برترین کارگردانان فیلمهای ترسناک که در ساخت بازی هم نقش داشتند
از گیرمو دل تورو گرفته تا جیمز گان
هالیوود و صنعت بازیهای ویدیویی همیشه رابطه پرفراز و نشیبی داشتهاند. طی سالیان طولانی صنعت بازی، عناوین بد زیادی بودهاند که بر اساس فیلمهای سینمایی ساخته شدهاند و طرفداران را به شدت عصبانی کردهاند. در طرف دیگر ماجرا، تاریخچه طولانی و آزاردهندهای از فیلمهای اقتباسی از بازیهای ویدیویی هم داریم که خوشبختانه به مرور و طی چند سال اخیر اوضاع آنها بهتر شده است. جالب است که کارگردانان بزرگ و متعددی از دنیای سینما دست به ساخت بازی هم زدهاند و تیمهای توسعه را رهبری کردهاند. دنیای آثار ترسناک صنعت بازی نیز در این بین فیلمسازان زیادی را جذب کرده و خیلی از این بازیها به آثار موفقی تبدیل شدند.
بازیهای ترسناک راههای فراگیر بیشتر و مدرنتری برای ایجاد حس وحشت در مخاطبین دارند و به همین دلیل کارگردانان بااستعداد زیادی تجربه خود در زمینه این دسته از عناوین به دنیای ویدیوگیم وارد کردند. این افراد آثار ترسناک قابل توجهی را وارد صنعت بازی کردند که خیلی از آنها موفق و محبوب و عدهای دیگر به دلایل مختلف با شکست مواجه شدند. به همین دلیل در این متن از ویجیاتو قصد داریم تا برترین کارگردانان فیلمهای ترسناک را معرفی کنیم که در ساخت بازی نیز نقش داشتند. با ما همراه باشید.
Clive Barker

با سابقه کار روی عناوین زیر:
- Undying
- Jericho
- Demonik (کنسل شده)
- Hellraiser: Revival
کلایو بارکر یکی از افراد باسابقه و مهم آثار ترسناک است و تجربه زیادی در ساخت عناوین این ژانر دارد. در حالی که او بیشتر برای آثار ادبی خود مانند سری Books of Blood شهرت دارد، نمیشود از تجربهاش در ساخت فیلمهای ترسناک هم چشمپوشی کرد. اولین اثر کلایو بارکر در دنیای سینما، فیلم Hellraiser بود که مخاطبین زیادی را جذب خود کرد و یک فرانچایز محبوب را پدید آورد. آقای بارکر به دنبال فیلم هلریزر دو فیلم Nightbreed و Lord of Illusions را هم ساخت. علاقه بارکر به کارگردانی فیلمها در پی دخالت استودیوها کاهش پیدا کرد و او بیشتر نقش نویسنده یا تهیهکننده را در دست گرفت. جالب است که این فرد تجربه کار در دنیای بازیها را نیز به عنوان نویسنده و سرپرست خلاق دارد.
به عنوان نویسنده ارشد، کلایو بارکر بازی Undying را به اثری بسیار محبوب بین بازیکنان پیسی تبدیل کرد و دنیایی پر از هیولاهای خلاقانه، مکانیکهای تیراندازی قوی و اساطیر لاوکرفتی به مخاطبین هدیه داد. Jericho یکی از آثار کلان بودجه و جاهطلبانه بارکر بود که برای گیمپلی دست و پا گیر و ماموریتهای تکراری به بنبست خورد. پروژه Demonik نیز یکی از آثاری بود که پتانسیل بالایی داشت و مسیر توسعه را هم به خوبی طی کرد ولی در نهایت به علت مشکلات مالی کنسل شد. در نهایت آقای بارکر قرار است برای بازی Hellraiser بعدی به عنوان سرپرست خلاق برگردد و به همین دلیل امید زیادی به موفقیت این اثر میتوانیم داشته باشیم.
Jordan Peele

