تاثیرات Zelda: Breath of the Wild روی صنعت بازیها چه بوده است؟
بازیهای ویدیویی مثل دیگر مدیومها طیف گستردهای از ژانر و سبکهای متنوعی را پوشش میدهند و در این بین همیشه برخی از آثار به نحوی پیشتاز بودهاند. برای مثال دووم، Half-Life 2 و Call of ...
بازیهای ویدیویی مثل دیگر مدیومها طیف گستردهای از ژانر و سبکهای متنوعی را پوشش میدهند و در این بین همیشه برخی از آثار به نحوی پیشتاز بودهاند. برای مثال دووم، Half-Life 2 و Call of Duty: Modern Warfare بازیهای شوتر بعد خود را تحت تاثیر داستانگویی عمیق و گیمپلی منحصربهفرد خود عوض کردند یا مثلا امکان ندارد حرف از بهترین بازیهای AAA و جهان باز به میان بیاید اما از سری GTA و بدل شدن به یگانهالگوی بسیاری از آثار امروزی صحبتی به میان نیاورد. با این وجود اما یک بازی ویدیویی وجود دارد که بسیاری از ما به دلایل مختلف یا موفق به تجربه آن نشدهایم یا هم فراموش میکنیم تا آن را در فهرست تاثیرگذارترینها قرار دهیم؛ اثری جادویی که با گذشت ۵ سال هنوز هم نفسگیر، دلربا، فریبنده، عمیق و یک نقشآفرینی تمامعیار به شمار میرود. بله زلدا همان اثری است که میخواهیم در این مطلب به برخی از تاثیراتش بر دنیای ویدیوگیم اشاره داشته باشیم. با ویجیاتو همراه باشید.
بازی The Legend of Zelda: Breath of the Wild در تاریخ ۳ مارس ۲۰۱۷ میلادی مصادف با ۱۳ اسفند سال ۱۳۹۵ برای کنسولهای سوییچ و Wii U منتشر شد. این اثر در واقع قرار بود تا اختتامیهای بر مهمترین آثار انحصاری Wii U باشد اما عوامل متعددی باعث شدند تا این اثر به عنوان لانچ تایتل (بازی روز عرضه) نینتندو سوییچ معرفی و عرضه شود. البته حال که به این قضیه مینگریم میتوانیم این تصمیم نینتندو را کاملا منطقی بدانیم زیرا کنسول Wii U یکی از شکستهای تجاری نیتندو در آن سالها به شمار میرفت و همین امر هم باعث شد تا استقبال طرفداران از این کنسول به شدت کمتر از انتظار سران کمپانی باشد و در نهایت به فروشی که از آن انتظار میرفت دست پیدا نکند. این مساله نینتندو را بر آن داشت تا با عرضه BotW به عنوان لانچ تایتل سوییچ شروعی بسیار قدرتمند را برای جدیدترین کنسول خود به ارمغان بیاورد که به اتفاق بسیاری از گیمرها و کارشناسان این حوزه موفق شد تا استانداردهای جدیدی برای بازیهای جهان باز تعریف کند.
ادای دین به ژانر اوپن-ورلد
یکی از بزرگترین دستاوردهای BotW ساخت اثری جهان باز پرشده از فعالیتهای متنوع بود. بازیهای زیادی دست به توسعه دنیاهای غولپیکر میزنند اما اغلب به دلیل عدم تنوع در انجام فعالیتها و ماموریتهای فرعی برای مخاطب حس کوچک بودن را القا میکنند و در نهایت به فراموشی سپرده میشوند. این مشکل میتواند ریشه در عدم توسعه محتوای کافی و یا ماموریتهای مشابه داشته باشد به طوری که بازیکن هم پس از مدتی خسته شده و دیگر رمقی برای انجام آنها ندارد.
