلید خانواده ایتن را نیز نابود کرده است.

داستان گذشته ایتن و همسرش اولیویا (با صدای کریستینا وی) المان‌های جدیدی هستند که نتفلیکس به Dragon's Dogma اضافه کرده اما خب این‌ها زمان زیادی هم جلوی دوربین ندارند و خیلی کم به آن‌ها پرداخته می‌شود. با این حال، اولیویا یکی از بهترین بخش‌های جدیدی است که سازندگان وارد Dragon's Dogma کرده‌اند.

این شخصیت روح و عاطفه بسیاری به سریال بخشیده و احتمالا عدم حضور او می‌توانست به مجموعه Dragon's Dogma ضربه وارد آورد. اما خب متاسفانه این شخصیت حضور کمرنگی در سریال دارد و اگر سازندگان وقت بیشتری به او می‌دادند، احتمالا آثار مثبت بیشتری روی سریال می‌گذاشت.

سریال Dragon's Dogma وقتی هر ایپزود فصل اول را نامگذاری می‌کند و به هر کدام تم مجزایی می‌دهد، تا حدی از بازی دور می‌شود و مجموعا این کار ایده خوبی هم نبوده. نبرد پایانی سریال در قسمت Pride رخ می‌دهد و پایانِ فصل بازهم تفاوت‌های بسیاری با بازی دارد و این مورد نیز به جای بهبود، کار را تضعیف کرده است.

تم و نام هر قسمت بر اساس هفت گناه کبیره طراحی شده و روح سریال و بازی‌های کپکام را از یکدیگر جدا کرده. و بدتر اینکه هر قسمت عملا خودش یک نوع استقلال نامطلوب دارد و طی هر کدام شما شاهد یک نبرد عظیم هستید. اینگونه روایت کلی سریال Dragon's Dogma عملا نقطه اوج ندارد و هر قسمت برای خودش یک حرفی می‌زند و می‌رود.

اینکه سریال سعی کرده یک قالب متفاوت و جدید از روایت را ارائه دهد، واقعا قابل تحسین است اما این کار کمی با ناپختگی و بی‌تجرگی به انجام رسیده.

سریال انیمیشنی Dragon's Dogma

یک نکته مهم دیگر این است که ۷ اپیزود ۲۵ دقیقه‌ای اصلا برای داستانی که نویسندگان قصد روایتش را دارند، کافی نیست. به همین دلیل، داستان در پاره‌ای از موارد نامنظم به نظر می‌رسد، گویی سازندگان وقت کافی روی فیلم‌نامه و دیالوگ‌ها نگذاشته‌اند.

Dragon's Dogma گاهی با توجه کردن به مسائل کم ارزش و کنار زدن ماموریت بزرگ و سرنوشت‌ساز (که کشتن اژدها باشد)، ویژن و نگاه عمیق بازی را گم می‌کند و حتی برخی مکان‌های خاطره‌انگیز و مهم مثل Everfall و Witchwood را به دست فراموشی می‌سپارد.

اکثر کاراکترهای فرعی صرفا چند دقیقه جلو دوربین می‌آیند و تا بخواهند خودشان را پیدا کنند به نوعی کشته می‌شوند. اینگونه مخاطب نمی‌تواند با آن‌ها ارتباط درستی برقرار کند و در نتیجه مرگ آن‌ها عملا هیچ اهمیت یا بار عاطفی ندارد.

همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد هر اپیزود این سریال مثل یک اثر مستقل عمل می‌کند؛ فرض کنید شما مشغول یک بازی اپیزودی هستید که در پایان هر قسمت یک باس فایت جلوی شما قد علم می‌کند. و در آخر داستان هم آن باس فایت بزرگ و اصلی قرار است جنگی تمام عیار به راه می‌اندازد. شاید اگر این کار به درستی و بدون نقص انجام می‌شد Dragon's Dogma روایت خوبی ارائه می‌داد اما متاسفانه ثبات و رشته درستی در داستان‌پردازی ایجاد نشده است.