- با سابقه کار روی بازی: OD: Knock
آقای جوردن پیل مسیری جالب را در صنعت سینما طی کرده است. او که بیشتر برای حضور در زوج کمدی Key & Peele شهرت دارد، بعد از تمام شدن نمایش خود سراغ ساخت آثار ترسناک رفت. جوردن پیل خود را به عنوان کارگردانی متمایز در آثار ترسناک مدرن معرفی کرد و حتی با اولین عنوان خود در این زمینه یعنی Get Out نیز برنده جایزه اسکار شد. از آن زمان او در چندین پروژه مختلف به عنوان تهیهکننده مشغول به کار بوده و نسخههای ریبوت Candyman و The Twilight Zone نمونههایی از آنها به شمار میروند. در حالی که عناوین اخیر او مانند Us و Nope با نقدهای متوسط روبرو شدند، هنوز هم اسم جوردن پیل به عنوان کارکردان یک اثر توجه مخاطبین بسیار زیادی را جلب میکند.
کارگردان افسانهای صنعت بازی یعنی آقای هیدئو کوجیما علاقه بسیار زیادی به دنیای سینما دارد. سازنده فرانچایزهای شاهکاری نظیر Metal Gear Solid و Death Stranding برای ساخت آثار خود علاقه خاصی به الهامگیری از سینما دارد. آقای کوجیما علاقه زیادی به قرار دادن اشارههای مختلف به سینما در آثار خود دارد و جوردن پیل همکار او در عنوان بعدیاش خواهد بود. بازی بعدی هیدئو کوجیما یعنی OD: Knock اولین اثر ترسناک او خواهد بود که به طور کامل در این ژانر قرار دارد. سال ۲۰۲۳ و در مراسم گیم آواردز، جوردن پیل به کوجیما اضافه شد تا در مورد پروژه صحبت کنند و به گفته آنها قرار است با عنوانی بسیار متفاوت داخل این ژانر روبرو شویم.
Larry Fessenden

با سابقه کار روی بازیهای زیر:
- Until Dawn، Rush of Blood
- The Impatient
- Hidden Agenda
- Man of Medan
لری فسندن شاید به اندازه همکاران معاصر خود پربار نباشد ولی آثار ترسناک روانشناختی خفنی مانند Wendigo و The Last Winter را در کارنامه خود دارد که خیلی کم به آنها پرداخته میشود. در کل اما وقتی صحبت از آثار ترسناک میشود، هرگز نمیتوانیم از تاثیرگذاری او در این دسته عناوین چشمپوشی کنیم. به عنوان نویسنده در دنیای بازیهای ویدیویی، لری فسندن را باید یک همکار همیشگی برای استودیو Supermassive Games تلقی کنیم. اولین همکاری آقای فسندن و سوپرمسیو گیمز یعنی بازی Until Dawn یک تجربه روایی گیرا و موفق بود که حس و حال حضور داخل فیلمهای ترسناک را به مخاطبین القا میکرد.
طرفداران فیلمهای فسندن به راحتی میتوانستند اثر این کارگردان را در Until Dawn نیز به چشم ببینند: اتمسفر زمستانی، روایت خرابکارانه و پر پیچ و خم که با روان کاراکترها بازی میکند و البته استفاده از Wendigo به عنوان آنتاگونیست. این اثر به راحتی یک بازی کلاسیک است و بین برترین عناوین زیرژانر خفن خود قرار میگیرد. بعد از این اثر مسیر برای فسندن کمی پر فراز و نشیب شد. بازی مخصوص PSVR او یعنی Rush of Blood تا حدودی کلاسیک است ولی The Impatient یک ناامیدی محض بود. نویسندگی او در بازی پرهیجان Hidden Agenda خوب بود ولی مکانیکهای دست و پا گیر کار را خراب کردند و Man of Medan یک اثر آشفته و متوسط ظاهر شد. در نهایت راه فسندن و سوپرمسیو گیمز از یکدیگر جدا شد، البته که میراث قابل توجهی از او باقی ماند.
Alex Garland