بازی Breath of the Wild اما جهان خود را با فعالیتهای جانبی متنوع در سراسر نقشه پر کرده است و هیچ اجباری برای انجام دادن آنها توسط بازیکن به کار نمیگیرد. نتیجه هم چیزی نیست جز اثری که تک تک گوشههایش پر از نبرد و معماهای چالشبرانگیزی است که پاداش بسیار ارزندهای نیز به بازیکن تقدیم میکنند. همین آزادی عمل و ترغیب بازیکن برای کشف ناشناختهها باعث میشود ساعتهای متوالی پای تجربه آن بنشینید و از ثانیه به ثانیه آن لذتی بیاندازه ببرید.
منبع الهامی برای آثار دیگر
همه میدانیم با وضعیتی که در حال حاضر بر صنعت بازیهای ویدیویی حاکم است، بسیاری از استودیوها و سازندگان امکان ساخت اثری با وسواس خاص نینتندو و آن طراحیهای بینظیرش را ندارند اما BotW همچنان میتواند کلاس درس فوقالعادهای برای ساخت آثار جهان باز باشد. حال پس از سالها توسعهدهندگان به این مساله که باید گیمر را به سوی محتوای اختیاری سوق بدهند پی بردهاند و آثار تازهنفسی همچون داینگ لایت ۲ (Dying Light 2) و الدن رینگ (Elden Ring) نمونههای بارزی از این قضیه و به ویژه پر کردن اینچ به اینچ بازی با فعالیتهای مختلف هستند. از طرفی باید بپذیریم آثاری مثل Genshin Impact و Immortals Fenyx Rising هم در این صنعت حضور دارند که بدون وجود زلدا شاید هرگز ساخته نمیشدند.
با این حال، یکی از مهمترین درسهای زلدا این است که معلق شدن در هوا آن هم با یک گلایدر تجربهای بینظیر است که در عین ساده بودن لذتبخش است. حالا نهتنها زلدا که بازی بزرگی مثل هورایزن فوربیدن وست (Horizon Forbidden West) نیز از گلایدر اختصاصی خود برای بهبود تجربه در کشفیات الوی به این قابلیت مجهز شده و از طرفی داینگ لایت ۲ نیز پکیج زامبیزده خود را با چنین آیتمی پر میکند. گلایدرها به همین نقطه بسنده نکردهاند و آثار دیگری همچون Pokemon Legends: Arceus به شما اجازه میدهند در سرتاسر نقشه آزادانه پرواز کنید. درست است طرفداران GTA برای اولین بار اهمیت پرواز را درک کرده بودند اما این BotW بود که لذت دوچندانش را به همه یادآور شد.
زلدا؛ جاودان در خاطرات گیمرها
تاثیرات بیاندازه BotW به همینجا ختم نمیشود. از مبارزات و نحوه هدایت بازیکن در گوست آو سوشیما (Ghost of Tsushima) گرفته تا مجموعه اساسینز کرید (از نسخه اوریجینز به بعد) که تاکید بر مخفیکاری نسخههای پیشین را تا حدی نادیده گرفت و بسیاری از مکانیزمهای خود را به تبع زلدا دستخوش تغییر کرد. از طرفی الهام Red Dead Redemption 2 و Death Stranding برای ساخت جهانی پویا با اکوسیستمهای مختلف و حذف از بسیاری از مکانیزمها، انکارناپذیر است. مهم نیست آثار مذکور تا چه اندازه در الهام و پیریزی این جزئیات موفق شدهاند، مهم این است که تا اینجا دیگر میدانیم نبوغ سازندگان زلدا و وجود درخشان چنین اثری در بازیهای ویدیویی باعث رشد و توسعه آثار بسیاری شده است.
بازی The Legend of Zelda: Breath of the Wild در بازتعریف بازیهای جهان باز بسیار موفق ظاهر شده و حال که میدانیم نسخه دوم آن در حال توسعه است بیصبرانه منتظریم تا ببینیم نسخه دوم در مقایسه چه پیشرفتهایی را به بازی اضافه کرده است. این اثر نهتنها برای همیشه در قلب و روحمان جاودانه میماند که به عنوان سمبلی تکرارناشدنی نیز در ذهن تکتک گیمرهایی که آن را تجربه کردهاند حک شده است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
واقعا نینتندو کلاس درس برای بازی ساز ها هستند