۱۰ شخصیت که باورتان نمیشود به جاستیس لیگ پیوستهاند
جاستیس لیگ برای شش دهه در دنیای کمیکها فعالیت داشته است. در اکثر نسخههای جاستیس لیگ نیز شاهد حضور بتمن، سوپرمن و واندر وومن به عنوان اعضای اصلی این گروه بودهایم. با این حال، هر ...
جاستیس لیگ برای شش دهه در دنیای کمیکها فعالیت داشته است. در اکثر نسخههای جاستیس لیگ نیز شاهد حضور بتمن، سوپرمن و واندر وومن به عنوان اعضای اصلی این گروه بودهایم.
با این حال، هر قهرمانی که فکرش را کنید حداقل برای مدتی عضو جاستیس لیگ بوده است. از متامورفو (Metamorpho) و ویکسن (Vixen) گرفته تا واندر تویینز (Wonder Twins)؛ تمام این شخصیتهای ناشناس نیز افتخار جنگیدن در کنار بزرگترین قهرمانان دیسی را در کارنامه خود دارند.
اما هر از چند گاهی، یک شخصیت در بین اعضای جاستیس لیگ دیده میشود که انگار در جای درستی قرار ندارد. نه این که این شخصیتها ناشناس هستند یا نمیتوانند از پس وظایف خود بربیایند. در واقع حضور این شخصیتها در جاستیس لیگ یک جورهایی عجیب است. چندین بار دیده شده که اعضای لیگ اجازه دادهاند حتی سوپرویلنها و آدمکشها عضو تیمشان شوند.
میدانیم که نویسندگان دوست دارند تا روایتهایشان را با معرفی شخصیتها و چهرههای جدید در بین اعضای لیگ تازه نگه دارند اما حضور سگهای فضایی یا بیگانههای ستمگر در کنار آنها چندان منطقی به نظر نمیآید.
با این مقدمه، در ادامه به سراغ ۱۰ مورد از شخصیتهای غیرقابل باور جاستیس لیگ میرویم که در طول این سالها عضو این گروه ابرقهرمانی شدهاند.
۱۰. اتومیکا (Atomica)
وقتی دیسی کامیکز سری نیو ۵۲ را آغاز کرد، یک نسخه مونث از اتم (The Atom) با هویت راندا پیندا (Rhonda Pineda) و نام مستعار اتومیکا خلق شد. وقتی که این قهرمان مونث به ابرقهرمانان زمین در توقف مردم آتلانتیس در حمله به سطح زمین کمک کرد، تبدیل به عضوی از جاستیس لیگ شد.
بعد از این که جاسیس لیگ یک شی مرموز به نام جعبه پاندورا (Pandora's Box) را کشف میکند، هدف اصلی اتومیکا مشخص میشود. او نه تنها اصلاً یک ابرقهرمان نیست، بلکه یک روانپریش است که از شکنجه بچهها لذت میبرد.
اتومیکا از دنیایی سر بر آورده که در آن تمام شخصیتهای لیگ شرور هستند. او جعبه پاندورا را فعال و تیمش، کرایم سیندیکیت (Crime Syndicate) را احضار میکند تا به کمک آنها این دنیا را به چنگ خود درآورد. خوشبختانه نیروهای این دنیا، کرایم سیندیکیت را متوقف میکند و لکس لوتر نیز اتومیکا را از بین میبرد.
اجازه عضویت اتومیکا به جاستیس لیگ، با توجه به این که اطلاعات زیادی از او مشخص نبود، غفلت کاری اعضای لیگ را میرساند. با این حال، این اولین باری نبود که یک ویلن به جاستیس لیگ میپیوندد و قطعاً آخرین بار نیز نخواهد بود.
۹. زاریئل (Zauriel)
زاریئل یک فرشته است که بعد از علاقهمند شدن به یک زن فانی، بهشت را ترک کرد. او به جاستیس لیگ پیوست و به آنها کمک کرد تا یک فرشته سرکش به اسم آسمودل (Asmodel) را متوقف کنند که قصد تقابل با پرسنس (The Presence)، خدای دنیای دیسی را داشت.
او مجهز به فریاد صوتی، یک نیزه قدرتمند و شمشیری آتشین است. در طول مأموریتهای جاستیس لیگ به لطف دانشش از اساطیر، تاریخ و مذهب به کمک لیگ میآید.
نکته جالب در مورد زاریئل ماجرای خلق اوست. وقتی گرنت موریسون (Grant Morrison) ران خودش از جاسیس لیگ را آغاز کرد، قصد استفاده از هاوکمن (Hawkman) را داشت ولی مدیران دیسی به او اطلاع دادند که استفاده از این شخصیت ممنوع است. موریسون برای دور زدن این مشکل، زاریئل را خلق کرد.
