چرا جیمز کامرون پادشاه ژانر اکشن علمی تخیلی است؟
پادشاه سینمای جهان کیست؟ چه کسی هر بار که روی صندلی کارگردانی مینشیند، تکنولوژی فیلمسازی را متحول میکند؟ چه کسی هر بار که با ژانر اکشن بازی میکند منظره فیلم سازی پرفروش یا همان بلاکباستری ...
پادشاه سینمای جهان کیست؟ چه کسی هر بار که روی صندلی کارگردانی مینشیند، تکنولوژی فیلمسازی را متحول میکند؟ چه کسی هر بار که با ژانر اکشن بازی میکند منظره فیلم سازی پرفروش یا همان بلاکباستری را تغییر داده است؟ او کسی نیست جز جیمز کامرون. این فیلمساز در طول فعالیت بلند مدت خود در هالیوود، ثابت کرد که بهترین کارگردان اکشن است. او از اواخر دهه ۷۰ میلادی در دانشگاه مشغول ساختن فیلم بوده، اما اولین بار با هدایت فیلم «Piranha II: The Spawning» بر صندلی کارگردانی نشست، فیلمی که او اکثراً آن را به عنوان بدترین اثر خود رد کرده است.
اما اگر داستان ماهیهای گوشتخوار او را نادیده بگیریم، بازهم این مرد ردیفی از آثار ماندگار به نام خود دارد. منظورم این است که او هر دو فیلم اول فرنچایز نابودگر یعنی «The Terminator» و «Judgement Day» را کارگردانی کرده و همچنین آثار شاخص دیگری چون «Aliens»، «ورطه یا The Abyss» و هم چنین فیلم «True Lies» را ساخته است. ولی شاید همگی مخاطبان و کارشناسان قبول داشته باشند که در سال ۱۹۹۷، بزرگترین فیلم او تا به امروز اکران شد. منظور ما همان «تایتانیک» است، فیلمی که تبدیل به پرفروشترین فیلم تمام دوران شد.
درست زمانی که به نظر میرسید کامرون با تایتانیک به اوج دوران حرفهای خود رسیده است، او با فیلم «آواتار» در سال ۲۰۰۹، بار دیگر با عنوان پرفروشترین فیلم، در صدر باکس آفیس قرار گرفت. درست زمانی که دنیا فکر میکند «بیگ جیم» تمام داشتههایش را خرج کرده است و دیگر حرفی برای گفتن ندارد، او با رکوردی دیگر برمیگردد. با این حال، این پسر بدون مشکل نیست. کار کردن با کامرون بسیار دشوار است، تا جایی که میتوان او را مغرور خواند. چرا که به نظر میرسد کمی بیش از حد در کار خودش گرفتار شده است (نمونه: پنج فیلم آواتار برنامه ریزی شده)، اما صادقانه … این چیزی است که او را عالی میکند. هیچ کس نمیتواند جیمز کامرون را شکست دهد تا بتواند بهترین کارگردان اکشن امروز هالیوود شود.
ژانر اکشن در سالی که گذشت
در سال ۲۰۲۲ بسیاری از کارگردانان در ژانر اکشن خودی نشان دادند. در میان آنها میتوان به فیلم «The Northman» به کارگردانی رابرت اگرز و «The Batman» ساخته مت ریوز اشاره کرد که تعدادی صحنه و سکانسهای اکشن به شدت بیرحمانه را به سینماها آوردند. این فیلمها تماشاگران را در یک بار حسی بیش از حد از ضرب و شتمهای کوبنده و سخت خود به لرزه درآوردند (دو فیلم عالی که لزوماً برای آنهایی که به دنبال سواری هیجانانگیز و نشاطآور هستند، مفید نیست).
