پسلرزههای اسکار – فیلم «انگل» برد اما آسیایی-آمریکاییها همچنان میبازند
والتر چاو که یکی از منتقدان اصلی و نویسنده سایت Film Freak Central است، اخیرا به برد فیلم «انگل» (Parasite) به کارگردانی بونگ جون-هو در اسکار واکنش نشان داده. ظاهرا پسلرزههای فرهنگی این اتفاق خیلی ...
والتر چاو که یکی از منتقدان اصلی و نویسنده سایت Film Freak Central است، اخیرا به برد فیلم «انگل» (Parasite) به کارگردانی بونگ جون-هو در اسکار واکنش نشان داده. ظاهرا پسلرزههای فرهنگی این اتفاق خیلی پیچیدهتر از آن چیزی است که فکر میکردیم و همه پس از مراسم اسکار خوشحال و سرخوش بهنظر نمیرسند. حال بهتر است بدون معطلی برویم و ببینیم آقای چاو چه حرفهایی برای گفتن دارد؛ حرفهایی که در مجله نیویورک تایمز منتشر شده. با ویجیاتو همراه باشید.
در طول انقلاب ۱۹۴۰ چین، پدر و مادرم مانند بسیاری از چینیهای همنسل خود، از چنگ کمونیستهایی که به نوعی سرزمینشان را تسخیر کرده بودند گریختند. بیشتر آنها دلشان میخواست پس از فروپاشی کمونیسم دوباره به سرزمین مادری خود بازگردند، که خب اکثر غریب به اتفاقشان آنقدر زنده نماندند تا نظارهگر این رویداد فرحبخش باشند. خانواده من برای مدتی در تایوان ماندند و سپس اوایل دهه ۱۹۷۰ به ایالات متحده آمدند و من نیز کمی بعد از آن چشم به جهان گشودم.
من در کلورادو بزرگ شدم و تقریبا از معدود کسانی بودم که در آن مناطق دارای نژاد آسیایی بود و میبایست به هر نحوی خودم را با فرهنگ آمریکایی وفق میدادم. و خب از همان کودکی فرهنگ و ارزشهای والدین خود را زیر سوال میبردم و گهگاه باهم جر و بحثهای جدی و تلخی داشتیم. از این رو، کمی با نگرانی و ترس به برنده شدن فیلم «انگل» نگاه میکردم. Parasite در مراسم اسکاری که اخیرا برگزار گردید، موفق به دریافت ۴ جایزه، از جمله بهترین فیلم سال شد.
برنده شدن این فیلم در چنین مراسمی اگرچه ظاهرا لحظهای استثنایی و خیرهکننده بهوجود آورده، اما فکر نمیکنم بتواند آنقدرها هم تاریخساز شود. نباید این نکته را فراموش کرد که صنعت فیلمسازی کرهجنوبی - باوجود عملکرد خارقالعاده طی چند دهه اخیر - بالاخره پس از این همه سال توانست مخاطبان سینما و حتی بزرگان هالیوود را راضی کند، و میتوان این را یکی از دلایل خوشحالی بی حد و اندازه عوامل فیلم و مخصوصا کارگردان خوشذوق آن دانست. اما برخلاف آنچه برخی از مردم فکر میکنند، این پیروزی و موفقیت بزرگ هیچ ارتباطی به افراد آسیایی ـ آمریکایی که در ایالات متحده به عنوان شهروندان دورگه زندگی میکنند، ندارد. میتوان گفت این هالیوود است که سیاستهای نزاکت سیاسی (Political Correctness) را در پیش گرفته و میخواهد اعتبار و محبوبیت خود را در سرتاسر جهان گسترش دهد.
در این میان شبکههای اجتماعی نیز نقش تعیینکنندهای داشتند و باعث به وجود آمدن نظرات ضد و نقیضی پیرامون مراسم اسکار شدند. برای چپگرایان، پیروزی «انگل» نمایانگر اعتباری است که آکادمی هنر در سالهای اخیر به فیلمهای نوینی همچون انگل داده است. جاستین چانگ، یکی از منتقدان برجسته و دورگه در این باره گفته:
شاید این نشانهای از تلاشهای آکادمی [اسکار] برای تنوعبخشی به طیف مخاطبان و برندگان خود است. آکادمی قصد دارد به یک موسسه «جهانی» تبدیل شود که خب رویکرد تازه آنها تاثیری نهچندان بینقص، اما قابلتوجه برجای گذاشته است.
برای راستگراها، شاید این مسائل آغاز خطری از سوی آسیایی نباشد، اما حداقل آن را یک توطئهی رسانهای برای ناامید کردن محافظهکاران و ملیگراها تلقی میکنند. در همین خصوص، جان میلر، یکی از مجریان سرشناس و محافظهکار در BlazeTv پستی در حساب توییتر خود به اشتراک گذاشت و از اهدای جایزه بهترین فیلمنامه به انگل شکایت کرد:
با وجود فیلمهایی مانند Once Upon a Time in Hollywood و 1917، باید مردی به نام بونگ جون-هو برنده جایزه بهترین فیلمنامه در اسکار میشد؟ وی تنها به گفتن جمله "افتخار بزرگی است و ممنونم" به زبان انگلیسی اکتفا کرد و ادامه سخنرانیاش را به زبان کرهای ادامه داد؛ چنین اشخاصی نابود کننده آمریکا هستند.
