۱۰ مورد از وحشتناکترین کارهای بلک آدام
بلک آدام که توسط اوتو بایندر (Otto Binder) و سی. سی. بک (C. C. Beck) خلق شده اولین بار در سال ۱۹۴۵ و شماره ۱ کمیک The Marvel Family از انتشارات فاست کامیکس (Fawcett Comics) ...
بلک آدام که توسط اوتو بایندر (Otto Binder) و سی. سی. بک (C. C. Beck) خلق شده اولین بار در سال ۱۹۴۵ و شماره ۱ کمیک The Marvel Family از انتشارات فاست کامیکس (Fawcett Comics) به مخاطبان معرفی شد. در اوریجینهای اولیه او تث آدام (Teth-Adam) نام داشت؛ یک مرد از مصر باستان که توسط جادوگر شزم (Wizard Shazam) به خاطر خلوص روحش انتخاب شده بود.
با گفتن عبارت «شزم»، تث تبدیل به آدام توانا میشد؛ یک موجود که قدرتهای فرا انسانیاش را از خدایان مصری دریافت میکرد. منتهی آدام با این تواناییهای شگفت انگیز آلوده شد و پس از به قتل رساندن فرعون، تاج و تخت او را به دست آورد. جادوگر شزم که به خاطر خیانت آدام خشمگین شده بود، نامش را به بلک آدام تغییر داد و او را به تبعید کرد. چند هزار سال گذشت تا بلک آدام دوباره بازگردد ولی تا آن زمان جادوگر شزم چند قهرمان جدید را انتخاب کرده بود؛ از کاپیتان مارول (Captain Marvel) و مری مارول (Mary Marvel) گرفته تا کاپیتان مارول جونیور (Captain Marvel Jr).
البته بلک آدام در اولین حضورش از بین رفت ولی وقتی انتشارات دیسی در دهه ۷۰ میلادی توانست صاحب فاست کامیکس شود، این شخصیت نیز بازگشت و تبدیل به یکی از ویلنهای محبوب دیسی کامیکس شد. در سالهای اخیر بیشتر بلک آدام را به شکل یک ضد قهرمان دیدهایم که عضو گروههایی ابرقهرمانی مثل جاستیس سوسایتی (Justice Society) و جاستیس لیگ (Justice League) شده است.
هر چند هر از چند گاهی بلک آدام را در حال انجام فعالیتهای قهرمانانه میبینیم ولی نباید تاریخچه شنیع خشونت و شرارت این شخصیت به عنوان یک ویلن را فراموش کرد؛ جرایمی که او معمولاً با هدف برتری کشور و مردمش انجام میدهد. حالا هم در این مطلب به سراغ ۱۰ مورد از وحشتناکترین کارهای بلک آدام میرویم تا کمی بیشتر با چهره شرور این شخصیت آشنا شویم.
- 1 ۱۰. مشغول به قتل رساندن کودکان برای سالهای طولانی
- 2 ۹. آلوده کردن مری مارول
- 3 ۸. به قتل رساندن ترا من در برابر انظار عمومی
- 4 ۷. کور کردن چشمان سایکو پایرت
- 5 ۶. آلوده کردن اتم اسمشر
- 6 ۵. به قتل رساندن برادرزادهاش
- 7 ۴. به قتل رساندن والدین بیلی بتسون
- 8 ۳. بیرون کشیدن قلب ترا
- 9 ۲. نابود کردن بیالیا
- 10 ۱. آغاز کردن جنگ جهانی سوم
- 10.1 به مطالعه ادامه دهید
۱۰. مشغول به قتل رساندن کودکان برای سالهای طولانی
هر چند تمام این بچهها دارای قدرتهای فرا انسانی و عضو خانواده مارول (Marvel Family) بودهاند ولی تقریباً در همه نسخههای بلک آدام این شخصیت میدانسته که بیلی بتسون (Billy Batson) و خانواده و دوستان او تماماً از کودکان و نوجوانان تشکیل شدهاند که با جادو تبدیل به موجودات فرا انسانی میشوند.
با این اوصاف اما بلک آدام در همان اولین تقابلش، دست، پا و دهن بیلی و فردی را بست و تهدید کرد که آنها را به قتل میرساند. این مری مارول بود که با بلک آدام درگیر شد تا در این حین آنکل مارول (Uncle Marvel) این دو پسر را نجات دهد.
در دوران برنزی، دکتر سیوانا (Dr. Sivana) موفق میشود به کمک دستگاه خود بلک آدام را احیا کند. منتهی هر دوی بلک آدام و کاپیتان مارول به سال ۱۷۷۶ فرستاده میشوند. در یک درگیری، آدام باعث میشود تا آذرخش به شزم برخورد کند و او تبدیل به بیلی شود. در نهایت نیز بلک آدام دست، پا و دهن بیلی را میبندد و به دریا میاندازدش. البته بیلی توانست از این ماجرا جان سالم به در ببرد.
در یک ماجرای دیگر، دکتر سیوانایی که به جادو دسترسی پیدا کرده موفق میشود که بلک آدام را از مقبرهاش در کنداق (Kahndaq) نجات دهد. وقتی آدام متوجه قهرمان جدید جادوگر میشود برادر و خواهر خواندههای او را تهدید به مرگ میکند. باز هم بیلی موفق میشود با به اشتراک گذاشتن قدرتهای خودش با خواهر و برادر خواندههایش جلوی یک فاجعه را بگیرد.
۹. آلوده کردن مری مارول
در ماجراهای اولیه فاست، مری بتسون که با نام مری برومفیلد (Mary Bromfield) به سرپرستی گرفته شده بود، خواهر دوقلوی بیلی محسوب میشد. این شخصیت توسط اوتو بایندر و مارک سوویزی (Marc Swayze) پدید آمده بود و اولین بار در سال ۱۹۴۵ و شماره ۱۸ کمیک Captain Marvel Adventures مورد استفاده قرار گرفت. مری از قدرتهای جادوگر شزم بهره میبرد که به واسه تعدادی از الهههای مونث به او اعطا شده بودند. در ابتدا ظاهر و شخصیت مری بر اساس جودی گارلند (هنرپیشه آمریکایی) پایهگذاری شده بود.
در شماره ۶ کمیک Day of Vengeance، مری هنگامی که اسپکتر (Spectre) باعث مرگ جادوگر شزم میشود، تواناییهایش را از دست میدهد. او که در وسط یک مبارزه بود یک سقوط سخت را تجربه میکند ولی زنده میماند و به کما میرود. فردی فریمن (Freddy Freeman) مری را به بیمارستان انتقال میدهد و تمام داراییاش را برای بهبود او خرج میکند. پس از به هوش آمدن، مری نه میتواند بیلی را پیدا کند و نه فردی. به این ترتیب، مری به سراغ بلک آدام میرود تا درخواست قدرت کند و به خواسته خودش نیز میرسد. منتهی متوجه میشود که قدرتهای بلک آدام بسیار تاریکتر از تواناییهای پیشینش هستند و بنابراین به دنبال استاد جدیدی میگردد.
مری به اکلیپسو (Eclipso) میرسد؛ کسی که قبلاً با هویت جین لورینگ (Jean Loring) همسر اتم (Atom) بود. این ویلن تیره نیز بیش از پیش مری را آلوده میکند و او را به دستور دساد (DeSaad) آماده خدمت به دارکساید میکند. البته مری موفق میشود از چنگ دارکساید و اکلیپسو فرار کند و مسیر خودش را بپیماید.
۸. به قتل رساندن ترا من در برابر انظار عمومی
ترا من (Terra-Man) یکی از ویلنهای خرد سوپرمن بود که با نام واقعی توبیاس منینگ (Tobias Manning) شناخته میشد. این شخصیت توسط کری بیتز (Cary Bates)، کارت سوان (Curt Swan) و دیک دیلین (Dick Dillin) پدید آمد و در شماره ۲۴۹ کمیک Superman برای اولین بار مورد استفاده قرار گرفت. در ابتدا این شخصیت یک انسان اهل کره زمین بود که توسط موجودات بیگانه بزرگ شده بود تا بتواند از جنگ افزارهای پیشرفته فضایی استفاده کند. هر چند بعدها او تبدیل به یک تاجر سابق شد که مسیر اکو تروریسم را پیش گرفته و مثل کابویها دوران غرب وحشی لباس به تن میکند.
در طی خط داستانی Infinite Crisis، ترا من یکی از اعضای جامعه مخفی سوپر ویلنها (Secret Society of Super-Villains) بود. دو هفته پس از یک اتفاق که ظاهراً باعث ناپدید شدن سوپرمن، بتمن و واندر وومن شده بود، توبیاس منینگ یک هواپیما را میرباید. پاور گرل (Power Girl) به دنبالش میرود ولی وقتی بلک آدام جلوی ورود به منطقه پروازی کنداق را میگیرد، ترا من موفق به قرار میشود.
کمی بعد، در شهر نیویورک و نزدیک سفارت کنداق، ترا من در حال پرواز بود آن هم در حالی که بلک آدام داشت به گزارشگران توضیح میداد قهرمانانی مثل ترینیتی مشهور دیسی به اندازه کافی جلوی وقوع جرایم را نمیگیرند. در همین حین او به سراغ ترا من رفت و از وسط نصفش کرد تا خون و اعضای بدنش رو تماشاچیان حیرت زدهای ریخته شود که در خیابان حضور داشتند. آدام با این حرکتش قصد داشت اعلام کند افرادی مثل توبیاس منینگ شایستگی زندگی کردن را ندارند.
۷. کور کردن چشمان سایکو پایرت
راجر هیدن (Roger Hayden) دومین کسی است که از هویت سایکو پایرت (Psycho-Pirate) استفاده میکند. این شخصیت توسط گاردنر فاکس (Gardner Fox) و مورفی اندرسون (Murphy Anderson) به وجود آمد و در شماره ۵۶ کمیک Showcase برای اولین بار استفاده شد. به وسیله ماسک مدوسا (Medusa Mask)، او میتوانست وضعیتهای احساسی را به دیگران منتقل و آنها را کنترل کند. هیدن از زمین دوم آمده بود و توسط آنتی مانیتور (Anti-Monitor) در طی رویداد Crisis on Infinite Earths مورد استفاده قرار میگرفت. به این ترتیب، او جزو معدود شخصیتهایی محسوب میشود که مولتیورس اولیه را به یاد دارد.
لکس لوتر (که در واقع به طور مخفیانه الکساندر لوتر زمین سوم بود) تعداد زیادی از ویلنهای سیاره را به جامعه مخفی سوپر ویلنها دعوت کرده بود. بلک آدام به دلایل شخصی به حلقه مرکزی این گروه وارد شد منتهی بدون این که خودش بداند لوتر برایش نقشههایی کشیده بود. لوتر به انرژی فراوان آدام نیاز داشت تا دستگاههایی که برای ریاستارت مولتیورس نیاز بود را تغذیه کند. به این ترتیب، لوتر از سایکو پایرت برای کنترل کردن آدام استفاده کرد تا با قدرتهای او دستگاههای خود را راه بیندازد.
در شماره ۶ کمیک Infinite Crisis، سوپربوی (Superboy) و نایتوینگ (Nightwing) موفق میشوند تا بلک آدام را از کنترل سایکو پایرت خارج کنند. آدام وقتی متوجه میشود این اتفاق برایش افتاده به سراغ هیدن رفت؛ آن هم در حالی که این شخصیت قصد داشت پاور گرل را مجبور به کشتن ری (The Ray) کند. سایکو پایرت با دیدن بلک آدام، شروع کرد به فریاد زدن «تو میترسی!» ولی آدام به خونسردی انگشت اشاره و کوچک خود را به درون سوراخ چشمان راجر هیدن وارد کرد و با یک فشار او را به قتل رساند.
۶. آلوده کردن اتم اسمشر
اتم اسمشر (Atom Smasher) با نام واقعی آلبرت روتشتاین (Albert Rothstein)، پسرخوانده قهرمان دورن طلایی دیسی با نام اتم است. او قدرت فرا انسانی دارد و میتواند با کنترل اندازه و تراکم بدنی خود، اندازهاش را تغییر دهد. با قدی که معمولاً به ۲۰ متر میرسد، اتم اسمشر میتواند اکثر رقبایش را با یک ضربه زمین گیر کند. هر چند محدوده خاصی برای توانایی او مشخص نشده است. اتم اسمشر در ابتدا عضوی از اینفینیتی اینک. (.Infinity Inc) بود؛ یک تیم که شامل بچهها و شاگردان اعضای جامعه عدالت آمریکا میشد. البته او سپس توانست برای بزرگداشت پدرخواندهاش به خود جاستیس سوسایتی بپیوندد.
آلبرت همگروهیهایش را تحسین میکرد ولی وقتی مادرش را در یک حادثه هوایی که به وسیله تروریستی به نام کبرا (Kobra) اتفاق افتاد از دست داد دچار ناامیدی شد. او قسم خورد تا انتقام بگیرد ولی جک نایت (Jack Knight) اتم اسمشر را از این کار منصرف کرد. آلبرت اما توانست در زمان به عقب برود و به جای مادرش یک ویلن با نام اکستنت (Extant) را در آن هواپیما قرار دهد و باعث مرگش شود. بلک آدام که به تازگی به جامعه عدالت آمریکا پیوسته بود کار روتشتاین را تحسین و او را تشویق کرد. این دو شخصیت در نهایت پس از این که کبرا توانست دوباره فرار کند به دلیل اختلاف در مرزهای اخلاقی از جاستیس سوسایتی جدا شدند.
اتم اسمشر و بلک آدم به کمک هم توانستند کنترل کنداق (سرزمین اجدادی آدام) را به دست بگیرند. آلبرت کسی بود که فرمانروای دیکتاتور این سرزمین را از بین برد. برخی از اعضای سابق اینفینیتی اینک. نیز به آنها پیوستند؛ نورثویند (Northwind)، برینویو جونیور (Brainwave Jr.) که توسط مستر مایند (Mr. Mind) تسخیر شده بود، اکلیپسوی جدید و نمسیس (Nemesis).
بلک آدام به خاطر اتم اسمشر، کبرا را به قتل رساند. جامعه عدالت آمریکا نیز مجبور شد تا وقتی که آدام و همراهانش درون مرزهای کنداق باقی میمانند با آنها کاری نداشته باشد.
۵. به قتل رساندن برادرزادهاش
نیو ۵۲ برای یک بار دیگر اوریجین بلک آدام را تغییر داد. در این اوریجین، یک پسر جوان اهل کنداق با نام امان (Aman) که تحت شکنجه و بردگی بود توانست به همراه عمویش آدام فرار کند. امان توسط جادوگر شزم به عنوان قهرمانش انتخاب شد. عمو آدام در طی این فرار آسیب دیده بود و امان برای همین قدرت خودش را با او به اشتراک گذاشت تا منجر به بهبودش شود.
امان به دنبال این بود تا با قدرت مشترکشان به مردم کمک و شرارت را از اربابان بردهدار پاک کنند. منتهی آدام به دنبال انتقام بود. وقتی امان آذرخش تبدیل کنندهاش را احضار کرد، آدام ظاهراً برادرزاده خودش را از بین برد تا این قدرت را با دیگران شریک نشود. بلک آدام به این اتفاق به عنوان فداکاری امان اشاره میکند و بر اساس این ماجرا به بیلی بتسون هشدار میدهد که حاضر است دست به هر کاری بزند تا «این دنیا را از کسانی که آن را به بردگی کشیدهاند آزاد کند».
آدام به دنبال این بود تا با تعریف این داستان به شزم نشان دهد او چقدر در مورد کشتن برادر و خواهر خواندههای بیلی جدی است اگر کاپیتان مارول قدرتهایش را به بلک آدام ندهد. ولی قهرمان جوان یک مسیر دیگر را برگزید. او قدرتش را با برادر و خواهر خواندههای خود به اشتراک گذاشت و یک «خانواده مارول» به وجود آورد تا آنها بتوانند خودشان را آزاد کنند. سپس بلک آدام را قانع کرد تا یک مبارزه عادلانه داشته باشند و تبدیل به خود انسانیشان شوند. منتهی گذشت قرنها در عرض چند ثانیه روی حالت انسانی آدام تأثیر گذاشت تا او تبدیل به خاک شود.
۴. به قتل رساندن والدین بیلی بتسون
در روایتی دیگر از بلک آدام، او به عنوان تث آدام، فرزند فرعون رامسس دوم معرفی میشود. تث با اعمال خیر خود باعث تحسین جادوگر شزم میشود تا با دادن قدرت به این پرنس جوان او را تبدیل به آدام توانا کند. آدامی که تازه این قدرتها را به دست آورده برای قرنها تبدیل به قهرمان مصر میشود تا این که یک زن مرموز او را آلوده میکند.
این زن، آدام توانا را قانع میکند که باید به مصر حکومت کند. آدام، فرعون را به قتل میرساند و تاج و تخت را به دست میآورد. ولی جادوگر شزم قدرتهای آدام را از او میگیرد و آنها را درون یک گردنبند به شکل اسکرب قرار میدهد. گذر قرنها در عرض چند ثانیه روی تث آدام تأثیر میگذارند تا او تبدیل به یک اسکلت خشک شده شود. شزم سپس او را در مقبره رامسس دوم دفن میکند و نامش را به کث آدام (Keth-Adam) یا بلک آدام تغییر میدهد. جادوگر شزم به قدری از خیانت آدام عصبانی بود که قرنها طول کشید تا یک قهرمان دیگر را برگزیند.
در اواخر قرن بیستم، باستان شناسانی با نام سی. سی. بتسون (C.C. Batson) و مری بتسون (Mary Batson) به همراه دستیارشان تئو آدام (Theo Adam) موفق به کشف مقبره رامسس دوم و پیدا کردن گردنبند به شکل اسکرب میشوند. تئو که خیلی زود نسبت به این وضعیت وسواس پیدا میکند، بتسونها را به قتل میرساند و به آمریکا بازمیگردد. پسر این دو باستان شناس، بیلی، توسط جادوگر شزم تبدیل به کاپیتان مارول میشود. تئو تیز متوجه شد که ظاهر کاپیتان مارول شبیه به سی. سی. بتسون است و نشان روی سینهاش هم شبیه به نشان روی اسکرب. به این ترتیب، تئو نام جادوگر را به زبان میآورد تا تبدیل به بلک آدام شود.
۳. بیرون کشیدن قلب ترا
ترایِ (Terra) دوم از دنیای زیرزمینی استراتا (Strata) پدیدار شده که قدرتهای ژئوکینتیکی برای تکان دادن زمین و سنگهای اطرافش دارد. دیانای ترای اولیه با نام تارا مارکوف (Tara Markov) با این ترا ترکیب شده بود تا او بتواند از نظر ژنتیکی به عنوان تارا شناسایی شود ولی در عین حال از نظر ژنتیکی ناپایدار هم باشد. ترا از دوره زمانی خود توسط تایم ترپر (Time Trapper) خارج شده و به گذشته فرستاده شده بود تا به تیم تایتانز (Team Titans) بپیوندد. با این گروه بود که ترا تبدیل به یک قهرمان شد.
پس از رویداد Zero Hour، ترا به تیم اصلی تایتانز پیوست. جئو فورس (Geo-Force) به ترا گفته بود که کمکش خواهد کرد تا متوجه شود چه کسی است چرا که به او گفته شده بود او تارا مارکوف اولیه نیست. با این حال، نتایج آزمایشهای ژنتیکی مشخص کردند که او تارا مارکوف است.
در آخرین روز از رویداد World War III، ترا در کنار چندین گروه از قهرمانان در برابر بلک آدامی که در حال نابودی در چین بود ایستاد. آدام چندین قهرمان را شکست داده بود که در بین آنها هاوک (Hawk) و دوو (Dove) از دوستان ترا را میشد دید. ترا در برابر بلک آدام ایستاد و گفت که میخواهد «جنگ را به سمت او بکشاند» و دو تخته سنگ بزرگ را به آدام کوبید. با این حال این ویلن متوقف نشد و فریاد زد «جنگ رو بهت نشون میدم!» و با یک مشت سینه ترا را سوراخ کرد تا در جا باعث مرگش شود. در حالی که آدام با یک مشت خونین دور میشد، ترا از آسمان سقوط کرد.
۲. نابود کردن بیالیا
در دنیای دیسی، بیالیا (Bialya) یک کشور کوچک در خاور میانه بین ایران و عربستان سعودی بود. بیالیا سرزمینی خشک و بیابانی محسوب میشد که جمعیت در حال تقلایی داشت. این کشور با وجود اندازه کوچکش فعالیتهای زیادی را ثبت کرده بود. دن گرت (Dan Garrett) در یک مقبره در مرز بیالیا موفق به کشف بلو بیتل اسکرب (Blue Beetle Scara) شده بود. در سالهای بعد، کلنل رامان هرجوتی (Rumaan Harjavti) و ملکه بی (Bee) کنترل دولت و ارتش این کشور را به دست آوردند تا بیالیا تبدیل به یک حکومت پلیسی شود و توجه گلوبال گاردینز (Global Guardians) و جاستیس لیگ را به خود جذب کند.
جوخه علوم جزیره اولانگ (Oolong) چهار سوار آپوکالیپس را با هدف کشتن خانواده بلک مارول به وجود آوردند. این چهار سوار به کنداق سفر کردند و موفق شدند آیسیس (Isis) و اوسیریس (Osiris) را از بین ببرند. آیسیس در لحظات آخر زندگیاش دیدگاه خود را نسبت به عشق و بخشایش تغییر داد و به بلک آدام میگوید تا انتقامشان را بگیرد. آدام که با غم کور شده یکی از سواران به نام آزارئوز (Azrauez) را دنبال میکند تا سر از بیالیا درآورد.
در ابتدا، آدام انتقامش را محدود به ارتش کرده بود که با یک سازمان آمریکایی جنایی با نام اینترگنگ (Intergang) همکاری داشتند. پس از این که تمام نیروهای ارتش را کشت اما آن سوار را پیدا نکرد، بلک آدام شروع کرد به کشتن بدون توقف جمعیت بیالیا. آدام بیش از دو میلیون مرد، زن و بچه را کشت تا آزارئوز را پیدا کرد و پس از ریشه یابی او به زندگیاش خاتمه داد. بعد از کشف حقیقت بود که بلک آدام به جزیره اولانگ رفت و در آن جا نیز به گرفتن انتقام مشغول شد.
۱. آغاز کردن جنگ جهانی سوم
پس از نابودی بیالیا، بلک آدام به جزیره اولانگ رفت و از ساینس اسکواد (Science Squad) هم انتقام گرفت. او چندین نفر را کشت ولی توسط چانگ زو (Chang Tzu) گیر افتاد. جامعه عدالت آمریکا سر رسید و درخواست آزادی او را داشت تا به خاطر جرایم علیه بشریت راهی دادگاه شود. تاندرمایند (Thundermind) از گروه گریت تن (Great Ten) به صورت تلپاتیکی به آلن اسکات (Alan Scott) از مقصر بودن چین در این اتفاقات خبر داد. اتم اسمشر نیز که نمیتوانست باور کند متحد سابقش تمام این جرایم را مرتکب شده است، اجازه داد تا او برود.
بلک آدام اما در تمام قارهها شروع به نابودی کرد. در مصر، او خانواده مارول را شکست داد و برخی از اهرام بزرگ را در این حین از بین برد. سه روز بعد، آدام با دووم پاترول (Doom Patrol) در ایتالیا جنگید و برج کج پیزا را به زمین ریخت. دو روز بعد، بلک آدام جتهای جنگی چینی را نابود میکرد آن هم در حالی که چین اجازه کمک خارجیها را صادر نمیکردند.
فقط یک روز و نابودی کامل گروه گریت تن طول کشید تا چین نظرش را عوض کند. جامعه عدالت آمریکا، تین تایتانز (Teen Titans)، دووم پاترول و دیگر قهرمانها که در مرز چین منتظر بودند به سرعت به بلک آدام حمله کردند. منتهی بلک آدام داشت پیروز میشد. کاپیتان مارول از خدایان مصری درخواست کرد تا قدرتهای آدام را از او بگیرند ولی آنها از این کار سر باز زدند. با این وجود ایده دیگری به دهن بیلی رسید. او آذرخش جادویی را احضار کرد و آن را نگه داشت. زاتانا (Zatanna) و فانتوم استرنج (Phantom Stranger) آذرخش را به سمت آدام فرستادند و مارول به عنوان نگهبان جادو در آن زمان، کلمه جادویی تث آدام را تغییر داد.
به مطالعه ادامه دهید
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
تیتر باید این می شد:
۲ مورد از وحشتناک ترین کارهای بلک آدام + ۸ مورد از کارهای بلک آدام
بابا یارو دشمنش کشته:|
چند وقت دیگه
بد ترین کار های بتمن
۱-دستگیر کردن جوکر
دستش خون اومد وقتی دستبند زد، خیلی صحنه خشنی بود
۲- اشغال انداختن در طبیعتا برای در اوردن لج پویزن آیوی
پویزن آیوی قلبش شکست
والا??
از هوملندر بزارید
خیلی خوب میشه لیستش
آدم وقتی می شنوه بدترین کار هایی که فلان شخصیت کرده انتظار جیز های وحشتناک و چندش رو داره ایکه به جز مورد ۱ همش کشتن ایو اون بود