ولورین با بهره بردن از تمام قدرت‌ها و توانایی‌هایش، یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌ها محسوب می‌شود که توسط نویسندگان برای انجام دیوانه‌وارترین، خشن‌ترین و مرگبارترین مبارزات مورد استفاده قرار بگیرد. از این رو است که وقتی قدرتمندترین دشمنان ولورین در برابرش قرار می‌گیرند معمولاً شاهد یک اتفاق تلخ یا خونین هستیم.
ولورین برای قرار گرفتن در نقشی محور در این نوع داستان‌ها یکی از بهترین گزینه‌هاست. او می‌تواند دچار خشمی بی‌انتها شده و خوی حیوانی‌اش بر او غلبه کند. ولورین بدون داشتن هیچ سلاح و ابزاری هم هنوز کاملاً خطرناک محسوب می‌شود و در طول چندین دهه زندگی و شرکت در انواع نبردها، تجربه جنگی زیادی نیز با خود حمل می‌کند. وجود عامل التیام این جهش‌یافته نیز به این معنی است که حتی مرگبارترین آسیب‌ها هم نمی‌توانند او را از پا دربیاورند.
در طول سال‌ها، مجموع این عوامل به لوگان کمک کرده‌اند تا در برابر موجوداتی قدرتمند قرار بگیرد و آن‌ها را از بین ببرد. معمولاً چنین اتفاقی در برابر قدرتمندترین دشمنان ولورین می‌افتد اما گاهی متحدان و دوستان ولورین نیز از چنگال‌های برنده او در امان نیستند.
در ادامه سری به ۱۰ موجود قدرتمند که ولورین شکستشان داده است می‌زنیم.
۱۰. لیدی دثترایک (Lady Deathstrike)
پروفسور کنجی اویاما (Kenji Oyama) دانمشندی ژاپنی بود که پروسه پیوند آدامانتیومی را خلق که در برنامه ویپن ایکس (Weapon X) برای پوشاندن اسکلت لوگان با این آلیاژ مورد استفاده قرار گرفت. به عنوان یک خلبان کامی‌کازه در جنگ جهانی دوم، پس از این که هواپیمایش می‌ترکد اما خودش نمی‌میرد احساس شرم می‌کند. به جای این که به دنبال درمان روحی خودش بیفتد، او صورت فرزندانش را زخمی می‌کند و تبدیل به مجرمی با نام مستعار لرد دارک ویند (Lord Dark Wind) می‌شود. دختر کنجی که یوریکو (Yuriko) نام داشت برای گرفتن انتقام زخم‌های خود و برادرانش و مرگ آن‌ها، پدرش را می‌کشد.
به این ترتیب، مسیر خود یوریکو به سمت تاریکی آغاز می‌شود. او سعی می‌کند ظلم‌هایی که در طول سال‌ها در حق پدرش که منجر به تبدیل شدن او به یک هویلا شده را تلافی کند. یکی از این ظلم‌ها دزد پروسه پیوند آدامانتیوم بود که باعث شد دختری که حالا با نام لیدی دثترایک شناخته می‌شود با ولورین به عنوان کسی که این آلیاژ را دریافت دشمنی پیدا کند. او همچنین به شکار انبارهای آدامانتیوم در تمام دنیا مشغول می‌شود.
یک نسخه از یوریکو در فیلم X2 سال ۲۰۰۳ حضور پیدا کرده است. این نسخه از او یک جهش‌یافته شست و شوی مغزی داده شده بود که توانایی‌ها و اوریجینی شبیه به خود ولورین داشت. این یوریکو پس از این که ولورین بیش از حد آدامانتیوم به او تزریق می‌کند تا حدی که این آلیاژ از حفره‌های صورتش بیرون می‌ریزد، کشته می‌شود.
۹. خودش
وقتی یک ویروس باعث تحلیل پیدا شدن عامل التیامش شد و قدرتمندترین دشمنان ولورین برای این که یک بار و برای همیشه از شر او خلاص شوند صف کشیدند، خیلی طول نکشید تا لوگان متوجه شود برای سرش جایزه تعیین شده است.
