ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

سریال

نقد سریال Marvel Zombies

طاعون زامبی در مارول!

ایمان اکرمی
نوشته شده توسط ایمان اکرمی تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۴۰۴


آغاز انیمیشن‌های مارول که در جهان MCU قرار دارند، با سریال سه فصلی What If… بود. این سریال در هر قسمت یک رویداد عجیب که ممکن بود اتفاق بی افتد را روایت می‌کرد. جدیدترین اثر انیمیشنی MCU یک اسپین آف از این سریال است. انیمیشن Marvel Zombies دست روی یکی از تاریک ترین داستان‌های MCU گذاشته است. چه می‌شد اگر بیماری طاعون زامبی، کل دنیای مارول را فرا می‌گرفت؛ از جمله انتقام‌جویان. با نقد انیمیشن Marvel Zombies همراه ویجیاتو بمانید.

سریال «چه می‌شد اگر…؟» پس از سه فصل توانست مسیری جدید برای دنیای انیمیشنی MCU خلق کند. هرچند انیمیشن What If…? به‌خودی خود اثر ضعیفی بود، اما به هر حال میراثی از خود به جا گذاشته است که حاصل یکی از این میراث، انیمیشن زامبی‌های مارول است.

این سریال انیمیشنی 4 قسمتی، بر پایه یکی از قسمت‌های What if…? است که در آن طاعون زامبی، کل جهان را گرفته و همه چیز در یک خشونت عجیب غرق شده است؛ فارق از تمام خون، لجن و خشونت بصری که این انیمیشن دارد، بالاخره طرفداران مارول بعد از حماسه مولتی ورس، شاهد جهانی هستند که در دنیای فیلم‌های سینمایی از آن محروم بودند؛ جهانی هیجان انگیز، کمدی، پر تنش و گاها ترسناک.

داستان Marvel Zombies پنج سال پس از درگیری دنیا با انبوهی از لشکر مردگان متحرک، روایت می‌شود؛ درست در ادامه قسمت مربوط به زامبی‌ها در What If…? . در این دنیا، اکنون تعداد کمی از قهرمانان زنده ماندند. خانم مارول، آیرون هارت، هاکای، شانگ‌چی و یلنا بلووا، از جمله ابرقهرمانانی هستند که از طاعون زامبی جان سالم به در بردند.

بخوانید: زامبی‌های مارول از کجا آمدند؟

این ابرقهرمانان گرد هم جمع می‌شوند؛ زیرا یک امید بزرگ به نجات بشریت، آن‌ها را به یکدیگر رسانده است. آن‌ها به امید نجات بازماندگان بر علیه ملکه مردگان قرار می‌گیرند. اما به هر حال، حریف آن‌ها، آنقدرا هم آسان نیست؛ زیرا ملکه مردگان کسی نیست جز واندا مکسیموف با صداپیشگی الیزابت اولسن.

نتیجه همه این‌ها کنار هم، یک انیمیشن ماجراجویی وحشت و بقا و نسبتا کلاسیک را ساخته است. این انیمیشن هیچ کار ساختارشکنانه‌ای با مفهوم زامبی انجام نمی‌دهد؛ در واقع عنصر زامبی آنطور که در کهن الگو‌ها وجود دارد، در این انیمیشن‌ نیز است و قرار نیست چیز عجیب و غریبی از این موجودات ببینیم جز اینکه قصد حمله و خوردن انسان‌ها را دارند.

این انیمیشن نیز به شکلی محتاطانه‌تر، از منبع اصلی خود، یعنی کمیک برجسته «Marvel Zombies» اثر رابرت کرکن و شان الهام گرفته است. دلیل برجسته بودن این کمیک، این است که در آن، ابرقهرمانان زامبی برای بقا به دنبال انسان‌های بازمانده می‌گردند تا از آن‌ها تغذیه کنند. زامبی‌های درون کمیک بر خلاف سریال انیمیشنی، هوشیار بودند و با ذهنیت انسانی عمل می‌کردند.

اما در انیمیشن Marvel Zombies خبری از این نیست. از بین تمام زامبی‌ها، ملکه مردگان تنها کسی است که هنوز هوش انسانی خود را حفظ کرده است؛ بنابراین این سریال تمایل دارد که از خط داستانی معمول فیلم‌های زامبی‌محور پیروی کند.

سه قسمت اول این انیمیشن سریالی، یک فرمول تکرار شونده را اجرا می‌کنند که البته تا حدودی جواب می‌دهد. قهرمانان در سه قسمت اول به مکانی آشنا در MCU پناه می‌برند تا برای نجات دنیا نقشه بکشند، اما خیلی زود لشکری از زامبی‌ها به آنان حمله می‌کنند و آن‌ها نیز ناچار به فرار می‌شوند. اما در قسمت چهار یا پایانی سریال، فرمول تغییر می‌کند و شاهد چیز جدیدتری هستیم.

بخوانید: چگونه در رستاخیز زامبی‌های دنیای مارول زنده بمانیم؟

باید اعتراف کنم این اتفاق به شکلی کاملا حماسی و خیره کننده رخ می‌دهد. شاید ابتدا فکر کنید که غلو می‌کنم؛ ولی اگر انیمیشن را تماشا کرده باشید، متوجه منظورم می‌شوید. قسمت چهارم از نظر مقیاس، به بزرگی Avengers: End Game است. ما شاهد یک صحنه نبرد کاملا حماسی هستیم؛ البته با خشونت و خون ریزی بیشتر و تراژدی کمتر.

زامبی‌ها، قهرمانان جدید MCU، جوک‌ها و نبرد‌های حماسی، با وجود کلیشه نسبی، حسابی سرگرم کننده از آب در آمده است. اما فراتر از خود عنصر زامبی‌ها، انیمیشن Marvel Zombies، دو عنصر اصلی دارد که به نفع آن‌ها کار می‌کنند.

اولین عنصر این است که زامبی‌های مارول، به ما اجازه ‌دهد که از دنیای سینمایی مارول یه شکل جدیدی لذت ببریم. در این دنیا شخصیت‌ها و عناصر داستانی شکننده‌تر از همیشه هستند و هر لحظه ممکن است یکی از قهرمانان به راحتی کشته شود. در این دنیا هیچ ابرقهرمان شکست ناپذیری وجود ندارد؛ حتی خود انتقام‌جویان نیز می‌توانند به قهقرا بروند.

این به وضوح مشخص است که سازندگان انیمیشن، برایان اندروز و زب ولز، از فکر کردن به اینکه وقوع طاعون زامبی در MCU چگونه پیش خواهد رفت، بسیار لذت بردند؛ بنابراین به جای اینکه سرمایه‌های کلان بذارند تا فیلم بسازند، این ایده را تبدیل به یک انیمیشن سریالی کوتاه کردند.

عنصر دیگری که سریال را بهتر از قبل نشان می‌دهد، این است که این انیمیشن توانست بعد از فیلم پایان بازی، یک حماسه ابرقهرمانی دیگر نشان دهد. قطعا متوجه این موضوع شدید که استودیو مارول، در بازگرداندن آن شور و اشتیاق هیجان انگیز به مشکل جدی برخورده است. به جرات می‌تواند گفت بعد از End Game هیچ تیم آپ جدی و حماسی (به غیر از سه مردعنکبوتی) در MCU ندیدیم.

اگر بتوانیم مشکلات این دنیای سینمایی پس از پایان بازی را صرفا به یک چیز خلاصه کنیم، آن این است که مارول بیش از حد بر معرفی شخصیت‌ها و خطوط داستانی جدید تمرکز کرده و به اندازه کافی بر در هم تنیدن آن‌ها در یک کلیت بزرگ‌تر تمرکز نکرده است. در نقطه‌ای، مارول باید از معرفی شخصیت‌های جدید دست بردارد و با آن‌هایی که دارد، بازی کند.

چنین پتانسیل از دست رفته، در نهایت به لطف Marvel Zombies باز می‌گردد. ما در قسمت چهارم، شاهد حماسی‌ترین سکانس‌ها و نبرد‌ها هستیم؛ چیزی که مطمئنا هر طرفدار مارولی دلش لک زده بود تا ببیند. 

با وجود اینکه که این سریال در دنیای اصلی MCU نیست، اما شخصیت‌ها و ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها از یک جنس هستند. اگر نگاهی به فهرست بازیگران بی اندازید، متوجه کلی نام‌های آشنا می‌شوید. انیمیشن زامبی‌های مارول، تمرکز زیادی بر گروه فاز 4 و 5 دارد تا قهرمانان کلاسیک انتقام‌جویان. این اجازه می‌دهد تا سریال به این شخصیت‌های جدید بپردازد و آن‌ها را به شیوه‌ای بسیار رضایت‌بخش در مقابل یکدیگر قرار دهد.

در قسمت اول سریال، داستان، مخاطب را از طریق کمیک‌های ترکیب کامالا، کیت و ریری سرگرم می‌کند. در واقع ما شاهد یک تیم آپ لایق عنوان «تیم انتقام‌جویان جوان» هستیم. در قسمت‌های بعدی شخصیت‌هایی مانند شانگ‌چی، کیتی و جیمی وو در یک بیابان پسا آخرالزمانی به سبک فیلم Mad Max هستیم.

