مونوپولی در اصل یک بازی ضد سرمایهداری بود
به جرات میتوان گفت مونوپولی مشهورترین برد گیم در دنیا است. احتمالا بسیاری از شما نیز تجربه انجام این بازی را در کنار دوستان یا خانواده خود داشتهاید. همانطور که از اسم بازی مشهود است ...
به جرات میتوان گفت مونوپولی مشهورترین برد گیم دنیاست. احتمالا بسیاری از شما نیز تجربه انجام این بازی را در کنار دوستان یا خانواده خود داشتهاید. همانطور که از اسم بازی مشهود است در مونوپولی افراد سعی میکنند وارد کسبوکار خرید زمین و ساخت هتل شوند و در نهایت یک فرد با کنار زدن دیگر رقبا و به اصطلاح در اختیار گرفتن مونوپولی بازار، برنده شود. این بازی که توسط شرکت برادران پارکر ساخته میشود در اصل از کجا آمده است؟ چرا باید در آن مونوپولی یک ارزش باشد؟ آیا از اول چنین بوده است؟ مقالهی سایت Aeon به خوبی ریشهی بازی مونوپولی و ماهیت ضد سرمایهداری نسخه اولیه این بازی را بازگو میکند.
« زمین بخرید، چرا که دیگر تولید نمیشود»
مارک تواین
به راستی که جملهی بالا یک قاعده خوب و کلی نهتنها برای برد گیم مونوپولی بلکه برای زندگی نیز هست. بازیای که توانسته پرفروشترین برد گیم دنیا باشد و به نسل های مختلف آموزش دهد که چگونه باید زمین خرید، آن را با هتلها پر کرد و از هر کسی که به صورت تصادفی از زمین شما بگذرد پول گرفت.
الیزابت مگی، مخترع کمتر شناخته شده این بازی، اگر امروز زنده بود و میدید که چگونه مونوپولی اصلاح شده در دنیا تاثیرگذار شده است به شدت ناامید میشد. چرا؟ چون او در ابتدا این بازی را برای رسیدن به اهدافی کاملا برعکس آن چیزی که الان وجود دارد، طراحی کرده بود.
مگی در سال ۱۸۸۶ به دنیا آمد و از همان ابتدا مخالف سیاستها و نُرمهای رایج جامعه بود. وی در دههی ۴۰ زندگیاش دارای شخصیتی مستقل بود و به آن افتخار میکرد. این زن مستقل برای به نمایش گذاشتن هدفش یک حرکت عجیب انجام داد. او در یک روزنامه آگهیای منتشر کرد که در آن خودش را به عنوان یک برده آمریکایی برای فروش گذاشته بود. قصد وی برای این کار نشان دادن مستقل نبودن زنان در جامعه بود. او در ادامه آگهی نوشته بود:« ما مثل یک ماشین مکانیکی نیستیم. زنان نیز برای خودشان ذهن مستقل، آرزو و هدف دارند»
مگی در ادامهی فعالیتهای مدنیاش دست به حرکتی جدید میزند. او برای بیان اعتراضش به سیستم سرمایهداری یک برد گیم خلق میکند. برد گیمی که او میسازد الهام گرفته از کتابی به نام توسعه و فقر نوشتهی هنری جرج است. هنری جرج یک اقتصاد دان و روزنامهنگار آمریکایی بود که ایدههایش برای مبارزه با مونوپولی منجر به ایجاد جنبشهایی مدنی از سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۲۰ شد. وی معتقد بود افراد نباید حق مالکیت بر زمین داشته باشند. همان گونه که تمامی مردم کره زمین حق مساوی برای نفس کشیدن دارند، مالکیت بر زمین نیز باید برابر باشد.
جرج با سفر به نقاط مختلف آمریکا در دهه ۱۸۷۰ شاهد فقر دائمی و ثروت روزافزون بود. او معتقد بود دلیل آن حقوق نابرابر در مالکیت زمین است. بنابراین بر خلاف مارک تواین که مردم را تشویق به خرید زمین میکرد، او دولت را موظف به گرفتن مالیات از زمین میدانست. استدلال وی بر این اساس بود که ارزش زمین بر اساس کاری که رویش انجام شده تعیین نمیشود. بلکه بر اساس منابع معدنی یا طبیعی که از قبل در آنجا وجود داشته، زمین ارزشگذاری میشود. یا حتی اقداماتی که جامعه در اطراف زمین انجام داده شده مانند راه آهن یا دسترسی راه و مدرسه و بیمارستان، بهای کلی زمین را تعیین میکند. پس منطقی است که بر اساس خدماتی که خود آن فرد روی زمینش انجام نداده است، مالیات گرفته شود.
