تحلیل روانشناسی شخصیتهای بتمن و ریدلر – ترس و معما
بحث بتمن، این روزها بیشتر از هر موقع دیگری داغ است و نظرها و تحلیلها از فیلم جدید the batman همچنان ادامه دارد. اما چیزی که به نظرم بیشتر از همه نیاز به تحلیل دارد ...
بحث بتمن، این روزها بیشتر از هر موقع دیگری داغ است و نظرها و تحلیلها از فیلم جدید the batman همچنان ادامه دارد. اما چیزی که به نظرم بیشتر از همه نیاز به تحلیل دارد شخصیت بتمن و ریدلر است. در این مقاله این دو شخصیت را زیر ذرهبین روانشناسی قرار میدهیم. پس حتما این مقاله را تا انتها بخوانید؛ چون اگر طرفدار دنیای تاریک بتمن باشید، قطعا نکات جالبی دستگیرتان میشود. با تحلیل روانشناسی شخصیتهای بتمن و ریدلر همراه ویجیاتو بمانید.
گاتهام، استعارهای از جامعه
پیش از اینکه سراغ تحلیل دو شخصیت برویم، ابتدا بهتر است یک پیشزمینهای از محیطی که این دو شخصیت در آن قرار دارند داشته باشیم.
شهر خیالی گاتهام، ویژگیهایی مثل تاریکی، جرم و جنایت و نارضایتی مردم را درون خود دارد. در واقع گاتهام نمای مشخص و واضحی از جامعه است. جامعهای که فساد و جرم آن را فرا گرفته و این فساد مستقیما باعث ایجاد شخصیتهایی مثل بتمن و ریدلر شده است.
در واقع حرف من این است که اولین تلنگر برای تبدیل شدن به ابر شرور یا ابر قهرمان، نوع جامعهای است که شخصیت در آن زندگی میکند. در این مورد وقتی به شخصیتها رسیدیم بیشتر صحبت میکنم.
برگردیم به شهر گاتهام. شهری که آدمهای پولدار و بی تفاوت نسبت به دیگران را بالا میبرد و آدمهای فقیر و معمولی را فقیرتر از قبل میکند. بین فقر و حقارت، یک دنیا تفاوت وجود دارد. هر فقیری لزوما حقیر نیست. اما شهر گاتهام یا همان جامعه، باعث میشود که حقارت بین فقیرها و افراد معمولی رشد پیدا کند.
تو شهر گاتهام اگر چیز خاصی برای ارائه نداشته باشید، فراموش میشوید و کسی حتی اسم شما هم به یاد نمیآورد. این موضوع به ظاهر چیز سادهای است؛ اما در حقیقت بر میگردد به خاصیت اسطوره پرستی جامعه.
داستان گاتهامی که در جرم و جنایت غرق شده، همان جامعهای است که مردمش یه عده را بی دلیل بالا میبرند و اسطوره میکنند و عده دیگر را به قهقرا میکشانند.
اگر دقت کنید در هر دوره، شهر گاتهام دنبال بالا بردن یکسری انسانهای کلیدی و مهم است. مثل توماس وین، جوکر، ریدلر و بتمن. این موضوع باز استعارهای است از جامعهای که مدام درحال اسطوره سازی یکسری آدمهای خاص و کنار زدن دیگران است.
اینکه هر کسی برای خود الگوهایی داشته باشد و بخواهد طرفدار آنها باشد، مربوط به خود شخصیت است. اما انتقال آن به جامعه سنگینترین ضربهها را به افراد جامعه میزند.
وقتی افراد معروف و مشهور انقدر تحسین شوند، افراد دیگر، جدی گرفته نمیشوند. مگر یک جامعه چند شخصیت مشهور میتواند ارائه دهد؟ بنابراین چیزی دیگر برای شخصیتها نمیماند و هر لحظه در تاریکی حقارت خودساخته، فرو میروند.
فکر میکنید چرا شخصیتی مثل ریدلر یا جوکر به وجود میآیند؟ چون جامعه ضربه اولیه را به آنها زده است. جامعهای که اول سلبریتیها را ستایش میکند و بعد مسئولین جامعه را. آن وقت مردم معمولی با دیدن این تفاوت، احساس حقارت میکنند و در صورت داشتن زمینه بیماری روانی مثل جوکر، دست به جنایت میزنند تا صرفا دیده شوند.
پس اگر در تلویزیون یا اخبار رسانههای مختلف، خبرهایی از جنایتهای بزرگ، رفتارهای عجیب بعضی شخصیتها و... میشنویم، و آن را با ابراز تاسف و کمی تعجب کنار میگذاریم، باید بدانیم که اولین ضربه را خود ما و امثال ما به این شخصیتها وارد کرده است.
داستان گاتهامی که در ظلم و جنایت غرق شده، همان جامعهای است که مردمش یه عده را بی دلیل بالا میبرند و اسطوره میکنند و عده دیگر را به قهقرا میکشانند.
تحلیل روانشناسی شخصیت بتمن و ریدلر
در این بخش از مقاله، دو شخصیت بتمن و ریدلر را باهم مقایسه میکنیم و در مورد هر کدام تئوریها و تحلیلهایی را ارائه میکنیم. از آنجایی هر دو شخصیت روند تقریبا یکسانی را طی میکنند، معمولا از نام هر دو شخصیت کنار یکدیگر استفاده میکنم.
بتمن یک نماد است
شخصیتها از روی یکسری رویدادها و عقاید خاص که بیشتر توسط خانواده و سپس جامعه منتقل میشوند، به وجود میآیند.
شخصیت بتمن، با اینکه یک شخصیت کمیک بوکی و تخیلی است؛ اما در حقیقت یک نماد است. نماد از شخصیتهایی که در جامعهای پر از فساد زندگی میکنند و احساس میکنند باید کاری کنند.
شاید این تشبیه اشتباه باشد، اما بتمن من را یاد قاتلان زنجیرهای میاندازد که خودشان قانون را اجرا میکنند. این شخصیتها نه اهل ساختن اسطوره هستند و نه اهل پایین آوردن قشر خاصی مردم. بلکه عدالت چیزی است که این شخصیتها را به حرکت وا میدارد.
البته قتل، خودش یک معضل بزرگ است که شخصیتهای این چنینی دچارش میشوند. فکر میکنید چرا بتمن انقدر با کشتن دیگران مخالف است؟ چون در این صورت تبدیل به همان کسانی میشود که دارد با آنها مبارزه میکند. آنهایی که برای تغییر آدم میکشند، به تمام ترسها و ضعفهای خود بها دادند و نشان دادند که ضعیفترین افراد جامعه هستند. زیرا راه آسانی را انتخاب کردند.
احساس مسئولیت اضافی
اگر بخواهیم از ریشه، مسئله بتمن شدن و یا ریدلر شدن را تحلیل کنیم، باید به احساس مسئولیت بپردازیم.
ما در طول روز مسئولیتهای زیادی داریم. مسئولیتهای شخصی، مسئولیتهای مربوط به خانواده و دیگر مسئولیتها.
اما یکسری از شخصیتها، وقتی به جامعه نگاه میکنند، در ذهنشان شروع به ساختن مسئولیت میکنند و احساس میکنند که باید نقشی در جامعه داشته باشند.
بتمن، نخستین ضربه را در کودکی وقتی پدر و مادرش کشته شد خورد. کشته شدن مارتا وین و توماس وین، تقصیر جامعه است. جامعهای که با رشد فساد، قاتلان و خلافکاران را در آن پرورش میدهد.
بنابراین بروس وین در ابتدا این نفرت را از جامعه پیدا کرده اما تحت تاثیر آلفرد و آموزشهایش، تبدیل به احساس دلسوزی نسبت به جامعه شده است. در واقع بروس وین احساس میکند که علاوه بر مسئولیتهای روزمره، مسئولیتهای بزرگتری هم دارد. این احساس مسئولیت اضافی، از همان نفرت از جامعه سرچشمه میگیرد.
شخصیت ریدلر نیز این احساس مسئولیت اضافی را دارد؛ اما در یک شکل و شمایل دیگری. او از کودکی در یتیمخانه بزرگ شده و در آن شاهد انتخابهای ناعادل افراد جامعه بوده است. او مسئولین و بزرگهایی را میدیده که هر روز ستایش میشدند و به آنها افتخار میکردند. اما بعد نگاهی به وضعیت خود و دیگر کسانی که در آن یتیم خانه زندگی میکنند میاندازد و این باعث احساس نفرت از جامعه میشود.
نفرتی که مثل خوره به جان او میافتد و برای بهتر شدنش احساس میکند باید کاری کند. در واقع جامعه با اسطوره پسند بودنش، او را به این سمت هل داده تا احساس مسئولیت اضافی داشته باشد. احساس مسئولیتی که باعث بشود او را از تاریکی فراموشی نجات دهد. در نهایت تبدیل به همان اسطورهای شود که مردم آن را میپرستند.
عقده حقارت یا همان محرک بزرگ
ضربههای جامعه گاتهام، به آدمها و اعضایش تمامی ندارد. همانطور که بهش اشاره کردم، شهر گاتهام قشری از افراد را بالا میبرد و آنها را تبدیل به اسطوره میکند و قشری دیگر را در زیر پوست خود پنهان میکند و همان جا خفه میکند.
من از اختلاف طبقاتی به واسطه پول حرف نمیزنم. فقر تنها یکی از متغیرهای قابل اهمیت جامعه است. من از مردمی حرف میزنم که عادت به اسطوره سازی دارند. و همین اسطوره سازی، باعث ایجاد احساس حقارت در مردم دیگر میشود.
احساس حقارت، همان نقطهای است که سرنوشت همه ما را تغییر میدهد. بدون شک اکثر ما در جوانی این احساس حقارت را تجربه کردیم. اما برای عدهای به دلیل رویدادهای خاص زندگی، این احساس حقارت تبدیل به یک عقده شده.
مهم، مرحله بعد از حقارت است. شخصی که دچار حقارت میشود بالاخره به گونهای آن را جبران میکند. آنهایی که تسلیم میشوند بحث ما نیستند؛ آنها در واقع همان مردمی هستند که حقارت را به جان میخرند و اسطورهای که از دیگران ساختند را بالا میبرند.
اما آنها که عقده حقارت را جبران میکنند؛ به دو دسته تقسیم میشوند. آنهایی که تسلیم ترسهای خود میشوند و از راه آسان وارد عمل میشوند؛ و آنهایی که سعی میکنند راه درست را نسبت به راه آسان انتخاب کنند.
شخصیت بتمن، در کودکی پدر و مادر خود را از دست میدهد. همین رویداد باعث ایجاد نوعی حس حقارت درون او میشود. زیرا او ترسها و ضعفهایی دارد که برای برطرف شدنش، نیاز به مادری دلسوز و پدری فداکار دارد. در نتیجه این احساس حقارت در وجود او، تبدیل به عقده حقارت میشود.
شخصیت ریدلر نیز که در یتیمخانه آن هم در بدترین وضعیت زندگی میکرده، این احساس حقارت را تجربه کرده و مانند بتمن، احساسش تبدیل به عقده حقارت شده است.
بروس وین اما به واسطه دو تا عنصر مهم، راه درست را برای جبران حقارت خود انتخاب میکند. اولی یاد پدرش که در ذهن خود، او را یک قهرمان تصور کرده، و دومی ثروت بی شمارش که با استفاده از آن توانست بتمن بهتری باشد.
ریدلر اینجا مسیر تحولش تفاوت دارد. او احساس نفرتش به جامعه را ادامه میدهد. زیرا نه تصور یک پدر قهرمان را داشته و نه منجی که اوضاع جامعه را بهبود ببخشد.
بروس وین از یک لباس تاریک و خشن برای ایجاد حس ترس در جنایتکاران استفاده میکند و در سایهها قدم بر میدارد. خواندن این خط باعث شد تا در ذهنتان یک تصور حماسی یا به اصطلاح خفن از شخصیت بتمن در ذهنتان ایجاد شود.
این تصور حماسی، همان عنصری است که عقده حقارت بتمن را نابود میکند. زیرا اکنون بتمن به واسطه این تصور که در ذهن مردم ایجاد شده، دیگر نام و نشانی برای خود دارد.
در مورد ریدلر نیز همین موضوع صادق است. او نیز شکل و شمایلی عجیب برای خودش ساخته و با آن جنایت میکند و معما دست مردم میدهد.
بگذارید بحث معما را برایتان روشنتر کنم. فرض کنید توی جمع قرار دارید. شخصی را میبینید که ساکت است و به واسطه همین سکوت، به آن توجهی نمیشود. ناگهان شخص ساکت، از این بی توجهی خسته میشود و شروع میکند به تعریف کردن یک جوک؛ یا حتی یک معما یا جنجالیترین خبر هفته. در نتیجه همه حواسها سمت او پرت میشود.
اکنون برگردیم سراغ ریدلر و معماهایش. او در جامعه در اوج بی توجهی به سر میبرده. بازهم دوست دارم یادآوری کنم که جامعه با اسطوره سازی از انسانهای نالایق و یا حتی لایق، باعث ایجاد شدن موجی از حقارت بین مردم معمولی شده است.
ریدلر با اینکه یکی از اهدافش سیاسی است؛ اما در حقیقت به دنبال جلب و توجه و جبرات عقده حقارتی است که بتمن آن را با قهرمان بازی حل کرده است. او با معما ساختن، بقیه را وا دار میکند به او و حرفهایش توجه کنند؛ درست مثل شخصی که در یک جمع از بی توجهی زیاد، مجبور میشود کارهای عجیبی بکند.
خشم و انتقام
احساس حقارت به مرور زمان باعث ایجاد خشم میشود. خشم نیز اگر تخلیه نشود، باعث ایجاد نفرت و انگیزه انتقام میشود.
انتقام از جامعهای که شخصیتهایی مثل بروس وین (قبل از بتمن شدن) و ادوارد نیگما (قبل از ریدلر شدن) را طرد کردند و به آنها ضربههای روحی و روانی بدی وارد کردند.
ریدلر برای انتقام راه جنایت را در پیش میگیرد. او که فکر میکند ضربههای کاری را از اسطورههای جامعهپسند خورده، شروع میکند به کشتن این اسطورهها. او با این کار هم عقده حقارت خود را جبران میکند و هم خشم خود را روی جامعه تخلیه میکند.
حتی به نظرم گیر دادنش به بتمن هم به واسطه اسطوره ساختن ملت از او است. او کلا از اسطورههایی که فرصت دیده شدن از دیگران را میگیرند متنفر است. هرچند این موضوع به نظرم ربطی به خود اسطورهها ندارد، بلکه باید حساب را از مردمی پس گرفت که اسطوره میسازند.
شخصیت بتمن انتقامش را به گونهای دیگر میگیرد. او بر عکس ریدلر از جامعه گاتهام متنفر نیست، بلکه قصد دارد آن را درمان کند.
او با ایجاد حس ترس، انتقامش را از جنایتکاران میگیرد. این نقطه دید متفاوت بتمن و ریدلر است. ریدلر مقصر اصلی را اسطورههای تقلبی جامعه میداند و بتمن مقصر را جنایتکاران میداند.
در ابتدای فیلم The batman، میشود گفت بروس وین شخصیت خامی دارد و خودش را درگیر جنایتهای سطحی شهر میکند.
در واقع به نظر من بتمن بدون حضور شخصیتهای قوی فکری چون جوکر و ریدلر نمیتوانست تبدیل به بتمن کنونی بشود.
او یک شخصیت عصبی است که انتقامش را از جنایتکاران خردهکار میگیرد. اما وقتی ریدلر با مطرح کردن بحثهای جامعهشناختی و روانشناختی وارد میشود، به بتمن تلنگری وارد میشود که بیش از قبل حواسش به ریشهها باشد.
او در پایان فیلم بیشتر از قبل حواسش را به جامعه میدهد و احتمالا در فیلم دوم، کشمکشهای جامعهشناسی او را با بتمن و ریدلر شاهد باشیم. بتمن میگوید که نیازی به جنایت نیست و صرفا با ترس میتوان فساد را ریشه کن کرد؛ اما ریدلر و جوکر، ترس را کافی نمیدانند و از ایده پاکسازی محیط استفاده میکنند و در همین راه تبدیل به خود فساد میشوند.
سخن آخر
به نظر من شخصیت بتمن و دنیای او، نسبت به دیگر کمیکها و شخصیتهای کمیکی، واقعیتر است؛ چون که دنیای بتمن مستقیما به دل جامعه میزند و روایتهایی آشنا را برای ما بازگو میکند. ما در جامعه، جوکرها و ریدلرهای زیادی داریم؛ فقط کافی است اخبار مربوط به حوادث شهری را دنبال کنید. اما هنوز خبری از بتمن نیست. بتمنی که واقعا دلسوز جامعه باشد و برای درمانش، جان خود را به خطر بیاندازد.
اگر به موضوع بتمن علاقه دارید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
واقعا فیلمش عالی بود من عاشق ریدلر شدم ولی خب جامعه ای که ما الان توش زندگی میکنیم دست کمی از گاتهام نداره و اگه ادامه بدم صد درصد بن میشم و نمیگم ولی فیلم خوب بود من با بتمنش حال نکردم زیاد ولی معما ها و اون جو ترسناکی که داشت خیلی خوب بود
به نظرم یکی از نکات مثبت آخرین فیلم بتمن استفاده بجا و درست از نمادهاس چرا که گل درشت و مستقیم نیس. نمیاد همه چی رو در قالب دیالوگ قرار بده
اسپویل:
رها کردن اون سیم و پرت کردن خودش داخل آب روشن کردن نور توسط بتمن توی آخر فیلم و سکوت و وحشتی که مردم رو گرفته و آرامشی که توی رفتارش میبینیم به نظرم به مراتب تاثیر بیشتری داره تا همین معنای رهایی از انتقام و زدن به دل تاریکی برای مبارزه رو آلفرد میومد در قالب دیالوگ بهش میگفت. با این که یه جاهایی از فیلم اضافی بود و بود و نبودش تو روند داستان فرقی نمیکرد ، بقیه فیلم یه اثر قابل تامل و متفاوت توی ژانر ابرقهرمانی بود که جای استفاده از اکشن و vfx و جذابیت های کاذب به مسائل عمیق تری میپرداخت
کانتنت ها تا 6 ماه آینده :
نقد the batman
تحلیل شخصیت batman در فیلم...
پایان فیلم the batman به جوکر اشاره دارد
تحلیل شخصیت ریدلر در بازی ها و کامیک ها
10 دوست و دشمن ریدلر در کامیک
دنباله فیلم the batman ساخته میشود
دنباله فیلم the batman ساخته نمیشود
دنباله فیلم the batman معلوم نیست ساخته مشود یا نه
10 دشمن عباس بوعذار که دوست ریدلر هستند
آیا ماهی علی دائی در the batman 2 حضور دارد؟
حالا چرا فشار میاری به خودت داداش خیلیا دوس دارن اخبار و نقد های مربوط بهش رو بخونن زور نیس که
من بیان می کنم و شما بپذیرید که خود مت ریوز و عوامل عمرا بتونند اینقدر قشنگ و عالی همه چیز رو شرح بدن...