تحلیل شخصیت دکتر استرنج _ جادوگر مهربان مارول

دنیای سینمایی مارول، پر از شخصیت‌های محبوب و دوست داشتنی است که هر کدام با ویژگی‌های منحصر به فرد خود، جایگاه ویژه‌ای در دل مخاطب دارند. شخصیت دکتر استرنج یکی از این شخصیت‌های محبوب است. این شخصیت به دلیل داشتن یکسری ویژگی‌های عمیق و خاص قابلیت نوشتن یک مقاله تحلیل شخصیت را دارد. با تحلیل شخصیت دکتر استرنج همراه ویجیاتو بمانید.

پیش‌زمینه مختصر

در این بخش از مقاله به سرگذشت شخصیت دکتر استرنج به صورت اجمالی و کوتاه نگاهی می‌اندازیم تا یک پیش‌زمینه مختصری از این شخصیت داشته باشید.

استیون استرنج، قبل از اینکه به یک ابرقهرمان تبدیل شود، یک جراح ثروتمند بود که به دلیل یک سانحه رانندگی، دستانش دچار ناتوانی حرکتی شد. استیون برای پیدا کردن درمان این بیماری راهی یک منطقه عجیب و غریب به نام کامر تاج می‌شود تا در آنجا با کمک جادو، خودش را درمان کند.

او بعد از گذراندن کشمکش‌های فراوان در این منطقه و یادگیری طلسم و جادو توانست قدرت ماورایی کنونی خود را کسب کند و از آن بر علیه موجودات شرور استفاده کند.

دکتر استرنج همچنین یک معشوقه دارد که به دلیل محافظت از او تصمیم به جدا شدن گرفته اما هیچ وقت نتوانسته او را فراموش کند.

ویژگی‌های شخصیتی دکتر استرنج

هر شخصیتی بر اساس رویداد‌هایی که در زندگی‌اش گذارنده، یکسری ویژگی‌ها شخصیتی خاص دارد که او را نسبت به دیگر شخصیت‌ها متمایز می‌کند. شناخت ویژگی‌های شخصیتی یک نفر می‌تواند به ما دید بهتری از او بدهد تا قدمی در راه درک و فهمیدن او برداریم.

توجه به معنای باطنی

ویژگی اصلی دکتر استرنج توجه بسیار زیاد به معانی و اصل هر چیزی است. او علاقه زیادی به دریافت معنای هر چیزی دارد و بیشتر از اینکه بخواهد به ظاهر قضیه نگاه کند، سعی می‌کند باطن آن را بررسی کند.

به همین دلیل در اکثر مواقع گاهی با یک نگاه و گاهی با کلمات، معانی آن‌ها را می‌فهمد. او چون باطن هر چیزی را می‌ببیند، خودش نیز به جای اینکه غیر مستقیم عمل کند، سعی می‌کند اصل حرف را بدون پوشاندن لباس ظاهری به شخص مقابلش بزند.

روحیه کمک به دیگران

دکتر استرنج قبل از اینکه بخواهد یک ابرقهرمان قدرتمند باشد، یک جراح بود. روانشناسان می‌گویند، شغل هر کسی می‌تواند بخشی از شخصیت او را فاش کند. اینکه شخصیت استرنج جراح بوده، روحیه کمک کننده بودنش را می‌رساند. او دوست دارد مفید باشد و دیگران از وجود او سود ببرند.

این روحیه کمک به دیگران وقتی که ابرقهرمان هم شد به او منتقل می‌شود. او علاوه بر اینکه جان مردم را نجات می‌دهد، سعی می‌کند از نظر روحی و روانی هم کمک کننده آن‌ها باشد. حتی او گاهی به دیگر ابرقهرمان‌های جوان نیز کمک می‌کند تا مشکلات خود را برطرف کنند. مثل کمک او به اسپایدرمن برای رهایی از مشکلی که برایش در فیلم راهی به خانه نیست پیش آمد.

یا حتی در فیلم آخرش، کمک او به شخصیت آمریکا، با اینکه اهداف جهانی داشت، اما در حقیقت داشت همان روحیه کمک به جوان‌ها و افراد نیازمندش را نشان می‌داد.

تمایل ذاتی به تنها کار کردن

شخصیت دکتر استرنج یکی ویژگی به شدت بدی که دارد، این است که اصلا تمایلی به کار تیمی ندارد و دوست دارد همه کار‌ها را خودش انجام دهد. در واقع از اینکه دیگران بخواهند در کار او دخالت کنند متنفر است.

البته دقت کنید، وقتی از تمایل صحبت می‌کنیم لزوما این معنا را نمی‌دهد که شخصیت به تمایلش اهمیت می‌دهد. در واقع او با این تمایل مبارزه می‌کند. به خصوص دکتر استرنج یونیورس اصلی.

در فیلم مولتی ورس جنون متوجه شدیم که نسخه‌های دیگر دکتر استرنج بعضا شخصیت‌های تنها و درونگرایی بودند که با این درونگرایی مبارزه‌ای نمی‌کردند. همین تنهایی و عدم تلاش برای همراه بودن با دیگران بود که بعضی از نسخه‌های دکتر استرنج را به تاریکی کشاند.

دکتر استرنج اصلی اما با وجود گروه انتقام جویان، تلاش کرد که کار تیمی را یاد بگیرد و از اینکه تنهایی برای خودش کار کند دوری کند. این راز بزرگ دکتر استرنج برای تبدیل شدن به یک ابرقهرمان لایق است.

شوخ طبعی به عنوان مکانیسم دفاعی

شخصیت دکتر استرنج نسبت به دیگر ابرقهرمان‌های مارول، مسئولیت بیشتری دارد و همچنین ذهن شلوغ‌تر و تاریک‌تری نیز دارد. او به همه چیز و همه کس فکر می‌کند و این موضوع باعث شده تا ذهنش کمی آشفته شود.

در نتیجه دکتر استرنج با افسردگی تنها چند قدم فاصله دارد؛ اما مکانیسم دفاعی که در برابر این موضوع استفاده می‌کند کاملا هوشمندانه است.

شوخی همیشه بهترین مکانیسم دفاعی برای فرار از مشکلات بزرگ بوده است. در واقع با شوخی کردن، بزرگی مشکلات تبدیل به یک موضوع برای خندیدن می‌شود. به همین دلیل گاهی که دکتر استرنج ذهنش آشفته و خسته می‌شود، سمت این مکانیسم دفاعی می‌رود با شوخی کردن، حال خودش را بهتر می‌کند تا بتواند بیشتر فکر کند و بهتر تصمیم بگیرد.

احساسات سرکوب شده

احتمالا خیلی از نزدیکان دکتر استرنج او را سرد و بی احساس می‌دانند؛ زیرا او کم پیش می‌آید که ابراز علاقه کند و یا به صورت روشن نشان دهد که احساسات برایش اهمیت دارد. اما در حقیقت این گونه نیست.

شخصیت دکتر استرنج با وجود اینکه بی احساس جلوه می‌کند، در حقیقت برای احساسات جایگاه ویژه‌ای در وجودش در نظر دارد. او احساسات را دوست دارد و حتی گاهی با کمک آن‌ها سعی می‌کند خوشحال باشد.

نکته‌ای که وجود دارد این است که دکتر استرنج از احساسات می‌ترسد و به بیانی از آن‌ها خاطرات خوبی ندارد. احساسات با وجود اینکه عناصری شیرین هستند اما گاهی به دلیل پیش‌زمینه‌های قبلی، بعضی از افراد نسبت به احساسات و بروز دادن آن‌ها سخت‌گیر هستند.

پیش‌زمینه دکتر استرنج در مورد احساسات شاید به دوران کودکی او مربوط باشد. مثل زمانی که خواهرش در آب یخ غرق شد. در سکانسی از فیلم مولتی‌ورس جنون متوجه این موضوع شدیم که یکی از نسخه‌های دکتر استرنج دوست دارد از این خاطره فرار کند و اصلا در موردش صحبت نکند. شاید فرار از احساسات ابتدا از همین ماجرا شروع شده و تا الان تبدیل به وضعیت کنونی دکتر استرنج شده است.

