ماریو چطور به یکی از معروفترین شخصیتهای ایتالیایی تبدیل شد؟
ایتالیا یکی از اصیلترین کشورهای جهان است. کشوری که بعد از سقوط امپراطوری روم شکل گرفت و از همان زمان مشغول معرفی انسانها و مشاهیر بزرگ به جهان بوده است. از نقاشان بزرگی مثل لئوناردو ...
ایتالیا یکی از اصیلترین کشورهای جهان است. کشوری که بعد از سقوط امپراطوری روم شکل گرفت و از همان زمان مشغول معرفی انسانها و مشاهیر بزرگ به جهان بوده است. از نقاشان بزرگی مثل لئوناردو داوینچی و مایکل آنجلو گرفته تا نویسندههای بزرگی مثل دانته و در صدهی اخیر هم فوتبالیستهای درخشانی که در تاریخ این ورزش ماندگار شدند.
برای ما اما یک سلبریتی بزرگ وجود دارد که شاید بالاتر از همهی این بزرگان قرار بگیرد. یکی لولهکش ایتالیایی یا بهتر است بگویم که معروفترین لولهکش ایتالیایی تاریخ، یعنی ماریو! بخش بزرگی از هویت این لولهکش سیبلو، ملیت ایتالیایی او است. حال تصور کنید که ممکن بود این ویژگی ماریو اصلا وجود نداشته باشد! ممکن بود ماریو صرفا یک شهروند عادی اروپایی تصویر شود. در این مطلب قرار است نگاه کوتاهی به این داستان داشته باشیم. با ویجیاتو همراه باشید.
در سالهای ابتدایی دههی ۸۰ میلادی، طراحی شخصیت در بازیهای ویدئویی اصلا شبیه به چیزی که امروز وجود دارد نبود. آن روزها طراحی شخصیت یک بازی ویدئویی فقط در مورد یک تصویر هنری جذاب بود که روی دستگاههای آرکید بدرخشد و مردم را به بازی جذب کند. یا تصاویری که روی دفترچههای راهنمای محصولات و تبلیغات مجلات قرار بگیرند. ویژگیهای شخصیتی مثل داستان یا بکگراند شخصیتی چیزی نبود که در آن روزها برای شخصیتهای بازیهای ویدئویی متداول باشد، چه برسد به تاکید بر ملیت یک شخصیت. تمرکز روی این بود که با کنار هم قرار دادن پیکسلهایی، مدلی بسازی که در یک پلک برهم زدن قابل شناسایی باشد. شیگرو میاماتو، خالق افسانهای ماریو میگوید زمانی که در حال نهایی کردن طراحی پروتاگونیست بازی دانکی کونگ بوده، هیچ ایدهای نداشته که این فرد واقعا کیست. این قهرمان نامهای موقتی مثل آقای ویدیو یا مرد پَرشی داشت ولی فقط همین بود. داشتن یک گوریل خوش رنگ و لعاب و منحصربهفرد به نظر برای تبلیغات بازی کافی بود و تمرکز روی این شخصیت انسان کاری اضافه به نظر میرسید. تا اینکه ایتالیا وارد شد. در واقع بهتر است بگویم که یک تاجر ایتالیایی وارد شد.
نسخهی معروف از داستان خلق ماریو همان است که دیوید شف در کتابش با نام Game Over نوشته است. اینکه میاماتو بعد از اتفاقی کوچک تصمیم میگیرد هویت مستقلی برای شخصیت انسان بازی بسازد. ماجرا از این قرار بوده که مینورا آراکاوا، مدیرعامل وقت نینتندو مشغول صحبت و تا حدی هم مشاجره با یک تاجر آمریکایی - ایتالیایی به نام ماریو سیگال بوده که قرار بوده انباری را به نینتندو اجاره دهد. آنها در مقابل کارکنان استودیو صحبت میکردند تا اینکه ماریو از کوره در میرود و از ناراحتی کمی به هوا میپرد و نامش برای همیشه به شخصیتی در بازیهای ویدئویی الحاق میشود. سیگال بعداً در یکی از مصاحبهها گفت که توقع داشته دستمزدی یا هدیهای برای این اسم از سمت نینتندو دریافت کند و از عدم دریافت آن دلخور است.
