۱۰ بازی ویدیویی که بهترین انیمیشن چهره را دارند

با پیشرفت بازی‌های ویدیویی، بیش از پیش ثابت می‌شود که صنعت بازی‌سازی از نظر هنری در جایگاه بالایی قرار دارد. تعداد بسیار زیادی از بازی‌ها نبوغ و هنر خود را در مسائل مختلفی بروز می‌دهند؛ به طور مثال برخی این خلاقیت را در طراحی مراحل یا سیستم مبارزات هوشمندانه خود در معرض نمایش می‌گذارند و برخی دیگر، با انیمیشن‌های نرم و روان به این مهم دست پیدا می‌کنند. از این رو، بسیاری از بازی‌های مدرن بخاطر استفاده از به‌روزترین فناوری‌های موشن کپچر (Motion Capture) برای تولید انیمیشن چهره و بدن، شایسته تقدیر هستند.

این نکته بر کسی پوشیده نیست که راز موفقیت در ارائه یک داستان شخصی، انتقال احساسات شخصیت‌ها از طریق حالت‌های صورت آن‌هاست و این نکته آنقدر اهمیت دارد که اگر به درستی رعایت نشود، می‌تواند باعث ازبین رفتن حس و حال یک صحنه خاص شود. در این بین، با ویجیاتو همراه باشید تا با ۱۰ بازی ویدیویی که بهترین انیمیشن چهره را دارند آشنا شوید.

---

L.A. Noire

یکی از معروف‌ترین آثار نسل ۷ که بازیکنان را در نقش کاراگاه پلیسی قرار می‌داد که باید مظنونین پرونده‌های مختلف را براساس دروغ‌های آن‌ها پیدا می‌کرد. تیم سازنده L.A. Noire برای رسیدن به این هدف، از فناوری «موشن اسکن» استفاده کرد تا ریزترین حرکات صورت بازیگران را ثبت کند و به این واسطه، به بازیکنان سرنخی برای حل معمای پرونده‌ها از طریق تغییر صورت مظنونین بدهد. مثلا اگر فرد مورد ظن در یک پرونده احساس گناه می‌کرد یا دروغ می‌گفت، بازیکن می‌توانست به راحتی از طریق صورت وی متوجه پشیمانی، احساس عذاب وجدان یا دروغ گفتن او شود.

God of War: Ragnarok

پس از سافت ریبوت فرنچایز خدای جنگ در سال ۲۰۱۸ و تبدیل کریتوس (Kratos) از خداکش یونانی در نسخه‌های اصلی به پدری دلسوز در دو نسخه اخیر، او همچنان در تلاش است تا خشم خود را پنهان کند؛ اما استودیو سانتا مونیکا موفق شده تا احساسات این شخصیت را از طریق صورت و چشمان وی انتقال دهد. شیوه‌ای که «گاد آف وار: رگناروک» برای ابراز احساس شخصیت‌هایش به کار می‌گیرد، یعنی انتقال احساسات و عواطف از طریق زبان بدن و صورت، یکی از هوشمندانه‌ترین روش‌ها محسوب می‌شود.

---

---

Injustice 2

درحالی که تمرکز اصلی بازی‌های مبارزه‌ای روی مبارزه بین شخصیت‌ها و تنوع کمبوها است، اما اینجاستیس ۲ سعی کرد تا موارد جدیدی را برای گیمرها به ارمغان بیاورد. در این راستا، انیمیشن چهره این قهرمانان (و ضد قهرمانان) دی‌سی به حدی باورپذیر است که حس تماشای یک فیلم لایو اکشن کامیک بوکی را به بازیکن انتقال می‌دهد؛ به طور مثال لبخندهای شیطانی شخصیتی مثل هارلی کویین، بیش از حد باورپذیر طراحی شده‌اند و حتی زمانی که سایر شخصیت‌ها در تعامل با یکدیگر صحبت می‌کنند، بازیکن به راحتی غرق در انیمیشن‌های صورت آن‌ها می‌شود. نکته جالب این است که چنین سطحی از دقت و توجه در طراحی انیمیشن چهره برای تمامی مبارزان بازی به کار رفته شده است.

Hellblade: Senua’s Sacrifice

داستان Hellblade را به جرات می‌توان یکی از فراموش نشدنی‌ترین ماجراهای چندسال اخیر به حساب آورد. این اتفاق به لطف روایتی کاملاً شخصی از مشکلات روانی سنوآ به عنوان یک وایکینگ، به واسطه موشن کپچر فوق‌العاده بازی به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده است. یکی از مواردی که این بازی را به تجربه‌ای فراموش نشدنی تبدیل کرده، همکاری نزدیک استودیو نینجا تئوری با متخصصین مغز و اعصاب و افرادی که بیماری‌های روانی تجربه کرده‌اند در ساخت بازی است.

---

---

Marvel’s Guardians of the Galaxy

یکی از آثار غافلگیر کننده سال ۲۰۲۱ را می‌توان نگهبانان کهکشان از استودیو آیدوس مونترال دانست. این بازی با ارائه داستانی متفاوت نسبت به همتای MCU خود، ابعادی جدید از روابط گروه نگهبانان کهکشان را به ما نشان داد و برای رسیدن به این نکته نیز از فناوری‌های پیشرفته برای ثبت حالت‌های صورت به منظور خلق انیمیشن چهره باورپذیر استفاده کرده بود. کیفیت انیمیشن‌های صورت شخصیت‌ها در این اثر به حدی بالا بود که می‌توان آن را با بازی‌های سونی مقایسه کرد و از آن‌جایی که با یک بازی تک نفره داستان محور طرف هستیم، این مورد یکی از نکات قوت بسیار بزرگ آن محسوب می‌شود.

Horizon: Forbidden West

یکی از بزرگترین پیشرفت‌های «فوربیدن وست» دربرابر Zero Dawn، ارتقای سطح کیفی انیمیشن‌ها و به طور دقیق‌تر، انیمیشن چهره کم نظیر بازی است که در برخی از موارد به علت نورپردازی، بافت‌های به شدت باکیفیت و اسکن پر جزئیات، بسیار باورپذیر به نظر می‌رسد. البته فوربیدن وست تنها در حوزه انیمیشن‌ها پیشرفت نکرده و در سایر ابعاد نیز با یکی از زیباترین بازی‌های چند سال اخیر از نظر بصری طرف هستیم.

---

---

The Callisto Protocol

«پروتکل کالیستو» با تمام عیب و ایراداتی که دارد، اما جزء حیرت انگیزترین بازی‌ها در زمینه گرافیک و انیمیشن چهره است. البته یکی از دلایل موفقیت استودیو Striking Distance در این حوزه، همکاری مستقیم با سونی برای ثبت انیمیشن‌های بدن و صورت شخصیت‌ها بوده است. این بازی به واسطه فضاسازی تاریک و ترسناک و اسکن فوق العاده با کیفیت شخصیت‌ها از روی بازیگرانی همچون کارن فوکوهارا (ستاره آثاری همچون پسران و جوخه انتخار)، در انتقال احساسات بسیار موفق عمل می‌کند.

Death Stranding

درحالی که بازی دث استرندینگ، آخرین ساخته هیدئو کوجیما پر از ستاره‌های معروف سینما همچون نورمن ریدس، مدس میکلسن و لیا سیدو هست، اما قدرت موتور گرافیکی Decima در این اثر حتی بیشتر از هورایزن خود را نمایان می‌کند و صحنه‌های احساسی مثل اشک ریختن شخصیت‌ها، عصبانیت و سایر عواطف به دقیق‌ترین شکل ممکن، درست مثل یک فیلم سینمایی منتقل می‌شود. کیفیت کاری انیمیشن چهره در این بازی به حدی دقیق و بالاست که گاهی اوقات در برخی از صحنه‌ها، تشخیص انیمیشنی بودن آن‌ها کار سختی می‌شود!

---

---

The Last of Us Part II

ناتی داگ همیشه با آثار جدید خود، سطح توقع گیمرها را بالا می‌برد و با لست آف آس پارت ۲ نیز نه تنها یکی از بحث برانگیزترین آثار دهه را خلق کرد، بلکه از نظر گرافیکی نیز به دستاوردی رسید که اجرای آن روی سخت افزار کهنه نسل ۸، تا امروز امری باورنکردنی به نظر می‌رسد. مدل شخصیت‌ها و صورت آن‌ها جزء بهترین نمونه‌ها در کل صنعت محسوب می‌شوند و یکی از نقاطی که در صورت این شخصیت‌ها به آن توجه زیادی شده، باورپذیری چشم‌های آن‌ها و شیوه بازتاب نور روی سطح آن و انیمیشن پلک زدن است که همگی به شدت واقع گرایانه طراحی شده‌اند.

Cyberpunk 2077

«سایبرپانک ۲۰۷۷» لانچ بدی را تجربه کرد، اما با وجود تمام ایرادات بزرگی که به آن وارد بود، یکی از بزرگترین نقاط قوت بازی، انیمیشن‌های بی‌نظیر آن است. استودیو CD Projekt Red در طراحی انیمیشن چهره و بدن چنان ظرافتی را خرج کرده است که نظیر آن را در هیچ یک از آثار جهان باز مدرن مشاهده نکردیم. این مورد زمانی بیشتر خود را نمایان می‌کند که درباره عنوانی اول شخص صحبت می‌کنیم که دوربین بازیکن دائماً در فاصله نزدیک به NPCها قرار دارد و همین امر باعث می‌شود تا به طور غیر ارادی، توجه بازیکن بیشتر به حرکات این شخصیت‌های دیجیتالی جلب شود.

---

درنهایت باید متوجه این موضوع بود که بازی‌های ویدیویی به لطف پیشرفت روزانه فناوری، درحال دست یافتن به ویژگی‌های گرافیکی باورنکردنی هستند و این موضوع می‌تواند در طول عمر نسل ۹ و انتشار بازی‌های رده بالا توسط توسعه‌دهندگان مطرحی همچون ناتی داگ، کوجیما پروداکشنز و راکستار گیمز به چالش کشیده شود.

البته در این بین نیز آثاری وجود دارند که به طور کامل استفاده از گرافیک سه بعدی را رها کرده و به بازیکن اجازه تعامل با یک فیلم را به روش‌های گوناگون می‌دهد (مشابه بازی Immortality) که این سبک نیز مخاطبین خاص خود را دارد، اما شخصاً معتقد هستم که چنین عناوینی هرگز جایگزین بازی‌هایی با گرافیک سه بعدی نمی‌شوند. به نظر شما جای چه عنوانی در این لیست خالی است؟ نظر خود را با ما به اشتراک بذارید.