آیا کلاود گیمینگ همان نجات دهنده‌ای است که منتظرش بودیم؟

روزی را تصور کنید که بازی مورد انتظارتان عرضه شده و شما در روز انتشار تنها کاری که برای انجام آن نیاز دارید این است که بازی را انجام دهید! یعنی نه خبری از دانلود بازی که اکنون در حجم بازی‌ها سرسام آور شده‌اند، باشد نه خبری از انتشار آپدیت روز اول که آن هم اینترنتتان را ببلعد و مهم‌تر از همه نگران فضای اشغال شده هم نخواهید بود. فقط کافیست در هر دستگاهی که دلتان می‌خواهد بازی را اجرا و بازی کنید. مواردی که گفتم فقط بخش‌های کوچکی از چیزی بود که می‌خواهم از آن صحبت کنم و در ادامه مزایای بسیار بیشتر آن را برایتان خواهم گفت.

خب باید بگویم در واقع بتای چیزی که در بالا گفته شد هم اکنون وجود دارد! اما همانطور که گفتم فعلا در فاز بتا قرار دارد و احتمالا باید هفت، هشت، ده سالی را تا کامل و پخته شدن تکنولوژی Cloud Gaming صبر کنیم.

پا گذاشتن به آینده

حال چه شد که اینقدر شیفته این تکنولوژی شدم؟ قضیه از این قرار است که در حال نگارش متنی راجع به گوگل استیدیا بودم که یکی دو روز پیش هم در سایت منتشر شد. در خلال نوشتن آن گفتم سری بزنم و ببینم اصلا گوگل استیدیا به چه شکلی است. تا آن موقع به طور پیش فرض فکر می‌کردم دسترسی به بازی‌ها اولا به خاطر اینترنت ضعیف و دوما بخاطر رایگان نبودن بازی‌ها ممکن نیست و به همین دلیل به سایت استیدیا اصلا سری نزده بودم. اینبار برای کسب اطلاعات بیشتر وارد سایت شدم و متوجه شدم که هیتمن را می‌توان به رایگان بازی کرد. بالافاصله بازی را پلی کردم تا ببینم اصلا استیدیا اجازه بازی کردن را می‌دهد یا خیر.

اوایل اجرا شدن چندبار پیامی مبنی بر ضعیف بودن اینترنت دریافت کردم که آن‌ها را مانند بسیاری از پیام‌های دیگری که این روزها دریافت می‌کنیم، رد کردم. بازی اجرا شد و در همان منوی بازی واقعا با کارکرد آن حظ کردم. تصور کنید روی گوگل کروم در حال جابجا کردن منوی چنین بازی‌ای بودم. به سرعت و با چندبار زدن دکمه Enter (همان‌کاری که ۲۰ سال پیش برای شروع شدن بازی‌ها می‌کردیم!) وارد بازی شدم. نتیجه باورنکردنی بود. راستش را بخواهید اینترنت ما برای استریم و پخش ویدئوهای 720p و 1080p هم ضعیف است چه برسد که بخواهید یک بازی را با آن انجام دهید.

با این حال اما نتیجه خوب بود. لگ خاص و یا افت فریمی نداشت که روی اعصاب باشد اما مشکل بزرگی وجود داشت و آن مشکل تاخیر طولانی مدت واکنش بازی به ورودی از کامپیوترهای ماست. مثلا وقتی ماوس را می‌چرخانید ۱ ثانیه بعد در بازی کاراکتر شما واکنش نشان می‌دهد که همین موضوع تجربه بازی را ناخوشایند، سخت و حتی غیرممکن می‌کند. البته کمی تا قسمتی اینترنت با ما یاری کرد و توانستم مرحله Prologue هیتمن را به سختی بازی کنم.

