استارفیلد برای موفقیت باید چه نکاتی را از سری Fallout بیاموزد؟
همانطور که میدانید استارفیلد پروژه AAA بعدی بتسدا است و این استودیو حالا با پشتیبانی تمامعیار مایکروسافت، تمام تلاش خود را برای موفقیت آن خواهد کرد. اما سازندگان بازی هنوز هم با نگاهی به گذشته ...
همانطور که میدانید استارفیلد پروژه AAA بعدی بتسدا است و این استودیو حالا با پشتیبانی تمامعیار مایکروسافت، تمام تلاش خود را برای موفقیت آن خواهد کرد. اما سازندگان بازی هنوز هم با نگاهی به گذشته میتوانند عناصر زیادی از عنوان موفق و محبوب Fallout را در استارفیلد استفاده کنند.
طی چند سال گذشته و تا قبل از E3، بتسدا در مورد سری جدید Starfield که یک بازی علمی-تخیلی است چیزی بیشتر از یک پیشنمایش تبلیغاتی نمایش نداده و تاکنون در مورد بازی تقریباً ساکت بوده است. طی سالهای اخیر، عکسهایی از درون بازی Starfield که به نظر تصاویر رندر نشده هستند به بیرون درز کردهاند. همچنین برخی طرح مبهم از ظاهر و تم بازی که بنظر میرسد بتسدا قبلا مشغول آن بوده، به بیرون درز کرده که زیاد شبیه تصاویر اخیر لیک شده نیست و نشان میدهد که بتسدا در طراحیهای خود تغییرات فراوانی ایجاد کرده است. در حالی که ما با این کانسپت که بازیهای جدید سزاوار ایدههای جدید هستند موافقیم، اما معتقدیم که بتسدا باید همچنان برای الهامگرفتن به بازی قدیمی خود یعنی سری Fallout نیز نیمنگاهی داشته باشد.
علیرغم گذشت سالها و عرضه شدن بازیهای بسیاری در سبک نقشآفرینی، حتما دلایلی وجود دارد که سری بازیهای Fallout با وجود تمامی فراز و نشیب خود در چند دهه گذشته، همچنان از محبوبیت بالایی برخوردار است و هنوز هم به باور بسیاری بالاترین استانداردهای نقشآفرینی را دارد.
از یاد نبریم که Fallout 3 به احیا و تعریف مجدد RPG های غربی کمک کرد، در دوره ایکس باکس 360 سطح جدیدی از کیفیت را در این سبک از بازیها ثبت کرد و مسیر جدیدی را برای حرکت به سمت جلو رقم زد. در آنسوی سکه اما تلاش بتسدا برای دمیدن روحی تازه به کالبد سری فالاوت در سالهای اخیر و ایجاد تغییرات قابلتوجه، تجربیات گرانبهایی برای این استودیو به ارمغان آورده که میتواند در ساخت استارفیلد از آن ها استفاده کند.
قبول داریم که Fallout 4 و Fallout 76 فاقد تجربه ناب و نمونههای درخشان از عناصر نقشآفرینی شناخته شده سری Fallout بودند. فالاوت 4 سیستم گزینههای گفتگوی نوشته شده در بازیهای قبلی را عوض کرده بود و به جای آن از سیستم دیگری با دیالوگهای محدودتری استفاده میکرد. اوج فاجعه را در Fallout 76 شاهد بودیم که در ابتدا حتی از NPC برای تعامل در بازی برخوردار نبود. البته که اکنون با نگاهی به تاریخ درمیابیم که تغییر سیستم یک اشتباه بوده و اکثرا معتقد هستند این تغییر با روح سری بازیهای Fallout و چیزی که برای آن مطرح است در تضاد کامل قرار داشت.
از طرف دیگر در نگاهی به بازی Fallout 3 هنوز میتوان متوجه انتخابهای کاملا سیاه و سفید آن از نظر اخلاقی شد. البته که این قضیه در زمان انتشار بازی متداول بود و به بازیکن فرصت بیشتری میداد تا شخصیت خود را همانطور که صلاح میداند توسعه دهد. گزینههای گفتگو بطور کامل ارائه میشوند و شخصیتاصلی بازی در طول بازی بیصدا است. دوربین بازی به اندازه دوربینی که در بازیهای جدیدتر بتسدا مشاهده میشود سینمایی نیست اما به نظر میرسد ترکیب کلی بازی محبوبتر از آنچه در بازیهای اخیر Fallout یافت میشود باشد.
