ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اسطوره‌شناسی

آفرینش انسان فانی در اساطیر چین

در مقاله پیشین به تصور چینیان باستان درباره منشاء هستی و شکل‌گیری خلقت، و قرارگیری طاق آسمان بر روی چهار ستون استوار پرداختیم. این طرز تفکر که تشابه زیادی به تصور مصریان باستان از آفرینش ...

پردیس احمدی
نوشته شده توسط پردیس احمدی | ۱ تیر ۱۴۰۲ | ۲۲:۴۵

در مقاله پیشین به تصور چینیان باستان درباره منشاء هستی و شکل‌گیری خلقت، و قرارگیری طاق آسمان بر روی چهار ستون استوار پرداختیم. این طرز تفکر که تشابه زیادی به تصور مصریان باستان از آفرینش هستی دارد به نظر می‌رسد از طریق بازرگانان و یا سربازان ارتش، از مصر باستان به تمدن چین رسیده باشد.

آثار کشف شده از جهان‌بینی و اسطوره‌های مصریان باستان یکی از قدیمی‌ترین و دقیق‌ترین جزئیات جهان‌بینی تمدن‌های باستانی را شامل می‌شود که قدمتی حدود 2500 سال پیش از اولین آثار مربوط به جهان‌بینی چینیان باستان دارد

از طرفی چینیان باستان همانند بابلیان اعتقاد داشتند که این دنیا تنها دنیایی است که وجود دارد و آنها به وجود جهان هستی گسترده‌ای که دنیای ما تنها بخش کوچکی از آن محسوب می‌شود اعتقادی ندارند و از این روی شکل‌گیری هستی و قرارگیری خورشید، زمین، ماه و ستارگان را به شکل ثابتی می‌دیدند که در لحظه خلقت جایگاهشان مشخص شده است.

جدا شدن زمین و آسمان

در تمدن چینیان اشاره‌ای به وجود قادری مطلق نشده است که همانند ادیان دیگر بر بالاترین جایگاه هستی قرار گرفته، جهان را خلق کرده و بر مخلوقاتش نظارت دارد. (این امر یکی از مهم‌ترین مباحثی است که منجر به مخالفت پژوهشگران چینی با انتشار و حفظ اساطیر تمدن چین باستان شده است.) به این ترتیب تصور چینیان باستان از آفرینش هستی همان‌طور که پیش‌تر بررسی شد، در اثر رخ دادن ترکیبات مختلفی از اتفاقات شکل گرفته است که در مقاله پیشین به برخی از آنها، یعنی شکل‌گیری تخم کیهانی از بخار و بیرون آمدن موجودی غول‌پیکر به نام پنگو (Pan-gu یا Pan-ku) از آن اشاره کردیم که او با مرگ خود، زمین، خورشید و ماه، ستارگان و ... را به وجود می‌آورد و طاق آسمان را برفراز زمین حفظ می‌کند.

گیاهان و جانوران از بدن بی‌جان پَنگو زنده می‌شوند

نکته جالب در رابطه با ویژگی‌های متفاوت اساطیر تمدن چین نسبت به اساطیر تمدن‌هایی هم‌چون نورس، مصر، ایران، یونان و... این است که در اساطیر چین توصیفی از دنیایی به عنوان دنیای پس از مرگ، دنیایی مشخص برای حضور مردگان که توسط خدایی مانند هِل (در اساطیر نورس) یا هِیدیس (Hades - در اساطیر یونان) یا اُسایرس (Osiris - در اساطیر مصر) بر آن حکومت می‌کنند، وجود ندارد.


سوال‌هایی درباره بهشت

تنها منبع باقی مانده از اساطیر چین باستان که به شکل اختصاصی به بررسی داستان خلقت و افسانه‌های اساطیری می‌پردازد، کتابی با عنوان سوالاتی درباره بهشت (Questions of Heaven) است. این کتاب به شکل مجموعه‌ای از اشعار و در غالب سوال و جواب داستان‌های اساطیری و تاریخی چین باستان را روایت می‌کند و هدف اصلی نوشته شدن آن تا به امروز به شکل معمایی باقی مانده است. در این کتاب سوالاتی نیز مطرح می‌شود که پاسخ دادن به آنها یا به طور کلی بر عهده خوانندگان قرار دارد و یا جلدهای دیگری نیز از این کتاب وجود داشته‌اند که در طول تاریخ از بین رفته یا گم شده‌اند.

اولین ماه کامل بنابر باور چینیان چشم راست پنگو است

این کتاب که خود بخشی از مجموعه‌ای بزرگ‌تر با عنوان نغمه‌های چو (Songs of Ch'u) است، تصویری واضح از آغاز خلقت هستی نمایش می‌دهد که از بخار، تشکیل مفهومی به نام یین و یَنگ، شکل‌گیری 9 طبقه برای آسمان و دروازه‌هایش که 9 موجود خداگونه به هر یک از آنها اختصاص دارند، به وجود آمده است.

اعداد 9، 8 و 3 اعداد جادویی و مقدس در اساطیر چین باستان هستند.