سابقه کار روی بازیهای زیر:
- Enslaved: Odyssey to the West
- DMC: Devil May Cry
نویسندگی رمان، فیلمنامه نویسی آثار ترسناک متمایز و تهیهکنندگی همگی جزو کارهایی به شمار میروند که آقای الکس گارلند آنها را انجام داده است. با وجود این که تمرکز آقای گارلند در حال حاضر بیشتر روی ترس و شور و هیجان جنگهای مدرن است، حرفه او با کارگردانی فیلم ترسناک آغاز شد. فیلمهای Ex Machina و Annihilation و برنامه تلویزیونی او یعنی Devs همگی انواع مختلفی از داستانهای ترسناک هوشمندانه و اعصاب خوردکن بودند که روایتی توهمزا برای مخاطبین پدید میآوردند. یکی از نقشهایی که او قبل از ورود به دنیای کارگردانی ایفا کرد، سرپرستی داستان بازیهای ویدیویی بود. آقای گارلند به عنوان یک گیمر پرشور وارد استودیو Ninja Theory شد که برای داستانسرایی قوی شهرت دارد.
گارلند یکی از نویسندگان بازی جالب Enslaved: Odyssey to the West بود. این اثر ماجراجویی سوم شخص داستانی درگیرکننده داشت که عملکرد قوی Andy Serkis و Lindsey Shaw نیز آن را بهتر کردند. در کنار کار روی این پروژه داستانی جذاب، گارلند در ساخت ریبوت بازی دویل می کرای نیز دست داشت. این اثر یک ورودی قوی با مبارزات جذاب و داستانی متفکرانه بود و دانته، پروتاگونیست محبوب سری را دوباره در اختیار مخاطبین گذاشت. سال بعد از ساخت دویل می کرای، الکس گارلند برای همیشه سراغ کارگردانی فیلمها رفت و جالب است که اثر اقتباسی از الدن رینگ هم در دستان او ساخته خواهد شد.
Ryuhei Kitamura

سابقه کار روی بازی زیر:
- Metal Gear Solid: The Twin Snakes
سال ۲۰۰۰ بود که یک فیلم ترسناک و اکشن به نام Versus در سراسر جهان به موفقیتی عظیم رسید. بسیاری از طرفداران سینما، کارگردان این اثر یعنی آقای ریوهی کیتامورا را جزو موفقترین افراد آینده صنعت فیلمسازی تلقی میکردند، شخصی که در کارهای خود به وضوح از افرادی نظیر Sam Raimi و Kinji Fukasaku الهام گرفته بود. حالا بیش از دو دهه از آن زمان گذشته و آقای کیتامورا عناوین درخشانی مانند Godzilla: Final Wars و Midnight Meat Train را در کارنامه خود دارد. اواسط دهه ۲۰۰۰ و به دنبال هیجانهای اولیه برای کیتامورا، این فرد وارد پروسه ساخت ریمیک اولین نسخه متال گیر سالید با نام The Twin Snakes شد. کارگردان ژاپنی وظیفه مدرن کردن کاتسینهای نمادین شاهکار هیدئو کوجیما را داشت و این مورد فرصت بزرگی برای او به حساب میآمد.
کیتامورا برای احترام به نسخه اصلی، کارگردان موشن کپچر بازی نیز شد تا سکانسهای مختلف را به دقیقترین شکل ممکن در بیاورد. در ادامه هیدئو کوجیما از کیتامورا درخواست کرد تا سبک کاری خود را هم به بازی اضافه کند تا همه چیز درست مانند گذشته نباشد. همین مسئله باعث شد تا آقای کیتامورا تمامی دیوانگی خود را داخل بازی قرار بدهد و شاید برای این مورد بود که طرفداران چندان خوشحال نبودند. سکانسهای بالا به پایین مانند جاخالی دادنهای سالید اسنیک در مقابل موشکها بیشتر شبیه به فیلمهای خانگی کیتامورا بودند تا بقیه عناوین آثار این فرانچایز. این تغییرات باعث شدند تا Metal Gear Solid: The Twin Snakes مانند بقیه ورودیهای فرانچایز بین مخاطبین محبوبیت بالایی نداشته باشد.
George A. Romero

- سابقه کار روی بازی City of the Dead
جرج رومروی فقید بدون شک پدرخوانده آثار زامبی مدرن محسوب میشود. فیلم با بودجه پایین او یعنی Night of the Living Dead قانونی جدید برای آثار زامبی گذاشت: موجوداتی آرام و مخوف که فقط با زدن یک گلوله به پیشانی میمیرند. این فیلم او را بین افسانههای ژانر ترسناک قرار داد و دو فیلم Dawn of the Dead و Day of the Dead سهگانه به شدت تاثیرگذارش را پدید آوردند. در حالی که بقیه فیلمهای رومرو چندان چنگی به دل نمیزنند، هنوز هم آثار ترسناک و خفن خوبی از او برای تماشا وجود دارند. اولین ارتباط جرج رومرو با دنیای بازیها اوایل دهه ۹۰ رخ داد، جایی که او وارد فرانچایز رزیدنت اویل شد. جالب است که آقای رومرو ابتدا قرار بود کارگردان اولین اقتباس سینمایی از دنیای رزیدنت اویل باشد که در نهایت Paul W. S. Anderson جای او را گرفت.
دومین حضور رومرو در دنیای ویدیوگیم اواسط دهه ۲۰۰۰ رخ داد، جایی که شرکت سازنده او قراردادی برای ساخت چند بازی از فرانچایز محبوب Living Dead بست. اولین بازی این عناوین چیزی نبود جز City of the Dead، یک اثر شوتر اول شخص که قابلیتهایی نظیر مکانیکهای پیشرفته قطع عضو را داشت و رومرو سرپرست خلاق و کارگردان کاتسینهای آن به حساب میآمد. همه چیز تا اواخر سال ۲۰۰۵ خوب پیش میرفت تا وقتی که ناشر بازی یعنی Hip Interactive اعلام ورشکستگی کرد و پروژه به طور کامل رها شد. گیمپلی ابتدایی بازی بسیار فان و جذاب بود و حیف شد که این اثر با کارگردانی جرج رومرو هرگز به دست مخاطبین نرسید.
Takashi Shimizu

سابقه کار روی بازیهای زیر:
- Ikenie no Yoru (Night of the Sacrifice)
- Ju-On: The Grudge
- NightCry
آثار ترسناک ژاپنی مدتهاست که در سراسر جهان از محبوبیت بالایی برخوردارند. در خط مقدم سازندگان این آثار آقای تاکاشی شیمیزو قرار دارد، فردی که اولین عنوان او یعنی Ju-On با اتمسفر ترسناک عجیب و غریبش و البته چندین مورد از خوفناکترین قاببندیهای دوره خود بین مخاطبین بسیار محبوب شد. این اثر به قدری موفق بود که ریمیک آن با نام The Grudge در ایالات متحده آمریکا با کارگردانی خود شیمیزو ساخته شد. در دوران اوج خود، شیمیزو روی دو بازی ترسناک مخصوص کنسول Wii نیز کار کرد. Night of the Sacrifice یک بازی ترسناک ژاپنی اول شخص بود که در روستایی مهآلود جریان داشت. جالب است که این اثر هیچ وقت بیرون از ژاپن به دست انتشار نرسید و طرفداران مخصوص خودش را هم دارد.
دومین اثر شیمیزو در دنیای بازیها یک اقتباس دیگر از The Grudge بود که پتانسیل بالایی داشت ولی محصول نهایی بسیار پوسیده و عجولانه به نظر میرسید. در نهایت اواسط دهه ۲۰۱۰ بود که شیمیزو با خالق Clock Tower یعنی آقای Hifumi Kono کار روی پروژه NightCry را آغاز کرد. طرفداران هر دو کارگردان از ساخته شدن این اثر هیجان زده بودند و با پیشروی روند توسعه، شیمیزو یک پیش درآمد لایواکشن برای بازی ساخت که ارزش تماشا را داشت. متاسفانه اما زمانی که بازی عرضه شد با عنوانی فاجعهبار مواجه بودیم که همه طرفداران را عصبانی کرد. آقای شیمیزو بعد از این پروژه ساخت بازیهای ویدیویی را کنار گذاشت و دوباره به کارگردانی فیلمهای سینمایی بازگشت.
Guillermo Del Toro

