ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

مقالات

گیم تراپی | جلسه دوم: افسردگی

مبارزه با باس فایت افسردگی!

ایمان اکرمی
نوشته شده توسط ایمان اکرمی | ۱۶ مرداد ۱۴۰۴ | ۲۲:۰۰

افسردگی یکی از رایج‌ترین حالات منفی روانی دنیا است. روزانه افراد زیادی به دلایل مختلف افسرده می‌شوند و تمام روز مدام یک سنگینی بزرگ در سر و سینه حس می‌کنند؛ گویا که دیگر چیزی آن‌ها را خوشحال نمی‌کنند. آن‌ها ترجیح می‌دهند دائم یه گوشه بنشینند و فکر کنند به اینکه اگر اوضاع طور دیگری پیش می‌رفت چه اتفاقی می‌افتاد. یا اینکه ترجیح می‌دهند این نشخوار فکری را از طریق زیاد خوابیدن، یا زیاد غذا خوردن کنترل کنند که نتیجه آن نیز صرفا باعث کمبود اعتماد به نفس می‌شود. همه این‌ها نوعی حس سنگینی به ما می‌دهد که مدام درحال تغذیه از روح و روان ما است.

در جلسه دوم گیم تراپی، می‌خواهیم به طور خاص در مورد افسردگی صحبت کنیم. حسی که اکثر ما شاید حداقل یکبار دچارش شدیم و ممکن است بسیاری نیز الان چنین حسی داشته باشند. شاید نتوان آنچنان جلوی رخ دادن افسردگی را گرفت؛ اما به طور قطع می‌توان جلوی ماندنش را گرفت. برای اینکار، راهکار‌های روانشناسی و سبک زندگی مختلفی وجود دارد؛ اما ما در اینجا بحث هیچکدام را باز نمی‌کنیم؛ چون می‌خواییم از طریق ویدیو گیم تراپی کنیم. در این مقاله به معرفی ۵ بازی برای مقابله با افسردگی می‌پردازیم. بسیاری از این بازی‌ها که در ادامه معرفی خواهند شد، از طریق داستان، گیم‌پلی و اتمسفر خود، باعث بهبود افسردگی شما می‌شوند. پس با ویجیاتو همراه باشید تا با کمک ویدیو گیم به مبارزه با افسردگی برویم.

مهم: پیش از ادامه مقاله، به شما پیشنهاد می‌کنم برای رسیدن این سری مقاله به هدف اصلی‌اش، تجربیات خود را از مبارزه با افسردگی از طریق ویدیو گیم در قسمت نظرات با در میان بگذارید.

5. Life is Strange | قدرت انتخاب و تصمیم‌گیری

هنر، همیشه بزرگ‌ترین و بهترین راه چاره برای مقابله با افسردگی است. بازی Life Is Strange کنترل شخصیتی به نام مکس کالفیلد را به عهده گیمر می‌گذارد. دختر جوانی که مشکلات روحی زیادی دارد و تلاش می‌کند از طریق هنر عکاسی آن‌ها را نادیده بگیرد. او به طور اتفاقی هنگام نجات دوست قدیمی خود یعنی کلوئی متوجه می‌شود که می‌تواند زمان را به عقب برگرداند و چیز‌هایی را در گذشته تغییر دهد؛ غافل از اینکه این توانایی او باعث ایجاد دردسر و پیچش‌های داستانی مختلفی خواهد شد.

بخوانید: گیم تراپی | جلسه اول: احساس تنهایی

این بازی اپیزودیک که ما فعلا در مورد نخستین قسمت آن صحبت می‌کنیم، به طور مستقیم با چالش‌های مربوط به سلامت روان مثل افسردگی و اضطراب سروکار دارد. گیمر به وضوح شخصیت‌هایی را می‌بیند که درگیر مشکلات بزرگ روانی هستند و چنین چیزی برای بازیکنان نوعی حس همبستگی و همذات‌پنداری ایجاد می‌کند. دیدن شخصیت‌های داستانی با مشکلات روحی مشابه، باعث می‌شود تا در زندگی واقعی از تجربیات آن شخصیت استفاده کنیم.

اما یکی از ویژگی‌های مهم بازی، قدرت انتخاب گیمر است. بازیکن می‌تواند با کمک این سیستم روند داستانی را خودش انتخاب کند و به پایان دلخواه برسد. مهم‌ترین دلیل افسردگی این است که گاهی اوقات شخص افسرده حس می‌کند هیچ قدرتی از خودش ندارد و نمی‌تواند اوضاع را کنترل کند. این بازی می‌تواند یک تمثیل باشد بر اینکه تمام اتفاقات دنیای اطراف ما، از کوچک‌ترین انتخاب‌های ما شکل می‌گیرند.

