ناسا به دنبال استخدام مرد عنکبوتی به عنوان فضانورد بود
ناسا در دورهای قصد داشت اسپایدرمن را به عنوان یک فضانورد استخدام کند. زندگی پیتر پارکر وقتی تغییر کرد که یک عنکبوت رادیواکتیوی در دوران نوجوانی او را نیش زد و از آن موقع به ...
ناسا در دورهای قصد داشت اسپایدرمن را به عنوان یک فضانورد استخدام کند. زندگی پیتر پارکر وقتی تغییر کرد که یک عنکبوت رادیواکتیوی در دوران نوجوانی او را نیش زد و از آن موقع به بعد، او با این مشکل رو به رو شد که چگونه زندگی معمولی خود را بچرخاند.
برای سالها او با فروختن عکسهایی از ماجراجوییهای ابرقهرمانانه خودش پول به دست میآورد، حتی اگر دریافت این پول به این معنی میبود که جیمز جونا جیمسون بینهایت سوژه برای کلکل کردن با هویت دوم پیتر پارکر در دست داشته باشد.
پیتر همیشه سعی کرده که طبق شعار معروف «قدرت زیاد مسئولیت زیاد به همراه دارد» زندگی کند. همین شعار نیز باعث شده تا او نتواند به خوبی از پس شغلهای معمولی برآید. او نمیتواند خودش را کنترل کند و با پیدا شدن اولین نشانهها خطر (چه یک ابرخبیث باشد، یک سری خلافکار خردهپا و یا حتی یک صانحه رانندگی ساده) بیخیال همه چیز شده و تبدیل به اسپایدرمن میشود.
چنین رفتاری باعث میشود که صاحب کاران پیتر، او را فردی غیرقابل اطمینان در نظر بگیرند که نمیتواند برنامههایش را سر وقت پیش ببرد. قدرتها و تواناییهایی پیتر پارکر در زندگی عادیاش بیشتر شبیه به یک بلا به نظر میرسند. با این حال در اوایل دوره فعالیتش به عنوان اسپایدرمن، نزدیک بود که یکی از بهترین شغلهای قابل تصور نصیبش شود. اسپایدرمن در آن دوران مورد توجه ناسا قرار گرفته بود.
ناسا وقتی تحت تأثیر قرار گرفت که اسپایدرمن جان یکی از فضانوردانشان، جان جیمسون (پسر جیمز جونا جیمسون)، را نجات داد. در شماره 4 کمیک Untold Tales of Spider-Man (انتشار در ماه دسامبر سال 1995) ناسا جان را به نیویورک میفرستد تا ببینند آیا اسپایدرمن میتواند یک فضانورد خوب باشد یا نه.
واکنشها، قدرت و سرعت اسپایدرمن باعث شده بودند تا او تبدیل به یکی از نامزدهای مطلوب این کار شود. او با این قابلیتها میتواند مأموریتها را بهتر از هر فضانورد معمولی و همیشگی پیش ببرد. البته مطمئناً این خبر چیزی نیست که جیمز جونا جیمسون از شنیدنش خوش حال شود.
ناسا باور داشت که اسپایدرمن شجاعت قابل توجهی را به نمایش گذاشته اما به طرز عجیبی آنها اصلاً نتوانسته بودند شخصیت او را درک کنند. جان زمانی طولانی را صرف این کرده بود که بداند در نقش اسپایدرمن بودن چگونه است و به این نتیجه رسیده بود که او مردی مستقل و مطمئن به نفس است که زندگی اجتماعی خوب و دوستان زیادی دارد که از هویت واقعیاش خبر دارند.
جان کاملاً در اشتباه بود؛ چرا که همان طور همه میدانیم پیتر پارکر فقط یک نوجوان دبیرستانی است که قلدرهای مدرسه حسابی از خجالتش درمیآیند و هنوز هم با زن عمو می زندگی میکند.
در نهایت، ناسا تصمیم گرفت که دیگر اسپایدرمن را به عنوان یکی از نامزدهای مطلوب این کار در نظر نگیرد. یکی از اهداف اصلی آنها این بود که تأثیرات سفر فضایی روی انسانها را مورد پژوهش قرار دهند و متوجه شدند که هیچ کدام از اطلاعاتی که از اسپایدرمن جمع آوری میکنند روی افراد عادی قابل بسط نیست. به این ترتیب، جان جیمسون مأموریتش در نیویورک را به اتمام رساند. البته روح اسپایدرمن هیچ وقت خبردار نشد که ناسا به دنبال این بود که او را تبدیل به یکی از فضانوردان خودش کند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.