۸ انیمه ترسناک برای طرفداران ژانر وحشت
طمع، انتقام، حسادت؛ احساسات سرکوبشده موجی از خشم را میسازند؛ خشمی که اگر مهار نشود انسان را به تباهی میکشاند. داستانی که در اغلب انیمههای ژاپنی شاهدش هستیم. پروتاگونیستهایی با گذشته تاریک و آنتاگونیستهایی که ...
طمع، انتقام، حسادت؛ احساسات سرکوبشده موجی از خشم را میسازند؛ خشمی که اگر مهار نشود انسان را به تباهی میکشاند. داستانی که در اغلب انیمههای ژاپنی شاهدش هستیم. پروتاگونیستهایی با گذشته تاریک و آنتاگونیستهایی که ضعف و ظلم و ستمی در گذشته روح آنها را تیره و تار کرده است. در این میان شاید آثار ژانر وحشت با نگاهی واقعگرایانه به برسی این احساسات پرداخته باشند و دومینوی حوادث ناگوار را با جزئیات بیشتری به تصویر کشیده باشند. آثاری هرچند ناگوار اما اغلب با درونمایه های فلسفی و عمیق خود مخاطب را به چالش قضاوت و خودشناسی میکشند. برای معرفی ۸ انیمه ترسناک با ویجیاتو همراه باشید.
اما پیش از شروع کار، توصیه میشود که مقاله مرتبط با انیمه ترسناک را نیز از ویجیاتو بخوانید.
Shiki
جمعه ۱۲ آگوست، اولین خون.
گرما برای سالخوردهها سخته. اگه دقت کنی پیرزنه بعد از اون دوتا مرده. جالبه، نه؟ این یعنی اون پیرزنه چند روزی کنار اجساد اون دوتا زنده بوده. سیل خون و حوادثِ انیمه شیکی با مرگ نوجوانی به نام مگومی آغاز میشود. مرگی که مصادف با ورود خانوادهای مرموز به تنها قلعه متروک اروپایی روستا است. مرگی که در ابتدا ناشی از کمخونی شدید تشخیص داده میشود اما طولی نمیکشد که تعداد مرگهای مشابه بیشتر و بیشتر میشود. شیکی به آرامی چشمهای شما را میبندد و ترس را از دریچه قلب وارد میکند. جایی که شما خارج از بازیهای منطق، تنها وارد خلسهای رعبآور میشوید؛ این احساسی است که در دیگر آثار ژانر وحشت کمتر میتوان یافت. وحشتی که روح و احساسات شما را تحت شعاع قرار میدهد.
Yamishibai Japanese Ghost Stories
یامیشیبای در ۹ فصل به داستانهای کوتاه محلی و ترسناک ژاپن میپردازد، داستانهایی چند دقیقهای که توسط پیرمردی با ماسک نمایشی نقل میشوند. پیرمرد یک هنرمند کامیشیبای ( هنرنمایش کاغذی همراه با تصویرگری چاپی برای کودکان) است. داستانهای وهمانگیز خود را برای تاثیر هرچه بیشتر روی جمع مخاطبین کوچک خود روی کاغذ میآورد و با تصاویر وحشت حاصل از این قصهها را دوچندان میکند. داستانهای نقل شده در یامیشیبای برمحور داستانهای محلی و خیابانی است از آن دسته داستانهای رعبآوری که در جمع سالمندان و نقالهای خیابانی بازگو میشوند. تاثیرگذاری این گونه قصهها بیش از ظاهرشان است؛ تمدنهای تاریخی همواره از گذشته درحال زایش این قصهها بودهاند. مردمانی که اغلب از کودکی با آنها بزرگ شدهاند و یا خود درون یکی از آنها زندگی کردند. این آشنا پنداری تاریخی مخاطب را به اثر بسیار نزدیک میکند و در جایی درمیابیم که در هزارتوی قصههای یامیشیبای گمشدهایم.
Higurashi: When They Cry
روستاهای کوچک یکی از جذابترین مکانها برای نویسندگان ژانر وحشت است. اتحاد مردم روستا و همبستگی که گاها ریشه در ارتباطات خونی دارد، روستاها را به مکانی مناسب برای پنهان کردن رازهای هولناک و اتفاقات اسرارآمیز میکند. کنجکاوی غریبهای نادان در اغلب اوقات نقطه شروع داستان و حوادث میشود. روندی که در انیمهی هیگاراشی شاهد آن هستیم. مائبارا کیچی پس از مهاجرت به روستای هینامیزاوا با تعدادی از همکلاسیهایش دوستی سادهای را برقرار میکند، پس از مدتی؛ اتفاقی متوجه یک حادثه در گذشته روستا میشود اما با اندکی پرس و جو میفهمد همه حتی دوستاناش سعی در پنهان کردن این حادثه دارند. دوستانی که در پس چهره شیرین خود حامل اسرار تاریکی هستند.
