ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

Alan Wake 2
اخبار و مقالات

آیا Alan Wake 2 داستان‌گویی در بازی‌های ویدیویی را متحول می‌کند؟

سم لیک یک نابغه است. نابغه‌ای که باید بیش از پیش مورد احترام قرار بگیرد و مخاطبان بازی‌های ویدیویی باید از داشتن چنین هنرمندی خوشحال باشند. لیک که بیش از بیست سال پیش با دوستانش ...

علیرضا طالقانی
نوشته شده توسط علیرضا طالقانی | ۱۷ آبان ۱۴۰۲ | ۲۲:۱۵

سم لیک یک نابغه است. نابغه‌ای که باید بیش از پیش مورد احترام قرار بگیرد و مخاطبان بازی‌های ویدیویی باید از داشتن چنین هنرمندی خوشحال باشند. لیک که بیش از بیست سال پیش با دوستانش جمع شد و در یک زیرزمین خانه شروع به نوشتن داستان مکس پین کرد، حالا اهداف بلندپروازانه‌ای دارد و قدم‌های بزرگی در طول این سال‌ها برداشته است. با انتشار بازی Alan Wake 2 متوجه شدیم که این بازی تنها تکه‌ای کوچک از یک پازل بسیار بزرگ و پیچیده است که توسط خود سم لیک طراحی شده است.

بدون شک Alan Wake 2 یکی از بزرگترین بازی‌های سال شلوغ ۲۰۲۳ است. اثری که پیوند و وفاداری عجیبی به داستان دارد و از همه چیز استفاده می‌کند تا فقط داستان تعریف کند. اغراق نیست اگر بگوییم شانس اصلی کسب جایزه بهترین روایت و داستان را نویسندگان رمدی دارا هستند. اما چه چیزی این نحوه قصه‌گویی را جذاب کرده و آیا این روایت می‌تواند بر بازی‌های داستان‌محور آینده تاثیر بگذارد؟ پاسخ این سوال را در ادامه بررسی می‌کنیم. پس با ویجیاتو همراه باشید.

ادای احترام به هنر


Alan Wake 2

این روزها داستان‌گویی در بازی‌های ویدیویی دست‌خوش تغییرات زیادی شده است. شاید روزی که اولین بازی سوپر ماریو را بازی می‌کردیم، تصور نمی‌کردیم که روزگاری داستان‌ها یک بخش اساسی از یک بازی ویدیویی باشند. شاید اگر میاموتو هم پیش‌بینی چنین روزهایی را می‌کرد، به داستان ساده ماریو و پرنسس قانع نمی‌شد. در طول سی سال گذشته نویسندگان خبره زیادی، بازی‌های ویدیویی را به محل قصه‌گویی‌شان تبدیل کردند. از کن لوین و هیدئو کوجیما بگیرید تا افرادی مثل سم لیک.

بازی‌های ویدیویی تلاش دارند تا جایگاه خودشان را به عنوان یک فرم هنری تثبیت کنند. اگرچه که بازی‌ها حالا به یک صنعت گسترده و بزرگ تبدیل شده اما همچنان افکارهای پوسیده‌ای وجود دارند که تنها خشونت بازی‌ها را می‌بینند و چشم‌شان را به جلوه‌های هنری می‌بندند.

در این خصوص، Alan Wake 2 ساخته شده تا ادای احترامی به هنر باشد. یکی از برجسته‌ترین نکاتی که در خصوص این بازی وجود دارد آن است که تمامی المان‌ها، از مکانیک‌های گیم‌پلی بگیرید تا موسیقی، همگی آمده‌اند تا در خدمت داستان باشند. فعالیتی در این بازی وجود ندارد که مرتبط به خط داستانی نباشد. هیچ موسیقی و تصویر اضافه‌ای وجود ندارد که به خط داستانی چیزی اضافه نکند. در اینجا همه چیز به داستان ربط دارد و این موضوع می‌تواند به یک استاندارد برای بازی‌های تک‌نفره و داستان‌محور تبدیل شود. اگر یک بازی داستان‌محور می‌سازید پس همه‌چیز حول این هسته طراحی کنید.

از سویی دیگر، سم لیک فقط به مکانیزم‌های بازی‌های ویدیویی قانع نبوده و حالا از مدیاهای مختلف استفاده کرده تا داستان بازی جلوه‌های مختلفی برای بررسی داشته باشد. البته که این تلاش سم لیک فقط مربوط به بازی الن ویک ۲ نمی‌شود و او سال‌ها تلاش کرد تا یک فرمول موفق پیدا کند. این تلاش‌ها تقریبا از همان عنوان مکس پین آغاز شد. جایی که سم لیک، فرمت کمیکی را برای تعریف داستان انتخاب کرد. با الن ویک، تمامی توجه‌ها به ساختار بازی و مکانیزم چراغ‌قوه رفت و بسیاری از منتقدان بازی هم اعتقاد داشتند که این ساختار باعث می‌شود تا بازی پس از مدتی روندی خسته‌کننده و یکنواخت داشته باشد.

