چرا New Vegas هنوز هم بهترین فال اوت است؟
فال اوت یکی از بزرگترین اسامی دنیا بازیهای ویدیویی است. این مجموعه پنج بازی اصلی، سه اسپین آف و تعداد خیلی زیادی بازی کنسل شده دارد. یکی از پرسودترین نامهای کل تاریخ بازیها هم دقیقا ...
فال اوت یکی از بزرگترین اسامی دنیا بازیهای ویدیویی است. این مجموعه پنج بازی اصلی، سه اسپین آف و تعداد خیلی زیادی بازی کنسل شده دارد. یکی از پرسودترین نامهای کل تاریخ بازیها هم دقیقا همین فال اوت است. طبیعتا هر شخصی یک بازی محبوب دارد در میان تمامی این عناوین و شاید بحث در مورد آنها ساده نباشد. با این حال ما قصد داریم که ببینیم بهترین فال اوت چیست و چرا قطعا New Vegas بهترین است.
البته خب در نهایت همه چیز به سلیقه بستگی دارد. اینکه شما دنیا باز و بزرگ Fallout 4 را دوست دارید یا حالت ایزومتریک Fallout 1 چندان فرقی ندارد، چون همه میدانند که هیچ فال اوتی به پای New Vegas نمیرسند.
این بازی که توسط استودیو Obsidian توسعه پیدا کرد، یکی از بهترین مثالها نبوغ بتسدا در زمینه بازیهای نقشآفرینی است. این بازی نشان داد که پتانسیل این استودیوها تا چه حدی بالاست و اگر بخواهند، چه بازیهایی را میتوانند منتشر کنند. وقتی که New Vegas هنوز هم جزو محبوبترین بازیهای ویدیویی است، شاید بتوانیم کمی بیشتر به آینده بتسدا امیدوار شویم. حالا اگر شما دوست دارید که با هم دلایل برتری New Vegas را به تمامی بازیهای دیگر این مجموعه مرور کنیم، در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
به روش خود بازی کنید
بسیاری از بازیها شعار میدهند که به شما اجازه آزادی کامل میدهند. با این حال وقتی که بازی میکنید، تنها انتخابی که دارید این است که از چه تفنگی استفاده کنید. یا ممکن است که به شما اجازه دهند که بین مخفیکاری و یا ورود با صدا بلند یکی را انتخاب کنید. دیگر اگر خوششانس باشید شاید بتوانید بین درهای ورودی یکی را خودتان انتخاب کنید.
در طرف دیگر ماجرا بازی Fallout New Vegas است. این بازی به معنا واقعی کلمه به شما اجازه میدهد هر کاری که دوست دارید را انجام دهید. شما خودتان میتوانید تیم خود را انتخاب کنید. این شما هستید که انتخاب میکنید که به چه کسی وفادار باشید. حتی خودتان میتوانید تصمیم بگیرید که چه کسی را به چه شکلی بکشید.
شما حتی میتوانید به تمامی گروهها و تیمهای بازی پشت کنید و New Vegas را برای خودتان فتح کنید. آزادی از این بیشتر؟
ماموریتهایی که ممکن است خوب پیش نروند
متاسفانه فال اوتهای امروزی یک مشکل خیلی بزرگ دارند. این بازیها همگی به شدت از ماموریتهای تکراری استفاده میکنند. در همه آنها شما باید به یک محلی نفوذ کنید، رئیس آنجا را بکشید و جایزه خود را تحویل بگیرید. تقریبا هرگز هم این ماموریتها سخت نیستند. به هیچ عنوان این احتمال وجود ندارد که شما در ماموریت خود شکست بخورید.
معمولا در بازیهای فال اوت، تنها چالشی که باید پشت سر بگذراید این است که حوصله کافی برای انجام ماموریت را داشته باشید. اما این موضوع در New Vegas کاملا متفاوت است. شخصیتهای مختلف این بازی به راحتی میمیرند و منفجر میشوند و کاری از دست شما بر نمیآید. ماموریتهای این بازی به سادگی شکست میخورند و شما هیچ کاری برایش نمیتوانید انجام دهید. خیلی جالب است که امکان شکست تا چه حدی میتواند هیجان بازی را افزایش دهد.
یک بازی سبک بقا سنگین
از نظر فنی مجموعه فال اوت در سبک بقا نیست. ولی خب شما وقتی میخواهید یک بازی را در یک دنیا آخرالزمانی روایت کنید، قطعا کمی از المانهای سبک بقا استفاده خواهید کرد. در نیو وگاس بقا شما به موارد گوناگونی مثل آب تازه، غذا و خواب بستگی دارد.
قسمتهایی که این سبک بقا را در بازی احساس میکنید زیاد نیستند، ولی در بازی وجود دارند. درست است که چندان تاثیر زیادی در داستان بازی ندارند، ولی وجود یک سری محدودیتهای باعث میشوند تا ارتباط شما با بازی بیشتر شود. شما از این طریق میتوانید بازی را بهتر درک کنید و با آن ارتباط برقرار کنید.
مهارتهایی هدفمند
شما در Fallout 3 میتوانستید هر مهارتی که دوست داشتید را ارتقا دهید و با این حال بازی را به راحتی تمامی کنید. هیچ نیازی نیست که یک شخصیت عالی را طراحی کنید که برای هر شرایطی آماده است. ولی در نیو وگاس این مهارتها بخشی اصلی از گیمپلی محسوب میشوند و برای بقا شما حیاتی هستند.
آیا مهارت کافی در صحبت و دوستی ندارید؟ پس باید یک ماموریت را به سختترین و طولانیترین شکل ممکن انجام دهید تا شاید صرفا این شانس را داشته باشید که به هدف خود برسید. در مورد مواد منفجره زیاد اطلاعاتی ندارید؟ پس بهتر است که اصلا نزدیک قطارها نشوید.
در نیو وگاس مهارتهای شما واقعا اهمیت دارند. این مهارتها نحوه روایت داستان شما را مشخص میکنند. از این طریق است که یک بازی نقشآفرینی به هدف اصلیاش میرسد و شما را در نقش یک شخصیت قرار میدهد.
چند DLC فوقالعاده
یکی از بخشهایی که فال اوت در آن میدرخشد، قسمتهای کوچک و DLC است. بسیاری از بازیهای این مجموعه، DLCهایی عالی دارند. طبیعتا میتوانید انتظار داشته باشید که بهترین فال اوت موجود، بهترین DLC را هم داشته باشد.
محتوایی که دو بسته الحاقی The Old World Blues و Lonesome Road به بازی اضافه میکنند به شدت ارزشش را دارد. بسیاری از شخصیتها و بخشهای مختلف دنیا زیبا این بازی از این طریق است که اضافه میشوند.
بسته الحاقی Old World Blues تعداد زیادی شخصیت و داستان جالب به بازی اضافه میکند و بسه الحاقی Lonesome Road شما را به یک ماجراجویی خطرناک میفرستد در حالی که یک ربات در این مسیر به شما کمک میکند. هوشمندی و خلاقیت این دو DLC به شدت زیاد است و به اندازه یک بازی جدید از آنها لذت خواهید برد.
داستانی جذاب
گاهی اوقات زیباترین داستانها، بیشترین سر و صدا را راه نمیاندازند. این جمله بهترین توصیف برای نیو وگاس است. درست است که داستان این بازی لحظات خوب و احساسی خودش را هم دارد، ولی خب یک داستان بزرگ را تعریف نمیکند. داستان این بازی در مورد خود شخصیت شماست که سعی دارد در میان درگیری گروههای مختلف در این دنیا آخرالزمانی زنده بماند. در اینجا خبری از نجات دنیا نیست، سعی کنید خودتان را نجات دهید.
شما در این بازی یک غریبه هستید که وارد داستان بازی میشوید. نباید انتظار داشته باشید که در همان ابتدا همه شما را قبول کنند و به راحتی فضا بازی را درک کنید. شما باید به آهستگی فضا بازی را درک کنید و واقعا در نقش شخصیت خود بازی کنید تا بتوانید به محیط خود عادت کنید.
در این دنیا پر از نابودی و فساد و دزدی و خطر، تنها کسی که نگران شماست، خود شمایید. شما در نهایت باید برای خود بجنگید و این موضوع داستان بازی را زیباتر میکند. دیگر خبری از قهرمان اصلی و یک داستان تکراری و کلیشهای نیست. شما باید برای خود بجنگید و داستان خود را تعریف کنید.
تیمها و گروهها
نحوه برخورد نیو وگاس با تیمهای مختلفی که در این دنیا وجود دارد بسیار جالب است. شما صرفا نمیتوانید وارد یکی از آنها شوید و به صورت مستقیم و سریعا رهبر آن شوید. این افراد درون این گروهها صرفا یک سری چهره خالی نیستند، هر کدام از آنها شخصیت خودشان را دارند و هدف خود را در بازی دنبال میکنند. به طرز جالبی هم این NPCها در گیمپلی بازی تاثیر خیلی زیادی خواهند گذاشت.
شما باید بتوانید تعادل روابط خود را با این تیمها به خوبی حفظ کنید. اگر حواستان نباشد که چه کاری میکنید ممکن است در یک سری از ماموریتها خود دچار مشکلات شدیدی شوید. نحوه رفتار این گروهها با شما هم چندان ساده نیست. شما نمیتوانید صرفا چند ماموریت انجام دهید و به شکلی جادویی تبدیل به دوست صمیمی آنها شوید. المانها نقشآفرینی بازی واقعا عالی و واقعی هستند و سختی آن بسیار جذاب است.
دنیایی زیبا و منطقی
دنیا بازی بسیار بزرگ است و به این راحتیها نمیتوانید در آن به گشت و گذار بپردازید. دنیا این بازی هم یک دنیا زنده است. به علت خطر شدید مناطق حفاظتنشده، شما مجبورید که برای حمل و نقل فقط از جادهها اصلی تردد کنید. این موضوع باعث میشود که دنیا بازی زندهتر از هر چیزی به نظر برسد. شما هم اگر بخواهید کاروانی برای خود تشکیل دهید، باید مثل بقیه صف بکشید.
دنیا این بازی زیادی هم بزرگ نیست. در حقیقت میتوان گفت که به اندازه کافی بزرگ است. شاید فکر کنید که در یک بازی جهان باز، هرچقدر بزرگتر، بهتر. ولی خب نیو وگاس ثابت میکند که یک دنیا باید به اندازه کافی بزرگ باشد و بس. شخصیتها، غارها، مسیرها، شهرها و تمامی ماموریتها دقیقا جایی هستند که باید باشند.
دنیا بازی به شدت محدود و زیبا است و بخشهای مختلف آن به خوبی با هم کار میکنند. به علت بزرگی آن، زمان زیادی هم طول خواهد برد تا از بخشی از نقشه به بخش دیگری از آن برسید. اما خب مسیرهای جذاب و مشخص این بازی به همراه مقدار خیلی زیادی از محتوا در تک تک قسمتها آن باعث میشود که هرگز از این کار خسته نشوید.
ثبات بازیکن و شخصیتی که انتخاب میکند
در بازیهای نقشآفرینی خیلی مهم است که بازیکن را در نقش شخصیت اصلی قرار دهید. این کار برای این است که داستان را حول این شخصیت تعریف کنید تا بهترین برداشت را بازیکنان داشته باشند. این موضوع یکی از مشکلات اصلی بتسدا امروزی است. این استودیو همیشه سعی دارد که با ماموریتها جانبیاش حواس بازیکنان را پرت کند. کمی آزاردهنده است که شما به دنبال پسر گم شده خود باشید؛ ولی ۴ هفته را صرف ساخت بهترین مزرعه سیبزمینی تاریخ کنید.
یکی از دلایلی که نیو وگاس بهترین فال اوت است این است که یک تعادل عالی بین این دو برقرار میکند. اگر تنها هدف شما این باشد که به مغز یکی شلیک کنید، چندان فرقی ندارد که برای چند ساعت هم برای خود گل بچینید. این موضوع کمی کوچک است، ولی در بازیهایی مثل Fallout 4 به خوبی دیده میشود. شما باید به سرعت به دنبال پسر خود بگردید، با این حال شخصیت شما دائما به دنبال یک تفنگ بزرگتر برای استفاده است. خیلی خوب است که ماموریت اصلی بازی با هدفها کوچکتر و ماموریتها جانبی همخوانی داشته باشد.
تصمیماتی معنیدار
انتخابها در بازیهای ویدیویی خیلی مهماند. اینکه شما یک بازیکن را مجبور کنید تا به درستی انتخاب کند هم مهم است. اکثر مواقع، تصمیمات مهم روی نحوه پایان بازی تاثیر میگذارند. در بیشتر بازیها تصمیمات شما روی گیمپلی و داستان بازی چندان تاثیر خاصی ندارند. این بازیها باعث میشوند که انتخابات شما معنا و مفهوم کمتری داشته باشند، ولی خب در عوض شما آزادی بیشتری در بازی دارید.
نیو وگاس بهترین کار ممکن را در این زمینه انجام میدهد. تکتک انتخابها شما میتوانند روی دنیا بازی تاثیرگذار باشند. شما با تصمیماتی که میگیرید میتوانید بازی را برای خود آسانتر و یا سختتر کنید. این موضوع باعث میشود که شما به هر کسی که میبینید شلیک نکنید.
تمامی اقدامات شما در این بازی تاثیر خواهند داشت. این تصمیمها تعیین میکنند که با چه کسی متحد و با چه کسی دشمن خواهید شد و چه افرادی را میتوانید استخدام کنید. در این بازی شما به معنا واقعی کلمه دنیا اطراف خود را تغییر میدهید. حالا اینکه آیا این تغییر خوب است یا بد را خودتان تعیین میکنید.
بیشتر بخوانید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
در چندین جای متن به این موضوع اشاره شده که برتری این بازی نسبت به بقیه آثار هم ژانر خودش به خاطر نبوغ بتسدا بوده، درصورتیکه بتسدا در روند ساخت بازی دخیل نبوده و تماما توسط تیم Obsidian که اکثریت اون شامل اعضای تیم اصلی سازنده فال اوت ۱ و ۲ بودند ساخته شده، موضوعی که خیلی در برتری این بازی نسبت به آثار دیگه ای که توسط بتسدا از همین فرانچایز ساخته شدند تاثیر داشته.
نمیدونم چرا با old world blues اصلا حال نکردم. تجربه اش برای من به شدت کسل کننده بود و امیدوار بودم که هرچی زودتر تموم شه. از اون طرف با dead money و honest hearts خیلی حال کردم. قبول دارم که dead money گیم پلی خیلی کسل کننده ای داشت، ولی از لحاظ داستانی واقعا قشنگ بود و پایانش واقعا تاثیر گزار بود. تو honest hearts هم شخصیتی که تمام مدت بازی ارزوی دیدنش رو داشتم رو دیدم و تبدیل شد به یکی از بهترین شخصیتایی که دیدم. به نظرم شخصیت پردازیش از Ulysses هم بهتر بود. محیط Zion هم اونقدر چشم نواز بود که همه جا رو پیاده میرفتم.
کاملا قانع شدم میرم سراغش
ستمی که بتزدای وحشی کرد به استودیو سازنده این بازی، توی جنگ هم قفله.
حالم از بتزدا بهم خورد وقتی فهمیدم چیکار کرد.
مگه چیکار کرد؟
گفت متای بازی باید از یه حدی بالاتر باشه تا بهتون سود بدم.