بررسی کمیک God of War: Fallen God

بین وقایع God of War III و اولین نسخه PS4 این سری بازی، یک فاصله زمانی نسبتاً زیاد وجود دارد که هیچگاه توضیح کاملی درباره آن در بازی‌ها داده نشده است. مشخص نیست پس از شکست خوردن زئوس توسط کریتوس و پیش از مرگ همسر کریتوس، دقیقاً چه اتفاقاتی برای خدای جنگِ سانتا مونیکا افتاده است. قرار بود کمیک God of War: Fallen God از انتشارات دارک هورس پاسخی برای پرسش‌های مطرح شده درباره این بازه زمانی باشد؛ یا حداقل بخشی از آن‌ها.

در چهار شماره کمیک God of War: Fallen God شاهد روایتی از کریتوس هستیم که ظاهراً در این فاصله زمانی روی می‌دهد. اما آیا این روایت در این کمیک توانسته کاری را که می‌بایست انجام دهد؟ همراه ویجیاتو باشید تا ببینید کمیک God of War: Fallen God چه گونه از آب درآمده است.

---

• نام کمیک: God of War: Fallen God
• تعداد شماره‌ها: ۴ شماره
• تاریخ عرضه: از ماه مارس تا ژوئن سال ۲۰۲۱
• نویسنده: کریس رابرسون (Chris Roberson)
• تیم مصور: تونی پارکر (Tony Parker) و دن جکسون (Dan Jackson)

---

اگر از طرفداران فرانچایز God of War باشید، به احتمال زیاد نبرد پایانی و حماسی God of War III را به یاد دارید که در آن کریتوس بالاخره موفق می‌شود زئوس را از بین ببرد و انتقام زجرهایی که در طول زندگی‌اش کشیده را از او بگیرد. پس از نابود شد زئوس، کریتوس خودش را نیز فدا می‌کند، یا حداقل سعی می‌کند که خودش را نابود کند، و با این کارش امیدی که از جعبه پاندورا آزاد شده به بشریت رسیده تا آن‌ها به داشتن زندگی بهتری امید داشته باشند.

با این حال، مطمئناً می‌دانید که کریتوس در این جا کشته نمی‌شود و ماجرایش ادامه پیدا می‌کند تا این که به سرزمین‌های افسانه‌های نورس می‌رسد تا وقایع God of War اتفاق بیفتند.

در حالی که فاصله بین دیده شدن رد خون کریتوس در انتهای God of War III تا ضربات تبرش به تنه یک درخت در ابتدای God of War هم از نظر زمان دنیای بازی و هم از نظر زمان دنیای ما، فاصله زیادی با هم دارند اما توضیح خاصی در مورد اتفاقاتی که در این فی ما بین افتاده به مخاطبان داده نمی‌شود.

تئوری‌های زیادی درباره این که چگونه کریتوس پایش را به سرزمین خدایان و اساطیر نورس گذاشته بین مخاطبان رد و بدل شده است. عده‌ای می‌گویند او صرفاً به سرزمین دیگر رفته تا از المپ و المپیان دور شود اما هر «خدا» صرفاً برای همان سرزمین خداست و در سرزمین‌های دیگر، خدایان دیگری وجود دارند. برخی دیگر نیز اعتقاد داشتند کریتوسِ زخمی فقط توانسته سوار قایقی شده و هر آن جا که آب او را برده، رفته. عده دیگر نیز این تئوری را مطرح کردند که خدای جنگ سانتا مونیکا به نوعی از دریچه‌ای رد شده که او را به یک دنیای دیگر، یک دنیای موازی، وارد کرده که در آن اودین خدای خدایان است، نه زئوس.

---

---

با تمام این تئوری‌ها اما این وظیفه به دارک هورس و کمیک God of War: Fallen God محول شد تا این فاصله زمانی و گپ داستانی فرانچایز God of War را پر کند. قرار بود با مطالعه این کمیک بفهمیم که چه بلایی سر کریتوس پس از نابود کردن زئوس آمد و چگونه از زخم بزرگ و کاری روی بدنش جان سالم به در برد. البته، فقط قرار بود، چون چنین چیزی هیچوقت اتفاق نیفتاد!

کمیک God of War: Fallen God از زمانی کاملاً نامشخص و رندوم آغاز می‌شود. معلوم نیست چقدر از وقایع God of War III و بخش پایانی آن گذشته. معلوم نیست چقدر مانده تا به وقایع God of War‌ (یا کمیک پیش‌درآمدش) برسیم. تنها چیزی که از این کمیک مشخص است این است که اتفاقات آن در همین بازه جریان دارد؛ که البته خود کمیک نیز کمکی به درک آن نمی‌کند. اگر توضیحات خالقان کمیک وجود نداشت و بدون پیش زمینه سراغ خود کمیک می‌رفتید، احتمال خیلی زیاد اصلاً نمی‌دانستید وقایع کمیک در چه زمانی اتفاق می‌افتند. خیلی راحت می‌شود تصور کرد تمام این روایت در هر بازه‌ای پس از تبدیل شدن کریتوس به خدای جنگ و به دست آوردن تیغ‌های آشوب (Blades of Chaos) اتفاق بیفتد.

اگر طبق منطق کمیک جلو برویم، پس وقایع آن پس از مرگ زئوس خواهد بود. با این حال، کریتوس هیچ اثری از زخم کاری خود در انتهای God of War III ندارد. هیچ توضیحی داده نمی‌شود که چگونه خدای جنگ از آن زخم شمشیر جان سالم به در برده، حتی اشاره‌ای به آن نیز نمی‌شود؛ انگار که اصلاً چنین چیزی اتفاق نیفتاده. در این شرایط باید دوباره از خود پرسید که واقعاً اتفاقات کمیک پس از پایان God of War III جریان دارد؟!

خب، یکی از پرسش‌های مهم در مورد سرگذشت کریتوس پاسخ داده نشد که هیچ، کلاً فراموش شد. شاید در ادامه God of War: Fallen God پاسخی برای پرسش‌های دیگر داشته باشد.

داستان کمیک God of War: Fallen God از این قرار است که کریتوس از در دست داشتن همیشگی تیغ‌های آشوب خسته شده است. حضور همیشگی آن‌ها او را عذاب می‌دهد و یادآور اتفاقات گذشته‌اش است. فرقی نمی‌کند که چقدر از آن‌ها دور شود، چه بلایی سر آن‌ها بیاورد، چقدر دست یابی به آن‌ها را غیرممکن کند، این تیغ‌های نفرین شده دوباره در کنار او ظاهر می‌شوند.

در تلاش‌هایش برای رها شدن از دست این تیغ‌ها، خدای جنگ روزها و هفته‌ها، بدون این که بگذارد خواب به او فائق شود تا تیغ‌ها در کنارش ظاهر شوند، حرکت می‌کند. در طی همین مسیر، او به سرزمینی می‌رسد که ظاهراً مصر است. البته نه یک بار، بلکه دو بار. دفعه اول توسط حیواناتی به او گوشزد می‌شود که بهتر است سرنوشت خودش که تیغ‌های آشوب هستند را قبول کند. پیرمردی که در همان حوالی نیز می‌بیند همین را به او می‌گوید. اما گوش کریتوس بدهکار نیست و مسیرش را ادامه می‌دهد تا بار دوم به همین مکان بیاید و نقطه اوج این سری کمیک رقم بخورد.

یک تمساح غول‌پیکر به این سرزمین مصری حمله می‌کند و باعث می‌شود مردمی که هر دفعه از دیدن کریتوس به وحشت می‌افتادند، حالا به پایش بیفتند تا شر این تمساح را از سرشان کم کند. پس از کش و قوس‌های فراوان، کریتوس بدون تیغ‌هایش به سراغ این تمساح می‌رود. کمیک هر چقدر که سعی می‌کند تا این مبارزه را هیجان انگیز کند اما چنین اتفاقی نمی‌افتد؛ مخصوصاً با آرت استایل ضعیفی که انتخاب کرده است و در ادامه توضیح مفصل‌تری درباره‌اش خواهم داد.

گفتم نقطع اوج God of War: Fallen God اینجا اتفاق می‌افتد اما منظورم تمساح نبود، بلکه منظورم این مکان بود. طبیعتاً کریتوسی که خدایان المپ و تایتان‌ها را شکست داده، در برابر یک تمساح بزرگ حتی با دست خالی نیز مشکل خاصی نخواهد داشت. غول مرحله آخر کمیک دقیقاً پس از شکست تمساح سر از زیر آب بیرون می‌آورد؛ یک اسب آبی خیلی غول آسا که با یک لگد کریتوس را به عالم خواب و رویا می‌فرستد.

بالاخره در این رویا، با حضور آتنا (Athena) و یکی از خدیان مصری که مشخص می‌شود مسئول پدید آمدن پیرمرد مصری و حیوانات سخنگو بوده، کریتوس قبول می‌کند سرنوشتش و در واقع تیغ‌های آشوب را بپذیرد. خدای جنگ از رویایش خارج می‌شود، با تیغ‌های آشوب، آسب آبی را با بی‌هیجان‌ترین حالت ممکن از بین می‌برد و با سرنوشتش این کمیک را ترک می‌کند! بله، هیچوقت با مطالعه این کمیک نمی‌فهمید که چطور کریتوس از God of War III به God of War رسید؛ چیزی که هدف خلق God of War: Fallen God بود!

---

---

• 

• 

به غیر از این که کمیک God of War: Fallen God حتی نزدیک هدف به وجود آمدنش هم نمی‌شود، به طور کلی هیچ چیزی برای ارائه ندارد. ما در این جا کریتوسی را داریم که با خدایان المپ، تایتان‌ها و انواع و اقسام موجودات روحانی و شیطانی به خشن‌ترین و هیجان انگیزترین حالت ممکن جنگیده اما حالا او تا حد مبارزه با دو حیوان غول پیکر، پایین کشیده شده است.

بخش‌های دیگر کمیک که اتفاق خاصی نمی‌افتد و صرفاً شامل سفر کردن کریتوس است. همان طور که گفتم، این دو مبارزه که هر کدام حدوداً یک شماره طول می‌کشند، مهم‌ترین بخش داستان God of War: Fallen God هستند. اما پنل‌بندی‌های فاجعه باعث می‌شوند به هیچ وجه نه تنها از مبارزه لذت نبرید، بلکه در واقع هیچ چیزی از مبارزه را نیز نبینید. پنل‌ها به گونه‌ای انتخاب شده‌اند که در اکثر آن‌ها بخشی از مبارزه محو می‌شود؛ یا نمی‌بینید که کریتوس چه کار می‌کند، یا دشمنانش قصد انجام چه کاری را دارند و یا این که قربانی‌های عظیم‌الجثه خدای جنگ دقیقاً چه آسیبی را در کجا بدنشان تحمل می‌کنند.

از طرف دیگر، آرت و بخش تصویری کمیک God of War: Fallen God بدترین اتفاقی بود که می‌توانست برای یکی از ماجراهای کریتوس بیفتد. در ابتدای امر یک تُن خیلی روشن برای کمیک انتخاب شده که اصلاً مناسب هیچ روایتی از کریتوس نیست؛ چه برسد به روایت قبول سرنوشتش. رنگ‌آمیزی‌ها اکثراً با رنگ‌های شاد و روشن انجام شده‌اند که به طور کامل با جوی که داستان باید می‌داشت در تضاد است.

طراحی‌های حوصله سربر و بی‌هیجان که کاملاً زمخت انجام شده‌اند و خیلی کم پیش می‌آید که بتوانند حس حرکت را منتقل کنند نیز به تمام این مشکلات اضافه شده است. در قلم‌زنی‌ها و طراحی‌های کلی، کوچک‌ترین جزئیات وجود ندارد و خیلی عجیب است که چرا زحمتی داده نشده تا حداقل بتوان این کمیک را از نظر بصری هیجان انگیز کرد. اگر به کمیک‌های قدیمی فرانچایز God of War نگاهی کنید، منظورم را می‌فهمید. سری ۲۰۱۰ کمیک‌های God of War با یک حال و هوا و تُن درست و با رنگ آمیزی مناسب توانسته بودند که به بهترین حالت ممکن، جنبه بصری خود را به رخ بکشند اما God of War: Fallen God کاملاً از این کار عاجز است.

• 

• 

• 

• 

با این که نمی‌توانم بگویم فرانچایز God of War با دیالوگ‌های حماسی‌اش شناخته می‌شود اما این کمیک حتی نمی‌تواند یک خط دیالوگ جذاب و به یادماندنی تحویل دهد. گاهی اوقات این حس منتقل می‌شود که نویسندگانِ این کمیک، یک سری دیالوگ ثابت روی تخته نوشته‌اند و در هر دیالوگ باکس، مترادف یکی از این دیالوگ‌ها را استفاده کرده‌اند تا این طور شود که تقریباً تمام دیالوگ‌های کل کمیک یک سری مفاهیم تکراری باشند.

شاید تنها نقطه قوت God of War: Fallen God را بتوان چهار کاور آرتی در نظر گرفت که توانسته‌اند حداقل ظاهر جذابی به این سری بدهند، نه چیزی بیش‌تر.

به طور کلی کمیک God of War: Fallen God نه تنها نتوانست به هدف خود که روایت اتفاقات بین پایان God of War III و شروع God of War بود نزدیک هم شود، بلکه حتی از استفاده از کریتوس و دنیای هیجان انگیزش نیز عاجز است و به این ترتیب، در هر کاری که به آن دست زده، شکست می‌خورد.

---

به مطالعه ادامه دهید:

• معرفی مجموعه کمیک‌های DCeased
• بررسی آرک Hammerfall کمیک Thor
• بررسی کمیک Batman: Three Jokers
• معرفی مجموعه کمیک‌های The Witcher
• معرفی کمیک BRZRKR – کیانو ریوز تبدیل به شخصیت کمیک بوکی می‌شود