نقد فیلم Five Nights at Freddy’s | ترسناکِ خانوادگی؟!
فیلم «پنج شب در فردی» یک فیلم ترسناکِ خانوادگی است؛ شاید بهتر باشد بگوییم این فیلم یک اثر ترسناک کودکانه با چاشنی فضای خانوادگی است. این فیلم با درجهبندی PG-13 بر اساس یک سری بازیهای ...
فیلم «پنج شب در فردی» یک فیلم ترسناکِ خانوادگی است؛ شاید بهتر باشد بگوییم این فیلم یک اثر ترسناک کودکانه با چاشنی فضای خانوادگی است. این فیلم با درجهبندی PG-13 بر اساس یک سری بازیهای ویدئویی بسیار محبوب ساخته شده است، اما نه در سطح فورتنایت یا دیگر بازیهای مدرن. این بازیها به عنوان یک سری بازی نسبتاً ترسناک به مخاطبان ارائه شد و فیلم نیز همین مسیر را دنبال میکند. پس برای آشنایی بیشتر در ادامه با نقد فیلم Five Nights at Freddy’s همراه ویجیاتو باشید. ما در بررسی خود به شما خواهیم گفت که آیا استودیو بلومهاوس پروداکشنز توانسته از عهده یک اقتباس خوب برآید یا خیر.
سری بازی «Five Nights at Freddy’s» یکی از اصلی ترین فرنچایزهای بازیهای ویدئویی ترسناک زمان ماست، حتی اگر همه حاضر نباشند چنین موقعیت مهمی را بپذیرند. این بازیها یک فرقه بزرگ از طرفداران ایجاد کرد و یک بردار جدید برای توسعه ژانر وحشت مستقل شکل داد. اگرچه در ظاهر هر بازی فقط مجموعهای از جامپ اسکرهای ساده به نظر میرسد، اما «پنج شب در فردی» با داستان عمیق و متفکرانهاش، که به لطف تئوریهای طرفداران، تقریباً به طور نامحدود گسترش یافته است، بدون شک جذابیت زیادی دارد. اما اقتباس از چنین چیزی در یک فیلم بلند کار تقریباً غیرممکن به نظر میرسد.
داستان فیلم از این قرار است که شخصیت اصلی فیلم مایک اشمیت (جاش هاچرسون) یک پسر سی ساله است. او از خواهر جوانش ابی (پایپر روبیو) مراقبت میکند، حتی اگر رابطه آنها خیلی خوب نیست. اما نکته اینجاست که زندگی عادی مایک به خاطر ربوده شدن برادرش در دوران کودکی با حملات پانیک مداوم در طول شب مختل میشود که این خود پیدا کردن کار را برای او دشوار میکند. بنابراین، مایک سرانجام تصمیم میگیرد جای خالی یک نگهبان شبانه را در پیتزا فروشی متروکه فردی فازبر بگیرد. اما او نمیداند که پیتزا فروشی در خود روباتهای انیماترونیک اسرارآمیز و وحشتناکی را پنهان میکند که ممکن است با گذشته مایک مرتبط باشند.
همچنین در طول مسیر، یک داستان فرعی از خاله شخصیت مایک وجود دارد که تلاش میکند سرپرستی ابی را از او بگیرد و یک افسر پلیس به نام ونسا (الیزابت لیل) نیز در طول راه به مایک کمک میکند.
پیش از بررسی فیلم باید بگویم که ترکیب «اقتباس از بازی ترسناک» و گیر کردن در «جهنم ده ساله تولید» عموماً ترس از بدترین اتفاق را برای محصول نهایی ایجاد میکند. اما این فیلم از این ماموریت خوب عبور کرده و توانسته با تمام مشکلات پیش رویش یک فیلم قابل قبول باشد. اما قبلاً مقالات بیشماری درباره اقتباسهای سینمایی از بازیهای رایانهای محبوب نوشته شده است، و حتما شنیدهاید که همه میگویند چرا هیچ کس نمیتواند یک بازی را به درستی به یک فیلم خوب تبدیل کند.
در راستای پاسخ این چرایی نام «اووه بول» به ناچار ذکر خواهد شد، فیلمساز آلمانی که با تولید آثار افتضاحی مانند «خانه مردگان»، «تنها در تاریکی» و «فار کرای» نقش مهمی در کاشتن بذر ناامیدی نسبت به اقتباس خوب از بازیهای ویدئویی ایفا کرده است. البته نباید شهرت بد اقتباس از بازیها را به طور کامل به گردن بول (که خدا را شکر در سالهای اخیر بیشتر به فکر رستورانهایش بوده تا سینما) گذاشت.
باید قبول کرد که حتی شایسته ترین فیلمساز هم به ناچار هنگام اقتباس از یک بازی محبوب در یک فیلم، خود را در شرایط سختی میبیند. از یک طرف شما میخواهید فیلمی بسازید که حتی افراد ناآشنا هم بتوانند از آن لذت ببرند، اما از طرف دیگر طرفدارانی هستند که با شک و تردید نتیجه کار شما را تماشا میکنند. از آنجایی که گروه دوم یا همان طرفداران بازی مطمئناً به سینما میآیند و بنابراین پول هزینه تولید نیز جبران میشود، پس فیلمسازان اغلب تسلیم خواسته هواداران میشوند.
گاهی اوقات این منجر به تولید یک فیلم (SILENT HILL) یا سریال (THE LAST OF US) موفق میشود، اما در بیشتر موارد نتیجه دنبال کردن ایدههای معمول یک اقتباس با نگاه به خواسته هواداران یک فاجعه کامل (ASSASSIN'S CREED) خواهد بود. توجه داشته باشید این واقعیت که ناگهان اثری چون HARDCORE HENRY دیوانهوار و بسیار سرگرمکننده از ایلیا نایشولر تقریباً حرف آخر را در فیلمهای شوتر اول شخص میزند، عمدتاً به این دلیل است که بر اساس یک بازی موجود در بازار ساخته نشده است.
و حالا نوبت به سری بازی Five Nights at Freddy's رسیده است. پس از یک پروسه تولید دشوار در حدود ده سال، کارگردان اِما تامی وظیفه غیر قابل رغبت اقتباسی از این بازی را از شخص کریس کلمبوس به عهده گرفت. اما هرکسی که اولین فیلم تامی، یعنی اثر ترسناک و وسترن جذاب او با عنوان THE WIND را دیده باشد، بلافاصله به این فکر میکند که آیا او انتخاب درستی برای چنین داستان سرراستی در مورد عروسکهای رباتی شیطانی بوده است یا خیر. خب جواب این پرسش سخت است.
اما باید بدانید بازی Five Nights at Freddy’s جدا از مبارزه با پنج عروسک ترسناک رباتی، نوعی پازل است که باید خودتان با استفاده از نکات و سرنخهای کوچک آن را حل کنید. پس ترس و وحشت موجود در آن با تمام شکوه خود منحصراً در آگاهی شما در حل کردن معما و کشف راز آن مکان آشکار میشود. ولی نکته اینجاست که اقتباس سینمایی بلومهاوس پروداکشنز با این رویکرد ترسناک کار نمیکند. استودیو سعی میکند هر یک از داستانهای خود را تا حد امکان انسانی بسازد و گاهی اوقات جوهر ترس را در پس زمینه باقی میگذارد.
خب بدون شک این شیوه برای ساخت فیلمهای ترسناک روش بدی نیست. اما باید قبول کرد این شکل روایت برای همه جذاب نخواهد بود. و مهمتر از همه شاید با روح خود بازی نیز همراه نباشد. اما این حرف به معنی بد بودن فیلم نیست. استودیو Blumhouse در تلاش برای تطبیق بازی با استانداردهای خودش، به ویژگیهای کلیدی منبع اصلی نمیچسبد. پس قابل ستایش است که اِما تامی عمدتاً روی خط داستانی دراماتیک پیرامون مایک و ابی تمرکز میکند، اما از آن سو نیز تنها شخصیتهایی که به خوبی توسعه یافتهاند همین دو شخصیت هستند.
به این ترتیب داستان برای تماشاگرانی که چیزی در مورد بازی نمیدانند، جذاب میماند. اما گیمرهایی که از پیش با این نکات آشنا بودند بدون شک از فیلم احساس رضایت نخواهند داشت. البته این را نیز نمیتوان نادیده گرفت که متأسفانه همه نقشهای دیگر در حد کاریکاتور هستند یا صرفاً برای اجرای یک سکانس و پر کردن فضای فیلم حضور دارند.
در این اقتباس شخص اِما تامی کمی لحن طنز هم امتحان میکند، اما به طرز بدی شکست میخورد. درست مانند جنبه ترسناک فیلم که در آن بخش نیز ما شاهد یک شیوه ملایم هستیم. حتی جامپ اسکرهای موجود نیز که در بازی نکته عالی به شمار میروند، در این فیلم اندک و قابل پیش بینی هستند. فقط سکانسهای رویا دیدن مایک به تدریج کمی شومتر میشوند، اما آنها نیز هرگز واقعاً ترسناک نیستند.
بدیهی است که این رویکرد خانوادگی و گاهی کودکانه در نمایش سکانسهای ترسناک برای کسب رتبه PG-13 در آمریکا انتخاب شده است، به این معنی که نوجوانان (مهمترین گروه هدف فیلم) بتوانند سالن سینما را با حضور یا بدون حضور مادر یا پدرشان پر کنند. خب این انتخاب با آمار فروش موفق فیلم به راحتی قابل درک است. چرا که مخاطبان هم به تماشای فیلم رفتهاند و هم امتیاز رضایت بالایی را برای تماشای آن ثبت کردهاند.
هرچند با قضاوت بر اساس شایستگیهای موجود در بخش ترسناک بازی و چیزی که در این فیلم به نمایش درآمده، باید قبول کرد «پنج شب در فردی» یک تجربه سینمایی کامل در ژانر وحشت نیست. در واقع شما باید منتظر فضایی انسانیتر از یک فیلم ترسناک یا اسلشر معمولی باشید، مانند داستان هشداردهنده هوش مصنوعی در فیلم «M3GAN» که در اوایل امسال به نمایش درآمد.
البته توجه داشته باشید که این حرف من یک شکایت نیست زیرا وحشت خانوادگی یا کودکانه موجود در این آثار، دروازهای است که مخاطبان کوچکتر را در سالهای شکل گیری هویت خود به عنوان طرفداران این ژانر جذب میکند.
از سوی دیگر اِما تامی برای فرم بهتر این اثر، به شدت از زیباییشناسی درون خود بازی استفاده میکند که این فرم به حالات رایج آب و هوای قدیمی مراکز خرید، پاساژها و پارکهای تفریحی غربی اشاره دارد. بنابراین، در قسمتهای ابتدایی فیلم، فضای سمعی و بصری به شما این حس را میدهد که در حال تماشای اسپینآف Stranger Things یا تجسم دیگری از Black Mirror هستید.
اما چیزی که «پنج شب در فردی» را از بسیاری از فیلمهای ترسناک مشابه متمایز میکند، طرحی غیرمنتظره و منظم است که شاید تنش هیچکاکی و غیرقابل پیشبینی بودن آثار شیامالان در آن وجود نداشته باشد، اما طرح محوری حول شخصیت مایک چیزی است که مخاطب را تا پایان همراه فیلم نگه میدارد.
پس از کنار هم قرار دادن همه این عناصر، «پنج شب در فردی» به یک اثر بسیار محکم از این ژانر تبدیل میشود. در واقع فیلم اِما تامی تمام ویژگیهای یک موفقیت قابل اعتماد هالووین را دارد که حتی میتوانید با تمام خانواده تماشا کنید.
پس در پایان باید گفت: فیلم Five Nights at Freddy's شاید اقتباسی محکم از برند مستقل اسکات کاتن ایده پرداز بازی ویدئویی نباشد، اما شخص اِما تامی سعی کرده در یک اقتباس سرراست به اصول گیم پلی بازی احترام بگذارد، اما همچنین تلاش کند که با استفاده از ترکیبی انسانیتر، یک داستان مناسب برای مخاطب عام بسازد.
من همه این موارد را گفتم که بگویم ممکن است این فیلم ترسناکترین یا کاملترین فیلم ترسناک سال نباشد؛ اما کارگردان «پنج شب در فردی» را به یک داستان ترسناک خانوادگی تبدیل میکند که معصومیت نوستالژیک دوران کودکی ما را الگوی خود قرار داده است. همچنین بازیهای تیم بازیگران فیلم یکدست است و این خود به تنهایی میتواند مخاطب را برای ۱۰۰ دقیقه سرگرم تماشای این فیلم کند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.