نقد فیلم Aquaman and the Lost Kingdom | آکوامن ۲
یک فیلم ابرقهرمانی معمولی درباره عشق برادرانه، بابا آرتور، کودکش و اسکلتهای شیطانی زیر آب؛ «آکوامن ۲» مصداق بارز یک فیلم جادهای قدیمی با چاشنی یک سفر پر از ماجرا است. بنابراین طرح داستان بیشتر ...
یک فیلم ابرقهرمانی معمولی درباره عشق برادرانه، بابا آرتور، کودکش و اسکلتهای شیطانی زیر آب؛ «آکوامن ۲» مصداق بارز یک فیلم جادهای قدیمی با چاشنی یک سفر پر از ماجرا است. بنابراین طرح داستان بیشتر یادآور یک سری صحنههای اکشن در حال تغییر در مکانهای مختلف مانند بیابان، زیر آب، جنگلها، کوهها و سرزمینهای ناشناخته است. نبردهایی با گرافیک کارتونی و چند شوخی ساده مثل خوردن سوسک که این فیلم را به فستفودی ترین اثر ابرقهرمانی سال ۲۰۲۳ تبدیل میکند. در ادامه با بررسی و نقد فیلم Aquaman and the Lost Kingdom همراه ویجیاتو باشید.
خب قبل از اینکه استودیو دیسی دکمه ریست را در دنیای سینمایی خود بزند، تماشاگران با آخرین ماجراجویی در دنیای زیر آب روبرو میشوند. آکوامن ۲ یا همان «آکوامن و پادشاهی گمشده» پایان دورانی را نشان میدهد که موفقیتهایی مانند Wonder Woman و Aquaman و همچنین شکستهایی مانند Batman v Superman را برای ما به ارمغان آورد. زمانی که در سال 2018 فیلم آکوامن ساخته جیمز وان روی پرده سینماها رفت، با پشت سر گذاشتن موجی از مخاطبان، توانست چیزی بیش از یک میلیارد دلار در سطح جهان بدست آورد و به پرفروشترین فیلم دیسی تبدیل شود.
طبیعتاً پس از چنین موفقیتی امیدها برای یک دنباله ارزشمند زیاد بود. اما جاده جهان سینمایی دیسی هیچگاه برای یک آرامش نسبی هم هموار نبوده است. بنابراین پروژه تولید دنباله آکوامن با تأخیر، تغییرات رهبری در استودیو دیسی، گزارشهایی از نمایشهای آزمایشی ضعیف که منجر به فیلمبرداری مجدد شد و جنجالهای مداوم پیرامون یکی از ستارههای فیلم یعنی آمبر هرد، مواجه شد. با تمام این بالا و پایینها و با وجود تولید آشفتهاش، آکوامن ۲ جیمز وان و جیسون موموآ را برای آخرین ماجراجویی حماسی DCEU گرد هم آورد. نتیجه این دورهمی پایانی یک فیلم سرگرمکننده آشفته و یکبار مصرف است.
اما اولین و مهمترین مشکل فیلم Aquaman and the Lost Kingdom خود داستان و فیلمنامه آن است. خلاصه داستان این فیلم تفاوت چندانی با فیلم اول ندارد و ما دوباره شاهد یک بلکمانتا انتقامجو هستیم که این بار با یافتن یک نیروی شیطانی خفته سعی در نابودی آتلانتیس و آکوامن دارد. در سوی مقابل آرتور کوری یا همان آکوامن که اکنون جدا از پادشاهی، پدر فرزندی کوچک هم شده، میخواهد جلو گرمایش عجیب زمین را بگیرد و در این راه نیاز به کمک دارد.
آکوامن با امید به پایان دادن مشکلات سلطنت وحشتناک خود، یک اتحاد دور از انتظار با برادرش اورم، پادشاه سابق آتلانتیس ایجاد میکند. آنها با کنار گذاشتن اختلافات خود، یک تیم تشکیل میدهند تا از پادشاهی خود محافظت کنند و جهان را از نابودی برگشت ناپذیر نجات دهند. این خلاصه تمام فیلمنامه آکوامن و پادشاهی گمشده را نشان میدهد. پس با چنین محتوایی تنها باید انتظار یک دورهمی اکشن با چاشنی شوخیهای دم دستی را داشت. و این یعنی همان فرمول فستفودی سرگرمکننده و فراموش شدنی.
اما نکته این فرمول آن است که جیمز وان میداند وقتی حرف چندانی برای گفتن یک داستان عمیق نیست، پس بهترین راه نمایش یک فرمول پاپکورنی است. این فرمول چیزی است که جیمز وان در فیلم اول آکوامن نیز از آن استفاده کرد. باید بدانید یکی از بهترین چیزهای «آکوامن» جیمز وان در سال 2018 این بود که خودش را خیلی جدی نمیگیرد. در ظاهر آکوامن یکی از مضحکترین ابرقهرمانهای تمام کتابهای مصور است. این پادشاه شهر زیر آبی آتلانتیس که میتواند از طریق تله پاتی با همه موجودات دریایی ارتباط برقرار کند، یک ایده کارتونی برای فیلمسازی است.
