بهترین کماندوهای نظامی در فیلم های جنگی
فیلمهای جنگی اغلب برخی از بهترین تیمها را برای انجام ماموریتها، شکست دادن بی سر و صدا دشمنان و گاهی برای اجرای سرقتهای بزرگ گرد هم میآورند. حالا ما در ویجیاتو قصد داریم بهترین دستههای ...
فیلمهای جنگی اغلب برخی از بهترین تیمها را برای انجام ماموریتها، شکست دادن بی سر و صدا دشمنان و گاهی برای اجرای سرقتهای بزرگ گرد هم میآورند. حالا ما در ویجیاتو قصد داریم بهترین دستههای نظامی در فیلمهای جنگی را به شما معرفی کنیم.
در واقعیت فیلمهای جنگی به ندرت در مورد فردی است که سعی میکند از وحشت نبرد جان سالم به در ببرد. در عوض، این فیلمها بیشتر در مورد یک واحد سرباز یا یک جوخه است که برای رسیدن به هدف نهایی با هم کار میکنند. بهترین گروهها در فیلمهای جنگی دست به دست هم میدهند تا از یکدیگر محافظت کرده و در ماموریت خود موفق شوند. البته کیفیت سربازان و اهداف این گروههای خرابکار ممکن است متفاوت باشد. یک تیم میتواند یک کوسه انسان دوست داشته باشد و گروه دیگر میتواند توسط یک مامور سیا تحت فشار قرار گیرد که برای دستگیری یک تروریست واقعی تلاش کنند. با این حال، همه این تیم ها دارای ویژگی یا کیفیت به یاد ماندنی هستند که آنها را از دیگران متمایز میکند. در ادامه با معرفی بهترین جوخهها نظامی با همراه باشید.
Inglourious Basterds
در سال 2009 میلادی کوئنتین تارانتینو فیلم «Inglourious Basterds» را ساخت؛ اما او در مسیر تولید این اثر راهی بسیار متفاوت از فیلم های جنگ جهانی محور معمولی را در پیش گرفت. در واقع تارانتینو به جای به تصویر کشیدن یک نبرد در میدان جنگ، فیلمی سرقتی را در پشت صحنه جنگ جهانی دوم به تصویر کشید. ما در این فیلم شاهد یک جوخه ویژه هستیم که متشکل از چند انسان شکارچی از ملل مختلف است. اما چیزی که این تیم یا جوخه را بسیار عالی جلوه میدهد این است که آنها کاری را میکنند که حتی سربازان در زندگی واقعی قادر به انجام آن نبودند: آنها آدولف هیتلر را کشتند. در واقع این جوخه با نیروی ترکیبی شکارچیان نازی شامل ستوان الدو راین و ماموران مخفی انگلیس و فرانسه، رهبر حزب نازی را در گرافیکی ترین شکل ممکن در فیلم تجدیدنظرطلبانه و گاهاً وحشتناک تاراتینو سرنگون کردند.
Saving Private Ryan
استیون اسپیلبرگ چند فیلم مربوط به جنگ جهانی دوم را کارگردانی کرده است، اما شاخصترین و شاید غم انگیزترین فیلم او در این ژانر ممکن است «نجات سرباز رایان» محصول سال ۱۹۹۸ باشد. این فیلم در چارچوب یک داستان جالب به تصویر میکشد که ایالات متحده نیروهای خود را برای یک ماموریت ویژه در جهت بازیابی سربازی که برادرانش در جنگ کشته شدهاند، اعزام میکند. نجات سرباز رایان یکی از بزرگترین فیلمهای جنگی است که تا به حال ساخته شده است و این عمدتاً به دلیل گردان سربازانی است که مخاطبان هنگام جستجوی سرباز رایان با آن آشنا میشوند.
اسپیلبرگ به طرز مبتکرانهای از الگوهای جنگ جهانی دوم مانند رهبر ناجور و بچهای از بروکلین با قلب طلا استفاده میکند و آنها را زیر و رو میکند. نتیجه یک جوخه جنگی است که هم آشنا و هم منحصر به فرد است، و تنها احساس وظیفه و افتخار مشترک است که آنها را در پایان فیلم متحد میکند.
The Suicide Squad
بعد از اینکه اولین فیلم جوخه انتحار با یک ابرشرور افتضاح و چند شخصیت جالب به نابودی کشیده شد، فیلم دوم گروه را به ریشههای خشن کتاب کمیک خود بازگرداند. اولین اعضای تیم جوخه انتحار دیسی کُمیک یک واحد نظامی نخبه بودند که برای توقف تهدیدها علیه ایالات متحده فرستاده شده بودند و فیلم جیمز گان این طرح ساده را با اندکی پیچش در ساختار دنبال میکند. در جوخه انتحار جیمز گان ما شاهد تیمی متشکل از افراد شرور هستیم، اما آنها خطرناکتر از سیاستهای دولت خود آمریکا نیستند.
