کیت وینسلت پس از یک دهه دوری از تلویزیون و انحصار ستاره بودن در مدیوم سینما، دوباره با مینی سریال «Mare of Easttown» از شبکه HBO به جهان آثار تلویزیونی بازگشته است. بنابراین، اگر پس از نمایش این اثر شاهد نامزدی امی برای او و البته خود سریال بودید، شوکه نشوید؛ چرا که اساساً این اثر درام و جنایی یکی از بهترین سریال‌های چند سال اخیر در این ژانر است.
البته لازم به ذکر است که وینسلت در همکاری قبلی‌اش با HBO یعنی مینی سریال «Mildred Pierce» نیز موفق به کسب جایزه امی و گلدن گلوب شده بود. در ادامه با معرفی و بررسی سریال Mare of Easttown همراه ویجیاتو باشید.
وینسلت بریتانیایی با اجرای شخصیت مِیر شِیهان در این سریال، نقش یک کارآگاه پنسیلوانیایی را در یک شهر کوچک بازی می‌کند که با وجود بار سنگین اداره یک خانواده بر روی دوش خود، همزمان در مورد یک قتل محلی نیز تحقیق می‌کند. با این اوصاف، می‌توان سریال «Mare of Easttown» را به عنوان اکتشافی در سمت تاریک یک جامعه کوچک معرفی کرد که نشان می‌دهد چگونه آشفتگی درون خانواده و فاجعه‌های گذشته می‌توانند حال امروز ما را تعریف کنند.
سریال «میر از ایست تاوون» از منظر داستانی حول یک نقشه آشنا، کلیشه‌ای و تقریباً مطمئن ساخته شده است: یک جنایت تکان دهنده در یک شهر کوچک منجر به تحقیقات گسترده پلیس می‌شود که در نهایت این تحقیق، انواع مختلفی از رسوایی‌های بزرگ محلی را در یک جامعه جالب آشکار می‌کند.
جالب است بدانید کیت وینسلت در Mare of Easttown، سریال هفت اپیزودی HBO، برای اولین بار در کار حرفه‌ای خود در نقش یک پلیس ظاهر شده است. هر بازیگری در آمریکا باید سرانجام نقش یک پلیس را بازی کند. در واقع این موضوع یکی از آن قوانین نانوشته صنفی است. اما به طور کلی این سریال یک درام خانوادگی پر شور و دیدنی است؛ که با بازی‌های عالی از جانب کیت وینسلت تا گای پیرس و جین اسمارت و البته آنگوری رایس و ایوان پیترز تقویت شده است.
سازندگان این سریال با قرار دادن این داستان خانوادگی در موقعیت ژانر جنایی باعث افزایش روحیه ترس و حتی لحظات کمدی کم نظیر در این سریال شده‌اند؛ و این ترکیبات جالب بخشی است که سریال را به جذاب ترین نمایش تلویزیونی در حال حاضر تبدیل می‌کند.
مینی سریال «Mare of Easttown» اثری است که از همکاری مشترک یک نویسنده و کارگردان منفرد حاصل شده است. در این حالت، فیلمنامه سریال را برد اینگلسبی نوشته است که پیش از این با نگارش فیلمنامه آثاری چون «Run All Night» و «The Way Back» در بین سینما دوستان شناخته شده بود.
اینگلسبی نشان داده است که در ساختن شخصیت‌های از نظر روانشناختی تخریب شده و ارائه داستان‌هایی به آنها که صرفاً مربوط به رستگاری نیست، مهارت بالایی دارد. بنابراین او این مسیر را در خلق فضای دیدنی سریال جدید خود نیز ادامه داده است.
از طرف دیگر لازم به ذکر است که کارگاردانی تمام اپیزود‌های این سریال بر عهده کریگ زوبل بوده؛ او کسی است که سال پیش با فیلم پُر سر و صدای «The Hunt» بیشتر مورد توجه سینما دوستان قرار گرفت، هرچند او نیز پیش از این کارگردانی اپیزود‌هایی از سریال «The Leftovers» و «Westworld» را بر عهده داشته است.
کریگ زوبل به عنوان کارگردان سریال نیز سعی نمی‌کند کار پُر زرق و برق یا عجیبی را با Mare of Easttown انجام دهد، اما در عوض، او توانسته به سادگی پرتره یک شهر کوچک در پنسیلوانیا و شهروندان ساکن آن را به طور کامل به بیننده نمایش دهد.