در واقع با چنین محتوای پاپکورنی وان میدانست که برای آوردن این شخصیت و دنیایش روی پرده، نمیتواند آن را در نمایش واقعیتهای تلخ ثابت کند، یعنی چیزی که کریستوفر نولان با بتمن در «شوالیه تاریکی» انجام داد. پس بهترین راه برای ساختن فیلمی بر اساس آکوامن این بود که احمقانه بودن آن را در آغوش بگیریم و هیجان و شگفتی را به تصویر بکشیم که بسیاری از ما در زمان باز کردن اولین کتابهای کمیک خود احساس میکردیم. در نتیجه قسمت اول «آکوامن» به بینندگان وعدهای جز یک زمان خوب نداد و به آن وعده عمل کرد. اکنون پنج سال بعد، دنباله «آکوامن و پادشاهی گمشده» همین رویکرد را به نفع خود در پیش گرفته است.
با تولید این دنباله جیمز وان میخواهد فیلم او تا حد امکان سرگرمکننده باشد، و به نظر من کارگردان به این خواستهاش رسیده است. در نتیجه این واقعیت که این یک فیلم ابرقهرمانی است از سر و روی این اثر میبارد، و در حالی که بلک مانتا و عواملش بسیار قدرتمند هستند، فیلم زحمت زیادی میکشد تا به ما اطمینان دهد که هیچ یک از شخصیتهای محبوب مخاطبان در خطر جدی قرار ندارند. این منجر به صحنههای اکشنی میشود که ممکن است فاقد تعلیق باشند، اما جیمز وان آن را با طنز و برخی صحنههای کارتونی درست طراحی شده جبران میکند.
باید بدانید این اکشنها در مقایسه با قسمت اول آکوامن به شدت شلختهتر اجرا شدهاند که این یک ایراد چشمگیر است. حتی جلوههای بصری با وجود رنگ و لعاب فراوانی که جیمز وان و تیمش به آن اضافه کردهاند گاهی به شدت سطحی اجرا شده است. بنابراین در راستای این مشکل، کیفیت صحنههای اکشن این دنباله نیز تا حد زیادی تقریباً شبیه به برخی بازیهای ویدیویی به چشم میآید، اما کماکان سرگرمکننده است. البته این حرف و نقد من بدان معنا نیست که صحنههای اکشن فیلم به طور کامل وحشتناک هستند، اما آنها فاقد کمی هیجان هستند. در واقع به جای هیجان انگیز بودن، ما شاهد چند سکانس اکشن صرفا سرگرم کننده هستیم.
البته، «صرفاً سرگرم کننده» بودن چیزی نیست که نباید بدیهی انگاشته شود، به ویژه با توجه به اینکه چه تعداد از فیلمهای این قبیل، تمام حس سرگرمی را کنار گذاشتهاند و به سمت حرفهایی رفتهاند که نه رنگ و بوی ابرقهرمانی میدهد و نه حتی در ژانر ابرقهرمانی حرفی برای گفت دارند. منظور من نزدیک شدن به جهان واقعی است، کاری که فیلمهای زک اسنایدر سعی در انجام آن داشتند و شکست خوردند. پس دیدن فیلمی بر اساس شخصیتهای کتابهای مصور بدون ادعای جدی بودن یا گفتن داستانی تمثیلی درباره مسائل دنیای واقعی، همچون آکوامن شادابکننده است.
خب اکنون شاید بگویید یعنی این فیلم اثری قابل قبول است؟! جواب من در این پرسش گره به دو نکته دارد؛ یک اگر فیلم را از دریچه سینمای پاپکورنی نگاه کنیم که میخواهد ساعتی سرگرمکننده برای مخاطب بسازد، پس آکوامن به هدفش رسیده و موفق شده اثری قابل قبول باشد. اما در نگاه دوم اگر بخواهیم این فیلم را از دریچه قصهگویی مورد نقد قرار دهیم داستان متفاوت میشود. چرا که در آن صورت ما با یک اثر شلخته روبرو هستیم که هیچ داستانی در هسته مرکزی فیلمنامهاش ندارد. در واقع با لنگر انداختن قسمت دوم آکوامن بر آشفتگی درونی آرتور و پیوند پیچیده او با برادرش اورم، این فیلم داستانی کلیشهای از درگیری بین وظیفه، خانواده و هویت را ارائه میکند.