مگی در راستای اثبات درستی اعتقادات جرج یک برد گیم به نام Landlord's Game را اختراع و در سال ۱۹۰۴ پتنت آن را ثبت کرد. یک مسیر حلقهای در دور این برد گیم وجود داشت که در زمان خودش نوآوری جالبی بود. در طول مسیر خیابانهایی برای فروش وجود داشت. اما اصلی ترین نوآوری این برد گیم در قوانین دوگانه آن بود.
دو مجموعه قانون وجود داشت. در یک سری که قوانین کامیابی نامیده میشد، هر بار که یک بازیکن زمین یا خیابان جدیدی میخرید به همه افراد یک مقدار پول داده میشد. این قوانین برای ابراز عقاید جرج ساخته شده بود. در این سری قوانین اگر کسی که کمترین پول را داشت سرمایه خود را دو برابر میکرد تمام بازیکنان بازی را میبردند. اما در زیر سایه قوانین Monopolist، بازیکنان با خرید زمین و اجاره گرفتن از کسانی که روی خیابان آنها میافتادند پیشرفت میکردند. کسی برنده میشد که بتواند دیگر بازیکنان را ورشکست کند.
الیزابت مگی در این رابطه توضیح داده که هدف قوانین دوگانه، به اشتراک گذاشتن تجربهای واقعی و کاربردی از سیستم کنونی بود. وی میخواست بازیکنان بتوانند نتایج وجود چنین سیستمی در مالکیت زمین را به وضوح حس کنند. مگی گفته است که به دلیل این تجربه واقعی حتی میشد نام برد گیم را «بازی زندگی» نامید. به گفته وی بازی تمام المانهای موفقیت و شکست در دنیای واقعی را دارد و هدفش همان هدفی است که انسان به طور کلی دنبال میکند؛ جمع کردن ثروت.
بازی به سرعت طرفداران زیادی در بین متفکران چپ پیدا کرد. این برد گیم در بسیاری از دانشکدههای دانشگاههایی چون وارتن، هاراوارد و کلمبیا مشهور شد. حتی بعضی از گروههای مردمی قوانین بازی و نام خیابان ها را تغییر دادند. در بین یکی از تغییر دهندگان بازی، مردی بیکار به نام چارلز درو وجود داشت که بعدها ورژن خودش از بازی را به شرکت برادران پارکر ( Parker Brothers ) فروخت.
بعدها که مشخص شد ریشهی این بازی از کجا آمده است، شرکت برادران پارکر پتنت مگی را خرید. آنها نام بازی را مونوپولی نهادند و تنها یک سری از قوانین را که در آن فقط یک نفر برنده میشد در بازی گنجاندند. بدتر این که آنها ادعا کردند بازی را درو ساخته و با فروشش به برادران پارکر، میلیونر شده است. این ماجرا تبدیل شد به یک مثال از فردی فقیر که پولدار میشود و به طرز جالبی مثالی بود از ارزشهای ضمنی مونوپولی؛ اگر میخواهی در بالای هرم باشی باید به دنبال ثروت باشی و حریفانت را از بین ببری.
پس دفعه بعد که خواستید مونوپولی را بازی کنید میتوانید این کار را انجام دهید: وقتی که کارتهای شانس بازی را میچینید یک دسته سوم از کارتها را نیز درست کنید که بر اساس ارزش زمینها مالیات تعیین کند. صاحب زمین باید هر دفعه که خواست از بازیکن دیگری اجاره بگیرد این مالیات را پرداخت کند. اما مقدار مالیات چقدر باید باشد؟ این سوالی است که میتواند منجر به یک بحث جذاب هنگام بازی شود، دقیقا همان چیزی که مگی انتظارش را داشت.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بسیار مقاله جذابی بود. من تازه اومدم اینجا اما جدا مقالات خوبی دارید. امیدوارم بخش نظرات هم سالم و خوب بمونه.
خوش اومدید، ممنون از نظرت و حتما اگر پیشنهاد و انتقادی داشتی هم با ما در میون بذار، بخش نظرات هم خیالت راحت باشه همه کاربرها خوبن.