چگونه از دانلود بازیهای بیارزش پلی استور پیشگیری کنیم؟
اگر سری به بخش بازیهای پلی استور زده باشید متوجه میشوید که تعداد بازیهای موجود در این بخش آنقدر زیاد است که یک انسان محال فرصت تجربه تمامشان را پیدا کند. بخشی از کار ژورنالیستهایی ...
اگر سری به بخش بازیهای پلی استور زده باشید متوجه میشوید که تعداد بازیهای موجود در این بخش آنقدر زیاد است که یک انسان محال فرصت تجربه تمامشان را پیدا کند. بخشی از کار ژورنالیستهایی که در بخش موبایل وبسایتها کار میکنند این است که تا جای ممکن تمام بازیهای موجود در پلی استور را تحت نظر داشته باشند و علیالحساب تجربه کنند. تداوم این کار موجب میشود تا پس از مدتی، به سادگی و تنها از دیدن ظاهر و مشخصات یک بازی بتوانیم متوجه شویم قرار است با چه چیزی مواجه شویم.
آیا بازی مورد نظر استانداردهای لازم برای معرفی کردن را دارد؟ یا نه، حتی یک بار تجربه کردنش نیز اتلاف وقت محسوب میشود؟
پیشدرآمد؛ همیشه از بازیهایی که دوست دارید دفاع کنید!
شاید به نظر برسد که این بخش ارتباطی با محتوای مورد نظر ما ندارد. درست است، اما از هدف بیانش این است که بگوییم هیچکس را به خاطر سلیقهاش قضاوت نمیکنیم. شما میبایست پای چیزی که دوست دارید بایستید و آن را تا جایی که باعث شادی و خوشحالیتان میشود تجربه کنید. درنتیجه اگر متوجه شدید بخشی از محتوای متن بازی مورد علاقهتان را هدف گرفته، از آن ناراحت نشوید.
از این گذشته، امروزه هدف اصلی در صنعت بازیسازی به نسبت گذشته تغییر کرده. این روزها بازیهای ویدیویی اغلب تلاش میکنند کاربران را به نوعی با استفاده از پرداختهای درون برنامهای در روند بازی دخیل کنند. برچسب زیبایی یا لذتی که به این نوع پرداختهای درون برنامهای زده شده موجب میشود پس از مدتی، کاربر دیدگاه بدی نسبت به این نوع از درآمدزایی بازیهای ویدیویی پیدا کند و به مرور زمان از انجام دادنش صرف نظر کند.
فروشگاه پلی استور مملو از عناوین مختلفی است که مانند ترکیبات کربنی از یک بازی معروف کپی شدهاند. البته این عناوین صرفا یک کپی محض نیستند و تلاش میکنند با ایجاد تغییراتی جزئی در ظاهر و برخی مکانیزمها، خود را از هرگونه مقایسه مبرا کنند. وجود این عناوین کپی شده یک ایراد بزرگ دارد. برخی مواقع شما از نظر ظاهری دنبال بازی مورد علاقه خود هستید و این کپیهای موجود در فروشگاه پلی استور مانع از رسیدنتان به آن میشوند.
وقتی یک بازی دسترسیهای نامعقول میخواهد
اگر سری به بخش نظرات پلی استور بزنید متوجه میشوید این مورد با انتقاد فراگیری از سوی کاربران مواجه میشود. معمولا سوالات منطقی و جالبی در این خصوص مطرح میشود. برای مثال چرا فلان بازی اجازه دسترسی به مخاطبین، پیامها و لوکیشن من را میخواهد؟ مسئله اینجاست که پشت هر یک از این خواستهها یک دلیل منطقی وجود دارد. ممکن است بازی مورد نظر شما اجازه دسترسی به لیست مخاطبانتان را بخواهد تا به شما لیدربوردی از امتیازات دوستانتان نشان دهد.
ممکن است یک بازی دیگر از شما اجازه دسترسی به حافظه یا پیامهایتان را بخواهد چون از این طریق میخواهد میزان پیشروی یا اچیومنتهایتان را با دیگران به اشتراک بگذارید. البته باید به این مسئله با کمی احتیاط نگاه کرد. شاید اعتماد کردن به ساخته یک استودیو مشهور سادهتر از بازیای باشد که استودیویی ناشناخته ساخته و از شما تمام اطلاعاتتان را طلب میکند. بسیاری از برنامهها و بازیها این اطلاعات را از شما طلب میکنند تا تبلیغاتی وابسته به سن، جنسیت، محل زندگی و... نشان دهند. اما اگر نسبت به این موضوع بدبین هستید، میتوانید دور بازی را خط بکشید.
