۱۰ بازی برتر که نیازمند ساخت انیمیشن اقتباسی هستند

در حال حاضر عناوین اقتباسی از ویدیوگیم روزبه‌روز در سینما و تلویزیون محبوب‌تر می‌شوند. از این رو نتفلیکس و بقیه پلتفرم‌ها عناوین اقتباسی زیادی را از عناوین مورد علاقه گیمر‌ها در دستور کار قرار داده‌اند. به مرور زمان، آثار برداشته شده از ویدیوگیم، کیفیت لازم را کسب کرده‌اند و انیمیشن‌ها نشانگر این بوده‌اند حالت ایده‌آل ساخت آثار برداشته شده از ویدیوگیم‌ها هستند.

سری کسلوانیا با انیمه اخیر خود، و سریال آرکین مدرکی بر این بودند که می‌توان داستان بازی‌ها را در قالب پویانمایی نیز نشان داد. اما باز هم جا برای عناوین دیگر است. برای مثال مواردی مثل Mass Effect برای یک انیمیشن علمی-تخیلی و سری زلدا جهت ساخت عنوانی فانتزی پتانسیل خوبی دارند. در ادامه متن با ویجیاتو همراه باشید.

Mass Effect

سه‌گانه مس افکت از بهترین بازی‌های RPG عملی-تخیلی‌ای هستند که تا الان ساخته شده‌اند. با وجود شرایط بد فرانچایز در حال حاضر، بهترین وقت برای تولید یک انیمیشن اقتباسی از این سری همین الان است.

سه‌گانه مس افکت بیشتر برای روایت داستان گیرا، تنوع شخصیت‌ها و جهان پهناورش شناخته می‌شود. این مجموعه منبع خوبی برای ساخت یک کارتون عالی است. چه داستان درباره خود بازی باشد، چه در رابطه با حماسه فرمانده شپرد. داستان شاخه‌شاخه فرانچایز زاویه خوبی برای رصد این موضوع است. علی‌الخصوص این سری طرفداران سریال‌های چند فصلی را نیز می‌تواند در انتظار فصل‌های جدید منتظر نگه دارد.

Legend of Zelda      

به دنبال موفقیت تجاری عظیم انیمیشن اخیر سوپرماریو، سری زلدا می‌تواند یک شاهکار دیگر از طرف نینتندو باشد. این عنوان برای یک اثر لایواکشن در نظر گرفته شده، اما جهان زلدا بدون شک به صورت پویانمایی شکوفا می‌شود. در حالی که این مجموعه از ارباب حلقه‌ها الهام‌گیری کرده است، زیبایی نمایان انیمیشن‌های بازی از مهم‌ترین ساختار‌های مجموعه می‌باشد.

با وجود انبوهی از افسانه‌ها در بازی که داستان‌ها و خطوط زمانی مختلف را پوشانده‌اند، سریال ساختگی از سری زلدا می‌تواند بسیار متنوع روایت شود. برای مثال عناوینBreath of the Wild و Tears of the Kingdom پتانسیل یک دنباله طولانی را دارند. در همین حین اثری مانند The Minish Cap برای یک عنوان مستقل خیلی مناسب‌تر است.

Uncharted

لایواکشن آنچارتد به صورت شگفت‌آوری در باکس آفیس خوب عمل کرد. اما ساخت یک سری کارتونی از آنچارتد می‌تواند خیلی سودآورتر از فیلم خود باشد. کارتون آنچارتد می‌تواند با فیلم خود هم‌زیستی کند، چون قابلیت این را دارد اثری را به نمایش بگذارد که به جو و فضای بازی‌ها و شخصیت‌ها سازگاری بیشتری دارد.

طبیعت جویندگی گنج که در نیتن دریک نهفته است بازی به بازی قابل مشاهده است. از این رو، این فرانچایز پتانسیل یک سری انیمیشن طولانی را دارد. حتی می‌توان یک اسپین‌آف از بازی Uncharted Golden Abyss که برای PS Vita عرضه شد نیز ساخت. انیمه جدید Tomb Raider که بیشتر تم بقایی دارد با ساخت انیمیشنی با جو آنچارتد سبک ماجراجویی را به نوعی در عناوین اقتباسی ویدیوگیم کامل می‌کند.

Ratchet & Clank

با اینکه اینسامنیاک گیمز بیشتر با بازی‌های سینماتیک مانند اسپایدرمن شناخته می‌شود، رچت و کلنک عنوانی است که همچنان در این استودیو پابرجا مانده. این مجموعه اکشن-پلتفرمر با بازی Rift Apart خود یک ورودی جدید در ویدیوگیم بود. همین بازی سوژه مناسبی برای انیمیشن اقتباسی است.

چنین آثاری معمولا برای ساخت آثار اقتباسی تلویزیونی و سینمایی مناسب هستند، و اتفاقات علمی-تخیلی و رنگارنک رچت و کلنک برای یک داستان سبک عالی است. خوشبختانه، موفقیت ریفت اپارت نشانه ظهور مدیوم‌های جدید ویدیوگیم بود. باز با این حال، ساخت یک انیمیشن از این بازی راه دیگری برای به نمایش گذاشتن جهان‌های تخیلی این چنینی به مردم است.

Hades

هیدیس شاهکار ایندی سال ۲۰۲۰ بود که این بازی را به یکی از اعتیادآورترین موارد ژانر روگ‌لایک برای تازه‌واردان و کهنه‌کاران این ژانر تبدیل می‌کرد. جالب‌تر این است که چگونه بازی داستان‌سرایی جذاب را با گیم‌پلی سریع بازی تلفیق کرده بود. جایی که Zagreus باید از دنیای زیرزمین فرار می‌کرد و به کوه الیمپوس می‌رسید.

صداگذاری مثال‌زدنی هیدیس که با الهام‌گیری شیکی که از معابد یونانی داشت طبیعتا می‌طلبد که یک سری تلویزیونی مخصوص خود داشته باشد. علی‌الخصوص با تریلری که از دنباله بازی مشاهده کردیم. استفاده از سبک هنری بازی و صداپیشگان آن برگ برنده‌ای برای یک عنوان اقتباسی از هیدیس می‌تواند باشد.

Bloodborne

وجود مقدار زیادی افسانه در عناوین RPG فرام‌سافتور، فرصت ساخت سریال‌های انیمیشنی از بلادبورن را می‌دهد. فضای مودی و طراحی هولناک قرون وسطایی بازی، پتانسیل یک شاهکار بصری و جوی را برای مجموعه انیمیشنی دارا می‌باشد.

از لحاظ هنری، اقتباس از بلادبورن می‌تواند مانند کسلوانیا شود. چون آثار استودیوی انیمیشن‌سازی پاورهاوس برتری خاصی در ساخت تم فانتزی دارک نسبت به رقبای خود دارند. این بازی فرام‌سافتور بیشتر دارای فانتزی دوره ویکتوریا است. اما همان‌طور که اشاره کردیم اکشن غریزی، سبک هنری و طراحی خوفناک موجودات در بازی حس کابوس‌وار خیابان‌های یارنام را به ما منتقل می‌کند.

Dragon Age: Origins

فرانچایز دراگون‌ایج نیز برای اقتباسی انیمیشنی به دلیل سری تحسین‌شده‌اش مناسب است. یک مجموعه از دارگون‌ایج اوریجینز می‌تواند گزینه مطلوبی برای بازدید مجدد از سری باشد. خود بازی هنوز استاندارد هواداران قدیمی خود محسوب می‌شود. از طرفی پویانمایی این بازی سطح فانتزی شاهکاری مانند گیم‌آف‌ترونز را می‌تواند با خود به ارمغان بیاورد.

مانند مس افکت، اوریجینز نیز برای داستان‌سرایی جذاب، دنیای پهناور و مراحل متنوع تحسین شده بود. از طرفی هم بازی خود را عنوانی در حد و اندازه ارباب حلقه‌ها و گیم‌آف‌ترونز در روایت داستان نشان داده و دنیای عظیمی ساخته. پس می‌توان گفت که این بازی پتانسیل یک سری تلویزیونی را دارد.

Metal Gear Solid

با وجود اینکه یک لایواکشن از متال‌گیر در دست ساخت است، سال‌هاست که اخبار امیدوارکننده‌ای در رابطه‌اش نشنیده‌ایم. با توجه به ساختار مخفی‌کاری و دلهره‌آور سری، یک سریال انیمیشنی گزینه بهتری برای به نمایش درآوردن المان‌های فرانچایز است تا لایواکشن.

در نظر گرفتن حداقل یک فصل برای بازی کلاسیک متال‌گیرسالید ۱، زمان کافی برای پوشش دادن تکه‌های کلیدی داستان را دارد. اینکه وضعیت سیاسی گروه تروریستی Foxhound در رابطه با سلاح‌های اتمی را پوشش دهد. اگر اقتباس متال‌گیر سالید انیمیشنی باشد راه بهتری برای به نمایش دادن المان‌های دیوانه‌وار داستان بازی وجود دارد. همچنین اینکه شخصیت منفی‌های بازی از یک اثر مدیوم سینمایی بهتر نمایان می‌شوند.

Hollow Knight

زیرژانر مترویدوانیا در حضور بازی‌های ایندی رشد کرد، و هالو نایت بهترین نمونه این قضیه به ‌شمار می‌رود. سبک هنری زیبا و غم‌انگیز بازی دنیایی بسیار خاص را برای تبدیل شدن به پویانمایی دیگری می‌سازد. هرچند در بحث نویسندگی به افراد ماهری نیازمندند.

هالو نایت داستانی گیرا و فریبنده تعریف می‌کند، ولی تقریبا به سبک بازی‌های فرام‌سافتور. این هم بیشتر به دلیل دیالوگ‌های جمع‌وجور، متن‌های فریبنده مربوط به افسانه‌های بازی و روایت داستان محیطی آن است. حتی با وجود جمع‌وجور بودن بازی می‌توان از آن یک انیمیشن خوب درآورد. با توجه به حس بی‌عیب و نقص محیط، که بخش‌های مختلف داستان بازی را به هم می‌چسباند. داستان ساکنان هالونست و سقوط حکومت آن‌ها.

Metroid

با توجه به موفقیت ریمستر عنوان اول متروید، فرانچایز رو به احیا شدن پیش می‌رود. طرفداران همچنان با شوق منتظر متروید پرایم ۴ هستند. اما انیمیشن اقتباسی از متروید می‌تواند راه دیگری برای رضایت هواداران باشد.

با الهام‌گیری مفهومی از شاهکار فراموش‌نشدنی ریدلی اسکات یعنی Alien، اقتباس از این فرانچایز قطعا مورد جذابی خواهد بود.شخصیت  Samus Aran یکی از نماد‌های نینتندو است. زمانی که بازی‌ دیالوگ‌ها را به حداقل می‌رسانند، این جایزه-بگیر صبور می‌تواند خود را در یک داستان سریالی به خوبی جای دهد. تا نمایان‌گر بحران وهم‌آور و تنهایی در جو علمی-تخیلی ترسانک خود باشد. بازی همچنین دارای افسانه‌های جذابی است که خوب برای مجموعه تلویزیونی مورد بسیار خوبی است.

خب دوستان شما چه فکر می‌کنید، چه بازی‌های دیگری برای ساخت انیمیشن اقتباسی مناسب هستند؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

بیشتربخوانید:

• ۱۰ بازی کنسولی که تجربه‌شان روی پی‌سی جذاب‌تر است
• ۱۰ مورد از عجیب‌ترین ایستراگ‌هایی که در فرانچایز سوپر ماریو دیدیم
• ۱۰ بازی ویدئویی برتر که بیشترین مدت زمان ساخت را داشتند