دنیای مارول ویلن‌های زیادی در خود جای داده است اما تعداد کمی از آن‌ها هستند که در حد کارنیج (Carnage) ترسناک و بی‌رحم باشند. کلتوس کسدی (Cletus Kasady) نیازی به یک سیمبیوت فضایی نداشت تا تبدیل به یک انسان فاسد شود اما از وجود یک سیمبیوت نیز شکایتی نخواهد داشت. کارنیج از همان معرفی‌اش در دهه ۹۰ در دنیای کمیک‌ها یک مسیر خونین را آغاز کرده است. تنها دلیل وجودیت کارنیج ایجاد زجر بیشتر است. پس منطقی است که بتوان یک لیست کامل تحت عنوان «وحشتناک‌ترین کارهای کارنیج» تهیه کرد.
از نابود کردن زندگی یک آدم بیچاره تا دلیل مرگ صدها انسان بودن؛ راه‌های زیادی برای نابودی و آشوب وجود دارد که انگار این سیمبیوت فضایی سرخ رنگ وظیفه خود می‌بینید تا همه آن‌ها را امتحان کند. پس با این اوصاف در این مطلب به سراغ ۱۰ مورد از وحشتناک‌ترین کارهای کارنیج می‌رویم.
۱۰. کشتن تمام افراد حاضر در یک غذاخوری بدون هیچ دلیل خاصی – کمیک Deadpool vs. Carnage
اگر هیچ چیزی در مورد کارنیج نمی‌دانید، فقط همین یک نکته را از او داشته باشید: این ویلن به هیچ دلیلی برای انجام کارهایش نیاز ندارد. موردی که بحث درباره آن است مربوط به کمیک Deadpool vs. Carnage می‌شود که کارنیج یک غذاخوری پر از آدم را برای دلایلی که شاید فقط برای خودش منطقی باشند سلاخی کرد.
اصلاً شاید حتی همان دلایل منطقی برای خودش نیز وجود نداشتند. وقتی اسم یک شخصیت کارنیج [کشتار] باشد واقعاً نیازی به یک دلیل برای سلاخی افرادی که در مسیر قرار می‌گیرند وجود ندارد. وظیفه چنین شخصیتی کاملاً مشخص است. وقتی کارنیج منتظر رسیدن ددپول بود، تصمیم می‌گیرد وقتش را با کشتن انسان‌های بی‌گناه یک غذاخوری بگذارند و هر مرد، زن و بچه‌ای را یک به یک سلاخی کند.
چنین چیزی یک نمایش کامل از تنفر و خون‌ریزی است. شاید تصور کنید که این اتفاق برای خنده در داستان جا شده باشد؛ مخصوصاً که کمیک Deadpool vs. Carnage در درجه اول یک اثر از ددپول است. اما هیچ چیز خنده‌داری در این رویداد دیده نمی‌شود.
۹. کشتن فلش تامسون – شماره ۸۰۰ کمیک The Amazing Spider-Man
فلش تامسون (Flash Thompson) زمانی فقط یک قلدر دبیرستانی بود که زندگی پیتر پارکر را تبدیل به جهنم می‌کرد. اما وقتی با سیمبیوت ونوم (Venom) ترکیب و تبدیل به یک مأمور شیلد/ابرقهرمان با نام مأمور ونوم (Agent Venom) شد، زندگی‌اش به کل تغییر کرد.
ایده کلی این اتفاق بر این اساس بود که یک شخصیت جانبی تبدیل به شخصیت مهم‌تر و مکمل در دنیای مرد عنکبوتی شود. اما سپس سر و کله رد گابلین (Red Goblin) پیدا شد.
مارول در داستانی که منجر به وقایع شماره ۸۰۰ کمیک The Amazing Spider-Man شد، نورمن آزبورن (Norman Osborne) را با سیمبیوت کارنیج تبدیل کرد تا یک دشمن خطرناک با نام رد گابلین به وجود آید. یک سیمبیوت که علاوه بر قدرت‌های کارنیج، هوش نورمن را نیز داشت و هیچ کدام از نقاط ضعف سیمبیوت‌ها را نیز نداشت. همان طور که می‌توان تصور کرد، قهرمانان مارول خیلی در برابر این موجود دوام نیاوردند. حتی خود اسپایدی نیز تا نهایت ظرفیت خودش مایه گذاشت.
این وقایع در شماره ۸۰۰ کمیک The Amazing Spider-Man به نقطه اوج خود رسیدند؛ جایی که رد گابلین توانست مأمور ونوم را از بین ببرد. فلش تامسون تبدیل به یک ابرقهرمان شده بود تا به دست یک سیمبیوت سرخ رنگ از دست برود.
۸. سگ خودش را شکنجه کرد و کشت – کمیک Venom: Carnage Unleashed
حتماً دیگر تا به حال می‌دانید که کلتوس کسدی خیلی قبل‌تر از این که بداند یک سیمبیوت چیست، یک انسان خطرناک محسوب می‌شد. او در دوران کودکی‌اش کلی فعالیت شرورانه و وحشتناک داشته است.
اولین نشانه‌ای که به تبدیل شد کلتوس به یک هیولا اشاره داشت وقتی بود که والدینش او را در کنار سگ خانگی‌شان، فیفی (Fifi)، دیدند. کلتوس به این نتیجه رسیده بود که بهترین راه برای گذراندن یک بعد از ظهر، آرام شکنجه کردن این موجود بیچاره آن هم با یک دریل تا سر حد مرگ است.
با این که این عمل وحشتناک کلتوس به طور کامل به تصویر کشیده نمی‌شود اما می‌توان تصور کرد که دقیقاً چه اتفاقی افتاده است. البته این کار انتهای فعالیت‌های شرورانه کلتوس کسدی در دوران کودکی نبود.
۷. تراپیستش را به مرز جنون رساند – کمیک Venom: Carnage Unleashed
ظاهراً یک جا نشستن و سعی در باز کردن گره کور آشوب ذهن کلتوس کسدی کاری نیست که به نظر منطقی بیاید اما تا امتحانش نکنید مطمئن نخواهید شد.
در طی یکی از چندین و چند اقامت کلتوس در موسسه ریون‌کرفت (Ravencroft Institute)، کارنیج توسط مستر کورتیز (Mister Kurtiz) مورد معاینه قرار گرفت. کورتیز حتی با استانداردهای یک مکان عجیب و غریب مثل ریون‌کرفت نیز غیرعادی محسوب می‌شود. اما کورتیز خیلی زود متوجه شد که سعی در درک ذهن کلتوس کسدی، در کنار کارهای دیگر، احمقانه‌ترین عمل ممکن بود.
در طی جلسات بین این دو نفر، سیمبیوت کارنیج دوباره بدن کلتوس را بدون هیچ هشداری تحت اختیار خود درآورد. کارنیج به جای کشتن مستر کروتیز تصمیم گرفت تا این مرد بیچاره را به طور غیرقابل بازگشتی دیوانه کند. کورتیز به قدری دیوانه شده بود که به آدم‌خواری روی آورد.
این که کارنیج این قدر راحت می‌تواند ذهن یک انسان را خرد کند نشان می‌دهد که چه موجودات خطرناکی محسوب می‌شود.
۶. مادربزرگش را از پله‌ها به پایین پرتاب کرد – شماره ۱۲ کمیک Carnage
باید یک روانی کامل باشید که یک فرد سال‌خورده را از پله‌ها به پایین پرت کنید. هر چند این پیرزن باید انتظارش را می‌کشید.
خیلی تعجب نخواهید کرد اگر متوجه شوید وضعیت خانه و خانواده کلتوس در دوارن کودکی چیزی باشد که با تعاریف «سالم»، «کارآمد» یا «اساساً امن برای بزرگ شدن بچه‌ها» جور درنیاید. پدر و مادر کلتوس سوء استفاده کننده بودند و مادربزرگ پیرش هم بین این سه نفر از همه بدتر بود.
این پیرزن نباید تعجب می‌کرد وقتی هیولایی که خودش در به وجود آمدنش نقش داشته به سراغ او می‌آید. کلتوس منتظر یک فرصت خوب بود تا مادربزرگش را از پله‌ها به پایین بیندازد و مطمئن شود که او از این سقوط جان سالم به در نمی‌برد. البته کلتوس پس از این به سراغ والدینش هم رفت اما این لحظه وحشتناک‌تر است. همین که چنین کاری به ذهن کلتوس جوان رسیده ترسناک است چه برسد به این که او برای انجام آن یک نقشه دقیق هم بکشد.
۵. یک بچه را به اختیار خود درآورد – شماره ۱۱ و ۱۲ کمیک Amazing Spider-Girl
فرق نمی‌کند در کدام دنیا باشد، همیشه کارنیج یک شخصیت بدطینت محسوب می‌شود.
در یکی از دنیاهای موازی مارول و در سری کمیک Amazing Spider-Girl، مری جین یک پسر کوچک با نام بنجامین پارکر (Benjamin Parker) به دنیا می‌آورد تا میدی پارکر (Mayday Parker) تنها فرزندش نباشد. دقیقاً وقتی که میدی به این که دیگر تک فرزند نیست عادت می‌کند، سیمبیوت کارنیج بدن بنجامین را تسخیر می‌کند.
احتمالاً این نوزاد انتخاب اول سیمبیوت سرخ رنگ نبوده اما با توجه به این که خانواده پارکر تجربه زیادی در مقابله با او دارد، چاره دیگری نداشته است. کارنیج قصد داشت با قرار دادن این خانواده در یک وضعیت غیرممکن از آن‌ها انتقام بگیرد: این که آن‌ها بگذارد بنجامین به عنوان میزبان کارنیج مانده ولی در عوض خودشان به قتل برسند یا این نوزاد کشته شود تا از دست این سیمبیوت خلاص شوند.
میدی، به عنوان یک قهرمان عنکبوتی، تصمیم گرفت که انتخابی نکند و به سراغ یکی دیگر از ویلن‌هایش رفت. این ویلن ریورب (Reverb) نام داشت و قابلیت‌هایش بر پایه تجهیزات صوتی بود. میدی تکنولوژی او را دزدید و با استفاده از امواج فراصوت کارنیج را مجبور کرد تا برادر کوچکش را ترک کند.
۴. یک خدای تاریک را احیا کرد و سپس برای به دست آوردن قدرت‌هایش او را کشت – کمیک Carnage
به هر دلیلی، مارول تصمیم گرفت تا از این شخصیت نفرت انگیز، آدمکش، دیوانه و روانی نه تنها یک سری، بلکه چندین سری کمیک اختصاصی منتشر کند.
در یکی از سری‌های اختصاصی در سال ۲۰۱۶، کارنیج خودش را درگیر یک دسیسه توسط تعدادی فرقه‌گرا دید که می‌خواستند از او برای احیا کردن یک خدای تاریک با نام کثان (Chthon) استفاده کنند. اما اوضاع به نفع آن‌ها پیش نمی‌رود. با این حال، وقتی کار کارنیج با این فرقه‌گراها تمام می‌شود، به این نتیجه می‌رسد که بیدار کردن یک هیولای باستانی اتفاقاً خیلی هم جالب به نظر می‌آید.
او اقدامات لازم را برای احیای این خدای تاریک انجام می‌دهد و وقتی کثان بازمی‌گردد، سیمبیوت سرخ او را می‌کشد، قدرت‌های خداگونه‌اش را جذب می‌کند و حتی از قبل نیز قدرتمندتر می‌شود.
این که کارنیج با احیای یک خدای تاریک نسبت به دنیا و موجوداتی که در آن زندگی می‌کنند این قدر بی‌اهمیت بود یک چیز است و این که او توانست تا این موجود خداگونه را برای قدرتش بکشد یک چیز دیگر.
۳. یک محله کامل را جذب کرد – کمیک Carnage, U.S.A.
یکی از جاه‌طلبانه‌ترین نقشه‌های کارنیج در سری کمیک Carnage, U.S.A. اتفاق افتاده است. در این سری، کارنیج تصمیم می‌گیرد تا با استفاده از قدرت‌های سیمبیوتی خود یک محله کامل را در آمریکا جذب خودش کرده و به شکل یک ذهن متمرکز کنترلشان کند.
این کار باعث می‌شود تا اولین شماره از این سری کمیک تبدیل به یکی از بهترین بخش‌های Carnage, U.S.A. شود. در این کمیک می‌توان دید که کارنیج چگونه و با چه روند آرام و ترسناکی کل یک محله را تحت اختیار خود در می‌آورد. این اتفاق در ابتدا آهسته است و سپس ناگهان سیمبیوت کارنیج از تمام منابع آب این محله بیرون می‌زند، هر کسی را که پیدا می‌کند تسخیر و تبدیل به برده خود می‌کند.
وقتی هم که سازمان شیلد متوجه این جریان می‌شود، یک گروه از ابرقهرمانان را می‌فرستد تا این محله را آزاد کند اما سیمبیوت قرمز رنگ در عرض چند دقیقه کنترل آن‌ها را هم به دست می‌گیرد؛ البته مرد عنکبوتی می‌تواند قسر در رود.
کارنیج به این محله مثل یک خدا فرمانروایی می‌کند و تمام ساکنان آن را به عروسک‌های خیمه شب بازی و پرستندگان خود تبدیل می‌کند.
۲. یک یتیم خانه را سوزاند – شماره ۱ کمیک Carnage
پس از این که والدین کلتوس از بین رفتند، او را به یک یتیم خانه با نام «خانه سنت استس برای پسرها» (St. Estes Home For Boys) منتقل کردند. جایی که حتی نسبت به خانه خودش با والدین و مادربزرگش نیز بیش از پیش مورد تمسخر و آزار قرار گرفت. نیاز به گفتن نیز ندارد که چجور افرادی معمولاً به عنوان سرپرست این اماکن فعالیت می‌کنند.
اگر یک چیز در دنیای مارول باشد که مرگ را تضمین می‌کند، خندیدن به کلتوس کسدی است. خیلی از رسیدنش به یتیم خانه نمی‌گذرد که کلتوس تصمیم می‌گیرد زندگی‌اش را به شکل دیگری ادامه دهد. با این حال، او یک پیغام خداحافظی برای تمام دوستانی که در سنت استس پیدا کرده بود می‌گذارد؛ یک آتش شعله‌ور که تمام این ساختمان را دربرگرفته و هر که در آن بود را می‌سوزاند.
۱. اکثر ساکنان منهتن را سلاخی کرد – کمیک Maximum Carnage
حتی با گذشت تمام این سال‌ها، وحشتناک‌ترین کاری که کارنیج تا به حال انجام داده مربوط به خط داستانی مشهور این شخصیت با نام Maximum Carnage است. این سیمبیوت یک روز تصمیم می‌گیرد تا روانی‌هایی شبیه به خود را همراه خودش کند، آن هم با یک هدف مشخص: به نیویورک رفته و همه را بکشند.
بدون هیچ عذر و بهانه و نقشه بزرگ؛ فقط یک کشتار جمعی کامل. کارنیج به کمک معشوقه دیوانه‌اش، شیریک (Shriek)، که اکثر سکانان منهتن را به کمک توانایی‌هایش کاملاً دیوانه می‌کند، تقریباً به هدفش می‌رسد. کل این منطقه در عرض چند ساعت دچار هرج و مرج شده و مرد عنکبوتی به زور می‌تواند اوضاع را راست و ریست کند.
در انتهای داستانی، اسپایدی به کمک ونوم و چند ابرقهرمان دیگر بالاخره می‌تواند به وحشت کارنیج پایان دهد. با تمام این اوصاف اما این کشتار سیمبیوت قرمز رنگ هنوز هم به عنوان وحشتناک‌ترین عمل کارنیج در نظر گرفته می‌شود.
کارنیجه دیگه از اسمش معلومه چه کارش کنیم.
ونوم ۲ چه چیزی قراره باشه؟?
به پای جوکر میرسه ??؟؟؟
شماره هشتو دیدم یاد اون کمیک Everything’s Fine افتادم، نمیدونم چرا ?
ببخشید کسی میدونه از کجا کمیک ۷۰۰ قسمتی اسپایدر من رو دانلود کنم ؟
می دونستم کارنیج وحشیه اما نه در این حد
مثلا بنویسین کل دنیارو کارینج نابود کرد کسی براش مهم نیست و میگه وحشت ناک نبود
ولی اگه یه بچه رو بکشه همه میگن چقد شرور و…
این تفکر خیلی از ماست از جمله خودم??
همه ی کارها وحشتناک و وحشیانه بود ولی کمیک مکسیموم کارنیج یه چیز دیگه
کارنیج+اتزیو=؟
کارنیج+ترمیناتور=؟
کارنیج+شرک=؟
کارنیج+عباس بوعزار=؟
فقط اینایی که نوشتمو تصور کنید?
(پ.ن:ونوم یه بار با کارنیج ترکیب شده بود!!!اسمشم شده بود کارنوم(carnom)تو لگو مارول۲هستش حتی یه مرحله به اون اخصاص داره!)
بجز دو سه مورد هیچکدوم زیاد کار ترسناکی و حشت ناکی نبودن
کارنیج+اتزیو=؟
کارنیج+ترمیناتور=؟
کارنیج+شرک=؟
کارنیج+عباس بوعزار=؟
تو ذهنتون اینارو تصور کنید?
(پ.ن:کارنیج یه بار با ونوم ترکیب شد شد کارنوم(Carnom)تو لگو مارول ۲ حتی یه مرحله به اون اختصاص داده شده برید ببینید)
قسمت۸ ناقض هست
اون سگ رو مادر کلتوس حتی از خود کلتوس بیشتر دوست داشت
برای همین تو انباری زیر خونه کشتش
بیشتر موارد مربوط به انخابات کسیدی بود نه کارنیج درسته ؟!
یا برعکسشه ؟؟؟؟
کارای کثیفی بود اما تا حالا هیچ شروری نتونسته کامل کامل ببره … همیشه یه چیزیشو باخته
انتظارم از کارنیج بیشتر بود
کار خاصی انجام نداد جز سوزوندن یتیم خانه بقیه اش رعب انگیز نبود
این دیگه چه دیوانه ی قاتلیه?