آفرینش انسان

با جدا شدن زمین و آسمان از هم و مرگ پنگو پس از 18000 سال، فضای برای زندگی موجودات زنده آماده شد. پنگو به عنوان اولین حیات همه چیز را در جای خود، آن‌گونه که امروز می‌بینیم قرار داد و مطمئن شد دیگر هرج‌ومرج نمی‌تواند وارد جهانش شود و به محض تمام شدن کارهایش زمان مرگش فرا رسید تا فضای خالی میان زمین و آسمان با وجودش شکل گرفته و پر شود. براساس این داستان موجودات زنده و گیاهان به جز انسان نیز از بقایای بدن پنگو خلق شدند.

آفریدگاران انسان و هستی: نی‌کوآ - فو سی - پَن گو

زمانی که همه چیز آماده شد، الهه‌ای به نام نی‌کوآ (Nü-Gua یا Nuwa) از بهشت (بالاترین درجه آسمان) پایین آمده تا ساخته‌های پنگو را تماشا کند. نی‌کوآ الهه‌ای زیبا و قدرتمند، قادر است ظاهر خود را به هر شکلی که می‌خواهد تغییر دهد و با ورود به زمین، ظاهر مورد علاقه‌اش (که در بیشتر تصویرسازی‌های این الهه قدرتمند نمایش داده می‌شود) ماری بزرگ با سر یک انسان (زن) است. >.<

نی‌کوآ مدت زیادی را به خزیدن بر روی زمین زیبایی که از بدن پنگو شکل گرفته بود پرداخت؛ جنگل‌ها، کوهستان‌ها و رودخانه‌ها. زمانی‌که این الهه زیبا (!) در آب آرام رودخانه انعکاس تصویر خود را می‌بیند، به فکر استفاده از قدرت بی‌نهایتش برای خلق یار و یاورانی همتای خودش می‌افتد.

نی‌کوآ - الهه مادر

نی‌کوآ مشتی از گِل زرد رنگ ساحل رودخانه برداشته و با آن شروع به ساخت مجسمه‌های کوچکی از خودش می‌کند و به جای دم بلند و غظیم خود، دو پای نحیف و کوچک برای مجسمه‌هایش قرار می‌دهد تا بتوانند بر روی زمین قدم بزنند و مانند او تمام زیبایی‌های شکل گرفته از بقایای پنگو را کشف کنند.

با تمام شدن ساختن این مجسمه‌های کوچک، نی‌کوآ با قدرت بی‌انتهای خود آنها را زنده می‌کند و با زنده‌ شدن این مجسمه‌ها، آنها شروع به رقصیدن و شادی به دور نی‌کوآ می‌کنند و به دور مادر خود جمع شده و آواز می‌خوانند. به این ترتیب نی‌کوآ دیگر بر زمین تنها نبود.

مجسمه‌های کوچک شروع به رقصیدن به دور نی‌کوآ می‌کنند

نی‌کوآ تمام طول شب‌وروز نی‌کوآ به ساختن این مجسمه‌ها و زنده کردن آنها ادامه می‌دهد تا جایی که دیگر از خستگی قدرت ادامه دادن نداشت. نی‌کوآ به دنبال یافتن راهی که بتواند سریعتر و راحت‌تر جمعیت دوستان کوچک جدیدش را زیاد کند.

نی‌کوآ شاخه بلندی که در کنار رودخانه افتاده بود را برداشته و به دنبال خد در امتداد رودخانه برزمین گل‌آلود می‌کشد و ردی طولانی بر گل باقی می‌گذارد. سپس تکه چوب را بر آسمان بلند کرده و قطعه‌قطعه می‌کند. با ریختن قطعات ریز این چوب بر زمین در تمام طول مسیر مجسمه‌های زیادی شکل گرفته و در لحظه زنده می‌شوند.

نی‌کوآ به یک‌باره جمعیت زیادی را خلق می‌کند

در اینجا طبق اعتقادات چینیان باستان، گفته می‌شود که مجسمه‌هایی که با دقت نی‌کوآ از گل زرد رودخانه ساخته شدند تبدیل به اشراف‌زادگان و نسل امپراطورها می‌شوند و جمعیت زیادی از انسان‌ها که از گل ساحل رودخانه و چوب ساخته شدند تبدیل به مردم معمولی، سربازان، کشاورزان و کارگران می‌شوند. 😐

به این ترتیب نی‌کوآ جمعیت زیادی از انسان‌ها را خلق می‌کند که دوستانش شوند و تنهایی او را از بین ببرند، اما این مجسمه‌های ساخته شده از گِل فانی بودند و به مرور زمان پیر شده و می‌مردند و رفته‌رفته از جمعیت دوستان نی‌کوآ کاسته می‌شد. نی‌کوآ برای حل این مشکل نیز قدرت تولید مثل را به مجسمه‌های زنده و عزیزش عطا می‌کند تا خودشان بتوانند تکثیر شوند و مرگ‌و‌میر منجر به تمام شدن آنها نشود.

نی‌کوآ دوستانی ابدی پیدا می‌کند

اولین امپراطور

فو سی هنر را به انسان می‌آموزد

نی‌کوآ که به مجسمه‌های کوچک زن و مردی که ساخته بود کنار هم بودن را یاد می‌دهد خود نیز با یکی از خدایانی که بر زمین آمده بودند (که همگی این خدایان با هم خواهر و برادر محسوب می‌شوند) همراه شده و برادر-شوهرش به نام فو سی (Fu Xi) به عنوان اولین امپراطور بر مجسمه‌های بی‌شمار ساخته شده توسط نی‌کوآ حکومت می‌کند و قدرت‌های مختلفی را به آنها عطا می‌کند. فو سی به انسان‌ها شکار و ماهی‌گیری آموزش می‌دهد، هنر نوشتن، موسیقی و پیش‌گویی را به آنها می‌آموزد و در آخر هم به آنها عنصر ارزشمند آتش را هدیه می‌دهد.

فو سی قوانین هستی را به انسان می‌آموزد

تمام انسان‌ها برای قدردانی از نی‌کوآ و فو‌ سی به پرستش آنها مشغول می‌شوند و معابد عظیمی را به نام آنها می‌سازند و به این شکل مجسمه‌های کوچک و نحیف نی‌کوآ سالیان درازی در صلح و آرامش به زندگی مشغول می‌شوند.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (9 مورد)
  • Ninja_X
    Ninja_X | ۲ تیر ۱۴۰۲

    داستان های چینی خسته کننده. صد رحمت به داستان های ژاپنی

    • پردیس احمدی
      پردیس احمدی | ۲ تیر ۱۴۰۲

      متاسفم که دوست نداشتید. البته داستان‌هاشون جذاب‌تر خواهد شد. لازمه اینم بدونید که اساطیر چین و ژاپن منشا مشترکی دارند، مانند اساطیر ایران و هند.

    • aliosi3434
      aliosi3434 | ۲ تیر ۱۴۰۲

      من فقط برای این مقاله تو سایت ثبت نام کردم تا کامنت بذارم از نویسنده بسیار ممنون هستم چنین مقاله ای خوبی نوشتند من چهار سال پیش با اساطیر چینی آشنا شدم و از آنجا به بعد یا ناول های آنلاین دارم دنبال میکنم و چون متاسفانه ترجمه فارسی ندارن مجبور شدم انگلیسی بخونم بعد از چهار سال ناول خواندن انگلیسی بسیار پیشرفت کرده است
      اساطیر چینی داستان بسیار بسیار جذابی دارند یعنی فقط باید بخونید تا در دنیای عجیبش غرق بشید
      و خانم احمدی فکر کنم نی کوا برای این انسان خلق کرد که قوانین بهشتی کارشو تایید کنه تا بتون تبدیل بهsaint قدیس بشود

  • Death Lake
    Death Lake | ۲ تیر ۱۴۰۲

    مقاله بسیار عالی ای بود خانم احمدی 🙏

    یک سوال که برام پیش اومده اینه که آیا فو سی زیر سایه نی کو آ حکومت می کرد یا هر دو قدرت برابری در حکومت بر انسان ها داشتند؟

    • پردیس احمدی
      پردیس احمدی | ۲ تیر ۱۴۰۲

      این 9 نفر همگی قدرت‌های زیاد و برابری دارند. صرفن به نظر انسان‌ها نی‌کوآ ممکنه قدرتمندتر بیاد چون خب... خلقشون کرده.

      • Death Lake
        Death Lake | ۳ تیر ۱۴۰۲

        آها، ممنون 🙏

    • aliosi3434
      aliosi3434 | ۲ تیر ۱۴۰۲

      نی کوا قدیسه heavenly dao وقدیس ها نمی‌میرند درسته که ضعیف ترینشونه ولی
      بازم anyone under a saint is ant

  • Matin-Artorias
    Matin-Artorias | ۱ تیر ۱۴۰۲

    با عرض تشکر و خسته نباشید به خانم احمدی
    خوندن این مقاله باعث شد به فکر فرو برم،درباره اینکه ما انسان ها چقدر کوچک و ناچیز اما در عین حال مغرور و متکبر هستیم،به ما برچسب "اشرف مخلوقات" خورده ولی از آخر! انسان واقعا موجود آسیب پذیریه،فقط یک سرماخوردگی ساده نیازه تا از کار بیوفته. برای هر گونه جانوری،یه جانور رقیب یا متضاد هست که تعادل برقرار شه،اما همچین چیزی برای انسان وجود نداره چون به سادگی با نگاه به تاریخ میشه گفت تمام این مدت ما بزرگترین دشمن ما بود...

    • Death Lake
      Death Lake | ۳ تیر ۱۴۰۲

      هم اونقدر ضعیفیم که با یه سرما خوردگی ممکنه بمیریم، هم اونقدر قدرتمند که کلی گونه رو منقرض کردیم. عجب مخلوقی هستیم 😑

مطالب پیشنهادی