نقد فیلم Juror #2 | آناتومی سقوط از کلینت ایستوود
یک فیلم دلهرهآور حقوقی درباره نقصهای سیستم قضایی ایالات متحده!
فیلم «هیئت منصفه شماره ۲» یا Juror #2 از کلینت ایستوود ۹۴ ساله، گواهی بر توانایی این فیلمساز در بافتن اخلاق شخصی با ناکارآمدی سیستمی آمریکاست؛ این یعنی کارگردان یک تریلر قانونی را ارائه میدهد که به همان اندازه که اثری درونگراست، همزمان فیلمی دلهرهآور و تعلیق آمیز است. با فیلمنامهای ظریف از جاناتان آبرامز و گروه بازیگران ستاره به رهبری نیکلاس هولت، تونی کولت و جی.کی. سیمونز. به طور کلی این فیلم مضامین گناه، عدالت، و رستگاری را در یک روایت محکم ساخته شده در پس زمینه یک محاکمه قتل پرمخاطب در ساوانا جورجیا در آمریکا نشان میدهد.
مهم نیست که هالیوود چقدر جوان میشود، کهنه سربازان صنعت فیلمسازی همچنان در اخبار باقی میمانند، حتی اگر همیشه در خط مقدم نباشند. امسال نوبت فیلم جدید کلینت ایستوود، استاد واقعی سینماست که به نظر آخرین فیلم خود را روانه دیدگاه مخاطبان کرده است. اما فیلم Juror #2 داستانی دردناک، هرچند تخیلی، در تلاش برای توجیه مفهوم حقیقت، یا دفن آن است.
پیش از بازگویی خلاصه داستان فیلم باید بدانید: هر شهروند بالای 18 سال که سابقه کیفری جدی نداشته باشد میتواند به عنوان هیئت منصفه در ایالات متحده خدمت کند. بنابراین، برخی از افراد بارها و بارها به اتاقهای هیئت منصفه باز میگردند، در حالی که برخی دیگر میخواهند حتی از یک دعوت به این دادگاه نیز اجتناب کنند.
اما هیئت منصفه شماره ۲ یک داستان اخلاقی جذاب است که قهرمان داستان جاستین کمپ (نیکلاس هولت) در موقعیتی غیرممکن گیر میافتد. او که به یک محاکمه قتل برای هیئت منصفه فراخوانده شده، به تدریج متوجه میشود که ممکن است مسئول مرگ قربانی پرونده باشد. این خودبینی محوری زمینه را برای یک درام روانشناختی و حقوقی تنظیم میکند که تنش بین حفظ خود از یک خطا و پیگیری عدالت را بررسی میکند. پیشفرض فیلم نه تنها به خاطر قلاب رواییاش، بلکه برای سؤالات لایهای که درباره شکنندگی حقیقت در یک سیستم حقوقی معیوب ایجاد میکند، قانعکننده است.
از نگاه داستانی و عمق فیلمنامه، Juror #2 مقوله عدالت را در یک زمینه وحشتناک و ناراحت کننده قرار میدهد و این ایده ساده اما غم انگیز را بیان میکند که گاهی اوقات اتفاقات بسیار بد برای افراد خوب رخ میدهد و حتی غیرقابل پیش بینیتر - گاهی افراد بد نیز یک روز میتوانند تغییر کنند. شاید بتوان گمان برد که ایستوود، مانند وودی آلن در «مرد بیمنطق» تصمیم گرفته به ورطه روح انسان هجوم آورد تا جنایت و مجازات را در ترازو تمیس و در مناظر یک طبقه از جامعه آمریکایی بسنجد.
اما ایستوود بیشتر یک وطنپرست است تا یک انسانگرا (و نه یک انساندوست)، و به همین دلیل همچنان از طریق جستجوی نقصهای سیستم قضایی درباره عدالت صحبت میکند، عدالتی که به طور فزایندهای میخواهد به جای یافتن مقصر، هرچه زودتر پرونده را ببندد. علیرغم این واقعیت که هولت قهرمان داستان است و قهرمان باقی میماند، اما او به احتمال زیاد مصداق یک چرخ دنده دیگر است، نشانهای از نقص عمومی انسان، تا یک شرور که قصد دارد آرمانهای خدشه ناپذیر را زیر پا بگذارد و از آن دور شود.
اما کارگردانی جدید کلینت ایستوود، یعنی «هیئت منصفه شماره دو»، هنگامی که با مواد تبلیغاتی معرفی میشود، وانمود میکند که بیشتر بر معضل پیش پا افتاده انسانی عذاب وجدان تمرکز دارد. با این حال، با بررسی دقیقتر، به سادگی روشن میشود که در هسته آن همان انتقاد از ظاهراً بهترین سیستم قضایی در جهان نهفته است. این فیلم به طور معمول به چندین بخش تقسیم میشود - خود جلسات عمومی دادگاه، جلسات هیئت منصفه و قسمت پایانی - که هر کدام میتوانند به خوبی به بخش مرکزی یک فیلم جداگانه تبدیل شوند.