ظهور یک تکنولوژی جدید

اصلا تصور نکنید که می‌خواهم بگویم گوگل پرچمدار این تکنولوژی خواهد بود. نه چنین نیست. این تکنولوژی خودش باقی شرکت‌ها را مجاب به استفاده کردنش خواهد کرد. گوگل هم اکنون استیدیا را دارد، اکس باکس نسخه‌ی بتای چنین چیزی را با گیم پس رونمایی کرده و پلی استیشن هم Now را دارد. به همه این‌ها یک شرکت نام آشنای دیگر را هم اضافه کنید که در ادامه از آن صحبت خواهم کرد.

بیایید ابتدا از همین تکنولوژی فعلی خودمان صحبت کنیم و ببینیم اوضاع آن در چه وضعی است. کنسول‌های نسل نهم یک سالی است که عرضه شده‌اند اما بخاطر کمبود قطعات و کرونا اوضاع خرید و فروش آن در کشورهای تولید و عرضه کننده نیز بغرنج است. از آن طرف خرید کارت گرافیک خوب هم دیگر دارد تبدیل به آرزویی دست نیافتنی می‌شود. اوضاع سخت افزار و به ویژه کارت گرافیک در ایران به لطف نرخ ارز، ماینینگ و افزایش قیمت جهانی به واسطه کمبود قطعات به بدترین وضع در آمده.

بنظرتان بازی‌ساز و یا حتی گیمر خوش قلبی وجود دارد که دوست نداشته باشند گیمرها و دوستانشان بهترین تجربه را از بازی کردنشان داشته باشند؟ چه بخواهیم چه نخواهیم اوضاع به ویژه در ایران هر روز بدتر می‌شود. ممکن است فردی هم اکنون در حال بازی کردن سایبرپانک 2077 با رزولوشن 4K و با تنظیمات گرافیک Ultra و ۳۰ فریم باشد و هر یک از ما منتظر ارائه آپدیت و از آن طرف قدیمی شدن بازی برای ارزان‌تر شدن و توان خرید آن برای PS4 (بدترین پلتفرم تجربه سایبرپانک) را داشته باشیم. پس مساوات هم‌اکنون در صنعت گیم شوخی خنده‌داری بیش نیست. از آن گذشته، هر روز تصاویر جدید و ویدئوهای بیشتری از تکنولوژی‌های جدید را می‌بینیم که فقط بر حسرتمان می‌افزایند.

حال مشکلات فقط همین‌ها نیستند. مشکلات اساسی دیگری هم وجود دارد. ضعف کنسول‌ها و بلاتکلیفی سازندگان و کارکردن آن‌ها بر روی دو نسخه از یک بازی در اواخر هر نسل، باگ‌ها و بازی ناقص و موارد دیگر از مشکلاتی است که همه افرادی که با گیم‌ها سر و کار دارند با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. پس بی یا با آن‌که توجه کنیم مشکلاتی وجود دارد که بسیاری از اوقات لذت بازی کردن را برایمان تبدیل به زهرمار می‌کند و نمی‌گذارد از اوقات فراغتمان بیشترین استفاده را ببریم.

هر زمانی، هر جایی، هر چیزی!

نینتندو سوئیچ را به یاد بیاورید که سازندگان برای اجرا کردن ویچر 3 و Doom بر روی آن به هر زوری که بگویید متوصل شدند. تا توانستند گرافیک را پایین آورده و نرخ فریم را هم جوری تنظیم کردند که بازی فقط قابل اجرا باشد. اما واقعا چه کسی از بازی کردن به چنین شکل لذت می‌برد؟ آن هم فقط همین دو بازی هستند که با این وضعیت عالی اجرا می‌شوند باقی بازی‌های ترد پارتی مانند فیفا را فرض کنید که نسخه بتای ورژن‌های کنسولی محسوب می‌شود. استیم دک ولو نیز به تازگی با شعار بازی کردن همه بازی‌های استیم و با گرافیک و فریم قابل قبول معرفی شده. اما شما هم احتمالا مانند بنده شک دارید که آیا این شعار برای بازی‌های ۳ سال دیگر هم صدق می‌کند یا خیر؟ عملا تحقق چنین چیزی برای زمان‌های طولانی مدت ممکن نیست.

