تحلیل شخصیت کریتوس – خدای خدای جنگ!
فرنچایز خدای جنگ، بیشک یکی از محبوبترین سری بازیهای ویدیویی است که حداقل شصت درصد این محبوبیت ناشی از شخصیت کریتوس بوده، که به بهترین شکل به آن پرداخته شده و توانسته به یکی از ...
فرنچایز خدای جنگ، بیشک یکی از محبوبترین سری بازیهای ویدیویی است که حداقل شصت درصد این محبوبیت ناشی از شخصیت کریتوس بوده، که به بهترین شکل به آن پرداخته شده و توانسته به یکی از شخصیتهای ماندگار در دنیای بازیهای ویدیویی تبدیل شود. با تحلیل شخصیت کریتوس، همراه ویجیاتو باشید.
شخصیت کریتوس، همیشه یکسری ویژگیها و خصایص ثابتی داشته که ترکیب آنها باهم در خلق این شخصیت محبوب، شخصیتی ساخته که برای سالیان سال در یادها میماند. این خصایص مکمل یکدیگرند و بین همهی آنها نوعی رابطه وجود دارد.
خشم، زمینه انتقام
احتمالا اولین عنصری که در رابطه با ویژگیهای کریتوس به ذهنتان میرسد، خشم بی حد و حصر اوست. خشن بودن او، در هر زمینه از داستان بازی به نوعی جلوهگر شده. خشم برای او مثل یک غذا میماند؛ او اگر نتواند به نوعی خشم خود را به دنیای بیرون منتقل کند، گویا به گونهای از آب و غذا محروم مانده. حالا یا با خونریزی و کشت و کشتار، یا با انتقام بیدلیل یا به هر نحو دیگر.
یک نکته مهم که در خلق هر شخصیتی باید به آن توجه شود، بیدلیل نبودن کنشها و رفتار شخصیت است؛ اگر شخصیت در سن بزرگسالی آدم ترسویی است، باید در کودکی دلیلی وجود داشته باشد. اگر شخصیت کریتوس، یک شخصیت خشن و عصبی است که باید هر طور شده به گونهای خشم خود را بیرون بریزد، حتما در کودکی دلیلی وجود داشته که او را به این سمت کشانده. برای همین نگاهی به گذشته این شخصیت میاندازیم.
کودکی، سرچشمه همه رفتارهای اکنون شخصیتها است. هر اتفاقی در کودکی، به رفتار و دیدگاه اکنون آدمها جهت میدهد.
در دوران کودکی، هر انسانی یکسری نیازهای عاطفی دارد که باید به مقدار کافی این نیازها برآورده شود. اگر به این نیازها توجه نشود، در نوجوانی انواع عقدهها شکل میگیرد و اگر این عقدهها حل و فصل نشود، در جوانی و بزرگسالی هم نمود پیدا میکند.
کودکی کریتوس، پر از نیازهای بوده که هیچ وقت ارضا نشده. او همیشه جویای یک پدر دلسوز بوده اما هیچ وقت آن موقع که به او نیاز داشته، کنارش نبوده. همیشه خانواده او مورد توهین قرار میگرفت و تحقیر میشد؛ اما به خاطر بچه بودنش کاری از دستش بر نمیآمد. زمانی که به مادرش توهین میکردند، او جز ریختن خشم در خود هیچ کار دیگری نمیتوانست بکند. در واقع همین احساس ضعف در برابر خطرات دوران کودکی است که باعث به وجود آمدن عقدهای عظیم از خشم شده. خشمی که ناشی از حقارت و ناتوانی در دوره کودکی است و برای جبران افراطی این ناتوانی، هرکسی که به او چپ چپ نگاه کند هم با خاک یکسانش میکند.
او برای تخلیه این نیروی فراوان خشم، تمرین و ورزش زیادی کرد و خود را ورزیده ساخت. برای همین او را برای سربازی بردند و از خانوادهاش جدایش کردند.
