انیمههای ژاپنی کیفیت بهتری دارند یا انیمیشنهای آمریکایی؟ این همان سوالی است که همیشه یکی از جنجالیترین بحثهای جهان سینما و انیمیشن بوده و البته که پاسخهای نسبی و جذابی برای آن وجود دارد. اگرچه هر کدام از این دو گروه پویانمایی ویژگیهای مثبت و منفی خاص خودشان را دارند اما حقیقت آن است که دلایل هواداران انیمه به اندازه صحبتهای طرفداران انیمیشن منطقی به نظر میرسد.
اما تماشاگران ثابت یک انیمه باور دارند که محصولات پویانمایی ژاپن جذابتر هستند و شاید دلایلی منطقی داشته باشند. انیمه ژاپنی در برابر انیمیشن آمریکایی برتریهایی دارد؛ برتریهای منطقی و جذاب که میتوانند نگاه هر طرفدار صنعت پویانمایی را تغییر دهد. با ویجیاتو همراه باشید تا ۵ برتری انیمه در برابر انیمیشن که منطقی به نظر میرسد را واکاوی کنید.
برتری: تعداد اپیزودها بیشتر است
حجم عظیم و باورنکردنی اپیزودهای یک انیمه ژاپنی در مقایسه با انیمیشنهای آمریکایی یک برتری بزرگ حساب میشود. انیمهها میتوانند تا صدها اپیزود فرصت داشته باشند تا داستان خود را برای تماشاگر واکاوی کنند و روایتهای جدیدی برای مخاطب تدارک ببینند. بنابراین یک انیمه ژاپنی محتوای بیشتری برای بیننده خود در نظر میگیرد؛ در روزگاری که محتوا حرف اول را میزند، این یک برتری عادی نیست. از آنجایی که انیمهها دوبعدی هستند و طراحی و تولید آنها به مراتب سادهتر از انیمیشنهای آمریکایی است، سرعت آمادهسازی هر اپیزود یک انیمه هم به زمان کمتری نیاز دارد.

بنابراین تولید انیمه نهتنها برای استودیوهای ژاپنی فرصت بیشتری فراهم میکند تا اپیزودهای بیشتری تولید کنند بلکه هزینه بسیار کمتری هم دارد و به عبارت دیگر ارزانتر تمام میشود. برای مثال انیمه Fairy Tail که یکی از محبوبترین انیمههای ژاپنی هم لقب میگیرد با ۹ فصل و سیصد و بیست و هشت اپیزود یکی از طولانیترین انیمههایی است که میتوانید به تماشای آن بنشینید.
برتری: تعادل در جذب مخاطب
انیمیشنهای غربی [و بهخصوص آمریکایی] به دو گروه تقسیم میشوند؛ عناوینی که برای کودکان ساخته میشوند و محصولاتی که برای بزرگسالان مناسب هستند. در روزگاری نهچندان دور، بیشتر مردم تصور میکردند کارتونها صرفا برای بچهها ساخته میشوند. اما با تلاش استودیوهای دریمورکس، دیزنی و پیکسار که به ساخت عناوین خانوادگی و آموزنده برای همه سنین منتهی شد حالا انیمیشنها صرفا عناوینی برای کودکان نیستند. با این حال هنوز هم فاصله چشمگیری در میانگین سنی مخاطبان عناوین پویانمایی وجود دارد. به عبارت دیگر، هنوز هم اکثریت مخاطبان انیمیشنهای آمریکایی را کودکان و نوجوانان تشکیل میدهند.
در استودیوهای هالیوودی، انیمیشنهایی که برای بزرگسالان ساخته میشود معمولا کمدیهای خام و سادهای هستند که شوخیهای تندی دارند. در حالی که پویانماییهای مناسب کودکان آثاری ساده، سبک و سرشار از ماجراجوییهای بسیار هستند. اگرچه مواردی استثنایی هم دیده میشود اما در نهایت نیازی به یادآوری نیست که در انیمیشنهای کودکانه از جنگ، خونریزی و مرگ روایتی ارائه نمیشود.