تحقیقاتش او را به دکتر آبراهام کورنلیوس (Abraham Cornelius) رساند؛ یکی از افراد کلیدی در برنامه ویپن ایکس که باعث شد استخوان‌های ولورین آغشته به آدامانتیوم شوند. با سعی در انجام دوباره این پروسه، کورنلیوس متوجه شد یکی از المان‌های مفقود عامل التیام ولورین است. وقتی کورنلیوس فهمید که این عامل دیگر وجود ندارد، با فعال کردن پیوند آدامانتیومی روی سه مورد آزمایشی سعی در فرار می‌کند.
لوگان، با دانستن این که آن‌ها بدون داشتن توانایی او از بین خواهند رفت، محفظه‌ها را باز کرد تا جلوی آدامانتیوم را بگیرد که منجر شد از سر تا پا به این فلز مایع آغشته شود. با دنبال کردن کورنلیوس، او مردی را کشت که باعث تمام عذابش در زندگی شده بود. با زانو زدن در یک غروب، ولورین کم‌کم با سفت شدن آدامانتیومِ نشکن روی تمام بدنش، خفه شد.
۸. داکن (Daken)
داکن اولین بار در شماره ۱۰ کمیک Wolverine Origins (انتشار در ماه مارس سال ۲۰۰۷) پا به دنیای کمیک‌ها گذاشت. او فرزند لوگان و ایتسویِ (Itsu) فوت کرده بود و نمونه‌ای از افرادی است که با پدرشان مشکل دارند. داکن باهوش، سوء استفاده کننده و کمی روان پریش است. او بیش‌تر از این که شبیه پدرش باشد، به سیبرتوث که یکی از قدرتمندترین دشمنان ولورین است رفته.
خوی‌های حیوانی، چنگال‌های استخوانی و عامل التیامی که از عامل التیام پدرش بسیار قدرتمندتر است (هر چند نیاز به تمرکز حواس برای فعالیت دارد) باعث می‌شود که داکن رقیب قدری برای لوگان شود. هر چند توانایی او در تغییر فرومون‌های دیگران باعث می‌شود داکن بتواند دشمنانش را تبدیل به متحدانش کند.
لوگان در حین رهبری ایکس فورس (X-Force)، مجبور به مبارزه با پسر خودش می‌شود. در طی نبرد، صحنه‌هایی کوتاه از یک زندگی دیگر را می‌بینیم که ولورین و ایتسو خوشحال با هم زندگی می‌کنند و داکن را به درستی پرورش می‌دهند. اما لوگان می‌داند که چنین چیزی واقعیت ندارد و داکن یک حیوان مریض است که امیدی برایش نمانده. با عذرخواهی از پسرش از این وقتی نیاز بود برای محافظت از او حضور نداشت، لوگان، داکن را در یک گودال کم عمق غرق می‌کند.
۷. سیبرتوث (Sabretooth)
سیبرتوث به نوعی آینه تاریکی از ولورین است و در داستان‌های زیادی ارتباط نزدیکی با او داشته است؛ تا جایی که خیلی از مخاطبان شگفت زده می‌شوند وقتی می‌فهمند سیبرتوث در واقع به عنوان یکی از ویلن‌های آیرون فیست (Iron Fist) خلق شده بود. با این وجود، ویکتور کرید (Victor Creed) به قدری توانایی‌های شبیه به ولورین دارد که برخی طرفداران این تئوری را مطرح کرده بودند او پدر واقعی لوگان است.
در طی زندگی طولانی‌شان، این دو بارها و بارها توسط سرنوشت در سر راه هم قرار گرفتند، اکثراً رو در روی هم اما گاهی نیز به عنوان دوست و شریک. پس از فعالیت به عنوان بخشی از گروه عملیات مخفی جهش‌یافته‌های CIA با نام تیم ایکس (Team X)، این دو به برنامه ویپن ایکس منتقل شدند تا حافظه‌شان پاک و برای خلق ابرسرباز روی آن‌ها آزمایش شود.