بنابراین، فیلم جیمز وان چه از نگاه قصهگویی و چه از دریچه شخصیتپردازی حرف خاصی برای زدن ندارد. پس کارگردان برای پوشش دادن این کاستیهای بزرگ به سمت تصویرسازیهای بصری رنگارنگ میرود تا این مشکلات را پوشش دهد. در نتیجه وقتی نوبت به نمایش دنیای زیر آب میرسد، وان تمام هنر خودش را خرج میکند. در این بخش ما از محیطهای آبی زنده از مناظر شهری آتلانتیس تا خرابههای متروکه زیر آب را به بهترین شکل و با گونههای مختلف مشاهده میکنیم. تصاویری باشکوه که گاهی نبردهای خارقالعاده در ارباب حلقهها را منعکس میکند و چشم مخاطب را به این دنیای گسترده زیر آب خیره میکند.
جیمز وان همچنین عاقلانه عناصری از شجره نامه سینمای ترسناک خود را با جلوههای واقعاً تماشایی ترکیب میکند و به زیباتر شدن برخی سکانسها کمک ویژه میکند. کاردستی بصری که به تنهایی فضایی سرگرمکننده را برای طرفداران ژانر فانتزی تضمین میکند. اما حیف که ضربات ضعیف یک پیرنگ فرمولی، این فیلم را به جای یک اثر ابرقهرمانی خوب، به وضعیت معمولی یک اثر اکشن فانتزی نزدیک کرده است. خود داستان کیسهای از طنابهای مختلف است که مانند قایقهای اسباببازی در حمام کودک به هم وصل شدهاند، و آغوش کلیشهای فیلم را در جهان و لحنی که میخواهد خلق کند، پایهگذاری میکنند.
البته موموآ بهعنوان مهرهای که این بوم فانتزی گسترده را کنار هم نگه میدارد، جذابیت بیدردسر خود را به رخ میکشد. شخصیت او که از نظر جسمی با ابهت و در عین حال سرشار از شوخ طبعی است، به طور متقاعدکنندهای تجسم یک رهبر بی میل است که مخاطب با او همراه میشود. همچنین شیمی بین موموآ با ویلسون نیز در صحنههای مبارزه کلامی آنها لذتبخش است و ترکیبی از عشق و نفرت برادرانه را به نمایش میگذارد.
اما در مقابل، رابطه سرد دو شخصیت آکوامن با بازی موموآ و مرا با بازی امبر هرد نکتهای منفی است که داستان آن به ماجراهای پشت پرده شکایت جانی دپ و این بازیگر زن برمیگردد که به روشنی اثر منفی خود را روی این فیلم گذاشته! به ویژه روی شیمی بین جیسون موموآ و امبر هرد. اما جدای از این دیگر بازیگران فیلم در اندازهای که نقش آنها اجازه داده است کار خود را به خوبی پیش بردهاند.
به طور کلی، از نظر روایی و لحنی، Aquaman and the Lost Kingdom اساساً شبیه قسمت اول خود است اما با رویکردهای بیشتر. قسمت اول آکوامن شبیه به ایندیانا جونز و ماجراجویی در اعماق آب بود، اکنون پادشاهی گمشده با مجموعه وسیعی از صحنهها این روند را یک درجه ارتقا میدهد. برای مثال در یک نقطه، این یک ماجراجویی ژول ورنی است و در نقطه دیگری، این یک نمایش ترسناک لاوکرافتی است که به تصاویر مورد نظر سینمای جیمز وان از فیلمهای ترسناک نزدیک است. و در مورد دیگر، این فیلم حماسهای الهام گرفته از ارباب حلقهها است که توسط پادشاهان مرده و جنگجویان اسکلتی پر شده است.
در پایان باید گفت: با وجود کاستیهای روایی، Aquaman and the Lost Kingdom یک ماجراجویی ابرقهرمانی سرگرمکننده و از لحاظ بصری تماشایی را ارائه میکند که با وجود ناقص بودن، مخاطب را خسته نمیکند. این فیلم که توسط اجراهای قابل قبول جیسون موموآ و پاتریک ویلسون رهبری میشود، یک فرار زیر آب لذتبخش برای طرفداران کتابهای مصور است. دنباله آشفته و در عین حال پر جنب و جوش آکوامن بدون زحمت ما را در مناظر فانتزی زیر آب غوطهور میکند. اما اتکای بیش از حد به نمایش یک داستان فرمولی مانع از تبدیل شدن آن به یک اثر تمام و کمال میشود.
در حالی که Aquaman and the Lost Kingdom را نمیتوان به عنوان یک فیلم کاملاً خوب توصیف کرد، حداقل یک فیلم سرگرمکننده است. داستان پر هرج و مرج و درهم و برهم آن را میتوان تا حدودی بخشید، آن هم زمانی که تصویر ساز ماهری مانند جیمز وان را داشته باشید که نوعی جذابیت بلاکباستری را به هر فریمی از این اثر القا میکند. فراموش نکنید گاهی اوقات، تنها چیزی که نیاز دارید، سرگرمی خوب و احمقانه است. مطمئناً این یک راه عجیب برای پایان دادن به یک جهان سینمایی است، اما حداقل DCEU با فرمی سرگرمکننده از بین رفت.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.