ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم سینمایی

۱۰ فیلم‌ که براساس داستان‌های‌ کوتاه ساخته شده‌اند

بعضی از بهترین فیلم‌های هالیوود از سایر مدیوم‌های هنری تاثیر گرفته‌اند. کمیک‌بوک‌ها، رمان‌ها و بازی‌های ویدئویی مدت‌هاست که به‌عنوان منابع الهام فیلمسازان استفاده می‌شوند. با این وجود، داستان‌های کوتاه ثابت‌ کرده‌اند که منبع دردسرسازی برای ...

فاطمه مرشدکیان
نوشته شده توسط فاطمه مرشدکیان | ۱۸ شهریور ۱۴۰۰ | ۱۳:۰۰

بعضی از بهترین فیلم‌های هالیوود از سایر مدیوم‌های هنری تاثیر گرفته‌اند. کمیک‌بوک‌ها، رمان‌ها و بازی‌های ویدئویی مدت‌هاست که به‌عنوان منابع الهام فیلمسازان استفاده می‌شوند. با این وجود، داستان‌های کوتاه ثابت‌ کرده‌اند که منبع دردسرسازی برای اقتباس کردن هستند. چرا که به دلیل محتوای کمی که دارند، گسترش این داستان‌ها و تبدیلشان به فیلم می‌تواند دشوار باشد.

قرن‌هاست که از پیدایش داستان‌های کوتاه می‌گذرد. به همین ترتیب هم صنعت فیلمسازی دست آزادی در انتخاب بین آن‌ها داشته است. از کوهستان بروکبک گرفته تا شعبده‌باز و گزارش اقلیت؛ در این مقاله ۱۰ فیلم برتر براساس داستان‌های کوتاه معرفی شده‌اند. پس با ویجیاتو همراه باشید.

۱۰. گزارش اقلیت (۲۰۰۲)

برگرفته از "گزارش اقلیت" نوشته پی.کی. دیک

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن Minority-Report-Movie.jpg است

اثر اورجینال نویسنده ژانر علمی تخیلی، فیلیپ کی.دیک،  در سال ۱۹۵۶ در مجله فنتاستیک یونیورس منتشر شد. داستان در یک جامعه فوق‌مدرن اتفاق می‌افتد. جایی که سه نفر با عنوان "از پیش تصمیم‌گیرنده" در حالی که به یک ماشین عجیب و غریب متصل می‌شوند، می‌توانند انجام جنایت را قبل از وقوع آن پیش‌بینی کنند.

در فیلم نوآر و تکنولوژی‌محور استیون اسپیلبرگ بازیگرانی همچون تام کروز و کالین فارل ایفای نقش می‌کنند. هر دوی آن‌ها درگیر موضوعاتی مانند اراده آزاد، تقدیر و همچنین استبدادطلبی و ایده خودمختاری/عاملیت می‌شوند‌. در حالی که در محتوای منبع اصلی به نگرانی‌ها از جنگ سرد و نارضایتی نسبت به دولت‌های جهانی اشاره می‌شود، فیلم اسپیلبرگ متکی بر تکنولوژی‌های پیشرفته و ارتباط انسان با آن‌هاست.

۹. زندگی پنهانی والتر میتی (۲۰۰۳)

برگرفته از "زندگی پنهانی والتر میتی" نوشته جی. تربر

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن Secret-Life-of-Walter-Mitty.jpg است

داستان کوتاهی که تربر سال ۱۹۳۹ با نام زندگی پنهانی والتر میتی در مجله نیویورکر منتشر کرد، ماجرای یک مدیر رده دومیِ معمولی است که درمورد چگونگی زندگی‌اش در سناریوهای مختلف خیال‌پردازی می‌کند. جایی که در عین قهرمان داستان بودن، در حال پیش‌بردن کارهای پیش پا افتاده همراه با همسرش است.

