ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد فیلم پینوکیو
فیلم و سریال

نقد فیلم Pinochio – پسری از جنس چوب

کارلو کولودی نویسنده و روزنامه نگار ایتالیایی با اینکه قصه‌های زیادی در زندگی خود نوشت اما با یک عنوان است که بیش از صد سال نامش پابرجا مانده: «ماجراهای پینوکیو». کمتر کسی است که داستان ...

آرش پارساپور
نوشته شده توسط آرش پارساپور | ۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۲۰:۳۰

کارلو کولودی نویسنده و روزنامه نگار ایتالیایی با اینکه قصه‌های زیادی در زندگی خود نوشت اما با یک عنوان است که بیش از صد سال نامش پابرجا مانده: «ماجراهای پینوکیو». کمتر کسی است که داستان پینوکیو را نشنیده باشد، قصه پسربچه‌ای چوبی که آرزو داشت روزی تبدیل به پسربچه واقعی بشود. پینوکیو تا به امروز بارها و بارها به طرق مختلف اقتباس شده، از نمایش‌های متعدد روی صحنه در سراسر جهان تا فیلم‌ها و انیمیشن‌های متعدد آمریکایی و اروپایی. پینوکیو یک نماد ایتالیایی است و امروزه تمام پسربچه‌ها، بزرگترها و سالمندان دنیا نامش را می‌شناسند.

اما از داستان پینوکیو عجیب‌تر اینست که کارگردانی مثل «ماتئو گارونه» تصمیم بگیرد بعد از ساخت چندین فیلم جنایی و تاریک و وهم برانگیز، به سراغ ساخت اقتباس جدیدی از این قصه کودکان برود. ماتئو گارونه که بیشتر با فیلم Dogman شناخته می‌شود، کارگردان ایتالیایی است که تمامی فیلم‌ها او حال و هوایی تاریک داشته و خون و جنایت در آنها جریان دارد. گارونه اما مانند بسیاری از شهروندان ایتالیا، پینوکیو را یک نماد برای کشورش می‌داند و تصمیم می‌گیرد که با هنر خود، ادای دین جانانه‌ای با کارلو کولودی و آدمک چوبی‌اش کند.

نقد فیلم پینوکیو

چند سال پیش بود که روبرتو بنینی، بازیگر و کارگردان معروف ایتالیایی، فیلمی از پینوکیو در سینمای ایتالیا ساخت؛ فیلمی که توانست در جامعه جهانی بدرخشد و البته به علت بودجه نسبتا بالا و فروش نه چندان زیاد، در گیشه شکست بخورد. بنینی پینوکیو خود را تقریبا مطابق با داستان کارلو کولودی ساخت و یک اثر کودک جانانه از آن در آورد و خودش در نقش پینوکیو نیز درخشید. ۱۲ سال از ساخت آن فیلم می‌گذرد و بنینی بار دیگر در فیلم پینوکیو نقش آفرینی می‌کند اما این بار در نقش پدر ژپتو.

بازگشت بنینی به یک اقتباس سینمایی دیگر از پینوکیو، در حالی که خود او پیش‌تر فیلم موفقی در اینباره ساخته، دو پیام دارد: اهمیت قصه پینوکیو برای ایتالیایی‌ها و همچنین متفاوت بودن فیلم گارونه. مساله اول که یک موضوع ملی و ناسیونالیسمی است که نیازی به توضیح چندانی ندارد اما در مورد متفاوت بودن فیلم گارونه و اقتباس او از پینوکیوی نوشته شده توسط کارلو کولودی، لازم است که حرف بزنیم.

نقد فیلم پینوکیو

فیلم از زندگی پدر ژپتو داستان را آغاز می‌کند، مردی فقیر و نیازمند که در شهر می‌چرخد تا بلکه لقمه غذایی گیرش بیاید. او به همه پیشنهاد می‌کند تا وسایل چوبی‌شان را تعمیر کند تا بتواند در ازای تعمیرات خود پول یا وعده‌ای خوراکی گیر بیاورد. ژپتو خیلی فقیر است و تنها زندگی می‌کند، تنهای تنها؛ با این وجود هنوز در چشمانش بارقه‌ای از امید دیده می‌شود و دل شادی دارد. همین روحیه ژپتو است که موجب می‌شود او با دیدن یک سیرک از عروسک‌های چوبی، تصمیم بگیرد که عروسک خودش را بسازد. او پیش استادش رفته و از او طلب مقداری چوب می‌کند تا بتواند با آن یک عروسک چوبی برای خودش بسازد تا با آن عروسک به ینگه دنیا سفر کرده و نمایش‌های متعددی اجرا کند و پول در بیاورد.

