ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نقد انیمیشن Raya and the Last Dragon – داستان حماسی و اکشن دیزنی

انیمیشن «Raya and the Last Dragon» یا رایا و آخرین اژدها، ترکیبی از فرمول آشنای دیزنی و فولکلورهای الهام گرفته از جنوب شرقی آسیا است. این انیمیشن همچنین یک حرکت انقلابی در امور سمعی و ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۲۱ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۲:۵۸

انیمیشن «Raya and the Last Dragon» یا رایا و آخرین اژدها، ترکیبی از فرمول آشنای دیزنی و فولکلورهای الهام گرفته از جنوب شرقی آسیا است. این انیمیشن همچنین یک حرکت انقلابی در امور سمعی و بصری است. از طراحی لباس گرفته تا طراحی صدا، فیلمبرداری مجازی و سکانس‌های اکشن همه در رایا به بهترین شکل اجرا شده، و این موارد در حالی رُخ داده است که فیلم حاوی پیام بسیار مورد نیازی در مورد بشریت است. در ادامه با نقد و بررسی این فیلم اکشن همراه ویجیاتو باشید.

داستان انیمیشن رایا و آخرین اژدها به این شکل است که مدت‌ها پیش، در دنیای خیالی کوماندرا، انسان و اژدها با هم هماهنگ زندگی می‌کردند. اما وقتی هیولاهای شوم معروف به دروون این سرزمین را تهدید کردند، اژدهایان برای نجات بشریت خود را فدا کردند. اکنون، 500 سال بعد، همان هیولاها بازگشتند و حل این فرآیند به یک جنگجوی تنها به نام رایا بستگی دارد که آخرین اژدها را ردیابی کند تا در نهایت برای همیشه جلوی دروون را بگیرد.

با این حال، در طول یک سفر هیجان‌انگیز، رایا یاد خواهد گرفت که برای نجات جهان، به بیش از یک جادوی اژدها نیاز خواهد داشت، که آن اعتماد به نفس و البته اتحاد خواهد بود. از اینجا، فیلم ساختاری پِله‌ای شبیه به بازی ویدئویی به خود می‌گیرد، زیرا داستان سفرِ پُر ماجرای این اثر دارای چند مرحله است.

شاید یک انیمیشنِ ساخته شده توسط کمپانی دیزنی فرمولی ثابت و تعریف شده نداشته باشد، اما هوادارانی چون ما به عنوان علاقه مندان به سینما، هرگاه شاهد انیمیشنی با برند دیزنی هستیم، به شکل ناخودآگاه به دنبال یک قهرمان جوان می‌گردیم (پرنسس یا شاهزاده) که مُسلح به سحر و جادو شده باشد. جدای از این، فاکتور مهم دیگر در کنار شخصیت مرکزی یک انیمیشن کمپانی دیزنی، یک دوست حیوانی عمدتاً شیرین است که حضورش در چنین آثاری رد خور ندارد. همچنین قهرمان داستان همیشه در بدنه خانواده‌اش دچار یک کمبود است (نداشتن پدر یا مادر). بنابراین یک انیمیشن ساخت دیزنی، جدا از ساختار فنی زیبا و موسیقی متن‌ گوش نواز، یک مسیر کلیشه‌ای و همیشگی نیز دارد. حالا رایا و آخرین اژدها نیز تمام این عناصر را به شکلی دقیق در مسیر رشد خود تیک می‌زند.

شاخصه مهم پیرامون فیلمنامه رایا و آخرین اژدها این است که به طور یکپارچه ماهیت افسانه‌ای اژدها و واقعیت اعتماد و مسائل زیست محیطی را با هم مخلوط می‌کند. اما گفتن این نکته کلیدی نیز مهم است که از منظر کلان، داستان «Raya and the Last Dragon» بدون شک وابسطه به فرمول‌های آشنا در داستان گویی سُنتی و خلق شخصیت اصولی است. انیمیشن رایا پُر از جزئیات کوچک است که به زیبایی گرد هم می‌آیند و تجربه تماشای یک اثر ماجراجویی و قصه‌گو را ایجاد می‌کنند.

همچنین رایا و آخرین اژدها یکی از بهترین فیلم‌های امسال است و این یکی از بهترین آثار اکشن در چند وقت اخیر است. در واقع می‌توان این انیمیشن را این گونه توصیف کرد که رایا و آخرین اژدها بهترین حماسه پسا-آخرالزمانی از زمان «مکس دیوانه: جاده خشم» است. ترکیبی از فرمول آشنای دیزنی و فولکلورهای الهام گرفته از جنوب شرقی آسیا. ‌

در رایا و آخرین اژدها، جادوی دیزنی به جنوب شرقی آسیا می‌رود، جایی که فرهنگ‌های تایلندی، ویتنامی، اندونزیایی، فیلیپینی و فرهنگ‌های دیگر دور هم جمع می‌شوند تا بر این فیلم بی‌نقص و خنده‌دار درباره اعتماد و اتحاد فرامرزی تأثیر بگذارند. در یک کلام، رایا مصداق بارز یک نسیم ملایم است. این اثر یک ماجراجویی خوب و لذت بخش با هنرهای رزمی شورانگیز و شخصیت‌های رنگارنگ است. البته پیام کار نیز مهم است، به ویژه هنگامی که کودکان مخاطب مورد نظر هستند، زیرا کودکان به خوبی همه چیز را درک می‌کنند. آنها به دنبال درک از این داستان‌ها هستند و شفافیتی که رایا با آن مضامین خود را از طریق قصه گویی منتقل می‌کند بسیار قدرتمند است.

با گذشت سال‌ها به نظر می‌رسد که دامنه آثار انیمیشنی دیزنی فقط بزرگتر و بزرگتر می‌شوند. اما این مسیر با «Raya and the Last Dragon» وارد یک جهان جدید نیز شده است. جهانی که کلمه «حماسه» را به ذهن بیننده متبادر می‌کند. مناظر داستانی متنوع و گسترده انیمیشن رایا ما را به خود جلب می‌کند.

انیمیشنِ کار خیره کننده است و مرزهای ظاهری آثار رایانه‌ای را یک قدم به سمت آینده‌ای درخشان سوق می‌دهد. همچنین اکشن‌های داخل فیلم، پُرتنش و با الهام از ژانر وسترن، فیلم‌های سامورایی و ماجراهای جست و جو گنج (ایندیانا جونز) بنا شده است. موسیقی فوق‌العاده است و صدا بازیگران شخصیت‌هایی غنی و لایه لایه‌ای دارند که به راحتی قادرند شما را به درون درام و مضامین انسانی در هسته اصلی داستان بِکشند.

جالب است بگوییم که جزئیات غنی، شامل رنگ‌های پر جنب و جوش و سایه‌های عمیقِ نمایش داده شده در «Frozen II» و واقع گرایی حیرت انگیز در انیمیشن اخیر پیکسار «Soul» در رایا و آخرین اژدها حتی پررنگ‌تر است. از سرزمین دیدنی در قلب کوماندرا تا شیرینی بی پایان سرزمین دُم و تا شهر شلوغ در پنجه، چشم نوازی خیره کننده‌ای وجود دارد که مملو از مناظر طبیعی هیجان انگیز و طراحی‌های پیچیده شخصیت است.

در هر قاب چیزهای زیادی برای تحسین وجود دارد، زیرا شخصیت‌های انسانی قادر به حرکات ظریف صورت هستند که آنها را بسیار بیشتر به زندگی طبیعی نزدیک می‌کند. با این اوصاف، هر چیز غیرواقعی دیگری در کوماندرا واقع بینانه به نظر می‌رسد. منظور من از این حرف این است که فکر می‌کنم رفتن به سمت رئالیسم در یک انیمیشن بی معنی است. در عوض آنچه که سازندگان فیلم انیمیشن باید دنبال کنند این است که چیزهای سورئال را ملموس جلوه دهند. درست مانند انیمیشن رایا و آخرین اژدها.

