
آیا هالیوود بالاخره بازیهای ویدیویی را درک کرده است؟
تب و تاب سینمای آمریکا برای اقتباس از بازیها

برای سالها، هالیوود تلاش کرده است تا بازیهای ویدیویی را به صفحههای بزرگ و کوچک منتقل کند، اما نتایج این تلاشها اغلب احساسات متفاوتی را برانگیخته است. در تمام این مدت فیلمسازان و تولیدکنندگان تلویزیونی با چالش چگونگی انتقال ویژگیهای سرگرمی تعاملی به داستانسرایی سنتی دست و پنجه نرم کردهاند. به نظر میرسید که دنیای سینما و دنیای بازیهای ویدیویی دو رسانه کاملاً متفاوت هستند که ترکیب آنها به سادگی که ممکن است به نظر برسد، نیست.
با این حال، سالهای اخیر تغییر قابل توجهی در رویکرد به این موضوع به وجود آورده است. بیشتر و بیشتر شنیده میشود که صنعت سینما شروع به درک بازیها و طرفداران آنها کرده است، و خود اقتباسها با آگاهی بیشتری از انتظارات مخاطبان ساخته میشوند. اما آیا واقعاً میتوانیم از یک تحول صحبت کنیم؟ در این متن، نگاهی خواهیم داشت به اینکه هالیوود چگونه با انتقال بازیها به دنیای سینما و تلویزیون کنار میآید، چه رویکردی در تولیدات جدید غالب است و آیا واقعاً میتوان گفت که چیزی در این زمینه تغییر کرده است یا خیر.
آیا تا امروز وضعیت بهتر شده است؟

برای سالها، مشکل اقتباسهای بازیهای ویدیویی این بود که آنها صرفاً به عنوان برندهای آماده برای فروش در نظر گرفته میشدند، در حالی که آنچه باعث شده بود بازیکنان آن جهانها را دوست داشته باشند، نادیده گرفته میشد. اما در سالهای اخیر چیزی تغییر کرده است - سازندگان شروع به برخورد با بازیها نه تنها به عنوان الهام، بلکه به عنوان داستانهای کامل که نیاز به احترام و رویکرد مناسب دارند، کردهاند. این را میتوان در سریال «The Last of Us» از HBO مشاهده کرد، که نه تنها هسته عاطفی بازی را حفظ کرده، بلکه داستان را با موضوعات جدید و به خوبی نوشته شده غنیتر کرده است.
علاوه بر این، اقتباسها بیشتر و بیشتر با همکاری نویسندگان بازیهای اصلی و حتی با مشارکت توسعهدهندگانی که مراقب حفظ روح اثر اصلی هستند، ساخته میشوند. این رویکرد به خوبی در «Arcane» دیده میشود، که - هرچند بر اساس بازی «League of Legends» ساخته شده - اما سعی نکرده است به طور کورکورانه از بازی تقلید کند، بلکه یک داستان کامل و به خوبی ساختار یافته ایجاد کرده است. داستانی که هم طرفداران و هم کسانی که هرگز با عنوان اصلی ارتباطی نداشتهاند را تحت تأثیر قرار داده است.

پیش از این، اقتباسهای هالیوود اغلب بر عناصر نمادین تکیه میکردند، مانند شخصیتها یا مکانهای شناخته شده، اما روایت و پایههای عاطفی بازیها را نادیده میگرفتند. در حالی که تولیداتی مانند «Castlevania» نشان دادند که میتوان نه تنها سبک بازی، بلکه فضای آن و شخصیتهای عمیقتر را نیز به صفحه منتقل کرد. سازندگان از توسعه داستانی آنچه در سری Konami تنها به عنوان طرحی از داستان بود، هراسی نداشتند. و تا حدی به همین دلیل، این سریال موفق شد.
نتیجه این است که تعداد بیشتری از اقتباسهای خوب ارزیابی شده وجود دارند که با استقبال مثبت هر دو گروه بازیکنان و بینندگانی که با نسخه اصلی آشنا نیستند، مواجه میشوند. ما سه قسمت از «Sonic»، اقتباس «Mario» و «Uncharted» نسبتاً خوب را داریم. با این تفاسیر هالیوود شروع به درک این موضوع کرده است که بازیها تنها برند نیستند، بلکه احساسات، روایتها و جهانهای فکر شدهای هستند که نیاز به توجه و احترام دارند. اما از سوی دیگر…
آیا هنوز هم وضعیت بد است؟