من تو را در همه جهان‌ها دوست دارم

دکتر استرنج خطاب به نسخه دیگری از کریستین

البته دکتر استرنج در فیلم مولتی‌ورس جنون به این موضوع اشاره می‌کند که دلیل فرار از احساسات، حفظ جان عزیزانش است. این موضوع باز هم بر می‌گردد به همان ماجرا در دوران کودکی. او به دلیل اینکه نتوانست از خواهر خود محافظت کند، دیگر سمت احساسات قوی قدم بر نمی‌دارد. زیرا می‌ترسد از اینکه دوباره نتواند از عزیزانش محافظت کند.

او از کریستین فاصله می‌گیرد زیرا از به خودش اعتماد کامل ندارد و حس می‌کند به قدر کافی قدرت محافظت کردن از او را ندارد. البته ظاهرا با کمک نسخه دیگری از کریستین(معشوقه دکتر استرنج) این ترس او از بین می‌رود.

نقاط قوت و نقاط ضعف شخصیت دکتر استرنج

هر شخصیتی یکسری نقاط قوتی دارد که با کمک آن‌ها می‌تواند زندگی قدرتمند‌تری داشته باشد. در مقابل نقاط ضعفی نیز دارد که به روش‌های مختلف باعث ضعیف شدن و شکست خوردن شخصیت می‌شود. در ادامه به نقاط قوت و ضعف دکتر استرنج اشاره می‌کنیم.

نقاط قوت

• توانایی در دریافت معنای هر چیز و دوری از حواشی
• قدرت درک بالا و تحلیل موقعیت‌های مختلف
• توانایی در برنامه ریزی و انجام کار‌های از پیش تعیین شده
• درک احساسات دیگران و تلاش برای کمک به آن‌ها

نقاط ضعف

• ترس و فرار از احساسات عمیق نسبت به دیگران
• تمایل به انجام کار‌ها به صورت انفرادی
• انتظارات بالا از خود که در نهایت منجر به شکست و ناامیدی می‌شود
• آشفته شدن هنگام قرار گرفتن در موقعیت‌های غیر قابل پیش‌بینی

نکات و فکت‌هایی از شخصیت دکتر استرنج

• قرار بود نقش دکتر استرنج را واکین فینیکس بازی کند؛ اما فینیکس به دلایل مختلف این نقش را رد کرد و باعث شد تا بندیکت کامبربچ این نقش را بازی کند که به نظر می‌رسد گزینه‌ای بهتر از او وجود نداشت.
• دکتر استرنج در یکی از شماره‌های کمیک ماسک می‌زد؛ در کمیک‌های دکتر استرنج در سال 1969، او از یک ماسک کامل برای پوشاندن صورت خود استفاده می‌کرد که آنچنان به دل مخاطبان خوش نیامد و زود حذف شد.
• کلیا، یکی از معشوق‌های قدرتمند دکتر استرنج است؛ در صحنه پس از تیتراژ فیلم مولتی ورس جنون، نمایی از کلیا را می‌بینیم که به دنیای دکتر استرنج می‌آید و از او می‌خواهد تا در موضوعی به او کمک کند. کلیا در واقع در کمیک‌ها روابط عاشقانه‌ای با دکتر استرنج برقرار می‌کند و حتی با او ازدواج می‌کند.
• موردو و دورمامو برترین دشمنان دکتر استرنج هستند؛ موردو یکی از شاگردان استاد دکتر استرنج یعنی Ancient One بود که به دلیل حسادت تبدیل به یک شرور شد. همچنین دورمامو که رهبر بعد تاریکی است از قدیمی‌ترین دشمنان Ancient One در کمیک‌ها بوده است و اکنون این دشمنی به دکتر استرنج رسیده است.

سخن آخر

دکتر استرنج شخصیت دوست داشتنی و جذابی دارد که با بازی بی نظیر بندیکت کامبربچ این شخصیت بیشتر از قبل محبوب شده و جایگاه خاصی بین مخاطبان نسبت به دیگر شخصیت‌های مارول پیدا کرده است. ما در این مقاله سعی کردیم این شخصیت را از نظر روانشناسی و تیپ شخصیتی بررسی کنیم و نکات خاص و عمیق او را برای شما شرح دهیم.

بیشتر بخوانید:

تحلیل شخصیت الون _ سریال Stranger Things

تحلیل شخصیت سه اسپایدرمن – هویت، احساسات و بلوغ

تحلیل شخصیت لوکی – تولد یک خشم

تحلیل شخصیت مرد آهنی – قدرت در پس یک نقاب فلزی!