گرچه، نیمه پر لیوان این است که سریال انیمیشنی Dragon's Dogma آزادی عمل قابل توجهی به دست آورده و سازندگان می‌توانند به نقاط جالب‌توجهی از دنیای بازی سر بزنند که در حالت عادی ممکن نبود.

و خب بازی Dragon's Dogma هرچقدر یک بازی فوق‌العاده با توجه به المان‌های جهان باز و نقش‌آفرینی بود، کاراکترها و شخصیت‌پردازی قوی و متناسبی نداشت. حال سریال توانسته حداقل شخصیت‌های اصلی مثل ایتن و همراهش هانا (با صداپیشگی اریکا مندز) را به شکل خوبی به مخاطبان معرفی کند. و این یعنی یک پتانسیل عظیم برای روایت داستان‌های بیشتر با این کاراکترها.

یکی از مثال‌های بارز این شخصیت‌پردازی، زمان‌هایی است که ایتن و آنا پس از مبارزات یا سفرهای خود با یکدیگر در شهر‌ها و اماکن دیگر با یکدیگر ملاقات می‌کنند و تنها کارشان، صحبت کردن با مردم و افراد مختلف است. با این کار حتی هانا به یک شخصیت دوست‌داشتنی و عمیق تبدیل شد، در حالی که بازی Dragon's Dogma اصلا اجازه نمی‌داد این کاراکتر را بشناسیم یا با او ارتباط درستی برقرار کنیم.

سریال انیمیشنی Dragon's Dogma

هانا استقلال بسیاری نسبت به کاراکتر خود در بازی دارد و طی قسمت‌های مختلف سریال هم رابطه‌اش با ایتن قوی‌تر می‌شود و هم بهتر می‌تواند از او محافظت کند. و خب فکر می‌کنم اینکه رابطه ایتن و هانا رمانتیک نمی‌شود یک نکته بسیار مثبت و قدمی عالی در راه دور شدن از کلیشه‌های انیمه‌ای است.

اما خب تمام این نکات مثبت همچنان نمی‌توانند آنطور که باید و شاید خود را نشان دهند، تنها به دلیل کوتاه بودن ایپزودهای سریال. یکی از پتانسیل‌های عالی داستانی به نمایش گذاشتن رابطه منحصر به فرد هر Pawn با دنیای انسان‌ها بود که متاسفانه به خاطر همان کمبود وقت و کوتاه بودن اپیزودها، فرصتی به این موارد داده نمی‌شود.

اینکه سازندگان تمرکز بر رابطه هانا و ایتن را انتخاب کرده‌اند کار به‌شدت هوشمندانه‌ای بوده که اجازه می‌دهد سریال از حالت تک‌بعدی و بی‌روح بودن خارج شود.

گرچه، اینکه روابط ایتن و هانا به مباحث رمانتیک کشیده نشده، دلیل نمی‌شود بقیه کاراکترها از این موارد محروم بمانند! این مورد که مورد انتقاد نویسنده IGN دیوید جنگو نیز بود، واقعا غیرمنطقی و آزاردهنده است. تقریبا تمام ایپزودهای فصل اول شامل صحنه‌های جنسی و برهنگی است و باتوجه به کوتاه بودن داستان هر قسمت، نمی‌دانیم سازندگان چگونه برای این موارد وقت گیر آورده‌اند.

تازه این صحنه‌ها گاهی با صحنه‌های خشن و خون‌آلود سریال نیز ترکیب می‌شود که اصلا خوشایند برخی مخاطبان نیست. سازندگان احتمالا قصد داشته‌اند عناصر فانتزی و تاریک Dragon's Dogma را اینگونه به معرض نمایش بگذارند اما خب واقعا در حصول آن ناموفق و ناکام بوده‌اند.



در رابطه با انیمیشن‌های سریال نیز باید گفت که با یک شاهکار طرف هستیم. صحنه‌های مبارزه با برخی دشمنان شناخته‌شده مثل cyclops، گریفین، هایدرا، لیچ و بسیاری دیگر واقعا حماسی و دیدنی است. ایتن یک جنگجوی بی‌پروا و خشن است و با سرعت هرچه تمام‌تر به سوی دشمنان می‌تازد و در مقابل، هانا عقب می‌ایستد و با کمان و جادوی خود اوضاع را تحت کنترل در می‌آورد.