این فیلم به کارگردانی و بازیگری بن استیلر، تعداد زیادی از ایده‌های موجود در داستان کوتاه تربر را در بر می‌گیرد. ایهام و بازی با کلماتی که نویسنده در متن خود به کار برده، به شکل خیال‌پردازی‌های جذاب و احساس رهایی، در فیلم بازگردانی شده است. با این وجود انحراف عمده‌ای از داستان وجود دارد که در آن به‌جای اینکه ماجراجویی‌ها تنها به ذهن والتر محدود شود، در فیلم او برای به‌دست گرفتن موجودیتش وارد ماجراجویی می‌رود.

۸. شعبده‌باز (۲۰۰۶)

بر گرفته از "آیزنهایم شعبده‌باز" نوشته اس. میلهاوزر

داستان کوتاه مشهور میلهاوزر در سال ۱۹۹۰ ماجرای جادویی و نیمه-اتوبیوگرافی از یک جادوگر را روایت می‌کند که حقه‌های چشم‌گیر و معنوی مانند تخیلات عجیب و همچنین تکنیک‌های قدیمی تردستی‌‌ را در قرن پایانیِ شهر وین برای تماشاگران اجرا می‌کند.

این فیلم به کارگردانی نیل برگر و بازی ادوارد نورتون، پل جیاماتی و جسیکا بیل با استفاده از همان شخصیت‌ها و جادوی موجود در داستان کوتاه میلهاوزر، به متن اصلی وفادار می‌ماند. میلهاوزر تاکید ویژه‌ای بر سقوط امپراطوری هاپسبورگ و ایجاد حس سرخوردگی در شهروندان داشت. البته فیلم با محوریت قراردادن رابطه رمانتیک بین شخصیت‌های نورتون و بیل به‌عنوان محرک اصلی، از داستان میلهاوزر دور شد.

۷. همه چیز باید برود (۲۰۱۰)

برگرفته از "تو چرا نمی‌رقصی؟"  نوشته آر. کارور

داستان کوتاه کارور که در نشریه‌ای به‌نام "چیزی که در زمان صحبت‌ از عشق از آن حرف می‌زنیم" در سال ۱۹۸۱ منتشر شد، داستان مردی‌ست که زندگی‌ او بعد از رفتن همسرش دچار هرج و مرج شده. او به فضای سبز روبرویش نقل مکان کرده و در آن جا خانه‌‌ای برپا می‌کند. در حالی‌که سرگردان و سخت مشغول الکل خوردن است، به بررسی مسائل از دید خود و همسرش می‌اندیشد.

این فیلم به کارگردانی دن راش با بازی ویل فرر و ربکا هال یک اثر دراماتیک همراه با طنزی تلخ است که با وجود وام‌‌گرفتن از قلم کارور اما شخصیت‌هایش را در چیدمان،طرح و شیوه‌ی اجرا بسیار بیشتر از متن اصلی گسترش داده و واقعیت می‌بخشد. عناصر موضوعیِ مشابه، هر دو داستان را به یکدیگر پیوند می‌دهد. در همین حین که تقابل آن‌ها را با آوارگی نشان می‌دهد، به روشی که مردم رنج‌هایشان را می‌پوشانند و چیزهای ملموس و انتزاعی را ارزش‌گذاری می‌کنند نیز می‌پردازد.

۶. سوار بی سر (اسلیپی هالو) (۱۹۹۹)

برگرفته از "افسانه سوار بی سر" نوشته دبیلو. ایروینگ

اثر گوتیکِ ایروینگ روایت‌‌کننده داستان ترسناکی از یک سوارکار بدون سر است که شهر اسلیپی هالو را در ترس و وحشت فروبرده، و شامل رقص‌های اهریمنی، جنگل‌های روح‌زده و کاترینا ون تسلِ خواستنی می‌شود. کشمش‌ بین مسائل فراطبیعی/خیالی و واقعیت ایجاد شده، و استفاده از راوی غیرقابل اعتماد را مورد توجه قرار می‌دهد.