کرید که بزرگ‌تر، قوی‌تر و حیوان‌تر از لوگان بود، عموماً به شکار ولورین رفته و زندگی او را نابود کرده است.
وقتی خوی اولیه و حیوانی ولورین کاملاً کنترلش را به دست گرفت، این بار ولورین بود که به شکار سیبرتوث رفت و با در دست داشتن موراماسا بلید (Muramasa Blade)، کاتانایی که عامل التیام را مختل می‌کند، بالاخره عذاب طولانی‌اش را به اتمام رساند.
۶. هالک‌ها
ولورین اولین بار در صفحات پایانی شماره ۱۸۰ کمیک The Incredible Hulk (انتشار در ماه اکتبر سال ۱۹۷۴) به مخاطبان معرفی شد و بیش‌تر وقتِ شماره بعدی را صرف تکه‌تکه کردن غول سبز مارول کرد تا این که این دو شخصیت با هم متحد شدند تا وندیگو (Wendigo) را شکست دهند. متأسفانه، همان طور که مخاطبان می‌دانند، این دو شخصیت در طول این سال‌ها بیش‌تر از این که با هم هم‌تیمی باشند، ترجیح داده‌اند با هر بهانه‌ای به جان هم بیفتند.
یکی از این تقابل‌ها در سری Old Man Logan که توسط مارک میلر (Mark Millar) و استیو مک‌نیون (Steve McNiven) خلق شده بود اتفاق می‌افتد؛ یک کمیک که وقایع‌اش در آینده‌ای آخرالزمانی به وقوع می‌پیونند. دنیایی که اکثر قهرمانان دنیا شکست خورده‌اند و آن چه که از ایالات متحده باقی مانده تبدیل به منطقه‌هایی تحت کنترل سوپرویلن‌ها شده است.
اولین ویلن‌هایی که مخطبان با آن‌ها آشننا می‌شوند گروه هالک هستند؛ فرزندان و نوادگان شی هالک (She-Hulk) و هالک که دچار مشکلات روانی شده.
لوگانی که معرفی می‌شود قسمت خورده که دیگر هیوقت چنگال‌هایش را بیرون نیاورد و بنابراین به زندگی‌اش در تبعیت از گروه هالک ادامه می‌دهد. ولورین برای جور کردن پول به سفری می‌رود و در هنگام بازگشت متوجه می‌شود که همسر و فرزندانش توسط هالک‌ها کشته شده‌اند. پس از سلاخی کردن تمام فرزندان هالک، لوگان و بروس بنر (Bruce Banner) یک بار دیگر در برابر هم قرار می‌گیرند. هالک به راحتی ولورین را شکست داده و می‌بلعدش اما لوگان در شکم او التیام پیدا و راحش را به بیرون باز می‌کند تا این غول شرور در انفجاری خونین از بین رود.
۵. امگا رد (Omega Red)
قاتل سریالی روسی با نام آرکادی گرگوریویچ روسوویچ (Arkady Gregorivich Rossovich) در دهه ۶۰ و در پروژه KGB برای ساخت یک ابرسرباز روسی که بتواند در برابر کاپیتان آمریکا مقاومت کند دستگیر و شرکت داده شد.
به عنوان یک جهش‌یافته که خودش سرعت، قدرت و پایداری بهبود یافته دارد و می‌تواند فرومون‌هایی برای مسموم کردن افراد نزدیک به خودش تولید کند، آرکادی پس از آزمایشات شاخک‌هایی از جنس کربونادیوم (Carbonadium – حالتی ضعیف‌تر اما شکل‌پذیر‌تر از آدامانتیوم) روی دستانش داشت. هر چند مشکلی بزرگی به وجود آمده بود: کربونادیوم به آهستگی باعث مسموم شدن او می‌شد و آرکادی مجبور بود از شاخک‌هایش برای جذب انرژی زندگی دیگران استفاده کند تا سیستم عصبی‌اش به کار خود ادامه دهند.