با بهترین انیمهها از نگاه ویجیاتو آشنا شوید:
- معرفی بهترین انیمههای دهه نود میلادی: از گاندام تا بسکتبالیستها
- رمزگشایی از معروفترین تئوری انیمه My Neighbour Totoro
- پیشنهاد هشت انیمه جذاب برای مخالفان انیمه
- برترین انیمههای پسا آخرالزمانی
اما اتمسفر انیمهها متفاوت است. یک انیمه ژاپنی معمولا در حد وسط قرار میگیرد و تلاش میکند تا همه گروههای سنی را به عنوان مخاطب خود بپذیرد. انیمه Fullmetal Alchemist: Brotherhood یکی از عناوینی است که کودکان و بزرگسالان را مخاطب خود قرار میدهد و در راضیکردن همه آنها موفق ظاهر میشود.
برتری: تنوع در ژانر
طیف وسیعی از داستانها، شخصیتها، اتمسفرها و روایتها در جهان انیمهها وجود دارد که پیداکردن آن در فضای انیمیشنهای غربی [و بهخصوص آمریکایی] اندکی غیرممکن به نظر میرسد. یک انیمه ژاپنی میتواند برای هر مخاطبی جذابیتهای منحصربهفردی داشته باشد. چراکه فیلمنامه یک انیمه به شکلی نوشته میشود که همواره میان ژانرهای گوناگون در حرکت باشد و به همین دلیل میتواند مخاطبان بیشتری را به خود جذب کند. برای مثال انیمه Seinen مخاطبان ۱۵ تا ۲۴ ساله را هدف قرار میدهد که طیف بزرگی به نظر میرسد.

از وسترن فضایی در انیمه Cowboy Bebop تا تریلر روانشناختی در انیمه Madoka Magica؛ پویانمایی در شرق همه ژانرها را هدف قرار میدهد و با همه مخاطبان ارتباط برقرار میکند. این تنوع ژانر و ترکیب ژانرها در فضای انیمیشنهای غربی [که این روزها بیشتر از هر زمان دیگری کلیشهای به نظر میرسند] دیده نمیشود.
برتری: طراحی شخصیت
واقعیت ماجرا آن است که انیمهها در طراحی شخصیت به شکل تحسینبرانگیزی کیفیت بهتری از انیمیشنهای آمریکایی دارند. اینکه سبک طراحی یک انیمه اغراقآمیز و جذاب است، میتواند دلیل قانعکنندهای برای برتری طراحی شخصیتها در انیمهها باشد. اما مسئله صرفا سبک طراحی نیست. طراحان ظاهر، چهره و لباس شخصیتهای انیمهای اساسا آدمهای خوشذوقی هستند که سادگی را دوست دارند. بنابراین ترکیب ذوق و سادگی به شخصیتها کمک میکند تا ظاهر دلچسبتری داشته باشند.

برای مثال به سریال انیمیشنی Adventure Time توجه کنید. ظاهر شخصیتها در این انیمیشن اپیزودیک به شدت ساده است. اما ظاهر شخصیتها در انیمه Hunter X Hunter به شکل تحسینبرانگیزی پیچیده و جذاب به نظر میرسد. میزان تفاوت جزییاتی که در ظاهر شخصیتها در این دو عنوان دیده میشود واقعا زیاد است. شاید به همین دلیل باشد که هواداران انیمهها به خرید اکشنفیگورها و فنآرتها علاقه بیشتری دارند که کاملا منطقی به نظر میرسد.
برتری: پردازش شخصیت
بیشتر انیمیشنهای آمریکایی از یک قالب مشخص در روایت داستانی خود استفاده میکنند؛ در پایان یک اپیزود از یک انیمیشن سریالی غربی، پایانی برای داستان آن اپیزود در نظر گرفته میشود که وضعیت شخصیت اصلی را تشریح میکند. دلیل این اتفاق تا حدودی واضح به نظر میرسد. شبکههای تولیدکننده این انیمیشنهای سریالی دوست دارند که مخاطب را برای اپیزود بعدی محصولشان هیجانزده کنند. شاید به همین دلیل باشد که بیشتر انیمیشنهای غربی [مانند بسیاری از سریالهای تلویزیونی که در غرب ساخته میشوند] اگر پس از چند فصل لغو نشوند احتمالا با یک پایان خستهکننده به اتمام میرسند.

در پویانمایی شرقی اما شرایط بسیار متفاوت است. شخصیتها در انیمهها توسعه پیدا میکنند، تغییر میکنند و به شخصیت دیگری تبدیل میشوند. آنها با یادگرفتن، رشد میکنند و داستانهای بسیار جذابتری در برابر مخاطب قرار میدهند. از سوی دیگر، تولیدکنندگان ژاپنی تاکید چندانی روی تعیینتکلیف برای شخصیتها ندارند. بنابراین روایت داستان به سادگی پیش میرود و به سرانجام خوبی میرسد. برای مثال، انیمه Fruits Basket در حالی که تنها در فصل دوم قرار دارد به بهترین شکل ممکن پیچیدگیهای شخصیتهای اصلیاش را به مخاطب ارائه میکند.