این فیلم به کارگردانی تیم برتون و بازی جانی دپ و کریستینا ریچی به‌خوبی با اثر ایروینگ هماهنگ است چرا که در هر دو نماد‌گرایی پیرامون سر کدوتنبل نمایش داده شده و شخصیت ایچابُد را در وضعیتی نگه می‌دارد که به راحتی دچار ترس شود. از آن گذشته با توجه به ماهیت تاریخی اثر، سوار بی سر  در هر دو ورژن یک مزدور آلمانی است. علاوه بر آن هر دو هنرمند ارزش قصه‌گویی و جنگ را حفظ می‌کنند‌. با این وجود، فیلم متفاوت عمل می‌کند و آشکارا هراسناک است در حالی که متن اصلی در بخش‌های زیادی لحن طنزآمیز دارد.

۵. مورد عجیب بنجامین باتن (۲۰۰۸)

برگرفته از "مورد عجیب بنجامین باتن" نوشته اف.اس. فیتزجرالد

داستان کوتاه اف‌. اسکات فیتزجرالد در سال ۱۹۲۲ روایت‌گر زندگی مردی‌ست که رشد معکوسی دارد و درحالی به‌دنیا می‌آید که پیر و ناتوان از صحبت است. همان‌طور که با رشد کردن ظاهر جوان‌تری پیدا می‌کند، توانایی‌هایش هم بیشتر می‌شود. در نهایت به‌ صورت یک نوزاد، با تمام قابلیت‌های محدود در چنین حالتی، می‌میرد.

فیلمی که با همین نام به کارگردانی دیوید فینچر و بازی بردپیت و ‌کیت بلانشت ساخته شد توانست با اقبال خوب منتقدین روبرو شود. این اثر ایده اصلی داستان را دنبال می‌کند اما دچار تغییرات ظریفی هم می‌شود. برای مثال باتن در فیلم، نیواورلئان را به‌ جای بالتیمور به‌عنوان خانه‌اش معرفی می‌کند.

هر دو روایت پیام‌های یکسانی از اهمیت‌داشتن موقعیت اجتماعی را منتقل می‌کنند. فیتزجرالد داستان بنجامین باتن را هدفمندانه در آغاز جنگ داخلی آمریکا در بالتیمور نوشت. از آن جایی که آن زمان، دوران تغییرات قابل توجه در تمام جنبه‌های زندگی بود، این موضوع کمک وسیعی به لحنِ کمی طنزآمیز او کرد.

۴. قطار ۳:۱۰ به یوما (۲۰۰۷)

برگرفته از " قطار سه و ده دقیقه به یوما" نوشته ایی. لئونارد

داستان کوتاه لئونارد در سال ۱۹۵۳ یک اثر وسترن ادبی بزرگ آمریکایی است و ماجرای یک مرد معمولی را دنبال می‌کند که به‌تنهایی یک قانون‌شکن خطرناک و بدنام را برای فرستادن به زندان فدرال، در سراسر جنوب غربی ایالات متحده، اسکورت می‌کند. لئونارد برای قلم سرراستش در نمایش دو مردی که با هم در تضاد هستند و در عین حال درک عمیقی از یک‌دیگر دارند، مورد تحسین قرار گرفت.

فیلمی که سال ۲۰۰۷  با حضور راسل کرو و کریستن بیل توسط جیمز منگولد کارگردانی شد از همان زبانی که لئونارد در داستانش به‌کار برده، استفاده می‌کند و هم‌چنین رابطه میان "اسکالنِ" اسکورت‌کننده و "کیدِ" قانون‌شکن را حفظ می‌کند. قاعدتاً برای گسترش طرح و خط داستانی تا تبدیل شدن به یک فیلم بلند، چندین صلاحدید هنری انجام شد اما پیام‌های داستان یعنی غرب وسیع آمریکا، عدالت، مردانگی و دیگر موارد همچنان پابرجاست.

۳. ۲۰۰۱ : ادیسه فضایی (۱۹۶۸)

برگرفته از "نگهبان" نوشته آی.سی. کلارک

داستان کوتاه کلارک که سال ۱۹۵۱ در مجله "۱۰ داستان شگفت‌انگیز" منتشر شد، بازگوکننده ماجرای یک سازه‌ عجیب است که توسط موجودات فضایی‌‌ قدیمی روی قمر زمین رها شده. وسیله‌ای براق، چهار ضلعی و احاطه شده توسط یک مرکز نیروی کروی که سیگنال‌هایی را ارسال کرده و سپس به طور ناگهانی متوقف شده بود. این اثر یک سرگذشت هشداردهنده از احتمال زندگی هوشمند و ماوراء فضایی را ارائه می‌دهد.