به هر شکل اما ظاهرا داستان بیشتری پشت نام و ملیت این شخصیت وجود دارد. اگر با دقت بیشتری به شخصیت لولهکش کوتاه قامت بازی دانکی کونگ نگاه کنیم، متوجه میشویم که این داستان، بخشی از یک تصویر بزرگتر است و همهی ماجرا نیست. قبل از رسیدن سیگال و هدیه دادن نام ماریو، شخصیت لولهکش دانکی کونگ کمی مدیترانهای به نظر نمیرسد؟ ظاهراً این شخصیت بر اساس تصویر غالبی که از مردان مدیترانهای در اواخر دههی هفتاد میلادی در ژاپن وجود داشته شکل گرفته است. این تصویر غالب به این شکل بوده که مردان مدیترانهای قد کوتاهی داشتند، شکم نسبتاً بزرگ و قابل مشاهده داشته و همگی سیبیل بزرگی به صورت داشتهاند. اگر همین الان هم به سراغ انیمههایی که در آن سالها در ژاپن تولیده شده بروید و شخصیتهایی مدیترانهای را پیدا کنید، میتوانید این ویژگیهای ظاهری را در آنها ببینید. انیمهای مثل 3000 Leagues in Search of Mother که در همان سالها تولید شده است. ظاهراً سیگل فقط نام ماریو را برای این شخصیت به همراه داشته و خود ماریو در حال طی کردن مسیرش به سمت یک ایتالیایی بوده است.
به هر حال، در اولین حضورش در یک بازی ویدئویی، در بازی دانکی کونگ و در دنبالهی آن، هنوز این ایتالیایی بودن شخصیت مشخص و عیان نشده بود. میدانیم که ژاپن همیشه شیفتهی فرهنگ ایتالیا بوده و به آن احترام میگذاشته. پس بیراه نیست اگر فرض کنیم که توسعهدهندگان پیشاپیش در حال حرکت به سمت ساخت یک شخصیت ایتالیایی بودهاند. پس عجیب نیست اگر این شخصیت مسیرش را از یک اروپایی ساده به سمت یک ایتالیایی اصیل، به سرعت طی کرده باشد و با عنوان Super Mario Bros به خاک آمریکا رسیده باشد.
نام اولین دشمنان بازی در دفترچهی راهنمای آن کوریبو قید شده بود که به چیزی شبیه به آدم فندقی ترجمه میشود. در ابتدا وجود نداشت و بعد از یک تغییر به این نام رسید. نام Goombas که برای نسخههای آمریکایی بازی در نظر گرفته شده بود. ظاهراً این واژه، شکلی از یک توهین نژادی قدیمی و فراموششده در زبان ایتالیایی بود که Goombah نام داشت. واژهای که بین آمریکایی – ایتالیاییها Cumpa هم تلفظ میشد. واژهای که گاهی بین گروههای دوستان و به عنوان یک شوخی استفاده میشد ولی بیشتر از همه، مورد علاقهی گروههای مافیایی بود.
به شکل جالبی، در همان سالها، نینتندو و کنسول NES نامهای بزرگ و معروفی در ایتالیا نبودند و چندین سال طول کشید تا شهرت بیشتری در آن کشور پیدا کنند. برای همین هم در همان سالهای دههی هشتاد میلادی، کسی در ایتالیا، ماریوی نینتندو را نمیشناخت. احتمالا اگر در آن سالها از ایتالیاییها در مورد ماریو سوال میکردید، گمان میبردند که مشغول سوال کردن در مورد یکی از پسرعموهای آنها هستید که سالهاست از او بیخبر هستند.
برگردیم به آمریکا. چند سال بعد از رسیدن ماریو به آن کشور بود که بالاخره نامش توسط افراد شنیده شد. سال ۱۹۸۹ بود که یک کشتیگیر ایتالیایی به نام لو آلبانو در برنامهی تلویزیونی Super Mario Bro Super Show مقابل بینندگان آمریکایی قرار گرفت. آلبانو واقعا در شهر رم به دنیا آمده بود و میتوانست بهترین گزینه برای صداگذاری شخصیت ماریو باشد. او در کنار شخصی به نام مارک گرائو که صدای لویجی و باوزر را اجرا میکرد وارد این برنامهی تلویزیونی شدند و با اینکه محتوای مورد بحث یکی از احمقانهترین محتویات تلویزیونی ممکن بود، ولی آلبانو و گرائو از استفاده از اصلاحات همیشگی آمریکایی – ایتالیاییها دوری و فقط لهجهی عادی ایتالیایی را چاشنی کار خود کردند. در سال ۱۹۹۴ هم انیمیشن بدنام هتل ماریو پخش شده بود که در آنجا هم گروئو وظیفهی صداگذاری ماریو، لویجی و باوزر را برعهده داشت.