اما برای کسانی که امیدوار بودند سرگرمی بیشتری داشته باشند، «Top Gun: Maverick» یک فیلم اکشن کلاسیکتر و کاملاً ساختار یافته بود. این اثر چرخدندههای ژانر را دوباره از نو بازآوری نمیکند، اما بهتر از هر کسی در بازی همان چرخ سنتی را میچرخاند. یکی از فیلمهایی که سعی کرد زاویه جدیدی را به چرخه فیلمهای اکشن بیاورد، «آمبولانس» مایکلبِی بود، اثری که در آن بِی از پهپادهای دوربیندار برای پرواز در بزرگراهها، بالا و پایین ماشینها، و به طور کلی نماهای وحشیتر از چیزی که میتوان با وسایل عادی دریافت کرد، استفاده نمود.
بنابراین بله، آمبولانس از پهپادهای بدون سرنشین برای فیلمبرداری یک فیلم اکشن به روشی استفاده کرد که قبلاً هرگز انجام نشده بود. در نتیجه به جز، جیمز کامرون، مایکلبِی نیز در فیلم خود نوآوریهایی به نمایش گذاشت. اما دنباله آواتار با عنوان «The Way of Water» فناوریهای جدیدی را به بدنه سینما تزریق کرد تا ما را به پاندورا و اقیانوسهای آن بازگرداند.
آیا میتوانیم به جای فیلم اکشن، مستند اکشن پاندورا داشته باشیم؟
برخی افراد «آواتار: راه آب» را در سینما تماشا میکنند تا شاهد سکانسهای اکشن استادانه جیمز کامرون با بهترین کیفیت صدا و تصویر باشند. بسیاری از طرفداران فرنچایز نیز هیجان زده هستند که ببینند جنگ بین ناوی و انسانها در آینده چگونه پیش خواهد رفت. راه آب نیز پس از توجه بیشتر به توسعه شخصیت، همه را خوشحال راهی خانه و کار میکند. با این حال، درست مانند فیلم اول، Avatar: The Way of Water زمانی بهترین است که اکشن خود را متوجه سرزمینهای پاندورا و کاوش در آن مکان زیبا میکند؛ گویی فیلم یک مستند نشنال جیوگرافیک است.
در حالی که The Way of Water نسبت به داستان آواتار در سال ۲۰۰۹ بهبود یافته، اما دنباله کامرون در فیلمنامه خود یک اثر پیشگامانه نیست، و از اساس هم چنین چیزی نمیخواهد. این فیلم ریتمهای بلاکباستری آشنا را دنبال میکند. با این حال، برای دومین بار در سیزده سال، کامرون ما را به سیارهای بیگانه میبرد که واقعاً احساس زنده بودن میکند، با جانوران غنی، گیاهان زیبا و مردم بومی که اعتقادات و آیینهای پیچیدهای دارند. جای تعجب نیست که بهترین قسمتهای «راه آب» زمانی اتفاق میافتد که فیلم کند میشود و به مخاطب زمان میدهد تا اجازه دهد تصاویر شگفتانگیز پاندورا در روح ما فرو برود.
با این حال، اگر پاندورا پس از مدتها همچنان ما را مجذوب خود میکند، به این دلیل است که جیمز کامرون چیزی بیش از یک فیلم ساخته است، او در واقع یک سیاره بیگانه کامل با شگفتیهای طبیعی ساخته که طرفداران را دعوت میکند تا تصور کنند کدام شگفتی جدید ممکن است در قمر دور پنهان شود. فراموش نکنید جذابیت پایدار پاندورا از داستان یا پیام ضد استعماری در هسته آن نمیآید. بلکه این از آنجا میآید که چگونه فیلم ما را دعوت میکند تا بخشی از یک سیاره خارق العاده پر از شگفتی باشیم.
با کمی توجه بیشتر خواهید یافت که اکشن علمی تخیلی آواتار «راه آب» به نوعی جنبه مستند دارد؛ در حالی که آواتار سال ۲۰۰۹ ناوی را معرفی کرد، «راه آب» بهانهای عالی برای ما پیدا میکند تا فرهنگ جدیدی بیاموزیم و در شکوه دنیای فوقجزئیات کامرون غوطهور شویم. و از آنجایی که شیوه زندگی متکاینا (گروه جنگل) با اوماتیکایا (گروه دریا)متفاوت است، حیوانات جدیدی نیز به ما ارائه میشود، مانند تولکونها، جانوران نهنگمانندی که با ناوی پیوند میخورند و دوستی ابدی برقرار میکنند.
درست مانند یک مستند «Nat Geo» آواتار: راه آب نیز به ما امکان میدهد فرهنگهای جدید و زندگی مخفی حیوانات وحشی را کشف کنیم، بخش خوبی از Avatar: The Way of Water به کاوش پاندورا اختصاص دارد. و از آنجایی که ماه بیگانه با زندگی شکوفا میشود، فعالیت مورد علاقه جدید ما کشف رازهای کار عظیم جیمز کامرون در این مکان زیبا است.
تغییر بازی در ژانر اکشن به سبک جیمز کامرون
برای این فیلم جدید آواتار، اگر نمیتوانید محتوای آن را از روی عنوان آن تشخیص دهید، باید بدانید جیمز کامرون میخواست این فیلم را تا حد امکان آب محور بسازد، به این معنی که زمان آن رسیده بود که ما شروع به شیرجه زدن در اقیانوسهای سیارهای زیبا کنیم. در نقش اقیانوسهای پاندورا، یک مخزن اجرای عظیم پر از آب برای بازیگران ساخته شد تا بتوانند در اطراف شنا و در آن بازی و اجرا کنند. این استخر غول پیکر ۳۲ فوت (چیزی نزدیک به ۹ متر) عمق و گنجایش خیرهکننده ۹۰۰۰۰ گالن آب را در خود داشت. برای دستیابی به سکانسهای پویا و متقاعدکننده زیر آب، بازیگران باید یاد میگرفتند که چگونه نفس خود را برای چند دقیقه در یک زمان حبس کنند و در واقع در زیر سطح آب لباسهای مو-کاپ و همه چیز اجرا کنند.
برای مثال: اکنون کیت وینسلت با ۷ دقیقه و ۱۴ ثانیه، رکورد طولانیترین ماندن در زیر آب را در اختیار دارد، یک چرخش بسیار طعنه آمیز برای حرفه او پس از غرق شدن در صحنه فیلمبرداری تایتانیک! جالب است بدانید بازیگران برای شبیهسازی شخصیتهایشان که به سرعت در آب شنا میکنند، حتی از دستگاههایی شبیه «جت پک» استفاده میکردند. در واقع جیمز کامرون سعی نمیکرد فقط در صحنههای زیر آب با تکنولوژی بازی کند و راهش را جعل کند، او میخواست کارها را واقعی انجام دهد. اما برای چیزهایی که هرگز نمیتوانستند واقعی باشند، همه آن مواردی که بین بیگانگان و مناظر عجیب پاندورا نهفته است، جیمز کامرون مجبور شد به CGI یا همان جلوههای ویژه بصری متمایل شود.
خیلی چیزها را در این دنیای مواد و فیزیک نمیتوان به نمایش گذاشت یا شبیهاش را مشاهده کرد، و جیمز کامرون کسی است که دنبال همان مسیر است. او فقط میخواهد همه چیز را تا حد امکان واقعی جلوه دهد. بسیاری از فیلمسازان میتوانند این را در مورد فیلمهای اکشن پرهزینه و زمینشکنیشان بگویند، اما تعداد زیادی از صحنههای سخت در فیلمهای بلاکباستری همچنان شبیه CGI بسیار عالی به نظر میرسند. اما جیمز کامرون این جلوههای بصری را به واقعیت تبدیل میکند و این هنر اوست. اسمش را سوگیری خاص یک فن جیمز کامرون بگذارید، اسمش را واکنشهای درونی بگذارید، خوب من آن را حقیقت مینامم؛ اما «آواتار: راه آب بهترین جلوهها» را در تاریخ سینما دارد.
این نکته شاید خیلی دور از ذهن است، اما در حال حاضر مخالفان زیادی در طبیعت وجود دارند که تلاش میکنند دستاوردهای این فیلم را پایین بیاورند، و این چیزی نیست جز یک دسته بدعت! این مرد (جیمز کامرون) برای چیزی کمتر از کمال ایستادگی نمیکند، و این در اینجا و دنباله آواتار نشان میدهد، اما اینجاست که سرشت جنجالی او شروع به بالا بردن سر میکند. این یعنی همین تواناییهای خاص اوست که جیمز کامرون را پادشاه یک ژانر خاص کرده است.
جیمز کامرون کامل نیست، اما او به دنبال کمال است
جیمز کامرون بهترین است، و این تا حد زیادی به این دلیل است که این مرد یک کمال گرا است. او غیرممکنها را تعقیب میکند و هر بار به نتجه خواسته خودش میرسد، اما این با همراهی دیگران و دوستان همکارش شدنی است. بازیگران، همکاران و استودیوهای او همگی چهرههایی هستند که همیشه به شدت آرزومند انجام هدف کامرون هستند و برای تحقق چشمانداز او دست به هر کاری میزنند، اما جیمز کامرون همچنان از آنها بیشتر میخواهد.
گاهی اوقات او فقط سوال نمیکند، بلکه دستور میدهد. این مرد به همین دلیل شناخته میشود که کار کردن با او بسیار دشوار است. اگر چیزی کاملاً مطابق با ایدهای که کامرون در سر داشته است نباشد، او کسی نیست که دیگران را منفعلانه یا مستقیماً تحقیر کند. اما نارضایتی خود را مستقیم بیان میکند و این نکتهای است که کار کردن با او را سخت میکند. مثال بارز این مدل رفتاری بهویژه با «راه آب» بیشتر خودنمایی کرده، چرا که هنرمندان VFX سالها و سالها با انجام صدها نسخه مختلف از تقریباً هر شات کار کردند تا به چشمانداز کامرون برسند، و حتی پس از این همه زمان، او برای بیشتر تلاش کرد و حتی جزییترین جزئیات را نیز جلا داد. حدس میزنم اینگونه است که به عنوان بهترین اثر CGI محور در تاریخ دست پیدا میکنید!
همانطور که قبلاً بارها ذکر شده و شاید شنیده باشید، کیت وینسلت آنقدر به اجرای خود در تایتانیک متعهد شده بود که تقریباً چیزی نمانده بود که او در یک سکانس غرق شود. جالب اینجاست که او به خودش قول داد که دیگر هرگز پا روی مجموعه دیگری از جیمز کامرون نگذارد، اما پس از همه این سالها برای بازی در The Way of Water بازهم نزد استاد سختگیر آمده است. خیلی وقتها پیش میآید که با یکی از بزرگان کار میکنید و این همکاری ادامه دار نمیشود. بنابراین، بدون شک و تردید تلاش برای رسیدن به کمال مطلق، موافقان و مخالفانی دارد، اما به نظر میرسد کسانی که با فیلمهای کامرون درگیر بودهاند، در نهایت از زمان صرف شده خود پشیمان نیستند.
جیمز کامرون به دلایل خوبی مغرور است
یکی دیگر از چیزهای نگرانکننده، اما صادقانه بسیار عالی در مورد جیمز کامرون، غرور اوست. به سختی میتوانید کسی را روی کره زمین پیدا کنید که به اندازه او اعتماد به نفس داشته باشد. در میان کسانی که روی دکورهای او کار کردهاند، یک شوخی وجود دارد که میگوید کامرون میتواند کار همه را بهتر از آنها انجام دهد. اگر از سرعت یک کارگر یا کیفیت کار آنها ناراضی باشد، در موقعیت کاری آنها قرار میگیرد و کار را برای شخص مورد نظر انجام میدهد.
جیمز کامرون به خوبی میداند که کیست و چه توانایی دارد؛ و به طور متقابل تیم او نیز آگاهی دارند که کل نیروی کار فیلم است که در یک نفر پیچیده شده، و آن جیمز کامرون است. این یکی از دلایلی است که توانسته چشمانداز رسانهای چون سینمای اکشن پاپکورنی را بارها تغییر دهد. او از فیلمهایش و اهمیت همه آنها در تاریخ سینما خبر دارد. جدای از این واقعیت که او بارها و بارها از لحاظ تاریخی فیلمها را متحول کرده است، شخص کامرون به دلیل این تلاش و شاید همان غرور انتظارات متقابلی را از مخاطب عام نسبت به آثارش و دیدن آنها دارد.
اما با همه این صحبتها در مورد خود شخص و سینمای جیمز کامرون، آیا سکانسهای اکشن او واقعا چقدر هیجانانگیز است؟ خوب، گذشت زمان و تاریخ سینما برای ماندگاری و عالی بودن اکشن فیلمهایی مانند ترمیناتور و بیگانگان او صحبت زیاد کرده است. جیمز کامرون یکی از محبوب ترینها در این ژانر است، اما در مورد «The Way of Water» چطور؟! اگر صادقانه بگویم، چکیده همه کارهای دیگری که او انجام داده است، درست در همین جاست.
دنباله آواتار بخش بیشتری از دو ساعت اول خود را صرف سرمایهگذاری تماشاگران روی شخصیتهایش میکند، چیزی که فیلم اول در آن کوتاهی کرده بود. به نوعی میتوان احساس کرد که فیلم در دو ساعت اولش کمی اینطرف و آن طرف رفته و پر پیچ و خم میشود، اما هنگامی که پرده سوم فیلم اجرا میشود، متوجه خواهید شد که این مقدار سخاوتمندانه زمان صرف سرمایهگذاری شما در خانواده اصلی شده است تا سهم فینال تا جایی که ممکن است احساسی و جذاب از کار در بیاید.
بنابراین، ساعت آخر «آواتار: راه آب» نشان میدهد که چرا جیمز کامرون پادشاه این ژانر است. به محض اینکه همه چیز در ساعت پایانی به سمت آشوب فرو میرود، دیگر سرعت آنها کاهش نمییابد. وقتی کامرون شروع به تیراندازی و شلیک مسلسل خود با نمایش سکانسهای اکشن میکند، این یک شگفتی مطلق است. برو The Way of Water را ببین و طوری رفتار کن که ساعت گذشته بر تو هیجانانگیزترین و گیراترین قسمت فیلمی نیست که در این مدت اخیر دیدهای؛ اما بدان در نتیجه خجالتزده میشوی. من با جرات میگویم کامرون استاد کامل نمایش اکشن است.
جیمز کامرون تا آنجا که میتواند مشکل ساز باشد، مردی است که از پذیرفتن چیزی جز بهترینها امتناع میورزد. او به طور مداوم زمین بازی سینمای بلاکباستری و ژانر اکشن علمی تخیلی را تغییر داده، رکوردهای باکس آفیس را از بین برده و نه تنها به عنوان پادشاه جهان سینما بلکه به عنوان بهترین فیلمساز اکشن که امروز کار میکند تاج و تخت را به دست گرفته است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
واقعا به نظر من یهترین کارگردان تاریخ سینما جیمز کامرون هستش
این فرد چنان خلاقیتی داره که هیچ کارگردانی نداره ، به قول نویسنده عزیز هم که در تیتر مقاله آورده ، این کارگردان واقعا نیاز مخاطب رو میدونه و سعی میکنه بهترین نتیجه ممکن رو به مخاطب ارائه بده
یک نمونه دیگه برای این که اثبات کنیم این کارگردان واقعا در ژانر اکشن جزو بهترین هاست ، اینه که برید فیلم ترمیناتور ۲ رو ببینید ، مطمئنم باور نمیکنید این فیلم با اون صحنه های اکشن ( که صحنه های اکشن همین فیلم از اکشن فیلم های مارول هنوز هم بهتره ) مال فیلمیه که مال ۳۰ سال پیشه
واقعا کارگردان شماره یکی هستند
ممنون از نویسنده عزیز که این مقاله رو نوشت ❤️