وقتی نوتیفیکشنهای یک بازی آزاردهنده میشوند
صحبت از دسترسیهای یک بازی شد، پس بهتر است بدانید بسیاری از بازیسازان با استفاده از سیستم نوتیفیکیشن تلاش میکنند کاربران را به انجام خواستههای مد نظرشان تشویق کنند. درخصوص عناوینی که به واسطه نوار انرژی مقدار زمان ممکن برای بازی کردن را محدود میکنند، استفاده از سیستم نوتیفیکشن کلیدی محسوب میشود. ممکن است شما نیز مانند من روی نوتیفیکیشهایتان وسواس داشته باشید و بخواهید دائما آنها را پاک کنید.
در ایدهآلترین شرایط، من دوست دارم فقط نوتیفیکیشنها مربوط به خانواده و دوستانم، وضعیت آب و هوا یا آخرین نتایج مسابقات ورزشی را دریافت کنم. از طرفی، بازیسازان به دنبال بالا بردن میزان تعامل بازیهایشان با کاربران هستند. به همین خاطر میخواهند دائما به شما یادآوری کنند که به بازی سر بزنید و اتفاقاتی که در حال رخ دادن است را از دست ندهید. این دقیقا همان چیزی است که میتواند به سرعت خطوط قرمز هر کاربری را رد کند و تبدیل به یک عارضه زجرآور شود.
اگر من واقعا برای تجربه مداوم یک بازی هیجانزده باشم، نیازی به یک سیستم نوتیفیکشن یک ساعت به یک ساعت ندارم تا نصب بودن بازی را به من یادآوری کند. طی چند ماه گذشته، تمام بازیهایی که اجازه قطع کردن نوتیفیکیش را نمیدهند و از آن سو با نوتیفیکشنهای پی در پی برایم مزاحمت ایجاد میکردند را به سادگی از روی موبایلم پاک کردم تا شاید گامی کوچک در حذف شدن این نوع ایجاد تعامل برداشته باشم.
وقتی یک بازی تماما پرداختهای درون برنامهای است
شاید این مورد کمی بزرگ و پیچیده تلقی شود. بسیاری از بازیهای موبایلی رایگان هستند و طبیعیست که برای جبران مخارج و از طرفی پرداخت دستمزد کارکنان نیاز به پرداختهای درون برنامهای داشته باشند. این روزها مایکروترنسکشنها یا همان پرداختهای درون برنامهای خودمان تبدیل به روشی شناخته شده برای درآمدزایی شدهاند. البته این مسئله بد نیست و ما بازیسازهایی که به درستی از این ساز و کار استفاده میکنند و تعادل را در ساختههایشان فدا نمیکنند تحسین میکنیم.
طبیعیست که در این بین اجرای اشتباه و سوء استفاده از پرداختهای درون برنامهای به وفور مشاهده شود. بسیاری از بازیها تنها یک دموی کوتاه هستند تا شما وادار به خرید نسخه کامل کنند. برخی دیگر آنقدر روی جلب نظر شما برای اقدام به استفاده از پرداختهای درون برنامهای کار کردهاند که اگر این حجم از فکر کردن و ایده پردازی را صرف رفع نقص بازی میکردند، محصول نهایی تبدیل به یک شاهکار میشد.
یکی از بهترین مثالهایی که میتوانیم برای چنین مواردی بیان کنیم، Mario Kart Tour [بررسی ویجیاتو] است. یکی از مورد انتظارترین عناوین سال گذشته که درنهایت تبدیل به یک شکست بزرگ شد. البته گذشته از ایرادات ریز و درشت بازی، ، Mario Kart Tour بخش به اصطلاح «مولتیپلیر» خود را به وسیله رباتهایی با یوزرنیمهای واقعی طراحی کرده بود و اگر میخواستید واقعا با کاربران دیگر مسابقه دهید، باید به صورت ماهیانه حق عضویت بازی را پرداخت میکردید.
از طرفی نینتندو طی حرکتی عجیب، کارکتر اصلی بازی یعنی ماریو را روز اول بازی و با شرط اینکه 20 دلار پرداخت درون برنامهای داشته باشید به کاربران اهدا کرد. طبیعیست که میتوانید از این پیشنهاد چشمپوشی کنید و انقدر در بازی زمان صرف کنید تا درنهایت ماریو را از لوت باکسهای بازی آزاد کنید. اما این احتمال آنقدر کم است که درنهایت برای دسترسی به ماریو، مجبور به هزینه کردن شوید. شاید بهتر بود نینتندو به جای استفاده از چنین سیاستهای مالی اشتباهی، ، Mario Kart Tour را تبدیل به یک بازی پرمیوم با قیمت 10 دلار میکرد تا کاربران با چنین پیشنهادات طمعکارانهای از سوی این کمپانی نامدار روبهرو نشوند.