آنچه جوخه خودکشی را به یک اثر جالب تبدیل کرده تنها حضور موجودات عجیب چون یک کوسه دوپای انسان نما نیست، در عوض آن عنصری که این جوخه را به چیزی بزرگ تبدیل میکند این است که آنها نه به برای افتخار بلکه به ضرورت باهم متحد شدهاند. آنها باید با هم کار کنند تا زنده بمانند، و اگر از دستورات پیروی نکنند، به سرعت توسط کارفرمایان دولتی بی دغدغه از بین میروند.
در سال1961 میلادی، هالیوود فیلم «توپهای ناوارون» را بر اساس رمانی از آلیستر مک لین ساخت و روانه سینما کرد. داستان این فیلم بر گُردانی از متفقین متمرکز است که برای تخریب قلعهای آلمانی که غیرقابل نفوذ است به میدان جنگ اعزام شدهاند. در ظاهر به نظر میرسید این قلعه نظامی تهدیدی برای کشتیهای متفقین در دریای اژه است. این جوخه نظامی دارای تیمی از بازیگران قابل توجهی از ستارگان کلاسیک تاریخ هالیوود است.
این واحد نظامی از آنجا که برخی از برترین ستارگان سینمای آن دوران را شامل میشد، یکی از بهترینهای تاریخ سینما است. آنتونی کوایلی، گرگوری پک، آنتونی کوئین و دیوید نیون هدایت بازیگران این فیلم را بر عهده داشتند و چیزی را به این اثر دیدنی بخشیدند که اکثر فیلمهای جنگی آن دوران نداشتند. این اثز سینمایی در نظر منتقدان نیز فیلمی قابل احترام است. بنابراین پس از نمایش فیلم نتیجهای حاصل شد که در راستای آن این اثر نامزد اسکار بهترین فیلم نیز شد.
The Dirty Dozen
فیلم «دوازده مرد خبیث» محصول ۱۹۶۷ میلادی یک فیلم سینمای جنگی در مورد سربازانی نبود که برای کشور خود میجنگند، بلکه این اثر فیلمی درباره مردانی بود که در طول جنگ جهانی دوم توسط دولت به ماموریت انتحاری اعزام شدند. این فیلم به وضوح یکی از منابع ارجاعی جوخه خودکشی ساخته جیمز گان است. داستان این اثر بدین شرح است که: در جنگ جهانی دوم، یک افسر امریکایی مستقر در انگلستان، مأموریت میگیرد که با استفاده از دوازده سرباز محکوم (به دلیل قتل، تجاوز یا دزدی)، قصری در فرانسهٔ اشغال شده (محل گرد آمدن تعدادی از امرای ارتش آلمان) را منفجر کند.
این یکی از بهترین جوخههای جنگی در تاریخ سینما است زیرا برخی از بهترین ستارههای سرسخت اواخر دهه 1960 میلادی را در خود دارد. دونالد ساترلند، جیم براون، چارلز برانسون، تلی ساوالاس و جان کاساوتس برای یک تیم قدرتمند ساخته شدهاند که چندان به یکدیگر اهمیت نمیدهند، اما مجبورند برای شانس زنده ماندن با یکدیگر کار کنند.
Zero Dark Thirty
فیلم Zero Dark Thirty بر اساس داستانی واقعی پیرامون نیروهای ویژه ایالات متحده در جستجوی طولانی مدت اسامه بن لادن و تیم نظامی است که برای تکمیل ماموریت وارد افغانستان شدهاند. این فیلم داستان کلی شکار و پیدا کردن بن لادن را با حضور جسیکا چستین به عنوان تحلیلگر اطلاعات سیا، مایا هریس و تلاشهای او برای یافتن بن لادن دنبال میکند. این فیلم شامل یکی از بهترین جوخههای جنگی و سینمایی بود زیرا نشان میداد که چگونه این سربازان اطلاعات را جمع آوری کرده و استراتژی خود را برای به دست آوردن هدف خود توسعه دادهاند. در حالی که فیلم بیشتر اقدامات نظامی را به تصویر میکشد، اما این تمرکز فیلم بر تلاشهای خستگی ناپذیر مایا و تیمش برای ردیابی رهبر القاعده با استفاده از نظارت و مصاحبه با مطلعان احتمالی است که آن را جذابتر کرده است.
Captain America: The First Avenger
فیلم کاپیتان آمریکا اولین انتقامجو یک اثر ابرقهرمانی است که در اصول پایه ژانری عملاً یک فیلم جنگی محسوب میشود. در واقع با وجود یک ابرقهرمان یا یک ابرشرور، ما شاهد یک جوخه ویژه هستیم که زیر نظر رهبری یک عنصر ارشد که همان کاپیتان آمریکا است، ماموریتهای مختلفی را انجام میدهند. این واحد نظامی شامل کماندوهایی بود که شامل شخصیتهای کُمیک محبوب مارول چون باکی بارنز (سرباز زمستان) میشد. آنها با همکاری کاپیتان آمریکا به دلیل رفاقت پویای بین خودشان به یکی از بهترین جوخههای جنگی در تاریخ فیلمهای نظامی تبدیل شدند. این سربازان در حالی که با دشمنان ترسناکی مانند رِد اسکول (جمجمه سرخ) مبارزه میکردند، اما همزمان خانوادهای در زمان جنگ تشکیل دادند و مراقب یکدیگر بودند، حتی زمانی که آمریکا در مأموریت به آنها نیاز نداشت.