ضعف: فریمریت
سرعت تولید یک انیمه چندین برابر یک انیمیشن غربی است. اما انیمهها مشکلاتی هم دارند و یکی از آنها فریمریت به نظر میرسد. بنابراین در بسیاری از انیمهها، صحنههای زیادی وجود دارند که در آنها تصویر پسزمینه ثابت است و تنها بخش خاصی از تصویر حرکت میکند. برای مثال در صحنهای که یک شخصیت در یک انیمه مشغول صحبتکردن است، همه تصویر کاملا ثابت است و تنها دهان آن شخصیت تکان میخورد. اگر طراحان انیمه تصمیم بگیرند که تنوع بیشتری در کار خود در آن صحنه داشته باشند، پلکزدن را هم به تواناییهای شخصیتی که در حال طراحی آن هستند، اضافه میکنند!

اما تصاویر ثابت تنها مشکل یک انیمه در فریمریت نیست. بیشتر صحنههای اکشن در انیمهها کشش و جذابیت لازم را به دلیل پایینبودن فریمریت ندارند. به همین دلیل حتی پسزمینههای زیبا و دوستداشتنی انیمهها هم نمیتوانند مخاطبان انیمیشنهای غربی را راضی کنند.
ضعف: لبزنی ضعیف
یکی دیگر از نقاط ضعف انیمهها که در برابر انیمیشنهای غربی به شدت به چشم میآید، لبزنی است. از آنجایی که استودیوهای شرقی [و بهخصوص ژاپنی] عجله بیشتری برای تولید انیمه دارند چندان به بحث هماهنگی لبهای شخصیتها با دیالوگهایی که به زبان میآورند، دقت نمیکنند. نتیجه کار برای بسیاری از مخاطبان انیمیشنهای آمریکایی ناامیدکننده است. چراکه دیالوگهایی که شخصیت به زبان میآورد با حرکات دهان او همخوانی ندارد.
اگرچه هواداران انیمهها پذیرفتهاند که باید این نکته را نادیده بگیرند اما تردیدی وجود ندارد که این نقطه ضعف میتواند حواس مخاطب را پرت کند. نکته جالبتر آن که نسخه دوبلهشده [به انگلیسی] یک انیمه میتواند همسانسازی بیشتری در لبزنی شخصیتها داشته باشد!
ضعف: جنسیتزدگی
تردیدی وجود ندارد که انیمهها از جنسیتزدگی رنج میبرند. از آنجایی که استودیوهای ژاپنی علاقه شدیدی به جلب نظر تماشاگران خود دارند پس تلاش میکنند تا کاملا باب میل آنها عمل کنند. به همین دلیل پاسخهای قانعکنندهای به مخاطبانی می دهند که خواهان جذابیت جنسی در ظاهر شخصیتها هستند. اگرچه این نکته به خودی خود زشت و زننده به نظر میرسد اما پایان ماجرا نیست. این توجه بیش از حد بیشتر شامل حال شخصیتهای زن میشود. بنابراین میتوان مدعی شد که انیمهها از جنسیتزدگی رنج میبرند.
جهان بزرگ انیمیشنها را بشناسید:
- انیمیشن Wolfwalkers چگونه ساخته شد؟
- انیمیشن Soul؛ پیکسار چگونه موسیقی جاز را به تصویر کشید؟
- چرا WALL-E هنوز هم یکی از بهترین انیمیشنها درباره عشق است؟
- میراث پدرانه پیکسار: وقتی عشق پدر و فرزندی پا به دنیای انیمیشن میگذارد
حتی قویترین، تحسینبرانگیزترین و دوستداشتنیترین شخصیتهای زن انیمهها هم در مرداب جنسیتزدگی پویانمایی شرقی گرفتار میشوند. این نقطه ضعف قابل جبران به نظر میرسد اما ظاهرا جدیتی در برطرفکردن آن وجود ندارد.