Corpse Party
این اثر بیش از آنکه ترسناک باشد، تکان دهنده است. حجم عظیمی از احساسات و رفتارهای اغراق شده، همراه با مقدار زیادی خون و صحنههای دلخراش، محتوای کلی این انیمه را شکل میدهد. داستان با یک کلیشه شروع میشود. برای ایجاد یک طلسم دوستی پایدار، گروهی از دانشآموزان دورهم جمع میشوند. یکی از دانشآموزان که به زودی فارغ التحصیل میشود، علت این گردهمایی است؛ پس از مدتی زمین لرزه رخ میدهد و دانشآموزان درون یک گودال کشیده میشوند. پس از به هوش خود را درون مدرسه متروکهای به نام میزبان بهشت میبینند که در گذشته محل یک فاجعه بودهاست. حالا آنها باید برای زنده ماندن و فرار مبارزه کنند.
paranoia agent
شاید بزرگترین تضمین برای تماشای انیمهی پارانویا اجنت امضای کارگردان شهیر ژاپنی ساتوشی کن باشد. این کارگردان و نویسندهی نابغه، تبحر خاصی در به چالش کشیدنِ قضاوت مخاطب دارد؛ او با نمایش ماهرانهی تمایلات پست و تاریکِ انسان در برابر اعمالش، مخاطب را در خارج از صحنه تنها نمیگذارد بلکه دائما او را مجبور میکند تا خود، اعمال و تفکراتش را مورد پرسش و محاکمه قراردهد. چه چیزی درست و چه چیزی غلط است؟ چه کسی گناهکار است? در انیمهی پارانویا اجنت ما با جهانی مشابه آنچه در واقعیت میبینیم، روبرو هستیم. جهانی که با ضاربی عجیب و کوچک در کشمکش است. قاتلی اسکیت سوار با چوب بیسبال خمیدهاش سوژههای خود را انتخاب میکند و بدون به جا گذاشتن اثری از خود فرد را به قتل میرساند. هرچه میگذرد ترس بیشتر میان مردم رخنه میکند. ناتوانی پلیس در پیدا کردن ضارب، تخم شک و تردید را میکارد و چیزی نمیگذرد که مردم شروع به تهمت زدن به یکدیگر میکنند، هر شباهتی شعله یک آشوب را روشن میکند.
Another
دیگری را شاید بتوان معروفترین و پرطرفدارترین انیمهی این لیست دانست. فضای این کار از ابتدا شروعی صادقانه دارد، با اولین دیالوگها متوجه میشویم با اثری جدی در این ژانر روبرو هستیم. دیگری تمام تمرکزش را روی حس و حال مخاطب و همراهی او با ریتم داستان میگذارد، اشتیاق مخاطب پس از هر قسمت بیشتر میشود تا گوشهای دیگر از اسرار داستان برایش فاش شود.
دیگری در ابتدا با شرح یک تراژدی آغاز میشود، دانشآموز محبوبی به نام میساکی با مرگ خود ضربهی مهلکی به احساسات همکلاسیهایش میزند؛ آنقدر مهلک که آنها تصمیم میگیرند وانمود کنند میساکی زنده است و در میان آنها حضور دارد پس از مدتی معلمان و کادر مدرسه هم با آنها همراه میشوند و در عکس جشن فارغ التحصیلی برای او جایگاه تعیین میکنند، اما مدتی بعد آن جایگاه دیگر خالی نیست. میساکی در عکس حضور دارد. ۲۶ سال بعد پسری به نام کویچی به مدرسه منتقل میشود به محض ورود توجهاش به دختری گوشه گیر به نام میساکی جلب میشود اما در مدت کوتاهی متوجه میشود همه دانشآموزان حضور میساکی را نادیده میگیرند.
Monster
در آلمان پس از جنگ سرد، دکتر کنزو تنما بر سر شرافتش قمار میکند، در میانهی یک جراحی سخت که تنها او از پس آن بر میآید، از کنزو تنما خواسته میشود تا جراحی را رها کرده و به وضعیت شهردار رسیدگی کند اما او پا روی شرافتش نمیگذارد و این دستور را نمیپذیرد. بعد از این ماجرا او توسط همکاران و اطرافیانش نادیده گرفته میشود و مورد بد رفتاری قرار میگیرد، همه چیز جایی بهم میریزد که پسر درمان شده پس از کشتن همکاران کنزو تنما میگریزد و او را در سیبل اتهامات تنها میگذارد.
parasyte: the maxim
چه اتفاقی میافتد اگر انسان دیگر در راس برتری بر موجودات نباشد؟ انگل: قاعدهی کلی داستان یک آشوب غیر منتظره است. ورود گونهای انگل هوشمند به دنیا قطاری از مرگها را به حرکت در میآورد. در این میان شینچی دانشآموز عادی دبیرستان، در اولین شب هجوم مورد حمله قرار میگیرد اما از خوششانسیاش هدفون روی گوشش مانع ورود و تصاحب مغزش توسط انگل میشود. شینچی صبح روز بعد متوجه میشود دست راستش میزبان این انگل شده و حالا در دنیای وحشتزده از حضور این انگلهای شبه انسان آدمخوار، شینچی و انگل دست راستش میگی اهداف مشترکی را برای بقا دنبال میکنند. یک انیمه ترسناک خیرهکننده که باید تماشا کنید.
با بهترین انیمهها از نگاه ویجیاتو آشنا شوید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
از Another خوشم اومد
اونجور نبود که شمارو بترسونه ولی اون حس ترس رو بهتون میده
و داستانش واقعا خوب بود
دفترچه مرگ ترسناک به حساب نمیاد?
عکس دوم یکم غلط اندازه !!!
اوون چیه دستش ?
هرهر خندیدیم آقـای منــحرف
نگفتم بخندی جوجه
اخه انقدر طنز بود که نمیشد نخندید
خب به ....
عجب چشمای تیزی??????
دهنت ?
شلوارش که تا آخر بالا هست!
کمربند که داره
مهمانی جنازه ها رو قبلا شنیده بودم
انگل و هیولا به ترسناک بودن معروف نیستن به نشون دادن مفاهیم انسانی مشهور