وقتی بازی حس یک دوره آموزشی طولانی مدت را منتقل میکند
خب بار اولی است که بازی ئیش رویتان را تجربه میکنید و بازی شما را وارد بخش آموزشی خود کرده تا مسائل مقدماتی و مورد نیاز پیش از شروع مراحل اصلی را آموزش دهد. دوره آموزشی تمام میشود و بازی را شروع میکنید. پس از مدتی، متوجه میشوید بازی دیگر محتوای جدیدی برای ارائه ندارد و عملا دوره آموزشی تمام چیزی بوده که قرار است با آن مواجه شوید. معمولا چنین بازیهایی با این سیاست پیش میروند که با انجام فعالیتهایی مشخص، سکه کسب کنید و سپس با استفاده از درآمدتان، کارکترتان را ارتقاء دهید.
این پروسه آنقدر ادامه پیدا میکند تا به دیواری سنگی برخورد کنید. دیواری که برای گذشتن از آن نیازمند استفاده از پرداختهای درون برنامهای هستید و جز آن، راه دیگری پیش رویتان نیست. وقتی این توصیف را میخوانید قطعا بازیهای متعددی پیش چشمتان ظاهر میشود. میتوانیم از Game of Thrones: Conquest به عنوان یک مثال نام ببریم. امروزه این پروسه تبدیل به سیاستی رایج میان بازیهای اکشن – نقش آفرینی شده و متاسفانه رضایت کاربران را به همراه ندارد.
همیشه به نظرات و نقدهای کاربران توجه کنید
شاید نیازی به بیان این مورد نباشد، اما نقدها و نظرات کاربران یکی از راهکارهایی محسوب میشود که میتواند در انتخاب صحیح به شما کمک کند. برای اینکه بهتر متوجه نقاط ضعف یا قوت یک بازی شوید کافیست به مثبتترین و منفیترین نقد موجود برای یک بازی مراجعه کنید و دلایل هر یک را مقایسه کنید. درواقع بخش نظرات پلی استور مانند فروشگاههای اینترنتیای است که از آنها اجناس مختلفی را خریداری میکنیم.
همانطور که پیش از نهایی کردن یک خرید در دیجیکالا نظرات کاربران درخصوص محصول را مرور میکنید، پیش از دانلود برنامه یا بازیهای مد نظرتان از نیز سری به بخش نظرات بزنید. پس از مدتی دوره کردن این دسته از نظرات، میتوانید متوجه شوید که کدام نظر بیشتر به واقعیت نزدیک است و کدام یک از سر غرض ورزی نوشته شدهاند.
بیشتر بخوانید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
خیلی ناراحت کنندست که بعضی بازی ها طوری طراحی شدند که تا یه مقطعی خیلی ساده به جلو میرن و وقتی که شما به اون بازی عادت بکنی و یا بعضی ها اعتیاد به یه بازی پیدا میکنند، تازه مراحلی که باید پول خرج کنی شروع میشه. من که خودم عمرا سمت بازی موبایل دیگه نمیرم. جدای از سرکیسه کردن بازیکن، زمانی که شما باید زمان برای بازی کردن بذارید، گاهی خیلی طاقت فرسا میشه. خودم تجربه بازی دارم که برای ساخت یه ساختمون باید ۱۴ روز صبر میکردم. همین سعی در نگه داشتن بازیکن به هر طریقی یکم آزار دهنده میشه. در کل برای یه بازی ساز موفق بودن برای موبایل، به نظرم اون بازی ساز باید چند واحد "چگونه کلاه بردار بزرگ باشیم" رو گذرونده باشه.
به نظر من اکثر بازی ها باید پولی باشه و یه عنوان پرمیوم باشه.
البته به جز بازی های انلاین
با نظر شما موافقم نمونه تست شدش محصولات سوپر سل هستش تو سطح صدو پنجاه به بعد یا باید خرج کنی یا بی خیال بشی اینو منی میگم که دیدر کل بازی های ساخت شوپر بودم و هستم.بعد حدود چندین سال دیگه رد دادم به خدا افسردگی گرفتم.الانم دارو زد افسردگی میخورم نابود کرده مخ من یکی رو که میگم بازی خوره ای بودم برای خودم خخخخ