۸. اتریگن (Etrigan)
در قرون وسطی، مرلین (Merlin) یک شیطان به نام اتریگن را احضار کرد تا از کملوت (Camelot) در برابر ساحرهای با نام مورگان لو فی (Morgan le Fay) محافظت کند. وقتی مرلین متوجه شد خود اتریگن خطر بزرگترین نسبت به مورگان به حساب میآید، ماهیت این شیطان را با انسانی فانی با نام جیسن بلاد (Jason Blood) ترکیب کرد. این گونه شد که بلاد و اتریگن برای حدود هزار و پانصد سال با یکدیگر ترکیب شدند.
بلاد برای این که اطمینان حاصل کند اتریگن کنترل بدنش را به دست نخواهد گرفت، تبدیل به متخصصی در امور شیطان شناسی و علوم غیبی شد. با مطالعاتش او یاد گرفت تا اژدهایان را احضار کند، ذهنها را بخواند، ارواح شرور را دفع کند و آینده را ببیند. بلاد زبانهای زیادی را نیز فرا گرفت، حتی آنهایی که دیگر از بین رفتهاند.
جاستیس لیگ، جیسن بلاد را عضو خودش کرد با باور این که تخصص او میتواند در مواجهه با خطرات فرا طبیعی به کار آیند. اما مشکل این جا بود که بلاد با تخصصش در علوم تاریک، همه چیز را نمیدانست.
وقتی بلاد در برابر نیروهای فرا طبیعی یا شیطاین قرار بگیرد، به عنوان یک انسان توانایی مقابله ندارد و باید اجازه دهد تا اتریگن کنترل بدنش را به دست بگیرد. اتریگن با این که متحد بسیار کاربردیای محسوب میشود اما فقط وقتی خودش نیاز ببیند به قهرمانان زمین کمک خواهد کرد.
۷. فانتوم استرنجر (Phantom Stranger)
فانتوم استرنجر یک موجود جاودان با آگاهی کیهانی است که تواناییهای جادویی فراوانی دارد. به خاطر ذات مرموز و علاقه به قرارگیری در برابر خطرات فرا طبیعی، جای تعجب ندارد که در کنار دیگر شخصیتها مثل ددمن (Dead Man)، سوامپ ثینگ (Swamp Thing) و جان کنستانتین عضو جاستیس لیگ دارک (Justice League Dark) بوده است.
با این حال، او در جاستس لیگ اصلی نیز فعالیت داشته است. در شماره ۱۰۳ کمیک Justice League of America، جادوگری به اسم فلیکس فاوست (Felix Faust) به اعضای لیگ حمله کرد.
از آن جایی که فانتوم استرنجر سابقه تقابل با جادوی تاریک را داشت، وظیفه خود دید که به جاستیس لیگ کمک کند. بعد از این که نقشه فاوست نقش بر آب شد، اعضای جاستیس لیگ، فانتوم استرنجر را به طور رسمی عضو خود کردند اما متوجه شدند که او بدون این که ردی از خود بگذارد محو شده است.
۶. جنرال گلوری (General Glory)
جوزف جونز (Joseph Jones) سربازی از جنگ جهانی دوم بود که آن قدر به رویای آمریکایی علاقه داشت تا این که لیدی لیبرتی (Lady Liberty) به او قدر فرا انسانی داد و به یک ابرقهرمان تبدیلش کرد.
مدیر جاستیس لیگ اینترنشنال (Justice League International)، مکسول لرد (Maxwell Lord)، با این ایده که داشتن یک سرباز وطن پرست چهره خوبی دارد، جنرال گلوری را عضو تیم کرد.
با این حال، نویسنده هیچ وقت نتوانست دقیق تصمیم بگیرند که آیا جنرال گلوری یک شخصیت کاملاً لوده است یا کاملاً جدی. در هر صورت وقتی که او در شماره ۱۶ کمیک Justice League Quarterly از بین رفت، به عنوان مرگی تراژیک و جدی به تصویر کشیده شد.
با وجود تمام پتانسیل جنرال گلوری اما نویسندگان هیچ وقت نتوانستند فرمولی درست برای نحوه روایت او انتخاب کنند.
۵. گنورت (G'nort)
با این که نام این گروه جاستیس لیگ آو امریکا (Justice League of America) است اما شخصیتهای زیادی خارج از ایالات متحده عضو این گروه بودهاند. سوپرمن و مارشن منهانتر (Martian Manhunter) به عنوان اعضای اصلی جاستیس لیگ حتی انسان نیز نیستند. هر چند موجودات بیگانه عضو این گروه بودهاند اما گنورت، با نام کامل G'nort Esplanade Gneesmacher، تنها سگ فضایی جاستیس لیگ بوده است.
