بهترین خواهران و برادران مارول
خیلیها این حقیقت را میدانند که درگیریها و ماجراهای خانوادگی میتوانند بسیار بالا بگیرند. این درگیریها و ماجراها هنگامی که یک خانواده با اعضای فراانسانی دارید حتی بیشتر هم شدت میگیرند و پیچیدهتر میشوند! ولی ...
خیلیها این حقیقت را میدانند که درگیریها و ماجراهای خانوادگی میتوانند بسیار بالا بگیرند. این درگیریها و ماجراها هنگامی که یک خانواده با اعضای فراانسانی دارید حتی بیشتر هم شدت میگیرند و پیچیدهتر میشوند! ولی با همهی این چند و چونیها، خواهران و برادران دنیای مارول در بیشتر زمانها، خانواده را در اولویت هر چیز دیگر قرار میدهند. در این نوشتار به بهترین خواهران و برادران دنیای مارول میرویم که در هر شرایط و در سختترین دورانها نیز در کنار هم قرار گرفتند و پشتیبان یکدیگر بودهاند.
اسکارلت ویچ و کوئیکسیلور
دوقلوهای واندا و پیترو ماکسیموف جزو مورد توجهترین خواهران و برادران دنیای مارول محسوب میشوند. اسکارلت ویچ این توانایی را دارد تا راستینگی را دگرگون کند. همچنین او به برخی تواناییهای جادویی تأثیرگذار نیز دسترسی دارد. از طرف دیگر کوئیکسیلور میتواند با سرعت صوت حرکت کند.
این دو شخصیت دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشتهاند. های اولوشنری روی آنها آزمایشاتی انجام و فریبشان داد تا باور کنند که جهشیافته هستند. در طی این زمان، این خواهر و برادر تبدیل به مورد اعتمادترین دوست همدیگر شدند.
وقتی مسئله این که آیا مگنیتو پدر راستین آنهاست پیش کشده شد، این دو همین طور پشتیبان همدیگر باقی ماندند. در ابتدای دوران فعالیتشان، واندا و پیترو به انجمن برادری جهشیافتههای مگنیتو پیوستند ولی در پایان متوجه اشتباه بودن راهشان شدند تا تبدیل به اعضای اونجرز شوند.
واندا سپس دورههای تلخ و سختی را پشت سر گذاشت؛ همانند زمانی که در خط داستانی House Of M یک راستینگی محکوم به نابودی را به وجود آورد تا در آن هر کسی به خواستههای قلبی خودش برسد. حتی پس از این رویداد نیز پیترو یک مدافع سرسخت از خواهرش باقی ماند.
ویکان و اسپید
بیلی کپلن (Billy Kaplan) و تامی شپرد (Tommy Shepherd) پسران دوقلوی اسکارلت ویچ و ویژن هستند. از آن جایی که ویژن یک موجود سنتتیک است، نیاز به جادوی آشوب برای به وجود آوردن این دو پسر بود.
آن طور که در شمارهی ۱۱ کمیک Young Avengers (و چند کمیک و داستان دیگر) نمایش داده شد، بیلی و تامی ظاهراً در حالی توسط واندا به وجود آمدند که از تواناییهای دگرگونی راستینگی خود و بخشهایی از روح مفیستو (Mephisto) استفاده کرد. به این ترتیب، میتوان گفت که دوقلوهای واندا و ویژن عملاً واقعی نبودند.
متأسفانه، روح این دو پسر به وسیله مستر پندمونیوم (Master Pandemonium) دوباره جذب مفیستو شد. ولی آنها دوباره به عنوان انسانهای راستینی به وجود آمدند که بعدها به یانگ اونجرز (Young Avengers) پیوستند.
ویکان (Wiccan) از تواناییهای نیرومندی همچون مادرش برخوردار است و باز هم مانند واندا گاهی پیشبینی ناپذیر میشود که بیشتر به شکل انرژیهای الکتروکینتیک که از دستانش برافشانده میشوند به نمایش درمیآیند. بیلی همچنین میتواند پرواز و تلپورت کند، از هیچ دست به پدید آوردن اشیا بزند و خیلی کارهای دیگر. اسپید (Speed)، همانند داییاش، میتواند با شتاب بسیار بالا حرکت کند. مغزش نیز اطلاعات را با سرعتی بیشتر از یک انسان عادی پردازش میکند.
اینویسیبل وومن و هیومن تورچ
این دو نخستین بار در سال ۱۹۶۱ و شمارهی ۱ کمیک Fantastic Four پا به دنیای مارول گذاشتند. به این ترتیب، نیمی از گروه فنتستیک فور از خواهر و برادری به نامهای سو استورم ریچاردز (Sue Storm Richards) و جانی استورم (Johnny Storm) تشکیل شده است تا در کنار مستر فنتستیک (Mister Fantastic) و تینگ (The Thing) قرار بگیرند.
این خواهر و برادر دوران کودکی خوبی را با هم پشت سر گذاشتند تا این که مادرشان در یک تصادف ماشین کشته شد. پدر جراحشان، دکتر فرانکلین استورم (Franklin Storm)، از آن به بعد زیر و رو کرد. هنگامی پدرشان به خاطر آدمکشی به زندان افتاد، سو و جانی مجبور به زندگی با یکی از اعضای فامیل خود شدند.
در کنار رید ریچاردز (Reed Richards) و بن گریم (Ben Grimm)، این خواهر و برادر نیز در طی یک مأموریت فضایی برای اثباتِ تئوریهایِ علمیِ موردِ تحقیقِ رید، تحت تأثیر تابشهای کیهانی قرار گرفتند.
این اشعات باعث شدند تا سو بتواند خودش و دیگران را نامرئی کند و همچنین میدانهای انرژی به وجود آورد. جانی نیز این قابلیت را به دست آورد تا تمام بدنش را شعلهور کند. به این ترتیب این خواهر و برادر تبدیل به اینویسیبل وومن (Invisible Woman) یا زن نامرئی و هیومن تورچ (Human Torch) یا مشعل انسانی شدند.
فرانکلین و والریا ریچاردز
فرانکلین (Franklin) و خواهر کوچکترش والریا (Valeria) فرزندان سو و رید ریچاردز هستند. والریا تاریخچهای کاملاً دراماتیک را تجربه کرده است. در هنگام به دنیا آمدنش در نگتیو زون (Negative Zone)، والریای نوزاد شروع به انتشار تشعشعات مرگباری کرد و این تصور به وجود آمد که مرده به دنیا آمده است.
فرانکلین از نیروهای ذهنی خودش بهره برد تا در زمان سفر و خواهرش را به یک دنیای موازی منتقل کند؛ جایی که در آن سو با دکتر دووم (Doctor Doom) ازدواج کرده است. آن طور که در شمارهی ۱۵ کمیک Fantastic Four نمایش داده شد، والریا در پایان سر از دنیای اصلی مارول درآورد.
والریا یک ابرنابغه است که میتواند نامرئی شود و از تواناییهای انرژیک بهره میبرد. فرانکلین نیز یک جهشیافته نیرومند است که میتواند راستینگی را تغییر دهد، مادرش را در حال نامرئی بودن پیدا کند و حتی از خودش آواتارهایی بسازد.
گامورا و نبیولا
وقتی صحبت از خواهران و برادران کیهانی مارول میشود، این دو خواهر جزو شناختهشدهترینها به شمار میآیند. گامورا دختر خواندهی تانوس است که پس از نابودی مردمش، ذن-هوبریها، مسئولیت سرپرستی او را پذیرفت. نبیولا ظاهراً نوهی تانوس محسوب میشود ولی رازهایی دربارهی میراث این شخصیت وجود دارد.
در هر صورت، گامورا و نبیولا توسط تایتان دیوانه با هم بزرگ شدند، که معمولاً یک ترکیب عالی برای پدید آمدن رقابت محسوب میشود. هر دوی این زنها مبارزان ماهری بودند و برای انجام آدمکشی تربیت شدند. گامورا بیشتر با عنوان «مرگبارترین زن کهکشان» شناخته میشود. نبیولا نیز در جایگاهِ خواهرِ کمتر مورد توجه قرار گرفته قرار دارد و از خشمی که سر این قضیه دارد در مبارزات خود استفاده میکند. همچنین قطعات مکانیکی بدن نبیولا به او نیرو و شتاب بهبود یافته هدیه میکنند.
گامورا و نبیولا پیوندی غالباً ستیزهگرانه با هم دارند اما هنوز هم یک ارتباط خواهران بین این دو برقرار است. این دو خواهر رویدادهای کم و بیش دلخراشی را با هم تجربه کردهاند. برای نمونه در خط داستانی The Infinity Gauntlet، هنگامی که تانوس نیمی از هستی را محو میکند، گامورا نیز از بین میرود. ولی زمانی که نبیولا به دستکش ابدیت دست پیدا میکند، خواهرش دوباره بازمیگردد.
سایکلاپس و هاوک
اسکات سامرز (Scott Summers) و برادر کوچکترش الکس سامرز (Alex Summers) قطعاً دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشتند. سایکلاپس (Cyclops) نخستین بار در شمارهی ۱ کمیک Uncanny X-men حضور پیدا کرد و الکس در شمارهی ۵۴ این سری کمیک. پدر آنها با نام کریستوفر، که بعدها تبدیل به دزدی فضایی با نام مستعار کورسیر (Corsair) شد، سرگرد نیروی هوایی و خلبان تست بود.
زمانی که آنها از یک سفر با هواپیمای قدیمی خودشان برمیگشتند، با یک سفینه سلطنتی شیآر (Shi’ar) برخورد کردند و هواپیمایشان دچار حریق شد. در این جا بود که مادرشان برای نجات جان فرزندانش، آنها را به بیرون پرتاب کرد.
با این که این دو پسر از این حادثه جان سالم به در بردند ولی اسکات دچار ضربهای به سرش شد و سپس از برادرش برای زندگی در یک یتیم خانه جدا شد. سرپرستی الکس توسط خانوادهی بلندینگ (Blanding) قبول شد آن هم در حالی که مستر سینیستر (Mister Sinister) او را تحت نظر داشت و برای مدتی جلوی پدیدار شدن تواناییهای جهشیافتگی او را گرفت.
هویت هاوک (Havok) توسط لری ترسک (Larry Trask)، پسر مخترع سنتینالها، به الکس داده شد. در همین حال و بدون در جریان بودن الکس، اسکات تبدیل به یک قهرمان با نام سایکلاپس شده و به ایکس من پیوسته بود؛ جایی که ماجراهای زیادی را پشت سر میگذاشت. در نهایت، در طی یکی از این ماجراجوییها، اسکات به نجات الکسِ در خطر پرداخت تا در نهایت او نیز به ایکس من بپیوندد.
ناتاشا رومانوف و یلنا بلووا
با این که هم ناتاشا رومانوف و هم یلنا بلووا بیوهی سیاه محسوب میشوند ولی همیشه برای یک جبهه نجنگیدهاند. ناتاشا و یلنا خواهر بیولوژیکی هم نیستند اما توسط رد روم (Red Room) بزرگ شدند و آموزش دیدند. همچنین سابقهای دارند که باعث میشود آنها را خانواده محسوب کنیم. هر چند چنین چیزی به این معنی نیست که این دو در طول زمان با هم درگیر نشدهاند.
یلنا نخستین فارغ التحصیل اتاق سرخ بود که توانست رکوردهای ناتاشا را بشکند. در کمیک Black Widow: Pale Little Spider، یلنا به عنوان یک بلک ویدو شروع به فعالیت میکند و مأموریتی به او محول میشود تا در برابر ناتاشا قرار بگیرد.
با همهی این اوصاف ولی ناتاشا در نهایت یلنا را تشویق میکند تا به جای این که سرسپردگی کورکورانه نسبت به رهبرانش داشته باشد، چیزی که او را خاص میکند را بیابد و بفهمد که واقعاً چه کسی است. از آن زمان به بعد، این دو بیوهی سیاه در مأموریتها و ماجراهای گوناگون توانستهاند به یکدیگر تکیه کنند.
شانگ-چی و ازمه
اگر میخواهید در مورد درگیریهای خانوادگی صحبت کنید، شخصیتهای کمی تجربهی بیشتری از شانگ-چی و ازمه (Esme) در این زمینه دارند. هر دوی این خواهر و برادر ناتنی برای آدمکش شدن بزرگ شدند. ازمه کسی بود که عنوان سیستر دگر (Sister Dagger)، قهرمان خاندان ددلی دگر (Deadly Dagger) را دریافت کرد.
هنگامی که شانگ-چی متوجه ذات آدمکش پدر خود در شمارهی ۱۵ کمیک Marvel Special Edition شد، پیوندش را با میراث خود قطع کرد و پیش از این که مأموریت پدرش را انجام دهد گریخت. در پایان، شانگ-چی تبدیل به یکی از اعضای هیروز فور هایر (Heroes for Hire) و اونجرز شد.
پس از گذشت سالها، سیستر همر (Sister Hammer) کنترل جامعه پنج سلاح (Five Weapons Society)، سازمان پدرش را به دست گرفت اما سیستر دگر و برادر سیبر (Brother Sabre) به سراغ شانگ-چی رفتند؛ چرا که او عملاً جانشین راستین بود.
البته که شانگ-چی علاقهای به این جایگاه نداشت. ازمه در ابتدا با شانگ-چی درگیر شد ولی در نهایت با برادرش جور درآمد. به وسیلهی راهنمایی شانگ-چی، ازمه توانست یک زندگی بیرون از دنیای آدمکشی را برای خود دست و پا کند و در کنار برادرش قرار بگیرد.
بلک پنتر و شوری
تچالا و شوری از یکی از شیرینترین پیوندهای خواهران و برادران دنیای مارول برخوردار هستند. برای چندین نسل، واکانداییها به بلک پنتر به چشم نگهدار خودشان نگاه کردهاند؛ جنگجویی که تواناییهایش از بست (Bast)، خدای پلنگ، سرچشمه میگیرد.
در ابتدای دوران بلوغ، تچالا در دنیا سفر و در دانشگاههای معتبر شرکت کرد. زمانی که او به خانه بازگشت، جایگاهش به عنوان پلنگ سیاه را گرفت. همچنین تچالا به عنوان یکی از اعضای اونجرز نیز فعالیت میکند.
ولی شوری نیز عنوان بلک پنتر را به خود دیده است. در شمارههای ۱ و ۲ کمیک Black Panther، تچالا پس از حملهای توسط دکتر دووم به کما رفت. استورم که در آن دوره با تچالا ازدواج کرده بود، شوری را نامزد جانشینی او کرد. شوری گیاه دارویی به شکل قلب را مصرف کرد تا تبدیل به بلک پنتر شود ولی خدای پلنگ به او نیرویی اعطا نکرد چرا که باور داشت نسبت به تچالا حسودی میکند.
در هر صورت شوری لباس بلک پنتر را به تن کرد و این هویت را به خود گرفت تا هم واکاندا و هم برادرش را نجات دهد. به خاطر فعالیتهای ایثارگرانه شوری، خدای پلنگ در پایان تواناییهای بلک پنتر را به او هدیه کرد.
ثور و لوکی
احتمالاً این دو، سرشناسترین افراد بین خواهران و برادران دنیای مارول محسوب میشوند. ثور، پسر اودین، آلفادرِ ازگارد، و فریایِ آلمادر است. لوکی به عنوان برادر خواندهی ثور در واقع پسر پادشاه فراست جاینتها با نام لافی از یوتونهای است که وقتی لافی او را ترک کرد توسط اودین به سرپرستی قبول شد.
در دوران رشدشان در ازگارد، ثور به عنوان پسر محبوبی که برای جانشینی پادشاه انتخاب شده بود بزرگ شد. در عوض، لوکی همیشه به عنوان فردی دردسرساز دیده و شناخته میشود. بنابراین، او تبدیل به خدای شرارت و دروغها شد. ثور و لوکی بارها با هم درگیر شدهاند ولی در پس تمام این درگیریها، نسبت به هم علاقه دارند. برای نمونه، در سری کمیک Loki: Agent Of Asgard میتوان چندین بار شاهد احساسات راستین این دو به یکدیگر باشید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
چند تایی که گفتید که از هم تنفر داشتن
والا اگه بهترین روابط خواهر برداری منظورتون از لحاظ داستانی هست که اکی.
ولی اگه منظورتون اینه که روابط خیلی عالی ای دارند سخت در اشتباهید و اکثریت اینا چندین بار به بدترین شکل ممکن دهن هم رو سرویس و همدیگه رو روحی و جسمی شکنجه کرده اند.
توی کمیک ها پیتر پارکر هم یه خواهر داره به اسم ترزا پارکر، البته خیلی سر ارجین این شخصیت ور رفتن و دقیق معلوم نشد که خواهرش هست یا نه
کوئیک سیلور
هعب
باهاش حال کردم
? لطفاً مقاله های مربوط به مارول رو تقسیم کنید به کمیک و سینما که انقد تو هم نباشه?
نظر خوبیه
فقط ثور و لوکی ❤
خسته نباشید ، فقط مطمعنم میتونستید یه عکس بهتر برای گامورا و نبیولا پیدا کنید(صورتاشون انگار له شده??)
مقاله خوبی بود خسته نباشید ?
پ.ن: تو تیتر کوئیک سیلور رو سر هم نوشتید بی زحمت اصلاح کنید ?