اما پیش از این برنامهها بود که ماریو صدای خاص خود را پیدا کرده بود. سالها پیش از این برنامهها، بازیگر اهل کالیفرنیا، چارلز مارتینتز یک نوار صوتی را برای آزمایش به دفتر نینتندو فرستاد. او به یاد دارد که تصمیم گرفته بود به جای استفاده از یک صدای کلفت یا ترسناک نزدیک به مافیاهای ایتالیایی، از صدایی نازکتر و مهربانتر استفاده کند. با اینکه همه صدای مارتینتز را از بازی سوپر ماریو ۶۴ به یاد میآورند، ولی او کار به عنوان صداگذار ماریو را پیشتر از سال ۱۹۹۶ و بازی پلتفرمر درخشان نینتندو شروع کرده بود. به طور مثال میتوانید صدای او را در کالکشن مینیگیمها نینتندو با عنوان Mario’s game gallery که در سال ۱۹۹۳ منتشر شده بود بشنوید. صدایی که شاید دقیقا صدای امروز ماریو نباشد، ولی به شدت به این صدای خاطرهانگیز امروز ماریو نزدیک است.
سالهای سال مارتینتز به اجرای صدای ماریو با همان ویژگیهای خاطرهانگیز ادامه داد و هنوز هم ادامه میدهد. نکتهی جالب اما این است که حتی در این سالها که شرکتها به شدت از ملیتگرایی یا شوخی با ملیتها پرهیز میکنند، هنوز هم صدای او برای ماریو شنیدنی است و باعث رنجش کسی نشده است. آن هم در حالی که برای انیمیشن بلند سینمایی ماریو، استودیو سازنده تصمیم گرفت تا از صدای عادی کریس پرت استفاده کند و لهجهی ایتالیایی برای او در نظر نگیرد.
حالا ممکن است از خود بپرسید که ایتالیاییها در مورد این صداگذاری ایتالیایی ماریو چه میگویند و چه نظری دارند؟ یک لولهکش ایتالیایی واقعی که حسابی از ماریو و صدایش و ایتالیایی بودنش لذت میبرد. او معتقد است که ایتالیاییها اتفاقاً از اینکه دیگران با آنها شوخی میکنند لذت میبرند و حتی امیدوار بود که روزی نینتندو سیاستمداران ایتالیایی را هم به بازی بیاورد و با آنها هم شوخی کند.
لولهکش بودن ماریو هم در کنار ایتالیایی بودنش، یکی از جذابترین بخشهای شخصیت ماریو است. ویژگیای که عمدتا زیر سایهی ملیت او قرار میگیرد. ارتباطی که به شکل همزمان هم عجیب است و هم جذاب. یکی از حضورهای خاطرهانگیز این شخصیت در سال ۱۹۹۰ رخ داد. جایی که رپر معروف آن سالها یعنی در یک تبلیغ تلویزیونی حاضر شد و در حالی که مشغول تجربهی بازی سوپر ماریو بروز بود، دختری را به شکل تلفنی به خانهاش دعوت میکند. آن هم با عبارت «من اینجا پیش ماریو هستم» و به محض رسیدن دختر به خانه هم شروع به آموزش چگونگی بازی کردن ماریو میکند.
امروز اما اینکه ماریو یک شخصیت ایتالیایی است، مهمترین ویژگی این شخصتی است؟ گمان نمیکنم. امروز ماریو نماد آن بخش رنگارنگ و مفرح کشور ایتالیا است. بسیاری از این اشارات و بکگراندهای ملیتی میتوانند مشکلات زیادی را برای شرکتها ایجاد کنند ولی ماریو هرگز یکی از این محصولات نبوده. ماریو حتی موفق شد تا تاثیر مثبتی بر نگاه جوامع بگذارد تا رفتار بهتری با ایتالیاییها مهاجر داشته باشند. مخصوصا در آمریکا. برخی از ایتالیاییهای مقیم آمریکا در آن سالها ابتدایی شهرت ماریو خوشحال بودند که برعکس باور عمومی، ماریو اصلا شیفتهی خوراکیها نیست و به شوخی نگران بودند که ممکن است شخصیت کربی هم ایتالیایی باشد.
برخی منجمله نگارندهی این متن معتقد هستند که بهتر بود نینتندو بیشتر روی ویژگی ایتالیایی بودن ماریو تمرکز میکرد. مثلا ماریو را جوری تصویر میکرد که با غذاهایی که ۱۰۰٪ ایتالیایی نیستند سر جنگ داشته باشد و... .
شخصاً میتوانستم لذت زیاد ببرم اگر در حالی که غذاهای متاخصم را برای دفاع از پادشاهی قارچ شکست میدادم. امیدوارم روزی نینتندو هم به این ایده برسد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
مقاله عالی بود
Its-e me...mario
مقاله واقعا جالب و عالی بود،دستتون درد نکنه
"تا اینکه ماریو از کوره در می رود و از ناراحتی کمی به هوا میپرد"
چرا حس میکنم خود اون تاجر اومده شخصا نویسنده رو تهدید کرده که برای جلوگیری از آبرو ریزی کلمه ی "کمی" رو اضافه کنه:)))