Black Hawk Down
در سال2001 میلادی، ریدلی اسکات کارگردانی فیلم «Black Hawk Down» را انجام داد و داستان حمله ارتش آمریکا در سال 1993 در موگادیشو را روایت کرد. این فیلم بر اساس رمانی از مارک باودن، داستان گروهی از سربازان است که هنگام ناکامی در مأموریت قبلی و اعزام سربازان آمریکایی در پشت خطوط دشمن به ماموریت نجات اعزام میشوند. جوخه جنگی Black Hawk Down یکی از بهترینهای تاریخ سینما است زیرا وقتی در شرایط سختی غوطهور میشوند، هنوز ماموریت خود را بدون فدا کردن اخلاق انجام میدهند. مت اورسمن بل بازی جاش هارتنت، تیم خود را برای نجات سربازان بازمانده آمریکایی هدایت میکند و سعی میکند آنها را به سلامت به مکانی امن برساند در حالی که با بدترین شانسها غلبه میکند. این واحد در واقعیت به دام افتاده بود و امیدی به نجات نداشت، اما شجاعت و استحکام آنها به جوخه اجازه داد تا ماموریت نجات را به پایان برسانند.
The Expendables
فیلم سینمایی کماندویی «بیمصرفها» اثری سراسر حادثه است که ایده آن توسط سیلوستر استالونه نوشته و سپس توسط خود او تولید شد. این فیلم شامل ستارگان متعدد سینمای اکشن است که هر کدام در دورهای سوپر استار آثار حادثهای بودهاند. این فیلم درون خودش اسامی مانند سیلوستر استالونه، آرنولد شوارتزنگر، بروس ویلیس، دولف لاندرگان، جیسون استاتهام و جت لی را داشت که همه با هم در راستای انجام ماموریتهای خطرناک کار میکردند.
این جوخه در رده فیلمهای جنگی و اکشن یکی از بهترینهای تاریخ بود زیرا تعدادی از بهترین ستارههای اکشن دهه 80 میلادی را جمع آوری کرد تا همه ویژگیهایی را که در ابتدا آنها را محبوب کرده بود به نمایش بگذارند. این فیلم با جذابیت استالونه، تسلط جت لی بر هنرهای رزمی و شوخ طبعی بریتانیایی استاتهام، از قدرت این ستارههای بینالمللیبه گونهای برای سرگرمی بیشتر تماشاگران استفاده کرد که فرنچایز محبوب The Expendables را تا به امروز حفظ کرده است.
Three Kings
دیوید اُ راسل در سال 1999 میلادی فیلم سه پادشاه را کارگردانی کرد، فیلمی در مورد سه سرباز آمریکایی که وقتی تصمیم به سرقت گنجینهای میگیرند که قبلاً از کویت غارت شده بود، برای خود وارد تجارت خطرناک و پُر ماجرایی میشوند. جورج کلونی، مارک والبرگ و آیس کیوب در نقش سربازانی هستند که به این سرقت خطرناک و بسیار غیرقانونی عزیمت کردند. این سربازان با قهرمانان معمولی یک فیلم جنگی خارجی متفاوت هستند زیرا وفاداری آنها بیشتر به حسابهای بانکی آنها است تا کشورشان. با این حال، چیزی که این دسته را به یکی از بهترین جوخههای جنگی در فیلمها تبدیل میکند، تغییر تدریجی آنها از سربازانی خودخواه به افرادی است که از لحاظ اجتماعی آگاه هستند جنگی که در آن میجنگند از پایه اشتباه است. این سه نفر سرانجام تصمیم میگیرند دستورات بالا دستی را رها کرده و غیرنظامیان را از مرگ حتمی نجات دهند.
بهترین فیلمهای اکشن از نگاه ویجیاتو را بشناسید:
- 10 فیلم اکشن بینظیر که هواداران John Wick باید تماشا کنند
- معرفی بهترین فیلمهای اکشن غیر ابرقهرمانی یک دهه اخیر
- برترین فیلمهای زامبی محور که احتمالاً با آنها آشنا نیستید
- بهترین فیلمهای مهیج روانشناختی تمام دوران کدام است؟
- بهترین فیلمهای اکشن بینالمللی یک دهه اخیر کدام است؟
- به سراغ لیست فیلمهای وسترن چارلز برانسون هم بروید
- ۱۵ مورد از بهترین فیلمهای ابرقهرمانی غیر هالیوودی
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
فیلم predator که آرنولد شوراتزنگر هم در اون بازی کرده ، میتونست تو این لیست باشه
جای رمبو خالیه
تمرکز روی یک جوخه یا دسته کماندویی بود
آخ ببخشید اشتباه خوندم ??