اقتباس برنده اسکار از کتاب فردا و فردا و فردا
سیان هدر، فیلمساز «CODA» فیلم «فردا، و فردا، و فردا» از پارامونت را کارگردانی خواهد کرد.
سیان هدر که CODA او برنده اسکار بهترین فیلم در سال ۲۰۲۲ شد، برای کارگردانی فیلم اقتباسی «فردا و فردا و فردا» پارامونت پیکچرز از پرفروش ترین رمان گابریل زوین قرارداد امضا کرده است. مارتی بوون، ویک گادفری و آیزاک کلاوسنر این اثر سینمایی را تهیه و تولید خواهند کرد. این داستان که بهعنوان یک داستان عاشقانه مدرن توصیف میشود، سه دهه در پس زمینه صنعت بازیهای ویدیویی را در بر میگیرد.
در سال ۲۰۲۲ رمان جدیدی از «گابریل زوین» نویسنده آمریکایی با عنوان «فردا و فردا و فردا» در ایالات متحده منتشر شد. این کتاب در مورد سه دوست و علاقه آنها به بازی ویدیویی در TikTok و در میان وبلاگ نویسان به یک موفقیت فوری تبدیل شد، سپس این عنوان به برترین کتابهای پرفروش نیویورک تایمز رسید، جایزه انتخاب گودریدز را برای بهترین رمان سال دریافت کرد و بهترین کتاب آمازون در سال ۲۰۲۲ شد.
این رمان پر شور در ایران نیز توسط انتشارات میلکان ترجمه و منتشر شد. اکنون برای آشنایی بیشتر با این اثر با معرفی کتاب «فردا و فردا و فردا» همراه ویجیاتو باشید.
اگر بعد از «دانکی کونگ» از روی بشکه نپریدی، یا قارچخور حرفهای نیستی، ممکن است تمایلی به خواندن رمان جدید و همه جانبه گابریل زوین در مورد طراحان بازیهای ویدیویی نداشته باشید. اما نگران نباشید، برای تجربه «فردا و فردا و فردا»» لازم نیست از هدست واقعیت مجازی استفاده کنید. اما چرا؟ چون این یک رمان سازی خوب است. من از دادن چنین قولی مطمئن هستم زیرا «فردا و فردا و فردا» در واقع رمانی درباره دوستی است؛ به ویژه آن دوست نادر و معجزه آسایی که ممکن است برای مدت طولانی دور شود اما همیشه با قدرت سونیک جوجه تیغی دوباره برمیگردد.
رویدادهای «فردا و فردا و فردا» از اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی شروع میشود. داستان پیرامون پسری به نام سم مایزر است که در هاروارد ریاضی میخواند؛ روزی او به شکل ناخواسته در خیابان با دوست دوران کودکی خود سِدی گرین ملاقات میکند. این دو روزی روزگاری در سالیان پیش، در بیمارستان باهم ملاقات کردند، جایی که سم به دلیل شکستگی پا تحت درمان قرار گرفت و سدی به ملاقات خواهر مبتلا به سرطانش رفته بود. آنها در آن ایام با هم سوپر ماریو را بازی و پیرامون آن صحبت کردند.
اکنون سدی دانشجوی MIT است و در حال یادگیری نحوه ساخت بازی است. سم نیز از دوران کودکی عاشق او بوده و همچنین عاشق بازیهای ویدیویی است، بنابراین دختر را متقاعد میکند که با هم یک بازی بسازند. به زودی مارکس همشهری سم به آنها ملحق میشود. از آن زمان به بعد، این سه نه تنها با ایجاد سرگرمیهای مجازی مشهور جهان، بلکه با دوستی، شراکت، عشق و احساسات دیگر به هم متصل خواهند شد.
کتاب «فردا و فردا و فردا» اولین کتاب پرفروش گابریل زوین نیست. از این نویسنده، کتاب «زندگی داستانی ای. جی فیکری» نیز به زیبایی به فارسی ترجمه شده است. آن داستان درباره کتابها و آدمها بود و این داستان درباره آدمها و بازیها حرف برای گفتن دارد. من نمیدانم نویسنده چه تجربهای در این زمینه دارد، اما او به طور جدی از بازی سازی و فرهنگ گیمر بودن آگاه است و همچنین یک روانشناس عالی است. کتاب به طور دقیق به بسیاری از بازیهای معروف اشاره میکند: از سوپر ماریو و متال گیر سالید به Bioshock و Final Fantasy که همه آن را میشناسند.
البته، توسعه دقیق بازیها در کتاب توضیح داده نشده است، خوانندگان در اینجا به آن توجهی ندارند. اما گابریل زوین لحظات اصلی از زندگی شرکتها و ناشران بازی، تولید، کلمه سازی و برنامه نویسی را واقع بینانه و از همه مهمتر جالب توصیف میکند. به طور کلی «فردا و فردا و فردا» اول از همه رمانی است درباره مردم و تنها پس از آن درباره بازیهای ویدیویی. و این نیز داستانی است در مورد عشق به آنها و بازیها، به عنوان درمانی برای چالشها و مشکلات زندگی و آسیبهای شخصی.
این کتاب درباره دوستی، وظیفه و وفاداری است. این کتاب به صورت ویژه در مورد روابط عمیق بین دوستان است که مهمتر از یک ماجرای عاشقانه و عاشق شدن است. و همچنین در مورد کار و روال خالص زندگی است که به لطف آن چیزی باور نکردنی در ارتباط با دوستان و همکاران ایجاد میشود. در واقع در دل این داستان، شخصیتهای اصلی مشکلات خود را فراموش میکنند و دنیاهای جدیدی میسازند. و گاهی اوقات آنها برای کمک به غلبه بر مشکلات زندگی یک نفر بازی میسازند. بازی درمانی چیز شگفت انگیزی است که به احتمال زیاد نویسنده و از طریق او شخصیتها با آن آشنا هستند.
این رمان همچنین به موضوع هویت نژادی میپردازد (سم و مارکس نیمه آسیایی هستند) که برای خواننده جوان امروزی که در جهان غرب نژاد پرستی مشاهده میکند یک نکته ویژه است. همچنین نشان دهنده عشق بسیار بالایی از نویسنده به لس آنجلس، به آزادی، آب و هوای خوب، مردم، غذا و حتی کمبودهای همان شهر است. گابریل تغییرات شگفت انگیزی را نشان میدهد که وقتی افراد از یک آب و هوای سرد به یک آب و هوای گرم منتقل میشوند، برایشان روی میدهد. خود زوین ابتدا در نیویورک زندگی میکرد و تنها پس از آن به ساحل غربی آمریکا نقل مکان کرد، بنابراین او دقیقا میداند که در مورد چه چیزی مینویسد.
کتاب «فردا و فردا و فردا» خواندنی و هیجان انگیز است. کتاب به خوبی نوشته شده و همچنین ترجمه فارسی آن نیز بسیار سریع درک شده و قابل فهم میشود. در روزگاری که مردم اغلب یکدیگر را درک نمیکنند، زیرا آنها به سادگی باهم ارتباط برقرار نمیکنند و احساسات، ترسها و مشکلات غیره خود را نمیپذیرند، مطالعه این کتاب مفید است. نویسنده کتاب این را کاملاً نشان میدهد و همچنین مینویسد که این منجر به چه مشکلاتی میشود.
البته گاهی اوقات طرح داستان و رابطه بین شخصیتهای اصلی شبیه یک ترن هوایی مصنوعی است - در چنین لحظاتی شما دیگر همه چیز را باور نمیکنید؛ ولی این نکته قابل چشمپوشی است. کتاب «فردا و فردا و فردا» درباره سازندگان بازیهای ویدیویی است که عاشق میشوند و رنج میبرند، دوست میشوند و صدمه میبینند و سپس با بازی زخمها را التیام میبخشند.
این کتاب در مورد عشق نافرجام و آزمایش دوستی با پول و موفقیت است. این رمان در مورد پیچیدگی ادراک از خود و دردهای جسمی پیش پا افتاده است. این داستانی است که اگر دوباره سعی کنید آن را بازی کنید، قطعا میتوانید برنده شوید. حتی وقتی هزار بار باختی. زیرا در بازیها همیشه فردایی وجود دارد و فردایی دیگری و دیگری.
در نتیجه، ما یک کتاب فوقالعاده داریم که برای طرفداران کتاب، گیمرها و اهالی فناوری اطلاعات و هر کسی که علاقهمند به فرهنگ عام مدرن، توسعه بازیهای ویدیویی و غیره است، جذاب خواهد بود. داستانی روان و ساده نوشته شده از دوستی و دلبستن، عشق به بازی و غلبه بر صدمات به لطف آنها. کتاب قابل فهم است و به خاطر حجم نه چندان بالای آن سریع خوانده میشود و تا آخر رها نخواهد شد. کیفیت خوب انتشار و جلد آن نیز یک نکته مثبت است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
ممنون بابت معرفی یک کتاب خوب دیگه :)