از سوی دیگر، تمرکز اصلی بازی Life Is Strange به رابطه دوستی بین مکس و کلوئی است. این رابطه دوستانه با تمام فراز و نشیب‌هایی که دارد، به این موضوع تاکید می‌کند که چگونه یک حمایت خارجی مثل دوستی، خانواده و عزیزان می‌تواند حال خوب کن باشد. شاید زنگ زدن به یک دوست قدیمی و قرار گذاشتن با او بتواند دوای درد شما در آن لحظات دردناک افسردگی باشد. مطمئنا اگر آدم مناسبی را پیدا کنید، از کمک کردن به شما خوشحال خواهد شد.

4. Animal Crossing: New Horizons

بازی‌های نینتندو همیشه در سطح دیگری از ویدئوگیم قرار داشتند و به نوعی شما را با سبک متفاوتی از مفهوم بازی کردن آشنا می‌کنند. بازی Animal Crossing که یکی از عناوین قدیمی نینتندو است، با جدیدترین نسخه خود قرار است شما را در یک جزیره رویایی قرار دهد تا در آن به زندگی واقعی بپردازید. بله؛ این بازی یک شبیه‌ساز زندگی است. در این بازی شما می‌توانید خودتان را درگیر سرگرمی‌های مختلف و ماجراهای جالب و آرام‌بخش کنید. جالب اینجاست که این بازی از سیستم Real Time استفاده می‌کند؛ این یعنی شما در هر موقع از شبانه‌روز که وارد بازی شوید، داخل بازی نیز همان ساعت واقعی است. اگر صبح وارد بازی شوید، کارکترها به شما صبح بخیر می‌گویند و اگر شب وارد بازی شوید، مشاهده می‌کنید که همه چیز در تاریکی و آرامش فرو رفته است. این بازی جزو بهترین گزینه‌ها برای گیم تراپی است؛ جلوتر دلایل آن را بررسی می‌کنیم.

یکی بزرگ‌ترین عوارض افسردگی، بی‌انگیزه شدن و حس بی‌هدفی است. بازی Animal Crossing اینجاست تا حداقل برای مدتی شما را از این حس بی هدفی بیرون بکشد و الهام‌بخش شما در زندگی واقعی باشد. این بازی با ارائه یکسری فعالیت‌های روزانه مثل جمع‌آوری منابع، ماهیگیری، رسیدگی به باغچه و تعامل با دیگران، به شما کمک می‌کند که طی یک روال منظم، احساس هدف‌مندی خاصی را تجربه کنید.

بخوانید: نقد بازی Animal Crossing: New Horizons – گور پدر کرونا

اگر کمی فکر کنید، چنین حسی می‌تواند به شما در دنیای واقعی کمک کند. مثلا برای خودتان ماموریت‌هایی تعیین کنید و پس از انجام آن‌ها احساس خشنودی و هدفمندی کنید. مثلا خواندن یک صفحه کتاب، پیاده روی، خرید یا انجام یک فعالیت مفید در روز. اما حواستان باشد که مانند این بازی، ماموریت‌هایی قابل دستیابی و کوچک به خود بدهید که بتوانید آن را همان روز انجام دهید.

تنش و اضطراب دنیای بیرون، یکی از اصلی‌ترین دلایل افسردگی است؛ بازی Animal Crossing برخلاف بسیاری از بازی‎‌های دیگر که در محیطی پر هیجان و پر تنش روایت می‌شوند، دارای یک محیط آرام‌بخش و بدون هیچگونه فشار است. شما قرار نیست در این بازی بابت انجام ندادن یک چالش خاص مجازات شوید، همه شما را در این بازی تحسین می‌کنند. این محیط امن و بدون استرس، به مرور شما را برای مدتی در یک دنیای بدون افسردگی و تاریکی قرار می‌دهد.

گاهی کافی است برای مبارزه با افسردگی، تلاش کنیم از چیز‌های کوچک لذت ببریم. این بازی، بازیکنان را دقیقا تشویق به چنین چیزی می‌کنند. گاهی با دیدن یک پروانه، شنیدن صدای امواج یا پیدا کردن یک صدف زیبا، می‌توانید احساس آرامش کنید و وجه تاریک خود را عقب برانید. در نهایت این موضوع را به دنیای بیرون منتقل کنید و تلاش کنید از طبیعت پویای زندگی واقعی الهام بگیرید.