اگرچه هر عنصر فیلم گویای یک درام محاورهای محض است که برای وضوح بهتر جوانب داستان با فلاش بکهای سینمایی آمیخته شده است، اما مبتنی بر رویکردهای متفاوتی است. این لحظات جلسه هیئت منصفه (و بینندگان) را با حقایق پرونده، شهادتها و صحبتهای صمیمانه دادستان و وکیل مدافع آشنا میکند. بر اساس این دادهها، باید یک حکم صادر شود. در این مورد برای بیننده آسانتر است، زیرا او به همراه قهرمان حقیقت را میداند.
باید بدانید مذاکرات هیئت منصفه در این فیلم بر اساس تمایل شخصیت جاستین برای متقاعد کردن همکارانش مبنی بر بی گناهی متهم است که طرح را شبیه به فیلم «۱۲ مرد خشمگین» میکند. با این حال، دیگران اطلاعاتی مشابه او ندارند، بنابراین بر اساس اعتقادات خود نسبت به پرونده رای میدهند. و آنها اصرار دارند که یکی از اعضای سابق یک باند خیابانی که در بهترین حالت مواد مخدر معامله میکرد، کاملاً قادر است نامزد خودسر خودش را در یک نزاع چه در حالت مستی و چه حتی در حالت اشتیاق بکشد. بنابراین درگیریهای روزانه دیگر اعضای هیئت منصفه و دیدگاههای متفاوت و زاویه دار آنها نیز فیلم را شبیه به «محاکمه با آتش» با بازی لورا درن و «محکومیت» با بازی هیلاری سوانک و سم راکول میکند.
در نهایت پیام اخلاقی موجود در داستان Juror #2 میگوید: پژواک گذشته و گناهان گذشته قطعاً توسط یک سونامی اجتناب ناپذیر از مجازات کارمایی با شما غلبه خواهد کرد. بنابراین، بهتر است همیشه خوب باشید، نه زمانی که به شما فشار وارد میشود؛ چرا که تغییر شهرت در پنج دقیقه دشوار است.
هیئت منصفه شماره دو که به عنوان یک درام ساده درباره یک معضل اخلاقی شروع میشود، در نهایت به آرامی به نقد سیستم قضایی مدرن آمریکا تبدیل میشود و عناصر تمثیلی را در مورد تأثیر تجمعی گناهان مرتکب شده انسان در گذشته و تاثیر آن بر آینده زندگی به تصویر میکشد. اگرچه نمیتوان رد کرد که نویسندگان هیچ کدام از اینها را از ابتدا در نظر داشتهاند یا نه، و یا این نتیجه گیریها تنها نشانههای سندرم جستجوی معنای عمیق است. اما به هر حال، فیلم کلینت ایستوود هیجانانگیز، پرتنش و به سادگی جالب است.
اما جدا از این نکات، نباید فراموش کرد که نیکلاس هولت در نقش جاستین کمپ یک نقش آفرینی تعیین کننده حرفهای ارائه میدهد که تجسم آشفتگی درونی شخصیت با شدتی محدود است. تصویر هولت نبرد جاستین با احساس گناه و شک به خود را به تصویر میکشد که او تلاش میکند تا اعمال خود را با پیامدهای بالقوه پاک شدن آشتی دهد. لحظات آرام درون نگری، جایی که احساسات متضاد جاستین در زیر سطح داستان میجوشد، به اندازه صحنههای دادگاه جذاب است.
بازی تونی کولت نیز به همان اندازه جذاب است که شخصیت فیث کیلبرو اجازه میدهد، شخصیتی که نشان دهنده یک دادستان جاه طلب است که قطب نما اخلاقیاش با آرزوهای شغلی او آزمایش میشود. کولت این شخصیت را با ترکیب پیچیدهای از عمل گرایی و آسیب پذیری آغشته میکند و نقش را به شخصیتی جذاب تبدیل میکند که در تلاش برای برنده شدن است. جی کی سیمونز هم در نقش هارولد، کارآگاه بازنشستهای که در هیئت منصفه خدمت میکند، میدرخشد و نقشی اساسی در کشف معمای پرونده بازی میکند. سیمونز جاذبهها و جریان پنهانی از تهدید را به نقش میآورد و هارولد را به شخصیتی خردمند و غیرقابل پیشبینی تبدیل میکند.