ضعف: فیلمنامه
در ادبیات غربی اصطلاحی وجود دارد که از آن به عنوان «تفنگ چخوف» یاد میشود. این اصطلاح به صورت توضیح میدهد که اگر سلاحی در دست قرار دارد باید با آن شلیک کرد. در غیر این صورت باید این سلاح را کنار گذاشت. بنابراین اگر در یک داستان شخصیتها یا عناصری وجود دارند که حضور آنها ضروری به نظر نمیرسد باید داستان را ترک کنند. در جهان انیمه اما شرایط به این شکل مدیریت نمیشود.

شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از انیمهها با شخصیتها و عناصر متعدد خستهکننده همراه میشوند و در نهایت مخاطب را خسته و سردرگم میکنند. شخصیتها در انیمهها بیش از حدی که باید صحبت میکنند و رفتارشان از آنچه یک انسان عادی انجام میدهد، عمیقتر به نظر میرسد. فرصتی که انیمهها به فرعیترین شخصیتها میدهند، واقعا زیاد است و به همین دلیل فیلمنامه یک انیمه میتواند خیلی راحت به نقطه ضعف آن تبدیل شود.
ضعف: سبک تکراری
انیمهها ظاهر متمایزی دارند؛ با یک نگاه میتوان انیمهها را تشخیص داد و اگرچه که به نظر میرسد که تنوع عظیمی در جهان انیمه وجود دارد اما واقعیت آن است که سبک بیشتر آنها تکراری و نزدیک به هم به نظر میرسد. بیراه نیست اگر گفته شود که سبک طراحی پویانمایی در همه انیمهها شبیه به یکدیگر است. در حالی که انیمیشنهای غربی هر کدام سبک و سیاق منحصر به فرد خودشان را دارند. به همین دلیل مخاطبان انیمیشنهای آمریکایی میتوانند خیلی سریع سبک هر انیمیشن را تفکیک کنند و حتی آثار مشترک یک انیماتور را تشخیص دهند.
بنابراین در شرایطی که انیمیشنهای آمریکایی حتی در ظاهر هم تفاوتهای عمدهای با یکدیگر دارند، انیمههای ژاپنی از یک ریشه مشترک یاری میگیرند و ساختار یکسانی دارند. شاید به همین دلیل باشد که صورتها و اندامها در بیشتر انیمهها واقعا شباهت زیادی با یکدیگر دارد.
جهان جذاب انیمیشنها را با ویجیاتو بشناسید:
از CBR دیگه جنس نگیرید ناموسا
من خودم طرفدار دو آتیشه انیمیشنم مخصوصا ریک و مورتی ولی به نظر من بعضی انیمه ها هم خیلی قشنگن مخصوصا اتک آن تایتان کسی که طرفدار انیمیشنه نباید به اونی که طرفدار انیمست فحش بده یا اینکه هیت کنه و بلعکس
منطق انیمه : چند تا بچه ۱۰ تا ۱۳ ساله کل دنیا و از دست ادم شرور ها نجات میدن ناموسا این چه منطق مضخرفیه
بیایند منطقی درباره جنسیت زدگی انیمه ها حرف بزنیم 🗿 چرا گیم اف ترونز پر صحنه است ؟! به همون دلیل انیمه اینشکلی اند البته چندتا دلیل دیگه داره اما مهم ترین هاش همونن
هم انیمیشن و هم انیمه شدیدا دارن پیشرفت میکنن انیمه هایی که اخیرا دیدم شدیدا توی فایت ها و کیفیت ساخت پیشرفت کردند جوری که دهنم وا موند
و در بحث درجه سنی انیمیشن ما امسال آرکین رو داشتیم که واقعا فوق العاده بود و مشخصا مخاطبش بچه ها نبودند.
تنها نکته ای که ناراحتم میکنه بحث جنسیت زدگی تو انیمه هست که واقعا ناجوره و باید یک فکری بحالش بکنن
دور از همهی اینها مهمترین چیز اینه که به نظر همدیگه احترام بزاریم و سر همچین چیزهایی شخصیت خودمون رو پایین نیاریم خواهشمندم انقد تعصبی نباشید
من موندم. چرا هی یکی میاد میگه انیمه بده هیت میدین. و شماهم چرا به انیمه هیت میدین. انیمه فقط انیمیشن ساخت کره و چین و ژاپن دیگ واقعا مقایسه ی این دوتا باهم یک اشتباه بزرگه.