3. Night in the Woods

بازی‌های مستقل با چنین سبک و سیاقی، معمولا فاقد چالش‌های سخت گیم‌پلی و ایجاد حس رقابت و مبارزه است. این بازی‌ها از گیم‌پلی صرفا برای پیش بردن داستان استفاده می‌کنند، درست مثل Night in the Woods. پس بهتر است در دوران افسردگی زیاد سمت بازی‌های سخت و چالش‌های سنگین نروید؛ چرا که با هر بار باختن شما، انرژی منفی زیادی سمت‌تان روانه می‌شود که معمولا کاذب است. این بازی یک داستان انسانی را در قالب مجموعه‌ای شخصیت‌های حیوانی روایت می‌کند. شما در نقش یک گربه باید مدام با محیط اطراف و دوستان خود تامل کنید تا بازی را کشف کنید.

این بازی به شکلی جذاب و عجیب، تلاش می‌کند صادقانه و بدون سانسور، احساساتی مثل تنهایی، افسردگی و پوچی را به تصویر بکشد. گیمر با دیدن شخصیت اصلی یعنی Mea که تلاش می‌کند با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم کند، نوعی حس همدلی و آرامش را تجربه می‌کند و می‌تواند آن را به زندگی خودش ربط بدهد.

ستون فقرات اصلی بازی، نحوه تعامل Mea با دوستانش به خصوص Gregg و Bea است. چنین دوستی‌ای با وجود داشتن پیچیدگی و لحظات دشوار، الهام بخش شما خواهد شد تا از طریق دوستی مفهوم حمایت را درک کنید. این بازی نشان می‌دهد که چگونه با مراجعه به افرادی که به شما اهمیت می‌دهند، به خودتان لطف بزرگی می‌کنید. آن‌ها تلاش می‌کنند تا با تاریک‌ترین لحظات شما شریک شوند و تلاش کنند شما را از آن دنیای تاریک خودتان دور کنند. تاکید این بازی بر اهمیت روابط اجتماعی با دوستان نزدیک، باعث یادآوری مهمی برای افراد مبتلا به افسردگی می‌شود.

بازی Night in the Woods شهر نمادین Possum Springs را استعاره‌ای از افسردگی قرار می‌دهند. این شهر نمادی از زوال اقتصادی و اجتماعی است و بسیاری از شخصیت‌ها با دیدن آسیب‌های روانی این شهر، تصمیم می‌گیرند تا برای تغییر وضعیت تلاش کنند. این بازی نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با این احساسات منفی کنار آمد و برای تغییر آماده شد. چنین چیزی می‌تواند برای کسانی که حس می‌کنند در سیاهچاله زندگی خود زندانی شدند، الهام‌بخش باشد.

2. Celeste

شاید در ابتدا به این فکر کنید که بازی‌های پلتفرمر و اعصاب خرد کن آنچنان مناسب بهبود افسردگی نیست؛ اما باید بگویم که این بازی در عین داشتن چالش‌هاب پلتفرمر، شما را در دنیای غرق می‌کند که برای مدتی افسردگی را فراموش می‌کنید؛ جلوتر در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد. بازی Celeste یکی از بهترین و کامل‌ترین بازی‌های پلتفرمر است که شما را در نقش شخصیتی به نام Madeline قرار می‌دهد که هدفش صعود به کوه Celeste است. این بازی با ارائه نماد‌ها و ویژگی‌های روانی خاص در دل گیم پلی و داستان، یک قدم شما را از افسردگی دور می‌کند.

بازی Celeste به خاطر دشوار‌ی‌اش در گیم پلی معروف است؛ اما این دشواری به گونه‌ای طراحی شده که شما هیچ وقت احساس خستگی یا ناامیدی نکنید. بازی با ارائه مکانیک مرگ فوری و شروع مجدد، به شما این امکان را می‌دهد که بدون کسر امتیاز یا صبر کردن برای لودینگ، بارها و بارها برای پیش بردن بازی تلاش کنید و بعد از هر موفقیت احساس آرامش کنید. هر بار که چالشی را پشت سر می‌گذارید، حتی با چندین‌بار مردن، حس پیشرفت و موفقیت را تجربه می‌کنید. چرخه تلاش، شکست، یادگیری و موفقیت، دقیقا همان چیزی است که یک شخصیت افسرده نیاز دارد تا بتواند با آن به افسردگی غلبه کند.