می‌دانیم که بازی کردن بازی‌ها به شکل ابری و استریم شده در هر جایی ممکن است. فقط اینترنت خوب می‌خواهد یک کنترلر یا حتی کیبورد و ماوس. همانطور که گفتم می‌توانید استیدیا را روی گوگل کروم خود تجربه کنید یا اپلیکیشن آن را دانلود کرده و با تلفن همراهتان بازی مورد علاقه‌تان را بازی کنید. پس شعار دیگری که این تکنولوژی می‌تواند بدهد هر زمانی، هر جایی و هر بازی‌ای است.

نکته دیگری که وجود دارد امکان بازی کردن بسیاری بازی‌های زیبای قدیمی هستند. صبر کنید فکر کنم، چنین چیزی احتمالا همین الان وجود دارد و سونی و مخصوصا مایکروسافت هم روی آن مانور می‌دهند، بله درست است Backward Compatibility را می‌گویم. دیگر با این تکنولوژی نیازی به این قابلیت پیدا نمی‌شود. در صورت همکاری ناشران همه بازی‌هایشان می‌تواند به سرعت بر روی اینترنت قرار می‌گیرد و نیاز نیست برای تجربه بازی‌های قدیمی‌تر دست به دامان شرکت‌ها برای عرضه آن‌ها روی کنسول‌های جدید شویم (با این نوشته داغ دلم در مورد Metal Gear Solid 4 حقیقتا تازه شد).

در کجا قرار داریم؟

«آن چه خوبان همه دارند تو یک جا داری» واقعا مصداق خوبی برای Cloud Gaming است اما برخی از موارد آن هنوز در رویاها قرار دارند. ما الان در مرحله صفرم هستیم. کنسول‌های دو غول صنعت به تازگی عرضه شده‌اند و سرمایه‌گذاری کلانی روی آن‌ها انجام شده پس می‌‎توان انتظار داشت پیشرفت یک دفعه‌ای در انتظار تکنولوژی استریم و مبتنی بر فضای ابری نخواهد بود. گوگل استیدیا هم فعلا در حال ضرر دادن است، آن هم با تمام شایستگی‌هایی که دارد چرا که پخته نیست و به شما تجربه 100% لذت بخش نمی‌دهد. اما به این شکل هم نیست که سازنده‌ها بیخیال Cloud Gaming شده باشند بلکه به طور نامحسوس و آرام آرام هر کدام به شکلی در حال پرورش آن هستند. احتمالا روزی از راه خواهد رسید که بتوان با خرید اشتراک‌های مجزا به تمام انحصاری‌های سونی، مایکروسافت و دیگر شرکت‌ها دست یافت. حقیقتا دوران زیبایی خواهد بود وقتی Cloud Gaming بتواند شرکت‌ها را وادار کند تا بیشتر به ارائه محتوا برای سود و مخاطبین بیشتر بپردازند و از این نظر هم می‌تواند به نفع گیمرها تمام شود.

از استیدیا، سرویس Now سونی و اکس باکس کلاد گیمینگ حرف زدیم اما باید بگویم کمپانی بزرگ دیگری نیز بر روی این تکنولوژی کار می‌کند و آن هم انویدیاست. پس از آن که با استیدیا کمی بازی کردم به سراغ Geforce Now رفته و گفتم آن را هم تست کنم. تفاوت سرویس انویدیا با بقیه پلتفرم‌ها در آنجاست که انویدیا به شما امکان خرید بازی را نمی‌دهد. بلکه شما باید بازی‌هایی که در Geforce Now پشتیبانی می‌شوند را قبلا در حساب‌های اپیک گیمز یا استیم و یا فروشگاه‌های دیگر داشته باشید و آنگاه می‌توانید به بازی کردن بپردازید.

داشتن اکانت برای بازی کردن در سرویس انویدیا به دو شکل می‌تواند باشد، رایگان و دارای اشتراک. هم‌اکنون می‌توانید به انجام رایگان بازی‌هایی که در اکانت فروشگاه‌های مختلفی که دارید در سرویس Geforce Now بپردازید اما این تجربه رایگان یک سری محدودیت‌ها به دنبال خواهد داشت. در مقابل سرویس اشتراکی وجود دارد که هم محدودیت‌ها را از بین برده و هم یک قابلیت فوق‌العاده را به شما پیشنهاد می‌دهد و آن چیزی نیست جز فعال کردن RTX در بازی‌ها. نمود مساواتی که از آن حرف می‌زدم را می‌توان در اینجا مشاهده کرد و شما می‌توانید با پرداخت رقم کمی در ماه به تازه‌ترین تکنولوژی گرافیکی دست پیدا کنید.

خوشبختانه من بازی Control را در اکانت اپیک گیمز خود داشتم و توانستم چند دقیقه‌ای هم آن را بازی کنم. آن هم به خوبی استیدیا بود و حتی در برخی از مواقع تاخیری که از آن صحبت کردم به پایین‌تر حد خود می‌رسید و تجربه بازی بسیار لذت بخش می‌شد.

پایین آمدیم دوغ بود...

تمام چیزهایی که گفتم رویایی بود که با پیشرفت تکنولوژی می‌تواند تحقق پیدا کند اما هم‌اکنون خیالی بیش نیست به ویژه در کشورمان. هیدئو کوجیما اما حرف خوبی می‌زند، او می‌گوید: «۹۰% چیزهایی که غیرممکن فرض می‌شوند در واقع ممکن هستند. ۱۰% مابقی نیز با پیشرفت تکنولوژی ممکن خواهند شد.» تکنولوژی Cloud Gaming هم به هم ترتیب خواهد بود. شاید الان نتوانیم از آن لذت ۱۰۰ درصدی ببریم ولی کسی می‌تواند ادعا کند که ۱۰ سال دیگر هم اوضاع به همین ترتیب خواهد بود؟ ۱۰ سال گذشته هنوز هم بسیاری از مردم صبح خود را با موسیقی زیبای مودم‌های دایال آپ آغاز می‌کردند اما هم اکنون مادربرزگتان با اینترنت LTEاش صبح‌ها برایتان گیف چای و آبشار می‌فرستد و در گروه به همه صبح بخیر می‌گوید. اما این پیشرفت‌ها کافی نیست و برای مثال سرعت و ثبات اینترنت و همچنین بهینه سازی این تکنولوژی باید بسیار بهتر از این حرف‌ها باشند.

می‌توان به آینده‌ای فکر کرد که در آن کمبود فضا، روشن ماندن ۳ روزه کنسول برای دانلود، بالاترین گرافیک و نرخ فریم ممکن، کمبود محتوا، باگ‌های ناشی از کمبود قدرت، هزینه بسیار بالا برای سرگرمی و... مانعی برای لذت بردن از بازی‌ها نمی‌شوند.

امیدواریم این تکنولوژی و بقیه تکنولوژی‌ها هر چه زودتر پیشرفت کنند چرا که با پیشرفت تکنولوژی است که زندگی‌ها آسان‌تر و مرفه‌تر می‌شود.

نظر شما چیست؟ آیا با حرف‌های گفته شده موافقید؟ آیا تابحال تجربه Cloud Gaming را داشته‌اید؟ چگونه بوده است؟ آینده را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟ خوشحال می‌شویم آن را با ما در میان بگذارید.

بیشتر بخوانید:

• آیا گوگل استیدیا می‌تواند سودآور باشد؟
• ایکس باکس سری ایکس/اس با مرورگر جدید خود می‌تواند استیدیا را اجرا کند
• استیم دک برابر نینتندو سوییچ – آیا این مقایسه صحیح است؟