در مجموع زوج‌سازی میان ایتن و هانا چه از نظر مبارزه‌ای و چه شخصیتی بسیار عالی به نظر می‌رسد. حتی وقتی این دو در مسیر خود با غریبه‌ها مواجه می‌شوند، تفاوت رفتار و برخورد ایتن و هانا با آن‌ها خیلی جالب توجه است.

از سوی دیگر تغییرات شخصیتی ایتن نیز کاملا به چشم می‌آید. با کمترین دقت مخاطبان متوجه می‌شوند که رفتار و نگرش ایتن در قسمت‌های نخست تفاوت‌های آشکاری با قسمت‌های پایانی سریال و ماجراجویی‌های او دارد.

سریال انیمیشنی Dragon's Dogma

در حالی که هدف کلی او همیشه یکی است - شکست دادن اژدها - او مدام در حین داستان با اتفاقات جدید و متنوع رو به رو می‌شود. احتمالا سازندگان با اضافه کردن این المان به سریال انیمیشنی خود سعی داشته‌اند ماموریت‌های فرعی در بازی Dragon's Dogma به نمایش بگذارند.

صحنه‌هایی که سریال اشارات مستقیمی به گیم پلی Dragon's Dogma نیز واقعا زیبا به نظر می‌رسند. از آن لحظاتی که ایتن برای جلب توجه دشمنان سپر خود را به زمین می‌کوبد تا فریادهای اخطاردهنده هانا حین مبارزات.

سخن پایانی

نتفلکیس با سریال Dragon's Dogma توانسته هیجان، روایت فانتزی تاریک و حماسه نبردهای بازی کپکام را به شکل زیبایی به دنیای انیمه بیاورد و در کنار آن، شخصیت‌پردازی بهتری نسبت به بازی دارد.

با این حال، طریقه تقسیم بندی اپیزودها و مخصوصا کوتاه بودن آن‌ها به سریال ضربات زیادی وارد کرده و اجازه نداده با یک اثر عالی و منحصر به فرد مواجه شویم. مشخصا این سریال بهترین اثر اقتباسی از بازی‌های ویدیویی نیست اما می‌تواند جایگاه خوبی در میان طرفداران انیمه و بازی Dragon's Dogma پیدا کند.

امید است سریال انیمیشنی Dragon's Dogma در فصل‌های آتی نقص‌های موجود را برطرف کرده و به پتانسیل نهایی خود برسد.


تماشا کنید: ده شخصیت برتر به یادماندنی در بازی های ویدیویی - قسمت دوم

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (5 مورد)
  • Sajaddidas
    Sajaddidas | ۷ مهر ۱۳۹۹

    ممنون از نویسنده عزیز من تا اونجا که نوشته بود ۷ قسمت ۲۵ دقیقه ای خوندم آخه چرا اینقدر کم

    • محمدجواد مبین‌زاده
      محمدجواد مبین‌زاده | ۷ مهر ۱۳۹۹

      ممنون از شما که مارو دنبال می‌کنید

  • Morteza0935
    Morteza0935 | ۶ مهر ۱۳۹۹

    من که بیشتر منتظر انیمه جدید dmcهستم.نمیدونم چرا خبری ازش نمیاد بیرون؟

    • محمدجواد مبین‌زاده
      محمدجواد مبین‌زاده | ۷ مهر ۱۳۹۹

      اونم از پروژه‌هاییه که رسما در سکوت فرو رفته و کسی حرفی ازش نمی‌زنه. واقعا نمیشه روی هوا حرف زد اما ممکنه کنسل شده باشه، یا در بهترین حالت به مشکل خوردن و به تعویق افتاده

  • armin
    armin | ۶ مهر ۱۳۹۹

    کاش یکی زیرنویس میکرد

مطالب پیشنهادی