از سوی دیگر بازی با قرار دادن یک باس فایت به نام Shadow Madeline در روند بازی، به شکلی نمادین این پیام را می‌رساند که برای موفقیت و غلبه بر افسردگی اول باید خودتان را شکست دهید. بزرگ‌ترین دشمن انسان‌های افسرده، کسی نیست جز سایه‌ای از خودشان که مدام آن‌ها را تحقیر می‌کند و حس ناکافی بودن را به آن‌های منتقل می‌کند. بازی به وضوح نشان می‌دهد که چگونه چنین بخش‌های درونی هر فرد می‌تواند مانع پیشرفت شود.

یکی دیگر از پیام‌های جالب Celeste که در طول مدت زمان بازی آن را متوجه می‌شوید، پیام پشتکار و امید است. بازی نشان می‌دهد که چگونه هر قدم پیشرفت شخصیت را گذشته قوی‌تر می‌کند. در واقع این بازی به همه ما یادآوری می‌کند که رسیدن به کوه، کار یک شب یا دو شب نیست. بلکه باید این را قبول کنیم که مجبوریم طی یک فرایند، هر روز یک قدم کوچک برداریم تا هر لحظه پیشرفت کنیم. موفقیت و پیشرفت، بزرگ‌ترین قاتل افسردگی است و این را می‌توانید از طریق بازی Celeste درک کنید.

1. Grand Theft Auto V

شاید در وهله اول با دیدن چنین عنوانی در این لیست گیم تراپی تعجب کنید. اما به من فرصت دهید تا برای‌تان توضیح دهم که چرا بازی GTA V می‌تواند کمک بزرگی به درمان افسردگی کند. برای اینکار ابتدا باید مفهوم کاتارسیس روانی را برای شما شرح دهیم. کاتارسیس یک مفهوم هنری و روانشناسی است که در آن، مخاطب از طریق تجربه و یا دیدن یک روایت، به تخلیه انرژی‌های سرکوب شده می‌پردازد.

بخوانید: ۹ فکت جالب درباره GTA V که باید درباره این بازی بدانید

همه ما در طول زندگی مجبور بودیم به واسطه یکسری قوانین سخت گیرانه که از طریق جامعه و یا خانواده به ما تحمیل شده، جلوی بسیاری از هیجانات و اعمالی که دوست داشتیم را بگیریم. یا حتی ممکن است در مکانی با یک حرف، یک نگاه و یک واکنش عجیب دچار خشم زیاد شده باشیم و آنجا مکان مناسبی برای تخلیه این خشم نبوده باشد. در نتیجه این سرکوب احساسات آنقدر جمع می‌شود که منجر به افسردگی می‌شود. کاتارسیس روانی تخلیه گاه به گاه این احساسات سرکوب شده از طرق مختلف است.

بازی GTA V به شما این امکان را می‌دهد تا بتوانید از طریق امکانات گیم پلی به این کاتارسیس روانی برسید. تقریبا شما قادر به انجام هر کاری در این بازی هستید، از دزدیدن ماشین‌های گران قیمت گرفته تا درگیری با مردم عادی و خراب کاری در شهر. تمام این‌ها اگر در موقعیت مناسب انجام شود، باعث می‌شود تا خشمی در وجودتان تخلیه شود و احساس آرامش کنید.

افسردگی گاهی به خاطر گسترده شدن عقده‌های خشم و حقارت است. بازی جی تی ای با دادن کنترل کامل به شما، این امکان را می‌دهد که این عقده‌ها و احساسات را تخلیه کنید. مراحل بازی نیز اکثرا بر همین اساس طراحی شدند. کلیت این مراحل برا پایه انتقام، دزدی و نقشه قتل است. انجام دادن این فعالیت‌های تابو در یک ویدیو گیم می‌تواند نوعی آزادی به شما دهد و شما را برای مدتی از افسردگی دور کند.

پایان جلسه

در این مقاله تلاش کردیم به شما روشی جالب برای مبارزه با افسردگی معرفی کنیم. بازی‌های ویدیویی با وجود بدنامی در جامعه و خانواده، در صورت مدیریت درست، می‌تواند یک تراپی آسان و در دسترس برای شما باشد و حداقل شما را چند قدم تا بهبودی همراهی کنند. ما به معرفی 5 بازی پرداختیم که هر کدام با روش‌های منحصر به فرد خود، به شما کمک می‌کنند تا با افسردگی مبارزه کنید و برای مدتی دوباره احساس شادابی و آزادی را تجربه کنید. به نظر شما دیگر کدام بازی مناسب این لیست است؟ در قسمت نظرات با ما در میان بذارید.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • eivor wolfkissed
    eivor wolfkissed | 3 ساعت قبل

    لیست قشنگی بود البته celeste خودش عامل افسردگیه

مطالب پیشنهادی