استاد ژپتو تکه چوبی که از نظرش عجیب و غریب است و در انبار تکان می‌خورد با به این نجار پیر می‌دهد و ژپتو پس از اینکه روی عروسک چوبی‌اش کار می‌کند، آرزو می‌کند تا این عروسک زنده باشد. آدمک چوبی ناگهان با او صحبت می‌کند و اینگونه پینوکیو متولد می‌شود...

نقد فیلم پینوکیو

داستانی که گارونه از پینوکیو به تصویر کشیده، در واقع هسته اصلی و جزییات و ریزه‌کاری‌های قصه اصیل کارلو کولودی را در خود دارد اما در جای جای این روایت، امضای گارونه به چشم می‌خورد. او دنیایی به شدت واقعی از ماجراهای پینوکیو ساخته و با اینکه ما قرار است در این جهان فانتزی کلی عروسک سخنگو و ماهی سخنگو و... بینیم اما هیچ‌کدام آنها موجودات تخیلی به نظر نمی‌آیند. در جهانی که او ساخته تقریبا تمام عروسک‌های چوبی صحبت می‌کنند و زنده هستند و به نوعی نقش برده‌های انسان‌ها را ایفا می‌کنند. حتی انسان‌هایی وجود دارند که این عروسک‌ها را شکنجه داده و آنها را می‌سوزانند! زنده بودن پینوکیو و راه رفتن این آدمک چوبی برای هیچکس مساله عجیبی نیست و همه انسان‌های فیلم گارونه، به دیدن چنین چیزهایی عادت دارند.

فضایی که گارونه با این روش خلق کرده شبیه به یک رئالیسم جادویی شده تا یک اثر تمام فانتزی، او در بطن فیلم خود مساله فقر را به خوبی به تصویر می‌کشد و از آن مهمتر موضوعات روانشناختی چون تنهایی و افسردگی را به نمایش در می‌آورد. بنینی با بازی بی‌نظیر خود در نقش ژپتو یک انسان به شدت تنهاست و پس از آنکه پینوکیوی او زنده می‌شود، زندگی‌اش را برای او می‌گذارد اما پینوکیو که یک پسربچه سرکش است، دائما خرابکاری به بار می‌آورد. تغییر و تحولی که پینوکیو در سفر ادیسه‌وار خود پیدا می‌کند، تا انتهای فیلم فراز و نشیب‌های متعددی طی می‌کند و در نهایت یک پایان بندی جذاب برایش در نظر گرفته شده است. پینوکیویی که دیگر رسما بالغ می‌شود و دست از شیطنت‌های خود برمی‌دارد، از معدود پینوکیویی‌هایی هست که تاکنون دیده‌ایم.

نقد فیلم پینوکیو

از دیگر مصادیق رئال بودن فیلم، به مساله استفاده حداقلی از جلوه‌های ویژه در فیلم است. از خود بازیگر پینوکیو گرفته تا گربه نره و روباه مکار که در اینجا انسان‌ هستند این مساله را نشان می‌دهد که گارونه تصمیم گرفته تا از جلوه‌های ویژه حداقل بهره‌جویی را ببرد و فیلمش را به واقعیت نزدیک سازد. کاری که او کرده باعث شده تا پینوکیو فراتر از یک اقتباس کودکانه پیش برود و همچنین فضاهای تاریکی که مورد علاقه خودش است نیز در فیلم بیشتر نمو پیدا کند (نگاه کنید به صحنه دار زدن پینوکیو توسط روباه و گربه)

سفر پرماجرای پینوکیو در طول داستان نسبت به نسخه کتاب تغییرات زیادی داشته است و شاید یکی از بزرگترین این تغییرات، نپرداختن بیش از حد به ویژگی بارز پینوکیو یعنی دروغ گفتن و دماغ دراز شدنش است. این مساله در اینجا تبدیل به یکی از داستانک‌های متعدد شده و فیلمساز ترجیح می‌دهد تا تمام ماجراهای پینوکیو را به طور مساوی برای بینندگان خود روایت کند و دست روی نقطه خاصی نگذارد. او تقریبا به تمامی قصه‌های پینوکیو می‌پردازد و به برخی از آنها کاملا وفادار می‌ماند و برای برخی دیگر نیز نسخه کمی متفاوت‌تری می‌پیچید. تمامی این داستانک‌ها درست و به اندازه تعریف می‌شوند و شاید این مقدمه فیلم است که یک مقدار بیش از اندازه طولانی شده و مدت زمان فیلم را به دو ساعت افزایش می‌دهد، مدت زمانی که می‌توانست با بیست دقیقه کاهش به جذاب‌ترو پرکشش‌ةر شدن فیلم کمک شایانی کند.

