تحریمها چه تاثیری روی سینمای مستقل ایران گذاشته است؟
رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، یکی از دلایل اعمال تحریم علیه ایران را کمک به آزادسازی مردم اعلام کرده است. او معتقد است حتی کسانی که مخالف این فشارها و تحریمها هستند، پس از آزادی ...
رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، یکی از دلایل اعمال تحریم علیه ایران را کمک به آزادسازی مردم اعلام کرده است. او معتقد است حتی کسانی که مخالف این فشارها و تحریمها هستند، پس از آزادی مردم و دیدن نتایج نهایی، با آن به نوعی کنار خواهند آمد. اما آیا واقعا این تحریمها دارد به مردم عادی در ایران کمک میکند؟ مشخصا به عنوان یک ایرانی، میدانیم که حرفهای دونالد ترامپ بیشتر شبیه به جکی بیمزه و مضحک است. این تحریمها کاری کرده حتی هنر و صنعت در ایران رو به زوال روند؛ رسانهها به سختی دوام آوردهاند، صنعت نشر و کتاب عملا در کما به سر میبرد و سینمای مستقل ایران هم اوضاع چندان بهسامانی ندارد. میشود گفت تقریبا هرکاری نسبت به گذشته دشوارتر و طاقتفرساتر شده است.
چندی پیش مجله ورایتی گزارشی از وضع فیلمهای ایرانی، مخصوصا آثار مستقل و کمبودجه در جشنوارههای بینالمللی تهیه کرده بود. طی چند سال اخیر هزینهها در ایران تا سه برابر افزایش یافته و واضحا یک فیلمساز باید میلیونها تومان بیشتر برای ساخت فیلم خود هزینه کند. اما این تنها شروع ماجراست. طبق آمار رسمی، تعداد آثار مستقل در سینمای کشورمان به شکل قابلتوجهی کاهش یافته و از سوی دیگر هم بسیاری از فستیوالهای بینالمللی به راحتی آثار ایرانی را نادیده میگیرند. خیلی راحت هم میشود به آنها حق داد؛ علاوه بر مشکلات تحریمی و درگیریها و تنشهای سیاسی، بحث انقال ارز هم نقش مهمی ایفا میکند. همانطور که احتمالا در جریان هستید، اکثر سیستمهای انتقال ارز نظیر PayPal در ایران کار نمیکنند. بسیاری از بانکهای بینالمللی هم معمولا از انجام کارهای بانکی که مربوط به ایران باشد خودداری میکنند.
حال همه اینها را در نظر بگیرید و بگذارید کنار سیاستگذاریهای ایالات متحده؛ کارهای عجیب و غریب ترامپ و سیاستمداران آمریکایی کاری کرده است که بسیاری از اروپاییها جرأت نکنند به ایران نزدیک شوند. در نتیجه، کمتر کسی حاضر میشود خود را به خاطر فیلمهای ایرانی به دردسر بیندازد. به خاطر اوجگیری تنشها میان ایران و ایالات متحده طی ماههای اخیر و برخی مسائل دیگر، کشورهای عضو اتحادیه اروپا و منطقه شنگن کمتر به اتباع ایرانی ویزا میدهند. این مسئله به وضوح در مراسمها و نمایشگاههایی نظیر «نمایشگاه کتاب فرانکفورت» ملموس بود. حتی برخی از جشنوارههای فیلم که ایرانیها سالهای سال بود در آنها حضور داشتند، ناگهان همکاری خود را با گزارشگران و فیلمسازان ایرانی قطع کردند و حاضر نشدند برای آنان ویزا تهیه کنند.
نتیجه این بود که چند فیلم ایرانی نتوانستند به جشنوارههای بینالمللی فیلم برلین، کن و کارلووی واری راه یابند. این اتفاقات موجب شده برخی از افراد در کشورمان قصد تحریم این جشنوارههای بینالمللی را در سر بپرورانند. اما چه سود؟ با این تحریمهای نمادین کاری از پیش نمیرود و قرار نیست این جشنوارههای عظیم بدون فیلمهای ایرانی ضرر ببینند. صرفا فیلمسازان کشورمان هستند که با این شرایط بحرانی نمیتوانند با سهولت و آرامش خیال به کار خود بپردازند.
زمانی که عباس کیارستمی جایزه نخل طلایی را در جشنواره کن دریافت کرد، نگاه جهانیان به سینمای ایران دچار تغییر شد. یا به عنوان مثال اصغر فرهادی از معدود کسانی است که توانسته دوبار جایزه بهترین فیلم خارجی را از آنِ خود کند (به ترتیب در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۶). البته، فرهادی در سال ۲۰۱۶ و در پی تحریمهای ترامپ نتوانست به ایالات متحده سفر کرده و جایزه خود را دریافت کند. به جای او دو نفر از ایرانی-آمریکاییهای نسبتا مشهور، انوشه انصاری و فیروز نادری در مراسم حضور یافتند. این دو هرکدام در ناسا مسئولیتهای مهمی بر عهده دارند و حضور آنها به جای فرهادی، برای خیلیها جالب توجه بود.
در نهایت باید گفت که سینمای مستقل در ایران اوضاع چندان مناسبی ندارد و شرایط روز به روز برای هنرمندان واقعی سختتر میشود. تحریمهای اعمالشده کمکم دارند راه ارتباط سینمای ایران و جهان را قطع میکنند و امیدواریم بهزودی با یک تغییر اساسی چه در اوضاع سینما و چه حوزههای دیگر مواجه شویم. بدون شک هنرمندان ایرانی هم به اندازه تمام هنرمندان دیگر حق دارند در سطح جهانی دیده شوند و بسته شدن این مسیر میتواند به قیمت ناامیدی آنها و نهایتا تضعیف سینما تمام شود.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.