آنچه که واقعاً چشمگیر است، توجه به چهره‌های شخصیتی است. با نسبت کارتونی بیشتر، هر شخصیت دارای چشمان بزرگی است که به نظر می‌رسد مانند درگاه هایی در روح آنها است. سیالیت کلی محیط‌ها ممکن است کمی عادی باشد، اما شما می‌توانید صرفاً با خیره شدن در چشمان شخصیت‌ها ارتباط ذاتی با آنها را احساس کنید. با دیدن این مناظر و شخصیت‌ها یاد تفسیر طراحی Wall-E افتادم که در آن کارگردان Andrew Stanton در مورد چگونگی طراحی Wall-E برای داشتن چشمانی رسا برای انتقال احساسات به مخاطب صحبت کرد. حالا سازندگان رایا و آخرین اژدها احتمالاً به آن حرف‌ها توجه کرده‌اند، زیرا چشمان افراد در رایا بدون داشتن هیچ کلمه‌ای در ایجاد روحیه بسیار موثر است.

جهان سازی خیره کننده یکی از امتیازات مهم این انیمیشن است

همچنین لازم به ذکر است که رایا قهرمانی است که شخصیتش مطابق با ماجراجویی مقابلش پیش می‌رود. او یک دوست حیوانی همیشه همراه به نام توک توک (آلن تودیک) و یک شمشیر قابل اعتماد و بسیار خفن از جانب پدرش دارد. همچنین رایا با سایه‌هایی از شخصیت «Rey» در جنگ ستارگان، یک قهرمان بلافاصله نمادین می‌شود که شاخصه‌های بصری او شامل کلاه آفتاب گیر و سلاح‌های بومی فیلیپینی‌اش (اگر کنجکاو هستید: چوب‌های او «کالی» و شمشیر او «کریس» نام دارد) ترکیبی هیجان انگیز و به ندرت دیده شده از طراحی جنوب شرقی آسیا و کلیشه‌های دیزنی را تداعی می‌کند.

شخصیت رایا در طول سال‌های تنهایی‌اش به یک جنگجوی عشایری نترس تبدیل شده است، و گرچه ریشه یابی شخصیت او نیز جذاب و آسان است، اما قوس شخصیتی او کاملاً پیچیده و دارای شاخصه است، در واقع رایا قربانی اعتماد کودکانه‌ است؛ اعتمادی که باعث بروز بی‌اعتمادی گسترده او به انسان‌های دیگر شده است. خود این موضوع می‌تواند برای چنین شخصیتی یک فاکتور خودخواهانه به نظر برسد. اما همچنین خشم و درد زیادی در رایا وجود دارد که به شخصیت او ابعاد زیادی می‌بخشد و از او یک قهرمان می‌سازد که ارزش دنبال کردن را دارد. کارگردانان دون هال و کارلوس لوپز استرادا سعی کرده‌اند که دنیای اطراف شخصیت مرکزی را هرچقدر که می‌توانند خیره کننده جلوه دهند، البته با تمرکز بر لحظات دارای عنصر انسانیت، بنابراین با وجود محیط خیره‌کننده، این احساس است که همچنان فرمانده ترین نیرو در هر صحنه انیمیشن است.

کلی مری ترن با انجام کار بسیار عالی در نقش صدا بازیگری شخصیت اصلی، با انرژی بی حد و حصر و شوخ طبعی خود، رایا را با یک انسان دارای احساس مطابقت می‌دهد، و نیازی به گفتن نیست که در یک فیلم سینمایی اکشن صدای او چه کمک شایانی به ساخته شدن شخصیتش کرده است. در واقع دلیل اصلی قابل لمس کردنِ همه وجوه شخصیت رایا، عملکرد خارق‌العاده کلی مری ترن است. اما در کنار رایا مجموعه‌ای از شخصیت‌های قدرتمند پشتیبان، مانند سیسو یک اژدهای جالب، با صدای آکوافینا نیز وجود دارند. با هم بودن سیسو و رایا در طول سفر، جدا از بحث تزریق لحن کمدی، باعث پیوند این دو می‌شود و البته احساس امید را در رایا زنده نگه می‌دارد.