نقشآفرینی بودن بازی استارفیلد در دنیای امروز بازیهای رایانهای به معنای تأکید بر انتخابهای تاثیرگذار گیمر است و امیدوارم شامل گزینههای قدرتمند برای ساخت شخصیت نیز باشد. در حالت ایدهآل امیدواریم که شاهد ادامهدار بودن روند بازی محبوب طرفداران فالاوت یعنی Fallout: New Vegas باشیم. بازیای که توسط استودیو مشهور آبسیدین توسعه داده شد و علیرغم مشکلات ریز و درشتش، اغلب به دلیل عمق نقشآفرینی آن تحسین میشود.
تریلر فاش شده Starfield دارای اتمسفر سنگینتری نسبت به New Vegas یا هر بازی Fallout دیگری که تا اکنون دیدهایم بود. گرچه این بدان معناست که ممکن است با بازی کاملا جدی و بدور از فضای کمدی این روزها باشیم. به نظر ما، بازی در حالی که به بازیکن کمک میکند تا پیشرفت بیشتری در روند داستان و ساخت شخصیت خود داشته باشد باید گزینههای انتخابی آن برای نتیجه داستان و گیمر هزینهدار باشد.
خط مقدم در بازیهای آخرالزمانی و تمام بازیهای دیگر بطور عمومی به عنوان مکانی خطرناک برای کاوش و جستوجو ارائه میشود. برای Fallout، تهدید مداوم در برابر اشعههای رادیواکتیو، موجودات جهشیافته و حتی انسانهای گرفتار در طبیعت خشن و خصمانه بازی که دائماً در پشت ذهن بازیکن به عنوان تهدید وجود دارند. فضایباز و وسیع، سرزمینهای بایر، مدارس مخروبه و فروشگاههای موادغذایی فرسوده که همواره وحشت ناشناختهای بر روان گیمر تحمیل میکند. پس در نتیجه هر قدم باید حساب شده و هر حرکت باید طبقبرنامه باشد.
اکنون در فضا وضعیت حتی باید بسیار بدتر از این نیز باشد. طرفداران بتسدا هنوز هیچ خبر و نشانهای در مورد بزرگبودن نقشه استارفیلد و مقیاس آن نسبت به دیگر بازیها دریافت نکردهاند اما با توجه به اینکه تم فضایی بازی و اکتشافهای فضایی آن در فضا، تصور بزرگتر بودن بازی نسبت به تجربههای قبلی بتسدا نباید چندان دور از ذهن باشد و احتمالا حدس درستی است.
این یک فرصتبزرگ برای بتسدا است تا بتواند وحشت چیزهای ناشناختهای که پیشتر با سری فالاوت به گیمرها تقدیم کرده بود را اینبار با مقیاس چندبرابری به خانههای ما بیاورد. تصور اینکه همواره در پسزمینه ذهن خود باید احتمال تهدید دائمی با سوءعملکرد یک سفینه فضایی و گرفتار شدن در فضا را داشته باشیم و یا با برخی از گونههای کمتر شناخته شده زندگی روبرو و تهدید شویم و بر سر منابع با بیگانههای فضایی همانند سری Alien بجنگیم یا حتی فقط در فضای خلوتگونه بازی همانند فیلم Ad Astra به یک سفر فیلسوفانه برویم، بسیار هیجانانگیز است.
شاید به نظر شما ایدههای ما باعث سخت شدن گیمپلی شود ولی از نظر ما نیازی هم نیست که بازی یک چالش در سطح Dark Souls برای گیمرها باشد و از طریق سختی مفرط، برای خود اعتبار جذب کند. اما بازی نباید از آن طرف بوم بیفتد و مانند آب خوردن آسان باشد. القای احساس تنها بودن در فضا شبیه به تنها ماندن در بیابانهای بایر فالاوت، امری حیاتی است. حتی اگر اوضاع ماموریتها رو به روال و طبق برنامه باشد گاهی وقتها تنشهای آزاردهنده خارج از برنامه و استرس اینکه ممکن است هر لحظه مشکلی پیش بیاید، در طولانی مدت میتواند باعث معجزه ماندگاری برای Starfield را به ارمغان بیاورد.
از بین تمام مواردی که باعث میشود فرنچایز Fallout ارزش بارها بازیکردن را داشته باشد، اولین و مهمترین مورد هویت بازی است. در حالی که طرفداران با مکانها، شخصیتها و داستانهای متنوعی درگیر شدهاند اما یک هسته قابلتشخیص از بازی وجود دارد که از تنوع آن فراتر رفته و محصولی متناسب با جهان Fallout میسازد. حتی اگر این سری از بازیها بدست توسعهدهندگان مختلف، موتورهای متغیر و سبکهای مختلف دوربین را در بازی به دست مخاطبان خود برساند، Fallout فوراً به هر شکل قابلتشخیص است.
در نگاه سطحی به نظر میرسد هویت ماندگار چیزی است که به راحتی قابل دستیابی است. مثلا از همان تصاویر و تکنیک بازیهای سابق استفاده کنید و بقیه موارد خودشان روی روال خواهند افتاد و بدون مشکل پیش خواهند رفت. اما در واقعیت، اطمینان از اینکه بازی سبک و سیاق و روح خود را حفظ میکند، کار پر زحمت و طاقت فرسایی است. با جهان تک و بیمانند Fallout، جایی که ایالات متحده گرفتار جنگ سرد شده و همزمان باید فرهنگعامه نیز نمایش داده شود.
به ویژه برای استارفیلد، چالشهای دیگری پیش خواهد آمد. بعنوان یک فرنچایز کاملاً جدید، طرفداران واقعاً نمی دانند چه انتظاری از بازی باید داشته باشند علاوه بر این که بازی عنوان علمی تخیلی را نیز با خود به یدک میکشد. علمی تخیلی بودن همانند حرکت در لبه تیغ به راحتی می تواند بازی را در قلمرو خطرناک کلیشه های رایج این سبک قرار دهد، و یا بسته به اینکه برای ساختن دنیای آن چقدر تلاش می شود جهانی کاملا قابل باور برای گیمرها باشد که احساس راحتی و یا همرنگی در آن میکنند.
به همین دلیل، استارفیلد باید عناصر منحصر به فردی را که برای اولین بار خودش ارائه کرده است، ایجاد کند. بازاریابی و تبلیغات بازی باید نشان دهد که Starfield راه خودش را از سایر بازی های علمی-تخیلی موجود جدا می کند، در غیر این صورت خطر مقایسه با No Man's Sky ،Elite Dangerous یا هر یک از ماجراهای دیگر فضایی که اکنون بر بازار سلطه دارند را دارد. این مقایسه ها درست است که برای بازی شکست محسوب نمیشود ولی احتمالا باعث ایجاد تبلیغات نادرست از تم بازی در میان علاقه مندان بخصوص گیمرهای جدید میشود علی الخصوص که بازی یک آی پی کاملا جدید است و پیشینه ای از آن در دسترس نیست.
خوشبختانه امسال در E3 شاهد نمایشی کوتاه از استارفیلد بودیم که ما را اندکی بیشتر با بازی آشنا کرد. بازی اگر بتواند هسته اصلی بازیهای موفق بتسدا را که به راحتی قابل شناسایی است حفظ کند و در عین حال عناصر جدیدی را نیز در خود جای بدهد، بتسدا می تواند شاهد تولد فرنچایز میلیون دلاری دیگری نیز میان آی پی های کنونی خود باشد. این یک نقشه خوب و بی خطر برای تعادل و رسیدن به موفقیت است، چیزی که بتسدا در گذشته با Fallout و Elder Scrolls بارها موفق به تکرار و انجام آن شده است.
Starfield هم اکنون در حال توسعه است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بازی خوب میشه که از کسی نکته ای نمی آموزه بلکه نکات زیادی رو خلق میکنه برای آموختن دیگران ?