من با کل پست کاری ندارم فقط سنس اونجا چی میگفت؟ سنس از بازیه😐
بابا شما چرا دارین از روی انیمه های ۱۰۰ سال قبل نظر میدین؟ اینا همش ایرادات وان پیس و دراگون باله حالا دوتا انیمه دیدن میان نظر میدن الان همه ی ضعفاشون از بین رفته بعد هنتای شون که همیشه نیست بعدم داستانو جالب می کنه الان انیمه بعضی وقتا از دنیای واقعی هم واقعی تره
مقایسه انیمه و انیمیشن مثله مقایسه وارزون و جی تی ایه
اصلا اون یه چیزه این یه چیزه کاملا متفاوته
خب…. انیمیشن بهتره حتما
چرا که چون انیمه به انیمیشن های ژاپنی میگن
یعنی خود انیمه از انیمیشن برداشته شده
با تفاوت اینکه شخصیت هاش تکراری و فلش بک زیادی دارن
الان انیمه فنا میگن تو برو برنامه کودکتو ببین
:/
خب نفهمه جلبک زره پوش دیجیتالی
انیمیشن هم مثل انیمه رده سنی های مختلفی داره
چرا اصلا میگین انمیشن های شرقی
انیمیشن های کشورای دیگه رو هم بگیم
انیمشن خشونت نداره؟ برین مورتال کامبت انتقام اسکورپین رو ببینین
انیمیشن مفهومی نداریم؟ انیمیشن ۹ رو ببینین. انیمه خلاصه میشه تو فایت و خشونت و داستان های عاشقانه که ۹۰ درصدشون یا یه بلایی سرشون میاد اخرش یا انیمه قبل اینکه به هم برسن تموم میشه =))
حتا اونایی که سن بیشتریاز امسال منو شما دارن بیشتر جذب انیمیشن میشن تا انیمه
چرا باید بشینن چتا شخصیت که بعضی هاشون اسلا جنسیتشون مشخص نیست ببینن
یا اصلا باهم فرقی ندارن….
اصلا چرا دخترای انیمه ای باید ۸۰ درصدسون اندامای بزرگ داشته باشن؟
بله بخاطر جلب نظر مخاطب
در این حد کار کثیفیه
خلاصه که انیمه یه ترند بلند مدته
بعد یه مدتی کلا کسی رو نمیبینی انیمه ببینه
و لطفا انیمه فنا زجه نزنین
اونطور که کامنت هارو خوندم ظاهرا مثل چند تا از مقاله های دیگه تون بازم ترجمه ظعیف از یه سایت نه چندان معتبر انجام دادید .
بریم سراغ تیتیر اشتباهتون ” مقایسه انیمه و انیمیشن ”
انیمه هم درواقع یک نوع از انیمیشنه و این تیتر مثل اینکه بگیم مقایسه GTA با بازی های ویدئویی یا لامبورگینی با اتوموبیل .
۱- در رابطه با اپیزود های طولانی باید بگم انیمیشن جوجو ربیت ۴۵۰ قسمت داره ، سیمپسون ها ۶۹۴ قسمت و لونی تونز بیش از هزار قسمت داره
۲- بسته به ژانر انیمه طراحی شخصیت ها متفاوت هستند و اون طراحی که برتری حسابش کردید مربوط به ژآنر شونن هست درحالی که ژانر های بزرگ سالانه طراحی ساده تری دارند .
۳- انیمیت کردن در انیمه های ژاپنی شیوه متفاوتی داره و به شخصه ظعفی در زمینه فریم ریت نمیبینم بلکه این موضوع بسته نوع انیمه و بودجه استدیو متفاوته ، الان صحنه های نبرد اتک آن تایتان ، سگ های ولگرد بانگو و توکیو غول و جوجیتسوکایسن ظعیف هستند ؟!
۴- در موضوع لب زنی به خاطر تفاوت توی طراحی اعضای بدن ، لب ها ساختار ساده تری دارند اما من جا موندن دیالوگ از انیمیشن تابحال ندیدم .
۵- باید دیوانه وار و بی فکر انیمه نگاه کنید تا احساس کنید همه شبیه هم هستند و این موضوع باز هم برمیگرده به مقایسه غلط که توی تیتر بهش اشاره کردم وقتی شما یه کل(انیمیشن ) رو با یک جز(انیمه) از همون کل مقایسه میکنی معلومه اولی تنوعش بیشتره
در نهایت به آقای سلیمانی بگم که با این ترجمه های بد و کم محتوا اعتبار سایت رو پایین نیارید.