قدرت طلبی و ترس از تردید
همه ما میدانیم که شخصیت کریتوس یک شخصیت قدرت طلب است. او در همه جنگها، برای خودش شرکت میکرد نه برای برنده شدن ارتش. او پیوسته در هر تصمیم و هر حرفش، چه مستقیم و چه غیر مستقیم، به قدرت طلبی خود اغراق میکرد. او همه هدفش این بود که بگوید هیچ چیزی نمیتواند حریف من بشود. دیگر خبری از یک کودک ضعیف که همه نوع بلایی سرش میآمد نیست، اکنون عصر یک خدای جنگ واقعی است که هر کاری که بخواهد بدون تردید انجام میدهد.
این قدرت طلبی کریتوس به قدری زیاد است که در بیشتر مواقع کار دستش میدهد و باعث میشود که جز خودش هیچ کس را نبیند. مثل زمانی که پیشگو به کریتوس در مورد حمله کردن به معبد اخطار داده بود، اما کریتوس صرفا برای اینکه نشان دهد هیچ چیزی مانع او نیست و اگر بخواهد کاری را بکند بی شک آن را انجام میدهد، به کلبه حمله میکند و یک عمر در عذاب وجدانِ قتل همسر و فرزند خود غرق میشود.
شاید اینطور به نظر بیاید که کریتوس از هیچ چیز نمیترسد، اما یکی از بزرگترین ترسهای او تردید است. او به شدت از تردید میترسد چون تردید میتواند او را به وجه انسانیتش نزدیکتر کند و باعث پدیدار شدن ضعفهایش شود و به همین واسطه دوباره احساس حقارت دوران کودکی را تجربه کند. اریس که از این ترس کریتوس باخبر بود، برای از بین بردن تردید او، زن و پچه او را در آن معبد قرار میدهد تا کریتوس با دستان خودش عامل تردیدش را نابود کند. اریس به خواستهاش میرسد و کریتوس عامل تردید خودش را نابود میکند، اما این ماجرا به ضرر اریس تمام میشود.
اراده، کاتالیزور قدرت طلبی
شخصیت کریتوس، اراده گسترده و وسیعی دارد. او برای هر هدفی که انتخاب میکند، حتی اگر در اعماق دنیای مردگان هم باشد تلاش میکند و هیچگاه امیدش را از دست نمیدهد. بی شک، این ویژگی آرمانی کریتوس است که چند برابر بر محبوبیت او اضافه کرده. همین ارداه وسیع او بوده که در طول بازی او را چندین بار از مرگ برگردانده و از دور ترین نقطه جهان، به سمت هدفش کشانده و کاری که میخواسته را به سرانجام رسانده. در واقع اراده بی اندازه او، ناشی از ترس از تردید و دور شدن از آن است. او زمانی ارادهاش به حداقل میرسد که تسلیم تردید شود.
سادگی، دشمن دور اندیشی
یکی دیگر از ویژگیهای شخصیت کریتوس، سادگی بیش از حد او است. او به قدری ساده است که به سختی میتواند نتیجه یک عمل یا کارش را پیشبینی کند. البته علت اصلی این سادگی، خشم و انتقامجویی است. درآخرین نسخه God of War، او تا حدودی در کنترل خشمش موفق عمل کرده و در نتیجه از ساده بودنش هم کمتر شده.
کریتوس، خالق حادثه
یکی از موضوعات مهمی که در شخصیتپردازی کریتوس جلوهگر شده، گرایش به خلق کنش به جای واکنش دادن افراطی است. برای اینکه مخاطب با وجود هر ضعفی در شخصیت، کمی به شخصیت امیدوار شود، باید شخصیت خالق ماجرا باشد. مخاطب به هیچ وجه با شخصیتی که مدام در مخمصههایی میافتد که به زور مجبور به واکنش میشود و همه اعمالش در واقع واکنشی بوده، ارتباط برقرار نمیکند. مخاطبان در دنیای شخصیتهای خیالی، همواره در جست و جوی شخصیتهایی هستند که به جای حادث شدن ماجرا بر روی شخصیت، خود شخصیت خالق ماجرا باشد و کنش از او شروع شود.
شخصیت کریتوس، خالق ماجرا است. همه اتفاقات بازی ابتدا از کنشهای او شروع شده و اکثرا با کنشهای او به پایان میرسد. او به هیچ کس این اجازه را نمیدهد که کنترل ارادهاش دست بقیه بیافتد. حتی زمانی که به اریس اعلام وفاداری کرده بود، در حقیقت همه جنگها را برای تخلیه خشم درونش که روز به روز به آن اضافه میشد انجام میداد. در نهایت با اراده خودش از بندگی اریس در آمد و تصمیم به کشتن او گرفت. مهم این است که اکثر رویدادهای بازی، با خواست شخصیت اصلی جهت پیدا میکند. این چیزی است که مخاطب جست و جو میکند.
نیاز به آرامش، انگیزه شخصیت
یکی از عناصر مهمی که در هر شخصیتی باید به وضوح قابل تشخیص باشد، انگیزه شخصیت است. مخاطب باید بداند که در طول داستان، شخصیت به چه دلیل دست به این کارها میزند، انگیزه او از این اقدام چیست و به دنبال چه چیزی است. علاوه بر اینکه این انگیزه میتواند بیرونی باشد، در بیشتر مواقع منظور از انگیزه و توجیه کار شخصیت، یک نیرو و محرک درونی است. نوعی گرایش به یک عنصر عمیق که بیشتر اوقات ناخودآگاه است. مثلا گرایش به رضایت از طریق عشق، یا گرایش به دیده شدن از طریق شهرت. اما انگیزه درونی شخصیت کریتوس، از این همه قتل و خونریزی و در کل، هدفش از این اقدامات در طول بازی چیست؟
میدانیم که شخصیت کریتوس به شدت تحت فرمان نیرو خشم است و اینم میدانیم که برای تخلیه این خشم هرکاری میکند و درواقع تخلیه کردن خشم را نوعی فعالیت اصلی برای خود تلقی میکند. اما برخلاف همه اینها، شخصیت کریتوس غیر مستقیم به دنبال نوعی آرامش است. او قبل از کشتن همسر و فرزند خود، این آرامش را در تخلیه خشم و قتل عام دیگران جست و جو میکرد. با ولع خونریزی میکرد تا شاید با تخیله این انرژی، کمی به آرامش برسد و احساس رضایت کند، اما کریتوس نه تنها با این همه قتل عام به احساس رضایت نرسید، بلکه انرژی خشم او روز به روز افزایش یافت.
بعد از مرگ همسر و دختر، کریتوس بیش از پیش در انرژی خشم خود غرق شد و متقابلا، نیاز به آرامش چند برابر افزایش پیدا کرد. کریتوس برای فراموش کردن احساس گناه و کاهش غذاب، بازهم آرامش را در انتقام و خونریزی جست و جو میکرد. او هر راهی را برای رسیدن به آرامش امتحان میکرد؛ اریس را میکشد، خدای جنگ میشود و کلی خونریزی میکند، بعد که دنبال بهانهای دیگر برای تخلیه خشم خود بود، زئوس سر راهش سبز میشود و او را هم میکشد. سرانجام وقتی که با همه این کارها بازهم به آرامش نمیرسد، اینبار اقدام به خودکشی میکند و با فرو کردن شمشیر در سینه خود، ظاهرا خودش را میکشد.
اید، منشا گرایشهای شیطانی
به طور کلی اید کلید همذات پنداری مخاطب با شخصیت است. اید حیوانی است که در قفس ذهن ناخودآگاه ما زندانی شده و گاهی از سمت ناخودآگاه ما را به سمت اعمالی شیطانی و نامتعارف میکشاند، اما ما در بیشتر اوقات به خاطر وجود عناصری مثل انسانیت، شرم و حیا و احساس گناه، نیرو اید را واپس میزنیم و در نتیجه انرژی عظیمی از آن درون ما ذخیره میشود و در اعمال ما به شکل غیر مستقیم بروز پیدا میکند. ما برای تخیله این انرژی معمولا کارهایی را انجام میدهیم که در جامعه و فرهنگ متعارف است. مثل ورزش کردن، مسابقه دادن، گرایش به هنر و تخیله انرژی روی اثر هنری و...، همه این کارها به مقداری از انرژی اید کم میکنند که ما را از طغیان ناگهانی نجات میدهد. یکی از علتهای گرایش به فیلم و بازیهای ویدیویی، همین تخلیه انرژی به واسطه همذاتپنداری با شخصیتها است. اما این موضوع چه ربطی به شخصیت کریتوس دارد؟
شخصیت کریتوس، کسی است که هیچ وقت در طول سه شماره بازی، اید درونی خود را زندانی نکرده و همیشه طبق خواسته اید خود پیش میرفت. او به خاطر اتفاقات دوران کودکی و انواع نیازهای روانی ارضا نشده، عقدهای مملو از خشم، درونش رشد کرده و برای تخلیه آن هیچگونه محدودیتی تعیین نکرده.
مخاطبان که نمیتوانند در دنیای واقعی، به این شدت انرژی اید خود را آزاد بگذارند، با دیدن صحنههای خشن نبردهای کریتوس، به نوعی انرژی اید درونیشان تخلیه میشود.
احساس گناه، وجه انسانیت کریتوس
یکی از مهمترین عواملی که در فرار کریتوس از دام تک بعدی بودن کمک شایانی کرده، افزوده شدن احساس گناه به شخصیت او است. مهمترین کارکرد این عنصر، این است که مخاطبان بیشتر با شخصیت همذاتپنداری میکنند و در واقع به واسطه این حس انسانی، که بارها خود مخاطب احساسش کرده، خودش را جای شخصیت میگذارد. احساس گناه در شخصیت کریتوس، باعث میشود که به وجه انسان بودنش نزدیکتر شود.
شخصیت کریتوس، با اینکه در نسخه ۲۰۱۸ بازی گاد آو وار تغییرات زیادی کرده، اما همچنان عناصر قوی بودن خود را دارا است و بعد از چندین سال همچنان مقام خود را در میان شخصیتهای محبوب بازیهای ویدیویی حفظ کرده.
بیشتر بخوانید:
تحلیل شخصیت جان ویک - یک بررسی چند جانبه!
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
جون میده با کریتوس توی شمال جوج بزنی با نوشابه ?✌
خدای جنگ نیست که لامصب خدای گیمه. میفهی؟گیم
با این حرفت خدای جنگ درونم غرید
کریتوس حوصله تحلیل نداره یهو دیدین با تبر با سایت حمله کرد
فروید یه بحثی کرده در خصوص منشا شکل گیری عقدههای روانی. توی این بحث تاکید کرده که بیشتر عقدههای روانی که جهت دهنده رفتار ما در جوانی و بزرگسالیه، در کودکی استارت خورده و از نیازهایی سرچشمه گرفته که در کودکی برطرف نشده. ممنون از اینکه مطلب رو خوندید??
یه تعریف ساد گیم یعنی گاد اف وار گاد اف وار یعنی گیم
مگه با شکوه تر از کریتوس داریم?
عقاب آسمان و زمین کریتوس ??
اکقرمون عاشق کریتوسیم
عالییییی
کریتوس محشره??
بدل جانی
بی ادب چرا به سلطان کریتوس توهین میکنی؟
دروغ میگم آیا؟
احترام به تو که فانی بودن را به خدایان آموختی
تو فقط بیا که میخوام صورت ثورو له کنم
اگر تنها به کودکی خلاصه میشد، الان نصف جمعیت دنیا کریتوس بودند.
این جملت خیلی باحال بود خوشم اومد ????
اووووووف
تحلیل یکی از سه تا شخصیت برتر دنیای گیم
ریشاتو عشقه
کی به این مقام و رتبه رسید؟
بعد اون دوتای دیگه کدومان؟
طبق کدوم نظرسنجی؟
سومین شحصیت نه سه تا شخصیت برتر
اون دو تای دیگه مسترچیف و جولن
نظر سنجی هم نیست نظر شخصیمه که یادم رفت بنویسم نظر شخصی
معلومه خیلی روش تعصب داری ها
یا خدا ، تحلیل خدای جنگ