فیلم برنده اسکار به کارگردانی استنلی کوبریک و بازی گری لاکوود به بررسی مضامین اگزیستانسیالیسم( وجودگرایی)، تکامل انسان، هوش مصنوعی و حیات فرازمینی می‌پردازد و به دلیل جلوه‌های ویژه‌ و فیلم‌برداری دقیق و علمی از فضانوردی یک اثر شاخص محسوب می‌شود‌. کلارک داستان کوتاه "نگهبان" را کمی بعد از اینکه بر روی هیروشیما و ناکازاکی بمب انداخته شد نوشت که انعکاسی‌ست از نگرانی‌های دوران جنگ سرد، خودتخریبی هسته‌ای و ویرانی جمعی آن و همچنین وحشتی که به دنبالش ایجاد شد.

۲. همه‌ چیز درباره ایو (۱۹۵۰)

برگرفته از "درایت ایو" نوشته اُ. اور

اثر اور درباره پیشرفت بی پروای یک زن برای تبدیل‌شدن به ستاره برادوی است. یک کشمکش کلاسیک بین تسلیم‌شدن و جاه‌طلبی، قرارگرفتن تئاتر در برابر هالیوود و نمایش رفتار جامعه با زنانِ پا به سن گذاشته. این که یک زن به سختی وارد زندگی هنرمند مورد علاقه‌اش می‌شود و در ادامه برای سوپراستارشدن او را سرنگون می‌کند‌، باعث می‌شود خوانندگان غرق در عطش قدرت شوند.

فیلمی که به کارگردانی منکیه‌ویچ و بازی بت دیویس و آن بکستر ساخته شد توانست بسیاری از پیام‌های موجود در داستان کوتاه را منتقل کند در حالی که ساختار، پلات و خطوط داستانی را گسترش داد. حتی در دورانی که انتظارات جامعه از زنان مطابق با خواسته‌های آن‌ها تنظیم‌شده و و تغییر کرده بود، هر دو نسخه از داستان تاثیر بزرگی برجای گذاشتند.

۱‌. کوهستان بروکبک ( ۲۰۰۵)

برگرفته از "کوهستان بروکبک" نوشته آی. پرو

داستان کوتاه پرو محصول ۱۹۹۷ روایت‌گر زندگی دو مرد است که در طول تابستان برای مراقبت از گوسفندان استخدام شده و در ادامه با هم وارد رابطه می‌شوند. حتی بعد از این که مسیر زندگی‌شان از هم جدا می‌شود، آن‌ها برای ادامه رابطه خود در سفرهای کوتاه به ملاقات یک‌دیگر می‌روند.

فیلمی که سال ۲۰۰۵ توسط انگ لی و با بازی هیث لجر و جیک جیلنهال ساخته شد با وجود یک‌ سری تغییرات، حاوی همان بار احساسیِ موجود در داستان است. تغییراتی مانند این که دوستی بین دو مرد در فیلم به اندازه‌ای که در داستان کوتاه وجود دارد، شکل نگرفته.

این اثر تا حدودی تحت تاثیر ترس دولت‌مردان آمریکایی از همجنس‌گرایان (در دوران مک‌کارتی) و تصمیمشان برای کنارگداشتن آن‌ها از خدمات حکومت، موسوم به "زخم لَوندِر"، بود. و همچنین تصورات از یک مرد 'عادی' اهل آمریکای غربی را به چالش می‌کشید.

بیشتر بخوانید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (2 مورد)
  • MOSTAFA-COD-M
    MOSTAFA-COD-M | ۱۸ شهریور ۱۴۰۰

    فقط قطار ۳:۱۰ به یوما رو دیدم

  • SADEGH123
    SADEGH123 | ۱۸ شهریور ۱۴۰۰

    من فقط موارد ۴ و ۳ رو دیدم?
    ولی واقعا جالب بود فکر نمی‌کردم داستان کوتاهی باشه

مطالب پیشنهادی