یکی از نکات فوق‌العاده مثبت این سریال موقعیت مکانی آن است. اما چرا؟ چون اساساً حوادث شکل دهنده روایت Mare of Easttown در یک شهر کوچک و پر سر و صدا در ایالت پنسیلوانیا اتقاق می‌افتد؛ شهر کوچ ایست تاوون نوعی مکان است که همه در آن به نوعی با هم مرتبط یا فامیل هستند، یا حداقل تجارت و جزییات زندگی دیگران را می‌دانند.
بنابراین خود شهر مصداق بارز یک شخصیت کامل است. بنابراین سریال به همان اندازه که یک درام جنایی است، یک درام خانوادگی هم است، بنابر همین رویه کل این شهر یک خانواده است و جنایات به عمیق ترین اسرار آنها حمله می‌کند.
با این اوصاف طی چند دقیقه اول سریال، مشخص می‌شود که شخصیت میر نیز چیزی بیش از یک کارآگاه در نیروی پلیس ایست تاوون است. در واقع او شخصیتی قابل اعتماد است که در کنار هر کسی که ممکن است مجبور به دستگیری‌اش شود بزرگ شده است.
میر علاوه بر استرس کار خود در حفظ حضانت نوه‌اش، مرگ یا خودکشی پسرش، طلاق از همسرش و پرونده مفقودان یک سالهای را که نمی‌تواند از پس آن بربیاید، اساساٌ کمر خم کرده است.
کیت وینسلت عمل گرایی خسته و آشفته شخصیت میر را بی عیب و نقص مجسم می‌کند؛ و هر اقدام او در طول پیشرفت سریال قابل درک است. این میزان نکات ظریف در بازی و شخصیت کیت وینسلت به لطف فیلمنامه دقیقی است که به او داده شده، بنابراین شخصیت میر یکی از آن قهرمانانی است که با وجود آشفتگی روانی درون خانواده‌اش، بازهم دست از کمک به دیگران بر نمی‌دارد و حتی در حالت اخراج موقت از کارش نیز به دنبال حل پرونده جنایی سریال است.
البته شخصیت‌های قوی سریال به میر شیهان ختم نمی‌شوند. سریال Mare of Easttown پر از شخصیت‌های دوست داشتنی است. جالب است بدانید این اثر یک محصول براق با جاذبه‌های جنسی مطلق در شخصیت‌هایش نیست؛ بلکه در آن حتی مشهورترین چهره‌ها مانند همسایگان معمولی هستند که ممکن است در خیابان آنها را ببینید.
در طول روند داستانی این سریال بسیاری از لحظات درام و رئالیسم ناخوشایند وجود دارد، بدون اینکه لحظه‌های خنده دار زندگی روزمره شخصیت‌ها را نادیده بگیرد؛ و این همان نقطه قوت خاص سریال است.
بنابراین «میر از ایست تاوون» دارای خطوط روایی زیادی است که باعث خنده یا لبخند واقعی شما می‌شود، بیشتر این لبخند‌ها از جانب شخصیت جین اسمارت همیشه عالی و همچنین ایوان پیترز که یکی از بهترین عملکردهای حرفه خود را ارائه می‌دهد، شکل می‌گیرد. پیترز در اینجا برخلاف نقش‌های معمول خود در آثار ابرقهرمانی، یک شخصیت واقعی را بازی می‌کند.
در واقع پیترز در این سریال نقش کارآگاه کالین زیبل را ایفا می‌کند. همکاری او با میر در ابتدا اساساً یک فیلم کمدی است اما رفته رفته این ارتباط به یکی از جالب ترین روابط سریال تبدیل می‌شود. به همین منظور تماشای تیم او و وینسلت در طول سریال کاملاً عجیب و دوست داشتنی است.
اما آنچه باعث شده Mare of Easttown کار کند، تفاوت آن در فضاسازی و شخصیت سازی خاصش نسبت به سریال‌هایی چون The Undoing و Big Little Lies است، که طی سالهای اخیر از شبکه HBO پخش شده‌اند. نیکول کیدمن در هر دو این سریال‌های نام برده شده بازی کرده، اما این آثار اشتراکات بیشتری هم داشتند که فقط به کیدمن ختم نمی‌شد.
آنها هر دو در مورد زندگی پر زرق و برق زنان بسیار زیبا و ثروتمند محاصره شده توسط جامعه شناسان، ازدواج‌های افتضاح و قتل‌های اطرافشان بود. زندگی ممتاز آنها که با خانه‌های بزرگ، لباس‌های زیبا و کیف‌های دستی بی نقص همراه بود بخشی از جذابیت سریال‌ها را شامل می‌شد. اما سریال Mare of Easttown درست عکس این فضا را نشانه رفته است.
برای مثال: نه خانه شخصیت مرکزی این سریال آنچنانی است و نه وضع خوراک، پوشاک و سطح رفاه خانوادگی آنها، از طرف دیگر شغل او نیز به عنوان کارآگاه شهر، بهترین راه برای فرار از حقایق پر سر و صدا وجود او است.
کارآگاه بودن یکی از معدود کارهایی است که میر از انجام آن لذت می‌برد و یکی از معدود مواردی است که باعث می‌شود بتواند در ایست تاوون مقداری قدرت و کنترل داشته باشد. همه در ایست تاوون هم را می‌شناسند، همین امر باعث می‌شود میر به عنوان قهرمان اصلی داستان جذاب باشد.
باید توجه داشت افرادی که از او درخواست کمک می‌کنند، دوستان او هستند؛ و افرادی که مرتکب جرم می‌شوند نیز دوستان خانوادگی او هستند. بنابراین میر، به دلیل بزرگ شدن در ایست تاوون، در حال حاضر درباره اینکه چه کسی مشکوک به نظر می‌رسد، بهترین نظر‌ها را دارد. و حتی به رغم محافظت از دوستانش و شهری که در آن بزرگ شده، او گاهی تلاش می‌کند انسانیت مردم را فراتر از محدوده قانون ببیند.
برای مثال او می‌داند که چگونه از شایعات و سیاست‌های شهر کوچک به نفع خود استفاده کند. در یک زمان، او یکی از بچه‌های شهر را با دستگیری در محل کارش، خجالت زده می‌کند، زیرا کاملاً آگاه است که این امر باعث طنین انداز شدن شایعات در سراسر شهر خواهد شد.
با این حال، مشکلی که برای میر وجود دارد این است که رویکرد او با مردم شهر یک طرفه و کاملاً تعامل گونه هم نیست، زیرا همه در این شهر از داستان گذشته او اطلاع دارند. همین موضوع پاشنه آشیلی برای روابط پُر آشوب میر با محیط اطرافش است.
همچنین لازم به ذکر است که سریال Mare of Easttown نوعی نمایش کارآگاهی است که در پایان هر قسمت پیچ و تاب جدیدی را به وسط گود می‌اندازد تا شما را محکم پای ادامه سریال نگه دارد، اما شخصیت‌ها همه آنقدر جذاب هستند که اگر صبر کردن برای دیدن اپیزود بعد طولانی شود، فکر کردن به ساختار روابط آنها در ذهنتان نیز شما را سرگرم و هیجان زده خواهد کرد.
هر شخصیتی در این مجموعه با انگیزه‌های خاص خود به خوبی توسعه یافته است، و این باعث می‌شود شبکه خانواده، دوستی و دشمنی که در سراسر ایست تاوون گسترش یافته، پرتره‌ای از سو ظن و انسانیت را شامل شود.
همه این ماجراها و تعاملات شخصیتی، درگیر یک رمز و راز قتل می‌شود که به موازات زندگی روزمره این شخصیت‌ها حرکت می‌کند. بنابراین می‌توان گفت برد اینگلسبی و کریگ زوبل در روایت داستانی که احساس می‌شود از یک رمان قابل توجه اقتباس شده (داستان کاملاً اورجینال است)، بسیار عالی عمل می‌کنند.
سریال Mare of Easttown به نام خود وفادار است و در مورد زنی است که زمان زیادی را صرف اجتناب از گذشته و تعهد خود در قبال شهری که او را تربیت کرده است، می‌کند. از این رو، دیدن استیصال شخصیت اصلی برای حل این قضیه کاملاً جذاب است.
در نتیجه می‌توان گفت این یک داستان ویرانگر است که تماشای آن یک سرگرمی بی نظیر در این روز‌ها است. من امیدوارم که سه قسمت آخر بتواند فضا سازی سنگین چهار قسمت اول را برآورده کند، زیرا این سریالی است که تاکنون تنها شایسته تحسین بوده است.
از مجموعه سریال‌های فراموش‌شده در ویجیاتو بخوانید:
- جیمز باند بی‌تربیت در سریال Archer
- فیلسوف کمدین نیویورکی در سریال Louie
- کمدی‌تر از زندگی کارمندی با سریال The Office
- وقتی والتر وایت در سریال Ozark حسابدار می‌شود
- سریال The X-Files و مخوف‌ترین پرونده‌های ماورایی
- سریال Sons of Anarchy و داستان رفتن و نرسیدن پیوسته
- شیوع ویروسی در سال ۲۰۲۰ در سریال The Last Man on Earth
- سریال Freaks and Geeks و روزهایی که ستاره‌های هالیوود نوجوان بودند
۱۰۰ درصد پیشنهاد میشه