این پسلرزههایی که بعد از برنده شدن Parasite بهوجود آمده، از یک سو بیدارکننده امید در یک دسته از جامعه شده و از سویی ترس دسته دیگر را برانگیخته است. به عقیده چپگرایان فیلم «انگل» شرایط حاضر جامعه را به زیبایی هرچه تمامتر به تصویر کشیده و نشان میدهد ۹۹ درصد یا همان اکثریت مردم از دست آن یک درصد دیگر حسابی شاکی هستند. این فیلم کاری را انجام که داده که احتمالا هیچ اثر سینمایی دیگر موفق به انجام آن نشده است. عنوان Parasite شرایطی دارد که شاید کمتر فیلمی تاکنون درگیر آن بوده؛ برخی اینطور تحلیل میکنند که «انگل» میگوید کمپین سناتورهای دموکرات آمریکایی مانند برنی سندرز و الیزابت وارن همانگونه پیش میرود که کمپین دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶ رو به جلو حرکت کرد و نهایتا باعث رسیدن وی به ریاست جهموری شد.
راستگراها یا همان جمهوریخواهان نظر دیگری دارند؛ آنها بر این باورند که آکادمی قصد داشته با انتخاب Parasite، برنده سال گذشته یعنی Green Book را که بهشدت مورد انتقاد عمومی قرار گرفت از خاطر عموم بزداید. اما خب چند سالی میشود که شعار OscarsTooWhite به راه افتاده و اینکه آکادمی به طور ناگهانی اینقدر مهربان و کلنگر شده، برایم عجیب است.
حال این وسط ما «آمریکایی-آسیاییها» گیر افتادهایم. سالهای سال در انتظار یک نماینده شایسته و مورد احترام نشستیم و آنچه میخواستیم Parasite نبود. شاید سال پیش عنوان The Farewell خیلی بیشتر از اینها شایستگی دریافت اسکار را داشت اما کسی به آن توجه ننمود. حالا، احزاب مختلف آمریکایی بهخاطر نفع و ضرر خودشان میآیند و فیلم متفاوتی انتخاب میکنند. چرا؟ آیا هنر برای این آدمها صرفا یک بازی کودکانه است؟ نمیدانم. فیلم The Farewell باوجود ورود به گلدن گلوب و استقبال مردم از آن، حتی در یک بخش هم نامزد جایزه اسکار نشد. تمام این قضایا به من نشان میدهد چگونه هالیوود همچنان به آسیایی-آمریکاییها و همچنین زنان توجهی نمیکند.
وقتی بچه بودم، همکلاسیهایم فقط یک سوال از من میپرسیدند: «بروس لی را میشناسی؟» و تنها دو نوع آسیایی برایشان شناخته شده بود: من و بروس لی. از سوی دیگر هیچ نقطه نظر درستی راجع به فرهنگ آسیاییها وجود ندارد و همین مسئله یک درک و دیدگاه ناصحیح میان غرب و شرق ایجاد کرده است. آنچه The Farewell از تجارب فردی مانند من به خوبی نشان میدهد، این است که ما حتی اگر در چین هم باشیم، به همین اندازه احساس غریبی و بیگانگی خواهیم داشت. متاسفانه مردم فکر میکنند تمام آسیاییها از همه نظر شبیه یکدیگر هستند.
قسمتی از وجودم میگوید برای پیروزی Parasite شادی کنم و در جشن دیگران شرکت نمایم اما بخش دیگری از وجودم فریاد میزند که این پیروزی نویدبخش آیندهای زیبا نیست؛ هالیوود دارد همان بلایی را سر سینمای کره میآورد که سر سینمای هنگ کنگ در هه ۹۰ آورد. جکی چان، این ستاره بزرگ نهایتا پس از چند سال به یک چهره سادهانگار و بامزه تبدیل شد که همه در فیلم به او میگفتند «ژاپنی» است. باتوجه به تاریخچه سیاهی که میان هنگ کنگ و ژاپن وجود دارد، کمتر کسی دلش میخواد او را ژاپنی بخوانند.
حتی بروس لی با تمام استعداد و عظمت خود نتوانست جایگاه درستی در هالیوود پیدا کند و تنها پس از بازگشت به کشور هنگ کنگ بود که بهترین کارهای سینمایی خود را ارائه نمود. آقای بونگ هم تا حدی به موضوع تعصب و خودپرستی هالیوود پی برده و به یاد دارم در مصاحبهای با سایت Venture گفت:
اسکار بیش از آنکه یک رویداد بینالمللی باشد، محلمحور است. اگر میخواهید برنده آن باشید، باید آثار خود را همگام با فرهنگ و عقاید آن کنید.
نظر شما راجع به صحبتهای آقای چاو چیست؟
بیشتر بخوانید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اتفاقا parasiteاز بقیه فیلم هایی که تو هالیوود بود خیلی قشنگ تر بودهر چند جوکر فیلم خیلی خوبی بود ولی وقتی فیلم رو دیدم فهمیدم که چرا تونست اسکار رو ببره