آیا علیرغم افزایش تعداد اقتباسهای موفق، هالیوود هنوز به طور کامل بازیهای ویدیویی را درک نکرده است؟ جواب این پرسش ساده نیست، اما بسیاری از اقتباسها هنوز بر اساس الگوی قدیمی ساخته میشوند - منظور من با گرفتن یک برند شناخته شده، اما نادیده گرفتن مهمترین عناصر آن است. فیلمها و سریالها اغلب جنبههای کلیدی داستانی را تغییر میدهند تا بهتر با مخاطبان عام هماهنگ شوند، که باعث میشود محصول نهایی ارتباط کمی با نسخه اصلی داشته باشد. مثال بارز این موضوع «Borderlands» بدنام است، که… خوب، نیازی نیست زیاد در مورد آن صحبت کنیم.
مشکل دیگر، عدم وجود یک دیدگاه منسجم و تعهد به وفاداری به محتوای مورد اقتباس منبع است. بسیاری از تولیدکنندگان هنوز بازیها را به عنوان الهامهای ساده در نظر میگیرند، که منجر به تولیداتی میشود که تنها عنوانهای شناخته شده دارند، اما روح آنها را منتقل نمیکنند. سریال «Resident Evil» از Netflix نمونه کامل این موضوع است - این سریال نه تنها به شدت از فضای سری بازیها فاصله گرفته، بلکه نتوانست به هیچ وجه طرفداران را جذب کند، و در نهایت به عنوان یکی از سریعترین تولیدات لغو شده این پلتفرم به پایان رسید.
مشکل دیگر، تلاش برای سادهسازی روایتهای پیچیده بازیها برای فرم کوتاه یک فیلم سینمایی است. بازیها اغلب بر اساس داستانسرایی تعاملی هستند، جایی که توسعه شخصیتها، جهان و داستان در طول دهها ساعت ساخته میشود. تلاش برای فشردهسازی این در یک تولید دو ساعتی تقریباً همیشه به هرج و مرج ختم میشود. و این به سادگی باید به یک تراژدی ختم شود - و در این زمینه هیچ راه دیگری وجود ندارد.
جمعبندی!

اگرچه ممکن است این احساس به وجود آید که هالیوود شروع به برخورد با بازیها با احترام بیشتری کرده است، اما هنوز مواردی وجود دارند که در آنها عجله، تمایل به سود آسان و عدم درک عمیق از منبع موفقیت یک برند دیده میشود. هنوز هم اقتباسهایی ساخته میشوند که به نظر میرسد از آنچه بازیها را منحصر به فرد میسازد - چه از نظر داستانی و چه از نظر بصری - جدا شدهاند.
طرفداران شروع به انتظار بیشتر کردهاند، اما هالیوود هنوز هم مثل همیشه نمیتواند آنچه را که واقعاً مخاطبان میخواهند، ارائه دهد. و اگرچه نمونههای خوب نشان میدهند که تغییر ممکن است، ولی در مقابل نمونههای بد هنوز به ما یادآوری میکنند که چقدر راه طولانی در پیش داریم. بنابراین، تنها میتوان امیدوار بود که این تولیدات موفق جهتگیری را برای موفقیتهای آینده تعیین کنند، و همانطور که اکنون به خوبی میدانیم، تعداد زیادی از آنها در حال تولید هستند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.