رگه‌هایی از ژانر وسترن و فیلم‌های سامورایی در انیمیشن رایا مشهود است

آکوافینا نیز اجرای خوبی انجام می‌دهد و یک بار دیگر ثابت می‌کند که چگونه شخصی چون او می‌تواند به راحتی از شوخ طبعی سریع به درامی درون نگرانه برسد. اما اساساً شخصیت سیسو به جای اینکه عنصری کاملاً سرحال و مستقل باشد، بیشتر به عنوان یک کاتالیزور برای توسعه رایا عمل می‌کند. اما دیگر شخصیت‌های فیلم واقعاً کارکردهای زیادی فراتر از مک گافین بودن ندارند. احساس درد و رنج آنها در از دست دادن خانواده هایشان قابل لمس است، اما ما هیچ گونه بازگشت چشمگیر یا حتی جزئیاتی درباره مبارزات آنها نداریم. این جنس شخصیت‌ها در ابتدا با رایا مخالفت می‌کنند، سپس توسط او کمک می‌شوند، و بدون هیچ سوالی عضو گروه می‌شوند و سپس ادامه می‌دهند.

انیمیشن Raya and the Last Dragon یک اکشن هیجان‌انگیز است که بر احساسات بیننده تأثیر می‌گذارد و مخاطب را به خود جلب می‌کند.

ناماری (جما چان)، رقیب کودکی رایا و منبع بی اعتمادی او به بشریت نیز به عنوان «شرور» فیلم (جدا از درون) نقش پُر رنگی در مسیر این انیمیشن دارد. در واقع تنها شخصیت فرعی که به پیشرفت بهتری نزدیک می‌شود، ناماری است؛ این پیشرفت نیز به دلیل ارتباط او با رایا است. ناماری به طور کلی در نیمه اول در موقعیت‌های شرورانه کلیشه‌ای ظاهر می‌شود، اما در لحظه‌ای مهم، تغییر حالت می‌دهد.

در واقع شخصیت‌های این انیمیشن انعکاسی از جامعه کنونی ما هستند که از دریچه یک افسانه آسیایی دوباره برای ما تعریف شده‌اند. سخت نیست که بفهمید مضمون کلی فیلم اعتماد به یکدیگر است. رایا عملاً با این پیام شما را درگیر خود می‌کند، و در طول فیلم چندین شخصیت راجع به اینکه چگونه اعتماد آنها شکسته شده است و اینکه چگونه اعتماد ما را نجات می‌دهد و غیره صحبت می‌کنند.

اما من دوست داشتم فیلم با این ایده روبرو شود که باید اعتماد را جلب کرد و یا اقدامات روی زمین بلندتر از بیان کلمات است. البته این بدان معنا نیست که فیلم در منظر مضمون بد است، اما فکر می کنم امیدهای من در این بخش برای آنچه به دست آوردیم کمی زیاد بود. اساساً این داستان دنباله رو حمایت از اعتماد کورکورانه هم نیست، بلکه به دیگران فرصتی برای ادامه کسب آن می‌دهد.

در عین حال، احساس می‌کنم پیام اتحاد و اعتماد برای جامعه کنونی ما یک پیام فوق‌العاده مهم است. در حالی که همه گیری هنوز ادامه دارد و ما را بیشتر و بیشتر به انزوا می‌کشاند، همه ما خوب است به یاد داشته باشیم که «بنی آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک گوهرند / چو عضوی بدرد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار». در واقع به جای اینکه تلخ رفتار کنیم و حتی کوچکترین انحرافی از نظرات خودمان را کنار نگذاریم، باید دور هم جمع شویم تا با یکدیگر بحث کنیم، به اشتراک رسیده و یکدیگر را دوست داشته باشیم. آنچه اکنون جهان به آن احتیاج دارد عشق شیرین است.

در پایان باید گفت: «Raya and the Last Dragon» دارای مشخصه‌های مدرن یک داستان ماجراجویی دیزنی با یک قهرمان برجسته است که با انیمیشنِ خیره کننده، تماشایی و موسیقی متن فوق‌العاده جیمز نیوتن هاوارد زنده شده است. تماشای آن بسیار سرگرم‌کننده است؛ و مهمتر از همه، این فیلم یک پیام چشم نواز در مورد چگونگی بازسازی حس اعتماد دارد. و در پایان همه این عناصر، از طراحی شخصیت‌های رسا گرفته تا سکانس‌های اکشن، با کیفیت بالای کارگردانی انیمیشن تقویت می‌شوند.