در عین حال، یک شخصیت غافلگیر‌کننده دیگر نیز ظاهر می‌شود؛ بلید در قامت شوالیه ماه. شخصیتی که مارول از انبار بیرون کشیده و او را در لباس شوالیه ماه که تجسمی از خدای کانشو است قرار داده. چنین ترکیبی واقعا جواب داده و می‌تواند مخاطب را حسابی سرگرم کند.

با پیشرفت داستان و حتی با کشته شدن تعدادی از شخصیت‌های اصلی، سریال در تقویت روابط بین شخصیت‌ها و ارائه یک تیم آپ دلنشین عالی عمل می‌کند. پیوند روبه رشد کامالا و رد گاردین، با وجود زمان کوتاه، بسیار موثر واقع شده و یک ترکیب پدر و دختری سرگرم کننده ارائه می‌دهد. همه این عناصر در کنار هم کمک می‌کنند تا لحظات احساسی بزرگ، مانند مرگ شخصیت‌ها، تاثیر بسیار عمیق‌تری روی مخاطب بگذارد. 

تنها چیزی که مدام در طول تماشای این سریال من را اذیت می‌کرد، این بود که چرا دنیای سینمایی مارول از این فرمول موفق بهره نمی‌برد و چرا باید به جای لذت بردن از دنیای سینمایی حماسی جدید، از یک انیمیشن چهار قسمتی زامبی‌محور لذت ببرم.

تمام این‌ها در قسمت پایانی که به طور خاص رضایت‌بخش است، به اوج خود می‌رسد. همانطور که گفته شد، دامنه این قسمت پایانی واقعا چیز دیگری است.

سبک انیمیشنی که مستقیما از سریال What If…? الهام گرفته شده است، آنچنان تعریفی ندارد؛ زیرا به خوبی حق مطلب شخصیت‌ها را ادا نمی‌کند. چهره‌ها فاقد جزئیات هستند و زخم‌های زامبی‌ها اغلب طوری به نظر می‌رسند که انگار روی آن‌ها نقاشی شده است. 

اما وقتی اکشن شروع به جریان می‌کند، انیمیشن‌ها طور دیگری عمل می‌کنند و واقعا می‌درخشد؛ طوری که در لحظات اکشن خونین، کیفیتی مثل انیمه‌های اکشن پیدا می‌کند.

بخوانید: نقد فیلم The Fantastic Four: First Steps؛ امیدی که بر باد رفت

قسمت پایانی، در ایجاد تنش و بالا بردن مخاطرات و بحران‌ها نیز عالی عمل می‌کند؛ تا جایی که سرنوشت یک جهان در خطر می‌افتد. در نهایت همه این‌ها به یک پایانی می‌رسد که اگرچه ممکن است بحث برانگیز باشد، اما به طرز عجیبی به ماهیت تاریک و ناامیدکننده این جهان وفادار است. با وجود اینکه سه قسمت اول از یک فرمول تکراری استفاده کردند، اما ارزش دارد که تا پایان این مسیر همراه باشید.

در نهایت…

هرچند ممکن است انیمیشن Marvel Zombies یک اثر اسپین آفی غیر جدی به نظر برسد؛ اما باور کنید این انیمیشن جدیت خود را در طول چهار قسمت به نمایش می‌گذارد. شاید دیگر قرار نباشد هیچ وقت چنین بستری را تماشا کنیم، اما همین انیمیشن کوتاه نیز به طور خلاصه کارش را با این دنیای تاریک تمام می‌کند. 

بدترین ویژگی این سریال انیمیشنی این است که فرمول سه قسمت ابتدایی آن تکراری است، زیرا قهرمانان صرفا از یک مکان به مکان دیگری می‌روند و هیچ اتفاق داستانی تاثیرگذاری را رقم نمی‌زنند. اما حتی در آن زمان نیز، پویایی سرگرم‌کننده شخصیت‌ها و این واقعیت که این سریال در ایجاد پیوند بین شخصیت‌های مختلف فاز 4 و 5 بسیار بهتر از MCU معمولی عمل می‌کند، برای تماشای کامل این سریال کافی است. 

سریال سرانجام آن فرمول را در قسمت پایانی کنار می‌گذارد، که یک رویارویی حماسی را ارائه می‌دهد؛ رویارویی که با معنای واقعی با عناوینی مانند «انتقام‌جویان: پایان بازی» رقابت می‌کند. اگر حماسه چندجهانی MCU اخیرا شما را سرد کرده است، انیمیشن سریالی Marvel Zombies به عنوان یک جایگزین عجیب اما خوشایند عمل می‌کند.

ممکن است «زامبی‌های مارول» گاهی اوقات حس کلیشه و تکرار فرمول را بدهد، اما این سریال با ارائه چیزی که MCU در سال‌های اخیر نداشته است، موفق واقع می‌شود.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی