۵ کمپ تابستانی دیسی که نباید سراغشان بروید
خانوادههای آمریکایی دوست دارند تا فرزندانشان را به کمپهای تابستانی بفرستند. چند هفته از بازگشت این بچهها از مدرسه در تعطیلات تابستان نمیگذرد که ناگهان حتی بانظمترین و مودبترین فرزندان نیز در خانه دست به ...
خانوادههای آمریکایی دوست دارند تا فرزندانشان را به کمپهای تابستانی بفرستند. چند هفته از بازگشت این بچهها از مدرسه در تعطیلات تابستان نمیگذرد که ناگهان حتی بانظمترین و مودبترین فرزندان نیز در خانه دست به کارهای دیوانهوار و عجیب و غریب میزنند. پس راهکار والدین این خانوادهها این است که فرزندان را راهی کمپهای تابستانی کنند. دردسر از آن جایی آغاز میشود که اگر دیر بجنبند کمپهای خوب زود پر میشوند و تنها کمپهایی میمانند که شاید در حالت عادی دوست نداشته باشید به سراغشان بروید؛ همانند این ۵ کمپ تابستانی کمیکهای دیسی!
کمپ شَدوکَت
- دیده شده در شمارههای ۲۱ و ۲۲ کمیک Robin
همانند بسیاری از کمپهای دنیای دیسی، کمپ شدوکت (Shadowcat) یک راز مرگبار دارد. این کمپ تابستانی دیسی به عنوان مکانی برای پسران نوجوان تبلیغ میشود تا مهارتهای نینجایی را فرابگیرند ولی در واقع یک محل آموزش برای دزدان به شمار میآید. در این کمپ به شرکتکنندگان لباسهای نینجای باحالی داده میشود ولی در عوضش یک زندگی پر از جنایت را برایشان هموار میکند.
در شمارهی ۲۱ کمیک Robin، برخی از نینجاهای دانش آموخته از این کمپ شروع به دزدیدن از خانههای شهر گاتهام میکنند تا فعالیت کمپ شَدوکَت نظر بتمن را جلب کند. رابین به درون این کمپ رخنه میکند، از فعالیتهای مجرمانهی آنها پرده برمیدارد و باعث جلوگیری از کل این روند میشود.
کمپ براوو
- دیده شده در شمارهی ۱۹۰ کمیک Superboy
اگر یک کمپ تابستانی آن قدر خوب به نظر میرسد که انگار واقعی نیست، پس احتمالاً همین طور باشد. کمپ براوو (Bravo) یک نمونه عالی از این مورد است. این کمپ به فرزندان بیسرپرست و بیخانمان مکانی میدهد تا در طبیعت خوش بگذرانند و حتی از سوپربوی به عنوان مشاور کمپ بهره میبرد. ولی برای سر زدن به این جا شتاب نکنید.
در واقع این کمپ تنها پوششی برای یک برنامهی کودکان کار بود. دیگر مشاوران کمپ، بچهها را هیپنوتیزم میکردند تا به دنبال طلای باقی مانده از دوران جنگ داخلی آمریکا بگردند. خوشبختانه سوپربوی جلوی این کار را میگیرد و باعث دستگیر شدن مدیران کمپ میشود. خبر بهتر هم این است که ظاهراً این بچهها توانستند به طلایی که دنبالش بودند برسند.
کمپ آدمربایی بیگانگان
- دیده شده در شمارهی ۲۱۲ کمیک House of Mystery
این کمپ تابستانی دیسی که در شمارهی ۲۱۲ کمیک House of Mystery دیده شد در واقع هیچگاه نامی نداشت ولی به دلایلی که به زودی برایتان آشکار میشود با نام کمپ آدمربایی بیگانگان پیش میرویم. ماجرا از آن جا آغاز میشود که یک بچه به نام ریچی به کمپ خوابی فرستاده میشود و همکمپیهایش رفتارهای عجیبی از خود به نمایش میگذارند. دیگر بچهها به ریچی میگویند که مشاوران همهی سکانان کمپ را میکشند و غذا نیز زهرآگین است.
در پاسخ به این وضعیت، بچهها برای خودشان جنگافزارهایی جور میکنند و شروع میکنند به کشتن تک به تک مشاوران. چنین چیزی باعث مبهوت شدن ریچی میشود که تنها میخواست به کمپی برود که در آن پیادهروی میکنند و با ماکارونی نقاشی میکشند. یکی دیگر از ساکنان کمپ سپس بازگو میکند که مشاوران در واقع بیگانهی فضایی هستند و برای همین بچهها آنها را از بین میبرند. با این که ریچی این را باور نمیکند ولی در پایان بیگانهها میفهمند که نقشهشان لو رفته است و همهی کمپ را با تمام سکانانش به فضا میفرستند.
کمپ رابین
- دیده شده در شمارهی ۸۲ کمیک Star Spangled Comics
در سال ۱۹۴۸، دیک گریسون تصمیم میگیرد تا یک کمپ تابستانی را به عنوان فعالیت جانبی پایهگذاری کند. کمپ رابین با این هدف پدید آمد تا بچههای تنگدست فرصتی برای بازی پیدا کنند. شاید این انگیزهی ارزشمندی به نظر برسد ولی با داشتن نام رابین و یک پرچم غولآسا با صورت او رویش، به نظر کل این کمپ برای ارضای خودخواهی رابین باشد. خود او به عنوان یک مشاور کمپ فعالیت میکرد تا به بچهها آموزشهای رایگان بوکس بدهد. چنین چیزی به آن معنا بود رابینی که به دست بتمن آموزش دیده شده فرصت این را پیدا میکرد تا این بچهها را کتک بزند.
البته باید اشاره کرد که این کمپ در کنار یک زندان فوق امنیتی فدرال ساخته شده بود. حتی اگر مشاور کمپ یک ابرقهرمان باشد چنین کاری اصلاً منطقی به نظر نمیرسد. خوشبختانه دیگری خبری از این کمپ پس از سال ۱۹۴۸ نبود. پس یا خود دیک فهمید که ایدهش چقدر غیرعقلانی بود یا بروس وین خود را درگیر ماجرا و همهچیز را ختم به خیر کرد.
کمپ هیواتا
- دیده شده در شمارهی ۲۶۱ کمیک Adventure Comics
کمپ هیواتا (Hiawatha) یک کمپ نزدیک اسمالویل است که در ظاهر جالب به نظر میرسد ولی در واقع یک تلهی مرگبار به شمار میآید! لوئیس لین و لانا لنگ در شمارهی ۲۶۱ کمیک Adventure Comics و در دوران نوجوان به این کمپ رفتند و به زور از آن جان سالم به در بردند. یک خرس به آنها یورش آورد، جریانهای تند آب کانوی آنها را خرد و خاکشیر کردند و نزدیک بود باعث غرق شدنشان شوند و این دو در یک غار گیر کردند که نزدیک بود باعث خفه شدنشان شود. حتی یک گیاه پویزن آیوی زهرآگین به شدت آنها را مسموم کرد.
سوپربوی مجبور بود جان لوئیس و لانا را کم و بیش در هر صفحهی کمیک نجات دهد ولی حتی با وجود او نیز همه چیز امن و امان نبود؛ چون به دلیلی نامشخص یک سنگ بزرگ کریپتونایت نیز در این کمپ جا خوش کرده بود! با توجه به همهی این ماجرا، باورنکردنی است که همهی ساکنان کمپ از آن جان سالم به در برده باشند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
آقایووون ... خانوماااا ....
این مقالات کمیک بوکیتون کمکم داره شبیه مقالات اسپا.یدی میشه 😅