موضوع غیرقابل باورتر این است که گنورت نه تنها عضو یکی از شاخههای جاستیس لیگ، بلکه عضو دو شاخه آن، جاستیس لیگ اینترنشنال و جاستیس لیگ آنتارکیتا (Justice League of Antarctica) بود.
حالا توانایی گنورت چه بود؟ خب، خیلی چیز خاصی در مورد این سگ فضایی نیست. در واقع گنورت یک احمق است! او یک گرین لنترن بود؛ یک پلیس فضایی مجهز به حلقه قدرت که به او اجازه ساخت سازههایی از جنس نور میداد.
با این حال، حلقهاش توسط پوگلاچیان (Poglachian) به او رسیده بود؛ گروهی که سعی داشتند با تبدیل فاقد صلاحیتترین موجودات به یک لنترن، اعتبار لنترنهای واقعی را از بین ببرند. پس در واقع گنورت یک ابرقهرمان است چرا که هیچ صلاحیتی برای ابرقهرمانی ندارد.
وقتی گای گاردنر (Guy Gardner) متوجه نقشه پوگلاچیان شد، اجازه داد که گنورت عضوی از لنترنها باقی بماند و حتی به جاستیس لیگ اینترنشنال بپیوندد.
۴. کریمسون فاکس (Crimson Fox)
کریمسون فاکس یکی از اعضای جاستیس لیگ بود که توانایی کنترل فرومون داشت. تواناییهای او چندان خاص نیست اما بیشتر به خاطر مخمصه عجیبش در این لیست قرار میگیرد. او یک هویت واقعی ندارد، بلکه دو نفر این هویت را به خود گرفتهاند.
کنستانس (Constance) و ویویان (Vivian) فرزندان یک دانمشند فرانسوی بودند. وقتی خواهران د آرمیس (D'Aramis) متوجه میشوند مادرشان از آزمایشات انجام شده در شرکتش دچار سرطانی مرگبار شده، قسم میخورند که جلوی تمام خلافهای شهرشان، پاریس را بگیرند. آنها هویت مشترک کریمسون فاکس (که ابتدا رد فاکس (Red Fox) نامیده میشد) را برای خود خلق میکنند.
از آن جایی که این دو خواهر رئیس یک کمپانی عطر بودند، خالی کردن زمان برای مبارزه با جنایات کمی برایشان دردسر داشت. در نتیجه، کنستانس مرگش را جعل میکند تا این طور، خواهرها بتوانند جایشان را عوض کنند. در حالی که یکی از آنها شرکت را میچرخاند، آن یکی به عنوان کریمسون فاکس از شهر محافظت کند.
برای خواندگان این وضعیت پیچیده بود؛ چرا که کنستانس باید نقش خواهر خودش را بازی میکرد و هر بار که سر و کله کریمسون فاکس پیدا میشد، مخاطبان نمیدانستند کدام د آرمیس در برابرشان قرار گرفته است. این هویت دوگانه ایده خوبی بود اما به درستی اجرا نشد.
۳. ترایمف (Triumph)
گاهی اوقات برخی از نویسندگان کمیک بوکی شخصیتهای جدیدی را خلق و طوری آنها را وارد داستان میکنند که انگار آنها همیشه وجود داشتهاند.
نمونه این شخصیتها سنتری (Sentry) از مارول است. شخصیتی که اولین بار در سال ۲۰۰۰ میلادی وارد کمیکها شد اما گفته شده که او قبل از تشکیل گروههایی مثل فنتستیک فور (Fantastic Four) و اونجرز که اولین بار در دهه ۶۰ خلق شدند، یکی از قهرمانان مارول بوده است. از نظر داستانی نیز هیچ کس سنتری را به یاد نمیآورد چون که او خاطرات همه را پاک کرده بود! شخصیتهایی مثل آسترا (Astra) و بلو مارول (Blue Marvel) نیز چنین وضعیتی دارند.
اکثر مخاطبان کمیک بوکی از این ریتکانها استقبال نمیکنند چرا که به نوعی یک حقه غیرضروری هستند. اما وقتی نوبت به ترایمف از جاستیس لیگ میرسد، توهین آمیز نیز میشود. ترایمف نه تنها عضو جاستیس لیگ بوده، بلکه پایهگذار و رهبر این گروه نیز محسوب میشود.
هر طرفدار جاستیس لیگ میداند که اعضای پایه گذار این گروه فلش، آکوامن، گرین لنترن، وادر وومن و مارشن منهانتر هستند. این که کارکنان دیسی سی، چهل سال بعد یک داستان بنویسند و ادعا کنند که یک قهرمان دیگر به نام ترایمف وجود داشته اما به خاطر این که خطوط زمانی تغییر پیدا کردهاند، همه او را از یاد بردند، کاملاً مسخره است.
