رمان گرافیکی آخرین داستان حماسه جمشید را به تصویر میکشد
خیلی کم پیش میآید تا شاهد آن باشیم که برای یک اثر سینمایی، سریالی و یا گیم در داخل ایران، محصولات جانبی ساخته و منتشر شود. در حالی که چنین مواردی را به طور رایج ...
این استودیو دست به کاری زده که در ایران تقریباً نادر است. محصولات جانبی فراوانی از «آخرین داستان» روانه بازار شده است. از ماگ و کولهپشتی گرفته تا دفتر و تیشرت. البته با وجود یک انیمیشن جذاب اقتباس شده از یکی از محبوبترین و قدیمیترین آثار حماسی-داستانیِ ایرانی، بر خلاف نمونههایی که طی سالهای گذشته دیدهایم، به هیچ وجه حس تحمیل فرهنگی از این کالاها به مخاطبان منتقل نمیشود.
اما چیزی که بیشتر از همه نظر من را جلب کرد، مجموعه رمانهای گرافیکی است که در کنار این محصولات جانبی خلق و منتشر شدهاند. به یاد ندارم که برای یک ساخته ایرانی، در هر مدیومی، چنین موردی را در این سطح دیده باشم. رمانهای گرافیکی «آخرین داستان» به عنوان پیشدرآمدی برای انیمیشن عمل کرده و تاریخچهای از اتفاقات گذشته و پسزمینه داستانی شخصیتهای حاضر در طول انیمیشن را روایت میکنند.
هر چند شاید خیلیها با داستانهای شاهنامه آشنا باشند و بدانند چه اتفاقاتی باعث شده تا ماجرای «آخرین داستان» به نقطهای که در آن قرار دارد برسد اما برای کسانی که با شاهنامه آشنایی چندانی ندارند و شخصیتهای آن را به خوبی نمیشناسند، یکی از بهترین شروعها همین رمانهای گرافیکی خواهد بود که در کنار انیمیشن منتشر شدهاند و با خود انیمیشن نیز سازگاری دارند.
با این وجود حتی اگر با شاهنامه هم آشنایی کاملی دارید و نیازی نمیبینید تا این رمانهای گرافیکی را تهیه کنید، باز هم به شما پیشنهاد میکنم که این کار را کنید. اگر میخواهید بدانید که «چرا؟»، در ادامه ویجیاتو را همراهی کنید.
مجموعه رمانهای گرافیکی «آخرین داستان» در سه آرک داستانی یا آن طور که خود «اشکان رهگذر» از آنها یاد کرده، چرخه داستانی، منتشر شده است. این سه چرخه عبارت اند از: «جمشید/طلوع»، «جمشید/غروب» و «ارشیا». چرخه اول و دوم این داستانهای مصور، دنبالهروی یکدیگر هستند و چرخه «ارشیا» به سراغ گذشته یکی از شخصیتهای محوری «آخرین داستان» میرود.
با وجود این که ماجرای «آخرین داستان» از شاهنامه فردوسی اقتباس شده اما همان طور که خود نویسنده بارها تأکید کرده با اقتباسی صد در صدی و کاملاً وفادار طرف نیستیم. بعضی از وقایع و شخصیتها برای افزایش جنبه مدرنِ داستانی اثر، تغییر یافته یا حتی به داستان اضافه شدهاند. برای همین نیز مطمئناً تفاوتهایی با اثر خلق شده به دست فردوسی را چه در رمانهای گرافیکی و چه در انیمیشن «آخرین داستان» شاهد هستیم.
«اشکان رهگذر» به عنوان نویسنده این اقتباس آزاد اما به خوبی از پس مسئولیت خودش برآمده و با وجود تفاوتهایی که نسبت به شاهنامه ایجاد کرده اما داستانی منسجم و هیجان انگیز را خلق کرده است که میتواند برای ساعاتی شما را در صفحات رمانهای گرافیکی غرق کند و بعد از اتمامش نیز باز در ذهنتان باقی بماند.
چرخه دوم که دنباله داستان چرخه اول است، همان طور که از نامش مشخص است، از جایی آغاز میشود که جمشید رو به افول میرود و بر خود به عنوان پادشاه جهان غره میشود. او حالا تصمیم گرفته به هر قیمتی که شده تمام دیوان و هیولاهای روی زمین و در نهایت اهریمن را از بین ببرد. هر چند این خواسته با مخالفت یزدان مواجه میشود اما جمشید به هر قیمتی قدم در مسیر غروب خود برمیدارد.
و در نهایت چرخه سوم روایتگر سرگذشت «ارشیا»، یکی از شخصیتهای محوری و تاحدودی مرموز داستان است. این چرخه از دوران کودکی ارشیا و همراهیاش با تهمورث، پدر جمشید، آغاز میشود و تا همراه شدنش با خود جمشید ادامه پیدا میکند. در این رمان گرافیکی است که میبینیم ارتباط «ارشیا» با اهریمن چگونه آغاز میشود و علت آن چیست.
تصویرسازیهای چرخه «جمشید/طلوع» یکی از بهترین موارد در بین رمانهای گرافیکی محسوب میشود که من تا به حال دیدهام. قلمزنیها با جزئیات ریز و درشت، مخصوصاً در ویژگیهای شکل صورت و بدن انسانها و دیوان، رنگآمیزیها با رنگهایی کاملاً متنوع که در عین تضاد گاهی دارای هماهنگترین هارمونی در نمایش خیر و شر هستند. همچنین همراه شدن تمام تصویرسازیها با سایهزنیهای فوق العاده، درخورترین تصویرسازی را برای این حماسه خلق میکند.