بیشتر بخوانید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (20 مورد)
  • A-J-ART
    A-J-ART | ۲۷ تیر ۱۴۰۰

    ب نظر من فیلم قشنگو کاملیه و کاری می‌کنه ک آدم تا آخر نگاهش کنه
    اما خب مشکلی ک داره اینکه ک تقریبا یه داستان تکراریه ک و روان داشت که تا تهش معلوم بود و زیاد متفاوت نبود
    در کل خوب بود اما دیزنی کم کم داره پسرفت می‌کنه
    ب امید موفقیت دیزنی ✌️??

  • RAYA666DEVIL
    RAYA666DEVIL | ۹ فروردین ۱۴۰۰

    واقعا این انیمیشن به نظر من محشره حتی نه تنها فقط به نظر من بلکه کلی هم جایزه گیرش میاد ولی نمی دونم که اکثر اونایی که خوششون نیومده چرا پسرن یا هم فکر کنم بدونم چون دیزنی اکثرا دخترا رو میکشه بالا مخصوصا هم در چندین سال اخیر و بایدم اینجوری باشه چون واقعا اینجوریه ولی از اونجایی هم که شما پسرا نمیکشین و از چیزای مزخرف و بی معنی خوشتون میاد و فکر میکنین افتخار آمیزه که یعنی خیلی مفت و پوچین و این انیمیشن هم چون حقیقت رو آورده و معنا و مفهوم عمیقی داره که البته اصلا انتظار ندارم کسایی مثل شما درکش بکنه پس نظرتون پشی هم ارزش نداره و درضمن فقط اونموقع کسی حق داره که چیزی که مخصوصا به این شکل محبوب شده باشه و معنای درونیش هم مبهم باشه رو مسخره بکنه و بگه آشغاله که خودش عرضه اینو داشته باشه که بهتر از اینو بسازه که مطمعنم کسی مثل شما که به این بگه چرته پس در کل به این جور چیزا میگه یعنی اصلا حتی یه آشغال هم نمی تونه دروس بکنه چون اینان که معنای مبهم دارن و از ریشه فلسفی گرفته شدن و در دنیا خیلی مورد بحث قرار گرفتن وباعث پیشرفت فلسفی وباز شدن افکار و باعث تغییر بینش مون به جهان میشه که کسایی مثل شما از آنجایی که فقط زندگی رو تو خوردن و خوابیدن میبینین درکش نمی کنین و براتون مزخرف میاد ولی واقعا دلم براتون سوخت?✋

    • Mohsen2288
      Mohsen2288 | ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰

      آتش نشانی خبر کنم؟
      انگار ی چیزی داره میسوزه اینجا.
      این انیمیشن ی انیمیشن خوب هست ولی ب گرد پای انیمیشن شاهکاری مث Soul پیکسار نمیرسه.

      و اینکه raya and the last deragon کجاش فلسفی بود؟
      از همون داستان های بچه گونه و همیشگی دیزنی پیروی میکرد دیگه.
      ب انیمیشنی مثل Soul میگن فلسفی خانم متخصص!!

      • RAYA666DEVIL
        RAYA666DEVIL | ۳۱ شهریور ۱۴۰۰

        صدای عرعر میاد (((((((:

  • Ramin-abysswalker
    Ramin-abysswalker | ۲۱ اسفند ۱۳۹۹

    بنظرم بجز انیمیشن فوق العادش نکته مثبت دیگه ای نداشت. داستان بشدت ساده که از همون اولم قابل حدسه و از اون ساده تر روایت بسیار تکراری و فرمول همیشگی دیزنی. بیشتر یه ورژن چینی فروزن بود فقط کاراکترا عوض شدن وگرنه تم همونه. یه کاراکتر نسبتا بدبین، یه حیوون بامزه، یه کاراکتر کمدی و یه پایان شعاری. در مقایسه با بهترینای امسال مثه سول و ولف واکرز هیچ حرفی واسه گفتن نداشت.
    البته ارزش یه بار تماشارو داشت.