قاعدتا نمیتونیم با هم مقایسه شون کرد و بخوایم نظر هم بدیم میگن داری هیت میکنی ولی اگه بخوایم انیمه رو با پیکسار و دیزنی مقایسه کنیم صد درصد انیمیشن های این دو تا شرکت میزنه ولی کلی مقایسه کنیم انیمه میزنه اون انونی موش میاد میگه فردا روز میاین میگید ناروتو از فیلم های مارول بهتره، از خیلی فیلم های مارول بهتره شانگ چی و اترنالز و مرد آهنی صد درصد از ناروتو ضعیف تره ولی بقیه فیلم های مارول اینطوری نیست بعدشم تویی که فن کمیک بوکی چرا میای اینجا انیمه دوست داری میبینی بیا نظر بده اگه هر دوتا رو قبول داری با منطق نظر بده هیچکس تو رو مجبور به دیدن انیمه نکرده خودت خواستی که دیدی و میای میگی که انیمه مسخره است دوست داشتی ادامه بده ببین دوست نداشتی نبین. انیمه هم داریم تا انیمه الان این spy x family
۲ هفته است اومده رفته تو ۳ تا انیمه برتر
آخر سبک تکراری هستش یا تنوع در ژانر این تناقض سی بی ار رو هیچکس قبول نداره
خواهشن دیگه از سی بی ار مطلب نیارین بخدا اشتباهه اصلن این سایت سایت درستی نیست حتی تو کامیونیتی های خارجی هم کسی قبولش نداره مخصوصا درمورد انیمه و فیلم کلن مطالب اشقالی میزاره کلن نزارین از سی بی ار مطلبی رو
الان یسری هیتر میان میگن انیمیشن خیلی بهتره
شما برید برنامه کودک خودتونو ببینید
کسی اجبارتون نکرده فایتای انیمرو با تام و جری و.. مقایسه کنید🗿✨
من که دوتاشو دوست دارم و هر کدوم ویژگی خاص خودشو داره
منبع CBR یکی از زرد ترین و زباله ترین منبع ممکن برای ترجمه چنین مقالاتی مثل «۵ فلان برتر» یا «۱۰ کاراکتر فلان اثر که سوراخ ندارند» و غیره هست که خوراک اکثر سایت های ایرانی برای ترجمه س شخصا به یک کلمه سایت CBR اعتماد ندارم چون بارها بی منطقی و بی کیفیتی مطالب خودشون رو برام ثابت کردن
من خودم انیمیشن بیشتر دوست دارم تا انیمه چون انیمه خیلی طولانی هست و از یه جایی به بعد آدم خسته میشه
البته بعضی انیمه ها مثل اتک آن تایتان و ناروتو خوب بودن با توجه به اینکه طولانی هم بودن
بیشتر این مقاله کاملا بی معنیه این که انیمیشن تعداد اپیزود بیشتر یا داستان بهتر داره بستگی به نویسنده داره
بزرگترین برتری فایت های انیمه هاست:/
نبود..
انیمه از انیمیشن بهتره ؟
اگر نظر شما اینه باید بگم حتما دارید شوخی میکنید😐
لابد پس فردا هم میخواید بگید ناروتو از فیلم های مارول بهتره😂
چرا تعصب؟
کاربر های عزیز، بابا سلیقه ایه چرا دعوا دارین ؟
بالاخره هرکدوم خوبی خودشو داره ،باید احترام گذاشت
بنظر من انیمه بیشتر داره ضعف انیمیشن رو که در فایت های بزرگ داره رو پوشش میده
نمی گم که فایت های انیمیشن خوب نبیستن ولی انیمه ازادی بیشتری تو حرکات داره
من رفتم الان تیتر cbr رو خوندم اگه کلمه به کلمه ترجمه کنی همین تیتر میشه ولی بار مفهومی دوتا تیتر کاملا متفاوت
میدونم ترجه کار سختیه و خودم جرعت ترجمه کردن رو ندارم ولی اگه اینجور نکات رعایت بشن کیفیت مقاله ها خیلی بالاتر میره و از سوتفاهم جلو گیری میکنه
بیشترین تفاوت تو انیمه که من رو جذب کرد وسیع بودن ژانرها و شخصیت هاش بود،شخصیت ها فضا و حال متفاوتی با هم دارن و هر کدوم افکار و علایق خودشون رو دارن و به مخاطب اون رو واضح نشون میدن،یعنی ریز جزئیات یه کارکتر از صبح که پا میشه تا شب و بحث جنسیت زدگی از نظر من چیز بدی نیست،من میبینم و اتفاقا جالبه،این یه نقطه قوت برای انیمه هست.
خیلی عجیبه چرا فن بوی ها باید تو این سایت نویسنده بشن که تعصبی مطلب بنویسن
اصلا من میگم سبک کارای پویایی نمایی صبا از انیمه و انیمیشن هم بهترن و پهلوانان و شکرستان باید یک و دو imdb میشدن خب حالا اگه داشتن تعصب کافیه لطفا ویجیاتو منم نویسنده کن
کلا از cbr اگه نی شه مقاله نیارید واقعا سایت مضخرفیه
انیمه اصلا یه فرهنگ منطقهایه فرهنگ کشور ژاپن ولی انیمیشن یه سبک جهانیه و کل دنیا انیمیشن میسازن حتی خود ژاپن
خیلی مسخرس باهم مقایسشون کنی تازه بگی انیمه برتره
با این که حقیقتا فن انیمه هستم ولی نمیشه واقعا مقایسه کرد
درسته الان یکی بهم بگه انیمه یا انیمیشن میگم انیمه ولی سلیقه ای هست دقیق هم نمیشه مقایسه کرد چون الان تو نمیتونی بیای مثلا fullmetal Alchemist Brotherhood رو با turning red مقایسه کنی 😂
توضیحات خوب و حرفه ای – درود و سپاس
از نظر من انیمه ها داستان رو خیلی خوب روایت میکنن ( نمیگم بهتر از انیمیشن چون انیمیشن هایی هستن که خیلی خوب داستاد رو روایت میکنند ) و کلا با شکل روایت داستان انیمه حال میکنم و برای همین فقط انیمه هایی نگاه میکنم که داستان قوی داشته باشه
هرچی تو پست هست دقیقا برعکس حقیقته
از داستان گویی که انیمه ها به هیچ کس رحم ندارن و از زمین و زمان اسکی میرن تا شخصیت پردازی که انیمه ها حتی از انیمه دیگه اسکی میرن
انیمیشن هم هزارتا اشکال دیگه داره
من مخالف انیمه نیستم ولی مخالف برتری دادن به انیمم انیمه اصلا تو یه لیگ دیگست حتی اگه کسی میگفت انیمیشن برتره بازم باهاش مخالفت میکردم
وقتی راجب یه سبک هنری صحبت میشه هیچ وقت نمیشه یه سبکو به سبک دیگه برتری داد حتی اثر هارو تو سبک های مختلف هم نمیشه باهم مقایسه کرد مقایسه درون سبکی متعارفه نه غیر از اون
کسی که اینو درک نکرده باشه هیچی از هنر نفهمیده
تیتر یکم با مطلب غیر منطقی نیست؟
این مطلب کاملا منطقیه
انیمه هارو از سال ۱۹۷۰ تا انیمه هایی که الان دارن قسمت به قسمت پخش میشن رو دیدم از akira و evangelion و macross تا انیمه های امروزی
ولی توی همشون جنسیت زدگی وجود داشته گاهی حتی داستان حول محور جنسیت زدگی میچرخیده
کلا به ترز تهوع آوری مذکر هارو noob و مؤنث هارو pro نشون میدن
احساس کردم نویسنده اصلا انیمه ندیده
به نظرم یکی از فرق های انیمه و انیمیشن اینه که توی انیمه ها صدای افکار کارکترا پخش میشه، یعنی به غیر از وقتایی که با هم صحبت میکنن هر موقع فکر میکنن هم فکراشون رو میشنویم
نمیدونم نقطه ضعفه یا یه نکته ی مثبته اما به نظرم باعث میشه بیشتر با کارکترا ارتباط برقرار کنیم و بیشتر درکشون کنیم
(حالا جدا از اینکه من از انمیه متنفرم بخونید)
راجع به برتریش توی تعداد اپیزود های بیشتر باید بگم ۹۰ درصدش فیلره (یعنی واقعا وجود اون قسمت یا سکانس توی فیلم الکیه اونطور که خوندم مثلا یه جا جنگه یهو یه ور دیگه یکی داره نودل میخوره و داستان رو الکی کش میدن)
باید قبول کرد هر چقدر هم بخواهی فن بازی در بیاری باز هم حرف حق همینه.