کربونادیوم سینتی‌سایزر؛ یک وسیله که می‌توانست وضعیت او را پایدار کند، توسط تیم ایکسِ CIA در اولین نملاقات آرکادی و ولورین دزدیده شد. سال‌ها بعد، پس از این که شوروی‌ها اعتماد خود را نسبت به امگا رد از دست داده و او را به زیست تعویقی درآورده بودند، آرکادی بیدار شد و سریعاً به شکار اعضای تیم ایکس برای پیدا کردن دستگاهی که می‌توانست او را از تنها نقطه ضعفش خلاص کند پرداخت.
در یک تقابل نهایی، ولورین موراماسا بلید را به درون قلب آرکادی هدایت می‌کند.
۴. جهش‌یافته‌ای بی‌نام
در کمیک‌های مربوط به ایکس من هر از چند گاهی یک بحث درباره درمان جهش‌یافته‌ها مطرح می‌شود. استورم (Storm)، کسی که می‌تواند آب و هوا را کنترل کند و مثل یک الهه پرستیده می‌شود، نمی‌تواند متوجه این شود که چرا کسی باید دنبال درمان باشد. اما ژن ایکس چیز ثابتی نیست و همان طور که موجوداتی خارق العاده خلق کرده، زیاد دیده شده که یک نوجوان را از دید دیگران تبدیل به هیولایی کند که دیگر امکان زندگی عادی را ندارد.
در شماره ۴۱ کمیک Ultimate X-Men (انتشار در ماه مارس سال ۲۰۰۴) یک نمونه از هر دوی این شرایط را می‌بینیم و شاهد یک پسر هستیم که در دوران بلوغ، جهش‌یافتگی‌اش فعال می‌شود. همان طور که او فعالیت‌های روزانه‌اش را انجام می‌دهد و درگیر مشکلات زندگی نوجوانی می‌شود، اشخاصی را می‌بینیم که در اطراف می‌سوزند. در نهایت هم‌کلاسی‌ها و معشوقه‌اش در برابر چشمان او می‌سوزند و این پسر به درون یک غار فرار می‌کند و مخفی می‌شود.
در این جا است که ولورین، تنها شخصی که می‌تواند به لطف عامل التیامش به این پسر نزدیک شود و به او توضیح می‌دهد که مرگ‌های حاصل از این جهش‌یافتگی به عنوان نشت مواد شیمایی مخابره خواهند شد. در نهایت نیز لوگان مأموریتش را انجام می‌دهد و با خارج شدن از غار به دنیایی امن‌تر وارد می‌شود.
۳. جین گری (Jean Grey)
اگر تا به حال به گوشتان نخورده که عشق دردآور است، پس لوگان را به یاد بیاورید. در روزهای کم از زندگی طولانی‌اش که در وضعیت حیوانی نبوده است، او گروهی را پیدا کرده به قدری او را قبول داشتند تا خودش نیز خودش را قبول کند. بین تمام این گروه‌ها هم همیشه زنی بوده که ولورین به او دلبسته اما در نهایت یک پایان تراژیک نصیبش شده.
در بین ایکس من، این زن جین گری بود. در ابتدا به خاطر رابطه جین با اسکات سامرز (Scott Summers)، او دور از دسترس لوگان بود. اما خیلی طول نکشید که حس احترام ولورین با عشق درآمیخته شد. اما، حالا که می‌دانید عشق چیست…
لوگان اولین بار در شماره ۱۴۸ کمیک X-Men مجبور به کشتن جین شد تا او را از زجر زنده سوختن در حالی که در حال حرکت به سمت خورشید بودند نجات دهد. با این حال جین رابطه رفت و برگشتی با مرگ دارد و به لطف ارتباطش با فینیکس فورس (Phoenix Force) شاهد حضور دوباره او هستیم که البته چندین بار دیگر نیز توسط ولورین کشته شده است.
حتی در فیلم‌های ایکس من نیز شاهد این اتفاق بودیم و لوگان برای پایان دادن به دارک فینیکس (Dark Phoenix) مجبور به استفاده از چنگال‌های خود شده بود.
