نقد فیلم مردی بدون سایه – قتلهای ناموسی
در یک ماه اخیر دو فیلم درباره قتلهای ناموسی اکران شد، یکی مردی بدون سایه و دیگری خانه پدری. دومین فیلم بعد از دو سه روز اکران از سینماها به پایین کشیده شد و مردی ...
در یک ماه اخیر دو فیلم درباره قتلهای ناموسی اکران شد، یکی مردی بدون سایه و دیگری خانه پدری. دومین فیلم بعد از دو سه روز اکران از سینماها به پایین کشیده شد و مردی بدون سایه اما همچنان در سینماهای سراسر کشور به نمایش در میآید. فیلیم که علیرضا رییسیان آن را در ادامه آثاری چون چهل سالگی و دوران عاشقی ساخته و سه گانه فیلمهای پیرامون موضوع زناشویی خود را تکمیل کرده است.
رییسیان در هر یک از فیلمهای این سه گانه، به چالشی از زندگی زناشویی دنیای امروزی اشاره کرده و در آخرین اثر خود به سراغ موضوع شک و ظن زوجین به یکدیگر رفته است. فیلم همچون خانه پدری با صحنه خشن قتل یک زن توسط همسر مشکوکش آغاز میشود و سعی میکند با سکانس کوبنده خود، این نوید را به مخاطب دهد که تماشاگر با یک فیلم خشن و بیرحم طرف است. هرچه صحنه قتل خانه پدری اما طبیعی و باورپذیر از آب در آمده بود، سکانس ابتدایی مردی بدون سایه، مصنوعی و نچسب است.
فارغ از بحث مقایسه دو اثر اما باید گفت که مردی بدون سایه، در همان نیم ساعت اولیه خود تمام میشود و ادامه آن به دست و پا زدن فیلم منتهی میشود. ماهان که یک مستندساز است به همراه همسرش سایه، زندگی آرامی را سپری میکنند و با مشکلات اقتصادی نیز دست و پنجه نرم میکنند. ماهان اخیرا از کار خود اخراج شده و بار اصلی خرج و مخارج خانه روی دوشهای سایه افتاده است. سایه در یک شرکت بزرگ در نقش مترجم رییس کار میکند و با ترفیعات خوبی که میگیرد، کار و بارش نسبتا پررونق میشود.
آخرین فیلم مستندی که ماهان ساخته در رابطه با قتل یک زن توسط همسر مشکوکش بوده و مجوز نگرفتن این فیلم و دردسرهایی که وراث زن مقتول برای او میآفرینند، بلای جان او شده است. ماهان اما کم کم نسبت به رفتار رییس سایه با همسرش شک میکند و تصمیم میگیرد ته و توی ماجرا را در بیاورد.
رییسیان صرفا یک سرفصل برای فیلم خود برگزیده و نتوانسته این سرفصل را به درستی در طول فیلم تورق کند. او تصمیم گرفته درباره شک و تردیدهای مردان به زنان که منجر به قتلهای ناموسی میشود یک فیلم بسازد و با این سوژه به سراغ ساخت مردی بدونن سایه رفته است. انصافا در انتخاب بازیگران نیز دقت کافی انجام داده و تیم بازیگری قدر و خوبی را کنار هم جمع کرده ولی در هدایت این گروه بینظیر به مشکل خورده است. فیلمنامهای که رییسیان نوشته، سیر منطقی ندارد و صرفا بر اساس اهداف فیلمساز جلو رفته است. کارگردان میخواهد که ماهان از یک روشنفکر فیلمساز تبدیل به یک مشکوک رو به جنون بشود و این اتفاق میافتد، دلایلی عرضه نمیشود (یا اگر میشود با منطق سازگاری ندارد) و تماشاگر نیز باید این موضوع را باور کند. اینجاست که حتی بازیگری خوب علی مصفا نیز جواب نمیدهد چرا که احتمالا خود او هم دقیقا نمیداند چرا باید کاراکترش در چند دقیقه ۱۸۰ درجه تغییر شخصیتی پیدا کند.
سیر تکاملی شخصیت ماهان پاشنه آشیل فیلم بوده و از آنجا که بیشتر لحظات فیلم را با ماهان همراهی میکنیم، این نقطه ضعف بسیار به چشم میآید. باورناپذیری بودن فیلم اما فقط به شخصیت اصلی آن محدود نمیشود و دیگر اتفاقاتی که در فیلمنامه رخ میدهد نیز رنگ و بویی از واقعیت ندارند. فیلمنامه در جاهایی شبیه به سریالهای ترکی میشود و شخصیتهای مقوایی که در آن میآیند و میروند، نمیتوانند کمکی به بهتر شدن فیلم کنند؛ این شخصیتها، از سرگرد فیلم گرفته تا همسر توان یاب رییس سایه، انگار از دل سریالهای خارجی بیرون آمدهاند و به طرز ناجوری به این فیلم ایرانی سنجاق خوردهاند. لوکیشنها (مانند لوکیشن بازپرسی) نیز همین حال و هوا را دارد و بیننده ایرانی به هیچوجه نمیتواند این صحنهها را باور کند.
بجز فیلمنامه اما رییسیان در دیگر بخشهای فیلم نیز درخشان عمل نکرده و مشکلات ریزی فنی در جای جای فیلم به چشم میخورند. این مشکلات از کارگردانی با قدمت رییسیان بعید به نظر میرسد و کافیست برای اثبات آن به صحنههای اضافی بیش از حدی که ماهان به دنبال سایه در خانه میرود نگاهی بیندازیم.
مردی بدون سایه، حرف خوبی برای گفتن دارد ولی این حرف خوب در پس سایه سنگین کارگردان به گوش نمیرسد. در حین دیدن فیلم بارها آٰرزو میکردم تا شخصی سازی رییسیان در برخی سکانسها کمرنگ شود تا فیلم حرف خودش را شیواتر بیان کند و بازیگران از اسارت نقصهای کارگردان رهایی پیدا کنند. مردی بدون سایه، سوژهای خوب را لبه خط قرمز پیش میبرد ولی در مشت کارگردان و البته اگر کمی منصفانهتر باشیم، در پس پرده خودسانسوریهای اجباری، نمیتواند این سوژه را درست باز کند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
عالی بود آقا پارسا خسته نباشی...