در بازی Inner Ashes، با بیماری آلزایمر بیشتر آشنا شوید
بازی Inner Ashes داستان عاشقانههای پدری مبتلا به بیماری آلزایمر بوده که سعی دارد هرجور که شده، خاطراتش را حفظ کند. با بررسی این بازی همراه ویجیاتو باشید. از روی تخت خواب خود بلند میشوید ...
بازی Inner Ashes داستان عاشقانههای پدری مبتلا به بیماری آلزایمر بوده که سعی دارد هرجور که شده، خاطراتش را حفظ کند. با بررسی این بازی همراه ویجیاتو باشید.
از روی تخت خواب خود بلند میشوید و نگاهی به اطراف خانه میاندازید. سر تا سر خانه پر شده از ورقههای کوچکی که اعمال روزانهی شما را یادآوری میکنند. ابتدا خیال کردم که این هم یکی دیگر از صدها اثر شبیهسازیست که یک سری ماموریت خاص را به شما محول میکنند و شما هم باید آن کوئستهای روزانه را انجام دهید تا از مراحل عبور کنید.
سعی کردم تا روی کاغذها را بخوانم: «هنری، آب دادن به گلها یادت نرود»، «هنری، روش درست کردن قهوه به این صورت است»، «هنری، یادت نرود تا قرصهایت را بخوری» و غیره.
متوجه شدم نامم هنری است و ماجرا آن طور نیست که فکر میکردم. گویا به آلزایمر مبتلا شدم و دوستی به نام جوزف دارم که روزانه یک سری دستور العمل برایم قرار میدهد و البته حافظهام روز به روز ضعیفتر میشود. راستی، به کار با چوب علاقه دارم و از طرفی میتوانم با استفاده از تکه چوب روی میز، مجسمه درست کنم.
ناگهان بازی من را به طرف یک دفتر طراحی راهنمایی میکند. گویا، سعی داشتهام تا با نقاشی خاطراتم، آنها را به یاد بسپارم. اما این دفتر، فراتر از چیزی است که باید باشد با کلیک روی این دفتر، وارد دنیای ذهنم میششوم و باید سعی کنم تا خاطراتم را از دست فراموشی نجات دهم.
هر بخش از ذهنتان بسته به خاطرهای که دارید ساختار متفاوتی دارد. بخشهایی از آن به شکل یک جنگل سرسبز است و بخش دیگر آن بیابانی سوزانی و از طرفی، سرزمینی اسرار آمیز که با دنبال کردن نوتهای موسیقی شما را به سمت خاطراتی خاص هدایت میکند.
در واقع Inner Ashes سعی دارد تا شما را با روشهای مقابله با آلزایمر آشنا کند و این کار را با نوشتههای موجود در محیط و پازلهایش انجام میدهد. مثلا، دنبال کردن موسیقیهای آشنا یکی از روشهای به یاد آوردن خاطرات است و حل کردن پازل، که به شکل جورچینهای مختلف در اختیار شما قرار میگیرد، از دیگر راههای آن به شمار میرود.
درون ذهن هنری به زیبایی طراحی شده و هر یک از محیطها، حال و هوای منحصر به فرد خود را دارند. فضای هنری موجود در هر یک از محیطها، شما را غرق در خود میکند و رنگبندی سرد و گرم محیط بسته به نوع خاطرهای که دنبال میکنید، شگفتانگیز است.
با این وجود، اشکالاتی در بازی وجود دارد که نمیگذارد به اندازهی کافی از آن لذت ببرید و شاید بزرگترین مشکل بازی را بتوان ریتم شدیدا کند و صداگذاری آزاردهندهاش دانست.
در طول مسیر خود و گشت زدن در درون ذهن هنری، دیالوگهایی از خاطرات قدیمی این کاراکتر برایتان پخش میشود. درصد بسیاری از این مکالمات مربوط به دختر هنری بوده و متاسفانه صداگذار این کاراکتر نتوانسته آنطور که باید و شاید خروجی خوبی به نمایش بگذارد.
در واقع اینطور به نظر میرسد که انگار یک فرد بزرگسال سعی کرده تا با تمام توان خود صدای یک کودک را در بیاورد و از این رو دیالوگهای این کاراکتر به شکلی مزحک و بعضا خندهدار شما را آزار میهد.
البته که رفته به رفته، هر چه در خاطرات هنری جلوتر میروید و دختر او بزرگتر میشود، صدا به حالت عادی باز میگردد و دیگر به مانند قبل آزاردهنده نیست.
از طرفی، همانطور که گفتم بازی شدیدا روند کندی دارد و صرفا یک شبیهساز پیادهروی به شمار میرود که البته سرعت راه رفتن کاراکتر در آن بسیار پایین و خستهکننده است.
در واقع، خیلی کند راه میرود و از آن جایی که عملا با هیچ چیز نمیتوانید تعامل کنید، مجبور هستید تا سرعت او را تحمل کرده و راه خود را پیش ببرید. ماجرا جایی بدتر میشود که بازی برای آن که اندکی شما را به چالش بکشد، یک سری مسیر تو در تو و بنبست بر سر راه شما قرار میدهد.
فرض کنید تا با این سرعت لاکپشتی مسیری را طی کردید و متوجه میشوید که راه کاملا غلط است، حال باید تمام این مسیر را بازگردید و راه دیگری را انتخاب کنید و این امر در طولانی مدت خستهکننده ظاهر میشود.
در کل میتوان گفت که Inner Ashes میتواند یک داستان درام متوسط را در دنیایی زیبا به تصویر بکشد و اطلاعات خوبی از بیماری آلزایمر و روشهای مقابله با آن به شما میدهد. اگر دوست دارید تا مدتی پشت مانیتور خود ریلکس کنید و صرفا از مناظری زیبا لذت ببرید، این بازی میتواند تا چند ساعتی شما را سرگرم کند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اسم بازی چی بود؟