بعدها الن ویک: آمریکن نایتمرز و کوانتوم بریک عرضه شد و رمدی تلاش کرد تا از لایواکشن استفاده کند و همین نکته پاشنه آشیل بازی‌ها شد و منتقدان بسیاری زیادی داشت. عنوان کنترل از راه رسید و داستان‌ پیچیده و البته روایت آن از طریق کالکتیبل‌ها و داکیومنت‌ها چندان جذاب از آب در نیامد.

Alan Wake 2

اما حالا Alan Wake 2 آمده و مخاطبی که در طول این چند سال همراه رمدی بوده، متوجه می‌شود که این استودیو متوجه تمامی ایرادات بازی‌های قبلی شده و حالا فرمول مناسب برای تعریف داستان پیدا کرده است.

حالا رمدی از لایواکشن، موسیقی، گرافیتی، سینما و مهم‌تر از همه مکانیک‌های گیم‌پلی بهترین استفاده را می‌کند و داستانی با کیفیت و کم نقص را روایت می‌کند. تمامی این المان‌ها در خدمت روایت اصلی است و از این پس استودیوهای بازی‌سازی که در داستان‌گویی تبحر زیادی دارند، قطعا از ساخته رمدی نکته‌برداری زیادی خواهند داشت.

البته که طرح کلی داستان الن ویک هم سازندگان را مجاب می‌کند تا توجه زیادی به هنر داشته باشند. دریاچه کالدرون با قدرت فراطبیعی‌اش، هنرمندان را همراه با هنرشان به عمق خود می‌کشد و آن‌ها را وارد یک جهان عجیب و غریب می‌کند. تا به این حال این دریاچه یک نویسنده، یک شاعر و فیلم‌ساز (و البته هنرمندان دیگر) را به درون خود کشیده و فضای مکان تاریک کاملا هنری‌ست.

رمدی حتی به این فرمول هم قانع نبوده و مرحله‌ای را در یک بازی ترسناک روان‌شناختی خلق می‌کند که فضایی کاملا متناقض دارد اما مخاطب را با خود همراه می‌کند. تجربه‌ای که در کمتر عنوانی آن را مشاهده خواهید کرد چرا که کمتر سازنده‌ای شهامت کافی برای طرح چنین مرحله‌ای خواهد داشت. خوشبختانه این مرحله مورد استقبال بازیکنان هم قرار گرفته در حدی که وبسایت گیم‌اسپات از آن به عنوان بهترین بخش بازی یاد می‌کند. (بله! منظورم همان پانزده دقیقه شگفت‌انگیز و عجیب و غریب است)

تکه‌ای کوچک از یک پازل بزرگ


Alan Wake 2 Remedy Connected Universe

رمدی در طول این چند سال با مشکلات مختلفی از جمله فروش بازی‌ها و مارکتینگ عناوین خودش دست و پنجه نرم کرده و همیشه یک قربانی در بازار است. جدا از مشکلات بزرگی که در بخش مارکتینگ این استودیو وجود دارد، رمدی در بعد هنری مسیر خودش را میان نام‌های بزرگ صنعت پیدا کرده و قدم‌های بسیار خوبی برداشته است.

کمتر استودیویی پیدا می‌کنید که تصمیم بگیرد تا یونیورس خودش را با بازی‌های کاملا متفاوت بسازد. درست است که در حال حاضر اینسامنیاک با عناوین اسپایدرمن و ولورین، پایه‌های یک یونیورس مارول گیمینگ را بنا نهاده اما کاری که رمدی در حال انجام آن است بسیار متفاوت است.  

در حال حاضر تایید شده که عناوین کنترل و الن ویک در یک دنیا جریان دارد و Alan Wake 2 کاملا این ارتباط را آشکار می‌کند. رمدی با خلق چنین طرحی سعی دارد تا طرفداران خودش را پیدا کند تا به مانند مارول، مخاطبانی ثابت و همراه داشته باشد. آن هم با خلق داستان‎‌هایی که توسط خود نویسندگان ساخته می‌شود و پیشینه‌ای ندارند.

در حال حاضر می‌توان گفت که Remedy Connected Universe یک پازل بزرگ و پیچیده است و تنها تکه‌هایی که در دستان ما است Alan Wake 2 و Control است. می‌دانیم که دنباله بازی کنترل در دست ساخت قرار دارد و قطعا بسته‌های الحاقی بازی الن ویک ۲ هم پاسخ برخی از معماهای پیچیده بازی را خواهند داد. اما این موضوع هم که یک استودیوی کوچک در کشور فنلاند و در راس آن فردی به نام سم لیک چنین طرح بزرگی را آغاز کردند و در راستای آن قدم برداشتند، بسیار جذاب و الهام‌بخش است.

همین اقدام باعث شده تا افرادی باشند که همیشه و همه جا مشتاق بازی‌های رمدی باشند. درست مانند پروژه‌ای که مارول از سال ۲۰۰۸ آغاز کرد و حالا بیش از ۱۵ سال است که با عناوین مختلفش، طرفدارانش را همراه خود نگه داشته است. اما اندازه و ابعاد رمدی به هیچ وجه قابل مقایسه با مارول نیست اما فنلاندی‌ها خودشان را جدی گرفتند و از ما می‌خواهند که آن‌ها را جدی بگیریم.

رمدی هم در حال حاضر پروژه‌ای را در نظر گرفته که عمری ۱۳ ساله دارد اما چالش‌های مختلف باعث شده تا تنها شاهد دو اثر باشیم. روندی که قطعا در سال‌های آینده متفاوت خواهد شد و حالا با استقبال طرفداران از اقتباس‌های سریالی و انیمیشنی، احتمالا فرصت‌های بیشتری در اختیار رمدی قرار خواهد گرفت.

یادداشتی در باب موسیقی بازی


Old Gods of Asgard - Alan Wake 2
Old Gods of Asgard - Poets of The Fall

یکی از نکاتی که به شدت توجه من را جلب کرد و به نظرم تاثیر زیادی بر جذابیت داستان و مهم‌تر از آن تجربه بازی دارد، موسیقی‌ست. در بازی Alan Wake 2 قسمت‌هایی وجود دارد که با پایان هر یک از آن‌ها، ترانه‌ای مرتبط با بازی پخش می‌شود که حتی می‌تواند اطلاعات داستانی را تکمیل کند و به درک بهتر کاراکترها کمک کند. این ترانه‌ها با نظارت مستقیم سم لیک ساخته شده و کیفیت بسیار بالایی دارند و حتی می‌توانند احساسات شما را برانگیخته کند.

این دقت و حساسیت به بخش‌های مختلفی مثل موسیقی بسیار شگفت‌انگیز و شایسته احترام است. در عنوان قبلی، رمدی ترانه‌های لایسنس شده‌ای را انتخاب کرده بود اما میزان تاثیرگذاری آن به اندازه ترانه‌های بازی جدید نبود. این هم یکی از نکاتی‌ست که ثابت می‌کند رمدی حالا می‌داند که برای هر بخش باید چه اقداماتی انجام دهد. بد نیست که به گروه موسیقی Poets of The Fall هم اشاره کنیم که در قالب اسم Old Gods of Asgard ترانه‌هایی را برای بازی ساخته که در یک کلام شگفت‌انگیز هستند و باید برای آن‌ها کلاه از سر برداشت!

این حساسیت به کیفیت آثار در همه بخش‌های بازی وجود دارد. گاهی یک اثر سینمایی در بازی (بله در بازی فیلم‌های سینمایی هم وجود دارد!) هم مقصود داستانی دارد و می‌خواهد تا در راستای تکمیل داستان قدم بردارد.


Alan Wake 2 در زمینه داستان‌گویی کارهای خلاقانه‌ و ریسک‌پذیری انجام داده که شایسته احترام است. می‌توان گفت که نحوه روایت و پیچیدگی داستان به اندازه‌ای خوب است که می‌تواند الگویی برای دیگر سازندگان باشد. البته از عنوانی که از آثار برجسته‌ای مثل Twin Peaks، Se7en و فصل اول سریال True Detective الهام گرفته چیز کمتری انتظار نمی‌رفت. اما اغراق نیست اگر بگوییم که رمدی داستانی تعریف کرده که در حد و اندازه‌های عناوین برجسته‌ای مثل Bioshock Infinite است. استفاده از المان‌های مختلف و مکانیک‌هایی که به درک بهتر داستان کمک می‌کند قطعا حرکتی‌ست که دیگر داستان‌گویان از آن الهام خواهند گرفت و در آینده از آن استفاده می‌کنند. شاید حتی در آینده سازندگان بیشتری شهامت این را داشته باشند تا چیزی شبیه به آن پانزده دقیقه جادویی بسازند.

Alan Wake 2 عنوان بزرگی‌ست و باید ممنون سم لیک باشیم که دنیای بازی‌ها را برای تعریف داستان‌های شگفت‌انگیزش انتخاب کرده تا ما را در اقیانوس عمیق خودش غرق کند.

بیشتر بخوانید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی