بررسی کمیک Spider-Man: The Spider’s Shadow
شاید شما نیز جزو آن دسته از مخاطبان باشید که ندانید ونوم در ابتدا نه به عنوان یک شخصیت، بلکه در واقع به عنوان یک لباس به کمیکهای مارول اضافه شده بود! مدتی طول کشید ...
شاید شما نیز جزو آن دسته از مخاطبان باشید که ندانید ونوم در ابتدا نه به عنوان یک شخصیت، بلکه در واقع به عنوان یک لباس به کمیکهای مارول اضافه شده بود! مدتی طول کشید تا این لباس فضایی، هویت خودش را پیدا کند، تبدیل به ونوم شده و دست آخر به عنوان یکی از ویلنهای اسپایدرمن فعالیت خود را در کمیکها دنبال کند. اما حالا کمیک Spider-Man: The Spider's Shadow به سراغ یک تئوری جالب رفته است.
در کمیک Spider-Man: The Spider's Shadow میبینیم که روند همیشگی دنیای مارول دچار تغییر شده و پیتر پارکر دل از لباس فضایی خود نمیکند. این گونه، با فرض این که «چه میشد اگر مرد عنکبوتی، ونوم میبود؟» با داستان کمیک Spider-Man: The Spider's Shadow طرف میشویم.
- نام کمیک: Spider-Man: The Spider's Shadow
- تعداد شمارهها: ۵ شماره
- تاریخ عرضه: از ماه آوریل تا آگوست سال ۲۰۲۱
- نویسنده: چیپ زدارسکى (Chip Zdarsky)
- تیم مصور: پاسکوال فری (Pasqual Ferry) و مت هالینگسورث (Matt Hollingsworth)
احتمالاً با سری کمیکهای What If...? مارول آشنا باشید. اگر آشنا نیستید، باید بگویم در این کمیکها، یک تغییر نسبتاً کوچک در رویدادها و روایتهای مارول باعث میشود کل دنیای مارول تحت تأثیر قرار بگیرد و روند خیلی از اتفاقات به شکل دیگری، در یک دنیای موازی، پیش رود. کمیک Spider-Man: The Spider's Shadow نیز تقریباً همین روند را پیش گرفته اما با قالب، یا بهتر بگویم، سوال سری کمیکهای What If...? در عنوان خود، عرضه نشده است.
در این کمیک شاهد این هستیم که پیتر پارکر، بر خلاف جریان اصلی کمیکهای مارول، دست از لباس فضایی خود نمیکشد و برای مدتی طولانیتر با آن به فعالیت میپردازد. طولانی شدن ترکیب ونوم و مرد عنکبوتی کمکم روی ذهن پیتر پارکر نیز تأثیر میگذارد؛ تأثیراتی تاریک و منفی. اصلاً اولین صفحات این سری با کابوس پیتر پارکر آغاز میشود که در آن شاهد سرخورده شدن او از نحوه فعالیتش آن هم از زبان عزیزانش هستیم. پیتر دوای درد خود را در فعالیت بیشتر ابرقهرمانی میبیند؛ آن هم با به تن داشتن سیمبیوتی که روی روانش تأثیر میگذارد.
ترکیبی که اسپایدرمن و سیبیموت ونوم، به عنوان لباس جدیدش، ایجاد میکنند، همان طور که احتمالاً قابل حدس است، چیزی نیست که با رفتار و نحوه کار پیتر پارکر جوان همخوانی داشته باشد. با این حال، علاقه پیتر به نگه داشتن این لباس فضایی، باعث میشود تا زندگیاش وارد یک پیچ خیلی تاریک شود که کمتر از او سراغ داریم.
پیتر پارکری که معمولاً یک جوان با ظاهری سرزنده به تصویر میکشد و هنگامی که نقاب مرد عنکبوتی را به صورتش میگذارد، در سختترین شرایط نیز سعی میکند روحیه شاداب خودش را حفظ کند، با ترکیب طولانی مدت با ونوم تبدیل به چهرهای میشود که با پیتر پارکر معروف فرسنگها فاصله دارد.