    • Mohsen2288
      Mohsen2288 | ۲۱ اسفند ۱۳۹۹

      دقیقا با حرفت موافقم. حتی انیمیشن Soul باز قوی تر بود. من پرز های پتو هارو تو Soul میدیدم!!!!

  • Bmwman1919
    Bmwman1919 | ۲۱ اسفند ۱۳۹۹

    به نظرم دیزنی داره از اوج پایین میاد

    • امیر پریمی
      امیر پریمی | ۲۱ اسفند ۱۳۹۹

      فکر نمی‌کنم چنین نظری با این آثار رونمایی شده درست باشه!

      • Mohsen2288
        Mohsen2288 | ۲۱ اسفند ۱۳۹۹

        بیاین واقعیت رو قبول کنیم. دیزنی دیگه مثه قبل نیس. دیگه شاهکار ساز نیست. این ی واقعیته

        • Mohsen2288
          Mohsen2288 | ۲۱ اسفند ۱۳۹۹

          هر کی دیس لایک کرده تعصب الکی ب خرج داده

      • Ramin-abysswalker
        Ramin-abysswalker | ۲۱ اسفند ۱۳۹۹

        امیدوارم سول رو ماحصل دیزنی به حساب نیارین. درسته ک پیکسار زیر مجموعه دیزنی اما هیچ نقشی نداشت و تمام توان امروز دیزنی همین رایا و فروزن و یه مشت انیمیشن شعاری متناسب با ترند روز جامعس

        • Mohsen2288
          Mohsen2288 | ۲۱ اسفند ۱۳۹۹

          دقیقا گل گفتی.

        • امیر پریمی
          امیر پریمی | ۲۱ اسفند ۱۳۹۹

          سول بحثش جداست چون برای پیکسار محسوب میشه

          • Ramin-abysswalker
            Ramin-abysswalker | ۲۱ اسفند ۱۳۹۹

            خدا روشکر

    • Mohsen2288
      Mohsen2288 | ۲۱ اسفند ۱۳۹۹

      موافقم.

    • peyman80
      peyman80 | ۳ فروردین ۱۴۰۰

      متأسفانه همینطوره. از سال 2016 که زوتوپیا و موآنا را ساخته دیگه هیچ چیز خوبی نساخته (البته اگر پیکسار را حساب نکنیم چون کوکو , داستان اسباب بازی 4 و سول خوب هستن). همانطور که قبلا هم گفتم به جای این داستانهای سطحی و تکراری از اساطیر زیبا و مشهور مثل داستان سیاوش در شاهنامه استفاده کنند. حتی رمانهای قدیمی مثل سرود کریسمس چارلز دیکنز با یک مقدار تغییرات هنوز قابل استفاده هستند.

  • Mohsen2288
    Mohsen2288 | ۲۱ اسفند ۱۳۹۹

    من دیدمش و اصلا خوشم نیومد. اصلا انیمیشن های دیزنی ارزش دیدن ندارن. نقدو بخونم ببینم نظر شما چیه.
    اون تیکه ک گفتین حرکت انقلابی رو قبول ندارم. چون قبلش همه Soul رو دیدیم که باز از raya and the last dragon قوی تر بود.

    • MahdiTalebi87Gamer
      MahdiTalebi87Gamer | ۲۱ اسفند ۱۳۹۹

      منم از raya and the last dragon خیلی خوشم نیومد!
      ولی انیمیشن های دیزنی ارزش دیدن دارن!

    • آرش پارساپور
      آرش پارساپور | ۲۱ اسفند ۱۳۹۹

      ژانر soul و رایا کاملا متفاوت هستن. نمیشه مثلا ماتریکس رو با تایتانیک مقایسه کرد.

    • peyman80
      peyman80 | ۳ فروردین ۱۴۰۰

      دیزنی از سال 2016 افت کرده. به جای این داستان سطحی مثل رایا بهتره از اساطیر مشهور و زیبا مثل داستان سیاوش در شاهنامه استفاده کرد. اغراق در خصلت جادویی و تخیلی (مثل فروزن 2 یا رایا) باعث بی محتوا شدن داستان میشود. مشکل دیگر مدت زمان زیادی طولانی این انیمیشنها بدون داستان پردازی دقیق هست.

مطالب پیشنهادی