۲. مویرا مک‌تاگرت (Moira MacTaggert)
مویرا مک‌تاگرت به عنوان یک انسان دانشمند شناخته می‌شد که بعد از رابطه‌ای با اگزویر (Xavier) متحد جهش‌یافته‌ها شد اما اخیراً میشخص شده که او خودش هم یک جهش‌یافته است و توانایی‌ای غیرفعال اما شدیداً قدرتمند دارد: وقتی او می‌میرد خودش را در لحظه لقاحش دوباره متولد می‌کند.
در حدود سیزده سالگی، وقتی توانایی‌های جهش‌یافتگی‌اش شروع به آشکار شدن می‌کنند، او تمام خاطرات زندگی‌های قبلی‌اش را به یاد می‌آورد و می‌تواند از این اطلاعات برای تغییر آینده و سرنوشت‌ها استفاده کند.
در یک آینده او به آپوکالیپس (Apocalypse) در ساختن ارتشی از جهش‌یافته‌ها پیوست تا علیه انسان‌ها قیام کنند. انسان‌ها با سنتینال‌ها (Sentinel) جواب حمله‌شان را دادند که توسط سوپر سنتینالی به نام نیمراد (Nimrod) رهبری می‌شدند.
در حالی که آخرین جهش‌یافته‌ها به مأموریتی به قصد خودکشی رفتند تا نیمراد را نابود کنند، آپوکالیپس ولورین را از نبرد نهایی دور کرد و به جای دیگری فرستاد. با پیدا کردن مویرا در یک محفظه سکون، لوگان از وسیله‌ای که توسط آپوکالیپس طراحی شده بود برای آپلود اطلاعات اوریجین نیمراد در ذهن او استفاده کرد تا با جلوگیری از اتفاق افتادن این آینده بتوانند پیروز شوند.
سپس برای این که این نقشی عملی شود، ولورین مویرا مک‌تاگرت را کشت تا او بتواند این اطلاعات را به گذشته منتقل و از نسل جهش‌یافته‌ها محافظت کند.
۱. تمام اعضای ایکس من
در ابتدای خط داستانی Old Man Logan، می‌دانیم که لوگان انتخاب کرده تا با هالک‌ها نجنگد چرا که اتفاقی در گذشته برای او افتاده است. پس از مدتی، مشخص می‌شود او چنگال‌هایش را بیرون نمی‌آورد چون که وقتی ویلن‌ها به ایکس من حمله کردند، به جز ولورین، همه از بین رفتند.
کمی بعدتر هم مشخص می‌شود که آن شب واقعاً چه اتفاقی افتاد که باعث شد روحیه ولورین این گونه خرد شود. ویلن‌ها حمله کردند و ولورین وارد حالت دیوانه‌وار خود شد و هر چیزی را که سعی در آسیب زدن به هم‌تیمی‌هایش داشت را تکه‌تکه می‌کرد. هر چند این اتفاق اصلاً نیفتاد.
واقعاً فکر کردی می‌تونستی این کار رو تنها انجام بدی؟ چهل سوپرویلن رو شکست بدی؟ صحبت توهمِ ابهت حرف شد. اما دوستات. کسایی که شک می‌کنن. کاملاً یه قضیه مجزاست.
میستریو خطاب به ولورین
میستریو (Mysterio)، استاد توهمات، حتی لوگان با حواس بهبود یافته‌اش را فریب داده بود تا کاری کند به متحدانش به عنوان دشمنانش حمله کند. استاد توهمات حتی کاری کرده بود که آن‌ها احساس و بوی متفاوتی داشته باشند. در حالی که ایکس من به ولورین التماس می‌کردند تا متوقف شود، لوگان هر کدام از دوستانش را با چنگال‌های تیزش آشنا می‌کرد.
با اینکه از ثور بدم میاد و از ولورین خوشم میاد ولی ثور میبره
چه پیشیه نازیه !?
ولورین اگه عصبانی شه میشه یه غول به تمام عیار تو اگثر کمیک ها هم اینو ثابت کرده
بنظرم بهترین ولورین لوگان بود در اولد من لوگان این کمیک بوک شاهکاره