اگر ترایمف شخصیت جالبی بود، میشد از این معرفی مسخره چشمپوشی کرد اما این طور نبود. ترایمف شخصیتی مغرور، کلهشق و گستاخ داشت. مثل قهرمانان دیسی، خوانندگان نیز تصمیم گرفتند وجود ترایمف را فراموش کنند.
۲. دسپرو (Despero)
جاستیس لیگ از همان سری اول کمیکهای اختصاصیاش با دسپرو در تقابل بوده است. برای شصت سال، این هیولای بیگانه سعی در نابودی جاستیس لیگ با تواناییهای کنترل ذهناش داشت.
دسپرو جزو موجودات فراوان فضایی است که به شدت از قهرمانان زمین تنفر دارد. به همین دلیل است که این شخصیت با کمترین احتمال ممکن است عضو جاستیس لیگ شود.
با این حال، چنین اتفاقی افاد! در طی یک نبرد با لیگ، کیلووگ (Kilowog) یک قلاده را به گردن دسپرو بست و ذهن ربات همراهشان، ال ران (L-Ron) را به بدن او منتقل کرد.
به دلیل اندازه بزرگ، قدرت فراوان و تواناییهای ذهنی دسپرو، اعضای لیگ اجازه دادند تا این فضایی به نیروی ویژه جاستیس لیگ بپیوندد. این گروهِ زیر مجموعه، توسط سازمان ملل متحد تأیید شده است و برای مأموریتهای مخفیانه مورد استفاده قرار میگیرد. سازمان ملل متحد نیز به این نتیجه رسید که یک فضایی صورتی رنگِ دو و نیم متری صلاحیت لازم را دارد.
ال ران هر از چند گاهی دچار گلیچ میشد و اجازه میداد که دسپرو برای لحظات کنترل بدنش را دوباره پس بگیرد. وقتی تعدد این اتفاق زیاد شد، لیگ به این نتیجه رسید که جدا شدن دسپرو از تیم به نفعشان است.
۱. لکس لوتر (Lex Luthor)
وقتی کرایم سیندیکیت توانست جاستیس لیگ را در ماتریکس فایراستورم (Firestorm) گیر بیندازد، قهرمانان کافی برای تقابل با آنها وجود نداشت. بعد از این که دنیا دچار آشوب شد، لکس لوتر خود را موظف دید که به ظلم کرایم سیندیکیت پایان دهد.
با وجود این که بتمن و تعدادی از سوپرویلنها همراهیاش میکردند اما این لوتر بود که توانست به تنهایی با کشتن رهبر کرایم سیندیکیت نجات دهد. هر چند او از بزرگترین دشمنان سوپرمن به حساب میآید اما لوتر جان این کریپتونی را نجات داد چون میدانست چهره عمومی خوبی از خودش به جای خواهد گذاشت.
وقتی دنیا لکس لوتر را تشویق میکرد، او موقیت را عالی دید تا وارد جاستیس لیگ شود. با این حال، بتمن با دانش این که لوتر میخواهد از درون نابودشان کند، اجازه نداد تا او به گروهشان بپیوندد.
لکس لوتر نیز در جواب این حرکت وارد عمارت وین شد و به بروس وین گفت از هویت مخفی او آگاه است و اگر او اجازه ندهد که به جاستیس لیگ بپیوندد، هویتش را برملا خواهد کرد.
هر چند لکس لوتر یکی از شرورترین و آب زیر کاهترین شخصیتهای دنیای کمیکها دیسی است اما بتمن مجبور شد او را وارد تیم کند؛ چرا که میدانست رد کردن درخواست او باعث لو رفتن هویت و اعتبارش خواهد شد.
به مطالعه ادامه دهید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
همه این قهرمانا حریف یه مشت سایتاما هم نمیشن?
مگه کسی گفت میشن بعدش این این موضوع ربطی به تایتل این موضوع نداره
ولی سایتاما هم یک مقدار بزرگ نمایی داره اگه واقعا بخواین قبول کنیم. دی سی و یا مارول هم یک دفعه میتونن بیان یک شخصیت مثل سایتاما خلق کنن چیز سختی نیست ولی تداخل شدیدی در داستان هاشون ایجاد میشه مثلا اگه منفی باشه هیچ کس نمیتونه شکستش بده اگه مثبت باشه داستان لوس میشه. اما جدی جدی ثانوس با سنگ ابدیت و دستکش ابدیت اگه یک ویشکن بزنه سایتاما دود میشه میره هوا
این حرف آخرت کاملا اشتباهه چون بشکن ثانوس به طور شانسی مردم رو پودر میکردش
،8،7،6،1 رو میدونستم اما دسپرو من رو گیج کردش
البته اتریگن داستان دیگه ای هم داره که من دیدم زمانی که مورگان به کملوت حمله میکنه اون رو اغوا میکنه و در هارو باز میکنه و مرلین اون رو مجازات میکنه اینطوری تبدیل به اتریگن میشه