اما در چرخه دوم این ماجرا فرق میکند. با این که در مقدمه چرخه دوم این اطلاع رسانی شده که به دلیل تغییر جو داستان با تصویرسازی متفاوتی رو به رو هستیم که هماهنگی بیشتری با جو داستان دارد اما دیگر خبری از آن تصویرسازیهای حماسی چرخه اول نیست. البته اشتباه نکنید، نمیگوییم تصویرسازی چرخه دوم (و در ادامه چرخه سوم) بد و ضعیف است. حتی همین تصویرسازیها نیز از استانداردهای بالایی برخوردار هستند و به خوبی اجرا شدهاند. اما برای کسی که با جزئیات فوق العاده بالا و رنگبندیهای چشمنواز چرخه اول وارد دنیای داستان میشود، دو رمان بعدی باعث ناامیدیاش خواهند شد.
استفاده خیلی زیاد از رنگهای گرم در چرخه دوم، به خصوص رنگهای زرد و قرمز، آن هم در تصویرسازی شخصیتهای اصطلاحاً اصلیِ داستان باعث ایجاد جو روانی منفی نسبت به آنها میشود. هر چند با توجه به ماهیت داستان در چرخه «جمشید/غروب» خیلی نمیتوان شخصیتهای اصلی را شخصیتهای مثبت در نظر گرفت اما اوضاع وقتی با تصویرسازی و رنگآمیزی محیط اهریمن مواجه میشویم عجیبتر هم میشود. اهریمن، طبق داستان، در محیطی سرد و یخ زده مستقر است و وقتی از بین تمام رنگهای گرم با جو منفی وارد این محیط میشویم، ناخودآگاه حس مثبتی در مخاطب ایجاد میشود. حسی که در حضور اهریمن به عنوان نقطه مقابل یزدان، چندان درست به نظر نمیرسد.
اوضاع در چرخه «ارشیا» حتی بدتر هم میشود. هر چند این داستان به اندازه «جمشید/طلوع» و «جمشید/غروب» دارای المانهای حماسی نیست ولی در این چرخه جزئیات تصویری نسبت به قبل کمتر و کمتر شدهاند و حتی رنگآمیزیها نیز رنگآمیزیهای معمولی هستند که در نمایش محیط بسیار عالی عمل کرده ولی وقتی پای مبارزات با دیوان و اهریمن به وسط میآید، دیگر جو حماسی آنها را منتقل نمیکنند.
مجموعه رمانهای گرافیکی «آخرین داستان» اما یک نقطه ضعف مشترک با تمام متنهای فارسی نیز دارد. عدم رعایت قوانین نگارشی و تایپ در جای جای رمانها دیده میشود. نمونههای خیلی زیادی را میتوانید در طول صفحات داستان ببینید که به درستی از فاصله، نیمفاصله و علائم نگارشی استفاده نشده است و حتی کمتر از تعداد انگشتان یک دست غلط تایپی نیز وجود دارد.
دیدن چنین اشتباهاتی در سطح تجاری گاهی (با تمام احترام نسبت به شاغلان در این جایگاه) باعث ناامیدی نسبت به تایپیستهای ایرانی و زبان فارسی میشود که از درست انجام دادن سادهترین ویژگیها و قوانین تایپ فارسی نیز عاجز هستند. البته اکثر اشتباهاتی که از آنها یاد کردیم مربوط به جلدهای اولیه هستند و هر چقدر جلوتر میرویم، این اشتباهات کمتر میشوند که خود جای خوشحالی دارد. حتی به مرور تغییر فونتها و جلوههای بصری استفاده شده در متون و ترکیب آنها با دیالوگهایی که سعی در حفظ اصالت فارسی را دارند باعث افزایش جذابیت متنهای این رمانهای گرافیکی میشود.
البته از طراحیهای هیجان انگیز روی جلد و همینطور صحافی فوق العاده این رمانهای گرافیکی به هیچ عنوان نباید غافل شد؛ ویژگیهایی که باعث میشود هر کلکسیونری دوست داشته باشد مجموعه رمانهای گرافیکی «آخرین داستان» را برای خود تهیه کند و در کتابخانهاش داشته باشد.
در آخر باید بگوییم تجربه این رمانهای گرافیکی به علاوه خودِ انیمیشن «آخرین داستان» و محصولاتی جانبی آن موردی بود که در ایران بسیار نادر اتفاق میافتد و استودیو هورخش را میتوان یکی از اولین خالقانی دانست که بدون پشتیبانی چندانی، قدم محکمی در این مسیر برداشته. امیدواریم از این به بعد چندین مواردی را بیشتر در ایران ببینیم.
اگر شما نیز علاقهمند هستید تا این رمانهای گرافیکی را داشته باشید، میتوانید به وبسایت استودیو هورخش و یا وبسایت «آخرین داستان» مراجعه کنید. اگر هم قبلاً این آثار را تجربه کردهاید، در قسمت نظرات میتوانید دیدگاه خود را درباره آنها به اشتراک بگذارید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
کاره جالبیه
چطوری دانلودش کنم؟ ?
یا از کجا؟
جواد عزیز؛
میتونی برای تهیه این رمانهای گرافیکی به وبسایت استودیو هورخش و یا وبسایت خود «آخرین داستان» که لینکشون رو آخر مطلب گذاشتیم مراجعه کنی تا به صورت مستقیم با ناشر ارتباط داشته باشی.