اما در این میان نمیتوان از کارگردانی کلیسنت ایستوود چیزی نگفت؛ کارگردانی ایستوود هم روان و هم تاثیرگذار است و بر شخصیت بیش از نمایش تاکید دارد. سرعت فیلم عمدی است و اجازه میدهد تا با گشودن لایههای داستان به تدریج تنش ایجاد شود. انتخاب ایستوود برای تنظیم روایت در جورجیا آمریکا، با خیابانها و جو شهری و سالنهای دادگاه که به عنوان پسزمینهای برای درام در حال رخ دادن عمل میکنند، حس خوبی به مکان میافزاید. صحنههای دادگاه با توجه دقیق به جزئیات صحنهسازی میشوند و خطر هر شهادت و اعتراض را افزایش میدهند.
ایستوود همچنین از داستان سرایی بصری برای تأثیرگذاری عالی استفاده میکند. نقوش بصری ظریف، مانند حضور مکرر ماشین جاستین، نمادی از گناه و سنگینی تصمیمات او میشود. پالت رنگی خاموش و نورپردازی طبیعت گرایانه فیلم نیز بر ابهام اخلاقی در هسته آن تأکید بیشتری میکند. فیلمنامه جاناتان آبرامز نیز در تنشسازی عالی است که به طرز ماهرانهای بین عناصر شخصی و حقوقی داستان تعادل برقرار میکند. در واقع بر اساس این داستان هیچ کس در هیئت منصفه شماره 2 کاملاً خوب یا بد نیست، و فیلمنامه در این منطقه خاکستری پیشرفت میکند.
در نهایت باز هم باید بگویم Juror #2 مراقبهای در مورد ماهیت عدالت است. این فیلم بینندگان را به چالش میکشد تا ببینند که آیا سیستم حقوقی آمریکا واقعاً میتواند عدالت را اجرا کند، وقتی شرکتکنندگان آن - هیئت منصفه، وکلا و متهمان - ذاتاً دارای نقص هستند. این فیلم همچنین به هزینه شخصی گناه میپردازد، زیرا جاستین با بار جرم احتمالی خود و معضل اخلاقی اجازه دادن به یک مرد بیگناه دست به گریبان است. رستگاری به عنوان یکی دیگر از موضوعات کلیدی ظاهر میشود که از طریق سفر جاستین برای کشف خود و درگیری درونی کیلبرو در مورد نقش او در تعقیب محکومیت بررسی میشود. این جریانات مضمونی به فیلم غنای بهتری میبخشد که مدتها پس از پخش تیتراژ با شما باقی میماند.
همچنین تاکید به این نکات لازم است که عناصر فنی فیلم درجه یک هستند، از فیلمبرداری خاطره انگیز ایو بلانگر تا موسیقی ظریف مارک مانسینا. کار دوربین بلانگر تنش دادگاه و انزوای دنیای درونی جاستین را با همان ظرافت به تصویر میکشد. موسیقی متن نیز، کوچک و در عین حال موثر، وزن احساسی لحظات کلیدی را بدون تحت الشعاع قرار دادن اجراها افزایش میدهد.
البته در پایان لازم است ذکر شود در حالی که هیئت منصفه شماره 2 یک تریلر حقوقی جذاب است، اما بدون نقص نیست. سرعت و ریتم روایت، اگرچه گاهی عمدی کند است، اما گاه به گاه به سمت قلمروی تنبل بودن منحرف میشود، به ویژه در مرحله میانی. علاوه بر این، برخی از بینندگان ممکن است وضوح داستانی را بیش از حد مبهم بدانند، زیرا فیلم برخی از سوالات اخلاقی را بی پاسخ میگذارد. در حالی که این ابهام با مضامین فیلم همخوانی دارد، ممکن است کسانی را که به دنبال یک نتیجه قطعیتر هستند ناامید کند.
هیئت منصفه شماره ۲ کلینت ایستوود یک موفقیت در داستان سرایی شخصیت محور است که یک تریلر قانونی را ارائه میدهد که به همان اندازه که از نظر فکری جذاب است از نظر احساسی نیز با دل و ذهن مخاطب طنین انداز میشود. این فیلم که توسط بازیگران برجسته و فیلمنامهای مناسب تثبیت شده است، به طرز ماهرانهای پیچیدگیهای گناه، عدالت و رستگاری را بررسی میکند و آن را تبدیل به یک ورودی برجسته در کارنامه درخشان ایستوود میکند.
کلینت ایستوود 94 ساله با فیلم Juror #2 ثابت کرد که هنوز هم یکی از بهترینها است؛ جدیدترین فیلم کلینت ایستوود، یک اثر دلهرهآور حقوقی با بازی نیکلاس هولت، همان چیزی است که تماشاگران خاص سینما از یک فیلمساز قدیمی میخواهند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
خسته نباشید ، نقد عالی بود. فکر کنم احتمالا این آخرین اثر کلینت ایستوود بود. فیلم آناتومی یک سقوط از ژوستین تریه و با بازی درخشان زاندرا هوله یکی از فیلم های خوب سال پیش بود. اتفاق جالب هم اینکه چند روز پیش زادروز اتو پرمینگر کارگردان فیلم آناتومی یک قتل بود.