نقد فیلم پینوکیو

گارونه تمام هنر خود در عالم سینما را در فیلم جاری ساخته و توانسته این هنر را با استفاده از قاب تصاویر بی‌نظیر و فیلمبرداری زیبای فیلم نشان دهد. انتخاب لوکیشن‌ها و فضایی که فیلم در آن جریان دارد به ایجاد اتمسفر فانتزی فیلم کمک کرده و این لوکیشن‌ها با نهایت دقت و وسواس تصویربرداری شده‌اند به طوری که حس فانتزی بودن آنها در کنار این فیلمبرداری به شدت واقع‌گرایانه، کمرنگ‌تر می‌شود. حال و هوایی که گارونه در فیلم خود از دل قصه بیرون می‌کشد، مثال زدنی است و در کمتر فیلم فانتزی، مثل آن مشاهده شده است. تصاویر باز و استفاده از نماهای لانگ شات برای نشان دادن وسعت این دنیای فانتزی زیبا از آب در آمده و ترکیب رنگ‌ها در طول قصه نیز روی رنگ چوب و غبار دلالت دارد و فیلم بیشتر از آنکه یک اثر خوش آب و رنگ باشد، یک لنز رنگی غبارگرفته را دنبال می‌کند و همین مساله فضای فیلم را سرد و تاریک جلوه می‌دهد.

نقد فیلم پینوکیو

قصه پینوکیو داستان‌های وحشتناک زیادی دارد، از صاحب سیرکی که تصمیم می‌گیرد پینوکیو را پس از آنکه پایش شکست بسوزاند تا غذای خوبی روی آن کباب کند تا سفر به سرزمین کودکان که در آن بچه‌ها بعد از خوردن نوشیدنی‌های الکلی (که در فیلم گارونه این موضوع به نمایش در نمی‌آید) تبدیل به خر می‌شوند و در بازار به فروش می‌رسند، دلالت بر ترسناک بودن ماجراهای پینوکیو دارد. پینوکیو کنار شومینه خوابش می‌برد و پاهایش می‌سوزد، پینوکیو توسط گربه‌نره و روباه مکار فریب می‌خورد و به دست یک نهنگ بلعیده می‌شود، تمامی این خرده قصه‌ها وحشتی زیرپوستی دارند که شاید در کارتون‌ والت دیزنی (معروف‌ترین اقتباس از پینوکیو) و فیلم سال ۲۰۰۲ روبرتو بنینی، وجهه تاریک آنها درست به چشم نیاید اما گارونه در عوض جبران کرده و تمام این سالها بی‌توجهی به عناصر تاریک قصه را در فیلم خود به نمایش در می‌آورد.

جدا از مضامین ترس و عناصر وحشت در داستان پینوکیو، آرزوی او برای تبدیل شدن به یک پسربچه واقعی برای کمک به ژپتو نیز مفهوم عمیقی را در پس پرده ایفا می‌کند. اینکه شخصیت اصلی قصه کارهایی را می‌خواهد که انجام بدهد و نمی‌تواند و دنیا او را نادیده می‌گیرد و سعی و تلاش می‌کند تا یک ناممکن را به ممکن تبدیل کند، به زیباترین شکل در قصه پینوکیو روایت می‌شود.

نقد فیلم پینوکیو

با این وجود باید تاکید کنم که در نهایت فیلمی که گارونه ساخته یک اثر سینمایی برای کودکان و نوجوانان به شمار می‌آید و المان‌هایی که او برای فیلم به کار برده و شخصی‌سازی‌هایی که در روایت داستان انجام داده، کاری کرده که فیلم برای بزرگترها هم جذاب به نظر برسد. اقتباس گارونه از پینوکیو یکی از بهترین اقتباس‌هایی است که از روی این قصه مشهور انجام شده و در عین وفاداری تام به داستان اصلی، قصه پینوکیو را بسط داده و آن را تبدیل به یک ماجراجویی زیباتر کرده است. حال که هم دیزنی قصد دارد تا پینوکیوی انیمیشنی خود را تبدیل به لایواکشن کند و همه رابرت زمه‌کس با کمک نت‌فلیکس مشغول ساخت یک انیمیشن استاپ‌موشنی بر اساس این قصه است، می‌توانیم بفهمیم که پینوکیو تا چند سال آینده با سینماها کار دارد ولی می‌توان مطمئن بود که هیچ یک از آثار بعدی اقتباسی از این قصه ایتالیایی، به اندازه ورژن ساخته شده توسط ماتئو گارونه مرز بین واقعیت و قصه فانتزی را نزدیک نمی‌کند.


تماشا کنید: برنامه ویدیویی ویجیاتو – چرا پیدا کردن زیرنویس فارسی سخت شده؟

تماشا باکیفیت بالا در یوتیوب

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی