۵ آدمکش سریالی مرگبار در دنیای دیسی
به ازای هر قهرمان در دنیای دیسی، ویلنهای فراوانی نیز وجود دارد. در میان این ویلنها میتوان تهدیدات کیهانی و پایان دهندهی دنیا که نیاز به همکاری همهی قهرمانان دارند را دید. برخی از ویلنها ...
به ازای هر قهرمان در دنیای دیسی، ویلنهای فراوانی نیز وجود دارد. در میان این ویلنها میتوان تهدیدات کیهانی و پایان دهندهی دنیا که نیاز به همکاری همهی قهرمانان دارند را دید. برخی از ویلنها هم دنبال انتقام هستند، تعدادی دیگر میخواهند فرمانروایی کنند، ویلنهایی هم وجود دارند که قصد دارند خودشان را به اثبات برسانند. ولی یک دسته از ویلنها نیز هستند که صرفاً دوست دارند سرگرم آدمکشی باشند!
ویلنهایی که از منطق و رستگاری دور شدهاند و هدف زندگیشان را در به کشتم هر چه بیشتر میبینند تا خواستههای تیره و تاریک خود را برآورده کنند. در این نوشتار به سراغ مرگبارترین آدمکشهای سریالی که در جای جای کمیکهای دیسی میتوانید پیدایشان کنید نگاهی میاندازیم.
ویکتور زز (Victor Zsasz)
- رونمایی: شمارهی ۱ کمیک Batman: Shadow of the Bat (ماه ژوئن سال ۱۹۹۲)
ویکتور زز همیشه آدمی بوده که سر و کارش با شمارههاست. ثروتی که از والدین مایهدارش به دست آورده را حساب میکند، سودی که از کسب و کار موفقش نسیبش شده را میسنجد، کارتها و ژتونها را در کازینو میشمارد، تکتک سکههایی که از قمار به جیب پنگوئن ریخته را حساب میکند و زمانی که هیچی برایش باقی نماند تنها میتوانست مردم را بشمارد.
فلسفهی پوچگرایانهی زز که باعث شده تا باور کند که زندگی هیچ مفهومی ندارد او را به مسیری میکشاند تا به دنیا لطف کند: او زجرِ «هستی» را با آزاد کردن یک به یک «زامبیها» از این دنیا به پایان میرساند. به عنوان پاداش عمل خوبش، زز برای ادای احترام به هر کدام از این زامبیها، یک نشان با چاقوی خود روی پوستش حک میکند. به طور عادی زز را در تیمارستان آرکهام میتوان یافت ولی او هیچگاه از شمارش روزها برای این که آزاد شود تا دوباره قتل انجام دهد دست برنمیدارد.
مرمر (Murmur)
- رونمایی: شمارهی ۱ کمیک The Flash: Iron Heights (ماه اکتبر سال ۲۰۰۱)
فلش یکی از متنوعترین کلکسیون ویلنها را در دنیای دیسی دارد و هر کدام از آنها یک چالش علمی جذاب را بری او پدید میآورند تا شتا و هوش فلش آزموده شود. مایکل آمار (Michael Amar) اما جزو این دسته از ویلنهای تندترین انسان زندهی زمین نیست. او نه تفنگ یخساز دارد، نه کلاهخود کنترل ذهن و نه چوب جادو. آمار تنها یک گونهی خونیِ عجیب، پیشزمینهی قوی در بیوشیمی و علوم پزشکی و یک نوع حاد از اسکیزوفرنی دارد.
مایکل آمار با زجر کشیدن از صداهای ساختگی که هیچوقت ساکت نمیشوند، در سنترال سیتی و کیستون سیتی شروع به آدمکشی میکند تا فقط برای لحظهای عطش خون آنها را ساکت کند. حتی یک دادگاه هم نتیجه گرفت که مجازات مرگ نمیتواند عذاب آمار را پایان دهد؛ چرا که به خاطر جهشیافتگی ویژهی خونش، تزریق مرگبار ممکن نخواهد بود. در تلاشی بیهود دیگری برای ساکت کردن صداها، آمار زبان خودش را برید و دهنش را دوخت تا نام مستعار مرمر [زمزمه] به او داده شود. ولی حالا تنها صحبتها و نالههای او غیرقابل فهم شدهاند. حتی در زندان آیرون هایتز (Iron Heights) نیز مرمر به کشتن زندانیها و نگهبانها در هر فرصتی که به دست آورد میپردازد.
رومات-رو (Romat-Ru)
- رونمایی: شمارهی ۱ کمیک Green Lantern: Sinestro Corps Special (ماه آگوست سال ۲۰۰۷)
هنگامی که تال سینسترو (Thaal Sinestro)، ارتش خودش را برای ایستادگی در برابر گرین لنترنها پایه گذاشت، از وحشتناکترین موجودات در کل دنیا برای عضویت در ارتشش دعوت کرد. از بخش ۲۸۱۳، رومات-رو برگزیده شد؛ بدنامترین قاتل در تاریخ سیارهی زودار (Xudar). رومات-رو قطعاً «توانایی القای بزرگترین ترس» که برای ارتش سینسترو الزامی بود را به لطف کشتار هزاران بچه زودار داشت. البته همان طور که گفته شد، «داشت» چرا که رومات-رو دیگری قتلی انجام نمیدهد.
در شمارهی ۲۴ کمیک Hal Jordan and the Green Lantern Corps، گرین لنترنها پس از مرگ ظاهری سینسترو به سراغ اعضای ارتش او رفتند. رومات-رو توسط یکی از هم نژادیهایش با نام تومار-تو (Tomar-Tu) که عضو گرین لنترنها بود و هنوز مرگ بچههای زوداری در یادش مانده بود، تعقیب شد. تومار-تو با کشتن رومات رو قانون گرین لنترنها را شکست. چنین عملی عواقبی را برای تومار-تو و ارتش گرین لنترنها داشت ولی هر نظری در مورد قتل بدون دادگاهِ رومات-رویِ بیدفاع داشته باشید، دیگر بچههای زودار بکشته نمیشوند.
هالیدی کیلر (The Holiday Killer) / هنگمن (Hangman)
- رونمایی:
- شمارهی ۱ کمیک Batman: The Long Halloween (ماه اکتبر سال ۱۹۹۶)
- شمارهی ۱ کمیک Batman: Dark Victory (ماه نوامبر سال ۱۹۹۹)
یکی از پردردسرترین پروندههای سالهای کم و بیش دور بتمن مربوط به یک آدمکش سریالی بود که تنها در روزهای تعطیل به انجام قتل سرگرم میشد و هر ماه جان قربانی تازهای را میگرفت. البته سخن از کلندرمن (Calendar Man) نیست؛ هر چند او نیز برای کمک به گرفتار شدن این آدمکش مرموز کمک کرد. بعد از سیزده ماه فعالیت (از یک هالووین تا هالووین آتی)، آلبرتو فالکون (Alberto Falcone)، «پسر خوب» خانواده جنایتکار و بدنام فالکون به عنوان گناهکار شناخته شد.
ولی قتلها پس از انتقال آلبرتو به آرکهام به پایان نمیرسند و گیر افتادن او تنها باعث پیدا شدن سر و کله هنگمن میشود؛ آدمکشی سریالی که لقبش به خاطر هدف قراردادن افسران قانون و از گردن اعدام کردنشان سرچشمه میگیرد. هنگمن در واقع سوفیا جیجانتی (Sofia Gigante) بود که پیش از ازدواج با نام فامیلی فالکون شناخته میشد. او خواهر آلبرتو بود که تمام این قضایا را برای متهم کردن هاروی نتِ (Harvey Dent) دادستان به خاطر نابود کردن خانوادهاش ترتیب داده بود.
اونوماتوپیا (Onomatopoeia)
- رونمایی: شمارهی ۱۲ کمیک Green Arrow (ماه مارس سال ۲۰۰۲)
چه در دنیای راستین و چه در دنیای داستانها، معمولاً آدمکشهای سریالی با هدف قرار دادن قربانیان ویژه شناخته میشوند. رومات-رو، بچهها و هنگمن، پلیسها را میکشد. اونوماتوپیا یک ویلن مرموز است که تنها با افکتهای صوتی صحبت میکند و ابرقهرمانان را مورد هدف قرار میدهد؛ ابرقهرمانهایی که توانایی ماورایی ندارند.
زمانی که یک شهروند تازهکار لباس به تن میکند و نامی مستعار برای خودش برمیگزیند تا جلوی شرارت را بگیرد و عدالت را برقرار کند، اونوماتوپیا سر میرسد تا پیش از این که کسی متوجه قهرمانی تازه شود، ساکتش کند. هیچ چیز از گذشتهی اونوماتوپیا مشخص نیست. او هیچگاه دربارهی اهدافش سخن نگفته است. هر دادهای که از او وجود دارد به لطف جنازههاییست که به جا گذاشته است. او یک شکارچی و استراتژیست شگفتانگیز و یک مبارز بسیار ماهر به شمار میآید که هیچ چیزی بیشتر از کشتن بتمن و گرین ارو را در سر نمیپروراند.
اگر میخواهید در دنیای دیسی فعالیتهای ابرقهرمانی خود را آغاز کنید، احتمال فراوانی وجود دارد که اونوماتوپیا تبدیل به نخستین دشمنتان بشود... و آخرینشان.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اونوماتوبیا یک ویلن پر از پتانسیل ، ولی فراموش شده .
تریگون رو نمیشه حساب کردش؟
دارک ساید رو یادتون رفت
واقعا دیگه هرکی سریال گاتهام رو دیده باشه یه حس دیگه نسبت به کل شخصیت های بتمن حتی ویلن هاش پیدا می کنه ویکتور زز هم توی اون سریال خیلی عالی و فان به تصویر کشیده شد
ممنون به خاطر مقاله ی خوبتون ?
آره اون خیلی خوب بودش
اما برعکسش پرندگان شکاری افتضاح محض بودش
میشه هاش را هم قاتل سریالی دونست؟ به هر حال اونم برای گرفت پوست صورت یه عده بی گناه را میکشت
اگه هاش کمیکها رو بگی که یادم نمیاد چنین کاری کرده باشه.
اگه اشتباه نکنم هاش تنها تو بازی بتمن آرکهام اوریجینز (شاید هم سیتی بود، دقیق یادم نیست) این کار رو کرد. اون نسخه رو میشه یه جورایی آدمکش سریالی دونست.
پس جوکر چی شد؟
جوکر آدمکش سریالی به شمار نمیاد، اون سرراست ویلن بتمنه.
هاش هم محسوب میشه؟
هاش کمیکها رو فکر نکنم
ناموسا چجوری دث استروک ب ذهنتون نرسید؟!?
دث استروک مزدوره