تمام درگیریها و نگرانیهای درونی که از پیتر سراغ داریم، به لطف ونوم، بیرون ریخته میشوند و حالا با یک مرد عنکبوتی طرف هستیم که حتی از بیرون نیز خشن، عصبانی و سرخورده است. میتوان تمام این احساسات پیتر را به عنوان خط اصلی کمیک Spider-Man: The Spider's Shadow معرفی کنیم. یک کمیک که مرد عنکبوتی مشهور را میگیرد و یک نسخه تیره و تاریک از او را تحویل میدهد.
بزرگترین تغییر این اسپایدرمن نیز وقتی رخ میدهد که بالاخره، طی یک اتفاق خیلی تلخ برای پیتر، ونوم از خشم شعلهور شده درون او استفاده میکند تا مرد عنکبوتی مسیری از بین بردن رقبایش را بپیماید. درست خواندید، حالا با یک اسپایدرمن طرف هستیم که نه تنها با ونوم ترکیب شده، بلکه مشکلی نیز با انجام قتل ندارد.
به این ترتیب، داستان جوری پیش میرود که ناگهان احساس میکنید که دوست ندارید این پیتر پارکر موفق شود. دوست ندارید که قهرمان داستان به اهدافش برسد. بلکه دوست دارید کسانی که در برابرش ایستادهاند بتوانند اسپایدرمن/ونوم را متوقف کنند. شاید این گونه، به نوعی، قهرمان محبوب مارول دوباره بازگردد و همان اسپایدرمن همیشگی شود. یک تضاد فوق العاده زیبا و در عین حال درگیر کننده.
کمیک Spider-Man: The Spider's Shadow تا مقطعی از داستان به خوبی مخاطب را درگیر میکند و با اشارههایی ریز به اتفاقات آینده، خواننده را برای ادامه داستان ترغیب میکند. اما در شمارههای آخر، و به طور ویژه، آخرین شماره کمیک، درگیری مخاطب به حداقل میرسد؛ دقیقاً جایی که باید اوج هیجان برای مخاطب میبود.
با وجود استفاده از برخی از شخصیتها و قهرمانهای مهم مارول مثل کاپیتان آمریکا، آیرون من، ثور، ایکس من، شی هالک و خیلی شخصیتهای دیگر در اواخر داستان اما اصلاً حس نمیکنید که با یک اتفاق بزرگ طرف هستید. تمام این شخصیتهای بزرگ به قدری به حاشیه رانده شدهاند که سرنوشتشان کوچکترین اهمیتی برایتان نخواهد داشت.
شاید بگویید که خب، کمیک مربوط به اسپایدرمن است و منطقی خواهد بود اگر اتفاقات مربوط به پیتر پارکر محوریت اصلی داستان را تشکیل داده و آن را به جلو برانند. اما باید بگویم در اوج اتفاقات کمیک، حتی خود اسپایدرمن نیز کار خاصی انجام نمیدهد. همه چیز در جایی که باید نقطه اوج داستان باشد، در یک سری تعقیب و گریز و بالا و پایین رفتن خلاصه میشود. به جز فاز نهایی ویلن داستان، نه اتفاق عظیمی میافتد، نه مبارزهای هیجان انگیز را تجربه میکنیم و نه از یک راز خیلی جذاب پرده برداشته میشود.
با این حال، هر چقدر که نقطه اوج داستان کم میگذارد اما روایتی که منجر به این مقطع از داستان شده، به یاد خواهد ماند. حتی تا حدودی بخش پایانی کمیک Spider-Man: The Spider's Shadow نیز میتواند برای خیلیها راضی کننده باشد؛ با این که خیلی هم بینقص نیست.
شاید مهمتر از داستان، روابط پیتر با دیگر شخصیتها و احساساتی که او نسبت به آنها دارد باعث جذابیت این کمیک شده باشد. چه احساساتی تخریبی نسبت به ویلنها و کسانی که سابقه قرار گرفتن در برابر اسپایدرمن داشتهاند و حالا به لطف ونوم این احساسات چندین برابر شدهاند، و چه احساساتی سازنده که باعث میشوند مطمئن شویم ونوم وصلهای ناجور برای اسپایدرمن است که میخواهیم هر چه زودتر شرش کم شود.
با تمام این اوصاف و یک روند داستانی نسبتاً جذاب که میتواند برای طرفداران اسپایدرمن بسیار خوشاید و در عین حال متفاوت باشد اما وقتی سراغ جنبه بصری کمیک میآییم، تا حدود زیادی ناامید میشویم.
شاید در اوایل داستان و شمارههای اول کمیک خیلی مشکلی با تصویرسازی آن نداشته باشیم، در هر حال یک مینی سری ماهانه است و در حال یک روایت از دنیایی موازی؛ پس نباید انتظار یک شاهکار بصری داشته باشیم (که اگر این طور میبود جای تحسین داشت). اما وقتی با داستان پیش میرویم و میبینیم که روایت Spider-Man: The Spider's Shadow چه قدر جذاب است، تازه این احساس دست میدهد که چرا زحمت بیشتری برای تصویرسازیها انجام نشده.
اکثر طراحیها خیلی ساده و کم جزئیات هستند. البته فقط در مورد شخصیتهایی که حضور کوتاه دارند صحبت نمیکنم، علاوه بر شخصیتهای مکمل، حتی اسپایدرمن/پیتر پارکر نیز در بسیاری از نقاشیها در سادهترین حالت ممکن طراحی شدهاند. چیزی که خیلی باعث دلسردی میشود.
از طرفی، این طراحیهای ضعیف بخشی از علت ضعف نقطه اوج داستان هستند. گاهی اوقات پنلبندیها و طراحیها در سکانسهای اکشن ماجرا طوری انجام شدهاند که واقعاً نمیدانید چه اتفاقی در حال افتادن است. گاهی نیز توالی پنلها به درستی رعایت نمیشود و متوجه نمیشوید دقیقاً چطور پنل پیشین به پنل کنونین رسیده است. کم بودن جزئیات نقاشیها که به آن اشاره شد نیز عامل تشدید کننده این ضعفها هستند.
با این که در اکثر بخشهای کمیک شاهد پالتهای رنگ متنوع هستیم اما رنگآمیزیها نیز به درستی انجام نشده است. در اکثر موارد حس میکنید که روی تمام رنگهای به کار رفته در هر صفحه، یک فیلتر رنگی اضافه شده که باعث از بین رفتن حس و حتی وجودیت رنگهای به کار رفته شده است.
این که رنگآمیزیهای متفاوتی برای یک عامل بصری ثابت ببینید نیز کم پیش نمیآید. از همه مهمتر و واضحتر مربوط به خود اسپایدرمن در مواقعی است که لباس اصلی خود را بدون وجود ونوم به تن دارد. در یک آن با اسپایدرمنی طرف هستیم که لباسی قرمز و آبی به تن کرده اما حتی در فاصله یک پنل و بدون تغییر خاصی در محیط، ناگهان لباس مرد عنکبوتی قرمز و سیاه رنگ است.
البته اوضاع بدتر از این حرفهاست؛ مخصوصاً برای شخصیتهای جانبی و مکمل. در مواردی حتی تصویرسازان و رنگآمیزهای کمیک زحمت سایه زدن به رنگها را نیز به خود ندادهاند و انگار با ابزار سطل رنگ پینت، در مرزهای قلمزنی شده، سطل رنگ را خالی کردهاند.
به طور کلی، داستان کمیک Spider-Man: The Spider's Shadow و نحوه روایت آن، چیزی است که شما را به خود جذب میکند و شخصیت پردازیها و روابط بین این شخصیتها، عاملی است که مخاطب را به ادامه تشویق میکند. اما طراحیها و تصویرسازیها خیلی پایینتر از سطح انتظار ظاهر میشوند و نمیگذارند Spider-Man: The Spider's Shadow از این نظر نیز یک سر و گردن بالاتر باشد.
به مطالعه ادامه دهید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
واقعا کمیک جالبی به نظر میرسه و موضوع جالبی هم داره.راستش اگه همینجوری که گفتید طراحی بهتری داشت خیلی بهتر میشد
بنظر کمیک جالبی بنظر میرسه میخونمش،خیلی وقته از سری وات ایف...؟ کمیک نخوندم