- سابقه کار روی بازیهای زیر:
- inSane (کنسل شده)
- Sundown (کنسل شده)
- Silent Hills (کنسل شده)
گیرمو دل تورو یکی از خاصترین افراد هالیوود به شمار میرود که همه نوع شاهکاری به مخاطبین تحویل داده است. از ساخت فیلم ترسناک هنرمندانه گرفته تا یک اثر ابرقهرمانی و حتی سینمایی برنده اسکار یعنی The Shape of Water، دل تورو بین افراد بیشماری در صنعت سرگرمی محبوبیت و احترام دارد. متاسفانه وقتی صحبت از شکستهای دل تورو میشود، به ناچار باید به صنعت بازی سر بزنیم. اولین تلاش او برای ساخت یک بازی ویدیویی به عنوان Sundown برمیگردد، جایی که دل تورو نقش رهبر خلاق تیم توسعه را ایفا میکرد. این اثر بقا و زامبیمحور همان اوایل مسیر توسعه به خاطر مشکلات مختلف با ناشر کنسل شد. اثر بعدی او بازی inSane در سال ۲۰۱۰ بود، یک عنوان ترس و بقایی لاوکرفتی که دل تورو را به عنوان کارگردان خلاق خود میدید، البته که ورشکستگی THQ همه چیز را خراب کرد.
آخرین و معروفترین موردی که گیرمو دل تورو در دنیای بازیها روی آن کار کرد Silent Hills بود. آقای دل تورو قرار بود کنار هیدئو کوجیما این پروژه را به عنوان یک ریبوت برای فرانچایز سایلنت هیل هدایت کند. متاسفانه بعد از جدایی ناراحت کننده کوجیما با کونامی، بازی هم کنسل شد. یک نسخه دمو از این بازی با نام P.T. نشان داده شد و دیانای بازی Death Stranding هم به خوبی در آن به چشم میآمد. جالب است در کنار حضور Norman Reedus به عنوان پروتاگونیست اصلی، کوجیما دل تورو را هم بین کاراکترهای مکمل داخل بازی قرار داد. از آن زمان دیگر نتوانستیم گیرمو دل تورو را در دنیای بازیها مشاهده کنیم، البته که تمامی پروژههای او قبل از انتشار به نحوی به خط پایان رسیدند.
James Gunn

- سابقه کار روی بازی Lollipop Chainsaw
در حال حاضر ، جیمز گان به عنوان آقای ابرقهرمان شناخته میشود. نه تنها او آثاری مانند سوپرمن سال جاری و سهگانه Guardians of the Galaxy را عرضه کرد، بلکه جزو رهبران استودیوهای DC نیز به حساب میآید. شاید عجیب باشد اما جیمز گان در گذشته سابقه کار روی فیلم ترسناک را هم داشته است. او کار خود را با استودیو Troma شروع کرد و سپس یکی از نویسندگان ریمیک فیلم Dawn of the Dead در سال ۲۰۰۴ شد. این فرد خلاق کارگردان فیلم موفق و لذتبخش فیلم Slither هم بود و تهیهکنندگی و نویسندگی آثار ترسناک متعددی نظیر Brightburn و The Belko Experiment را هم در دست گرفت.
همین آثار ترسناک و جالب بودند که به جیمز گان کمک کردند تا در بازی Lollipop Chainsaw یک همکاری بزرگ با توسعهدهنده پرحاشیه یعنی Suda51 داشته باشد. Lollipop Chainsaw یک بازی سوم شخص با مبارزات متمرکز بر ارهبرقی است که در آن باید دشمنان بیشماری را از لب تیغ بگذرانیم. این عنوان سعی کرد تا شباهت زیادی با آثار کمدی ترسناک آمریکایی داشته باشد و جیمز گان بهترین فرد برای انجام چنین کار به حساب میآمد. دیالوگهای عجیب و غریب همراه با نقشآفرینی بازیگرانی نظیر Michael Rooker، Greg Henry و Sean Gunn این بازی را به تجربهای فان و جالب تبدیل کردند ولی گیمپلی آن چندان چنگی به دل نمیزد. جیمز گان به جز این اثر تجربه دیگری در صنعت بازی ندارد، هر چند او اشاره کرده است که شاید در عناوین آینده DC حضور پیدا کند.
John Carpenter

- سابقه کار روی بازیهای زیر:
- The Thing 2 (کنسل شده)
- Snake Plissken Chronicles (کنسل شده)
- Psychopath (کنسل شده)
- F.E.A.R. 3
- Toxic Commando
فیلمهای شاخص هالووین، The Thing و The Fog و چندین اثر جذاب دیگر همگی از شاهکارهای جان کارپنتر به شمار میروند. آقای کارپنتر به نوعی آخرین سازنده فیلمهای ترسناک نسل خودش محسوب میشود که هنوز ما را ترک نکرده است. با وجود بازنشستگی، جان کارپنتر آثار کلاسیک و شاهکارهای دیده نشده زیادی دارد که اواسط دهه ۷۰ به خوبی درخشیدند. کارپنتر علاقه زیادی به دنیای بازیهای ویدیویی دارد و به همین دلیل چند بار به طور مستقیم وارد این صنعت نیز شده است. او به عنوان یک صداپیشه مهمان در بازی The Thing حضور داشت و زمانی که قرار بود در دنباله این اثر نقش موثرتری کسب کند همه چیز کنسل شد.
مدتی بعد او تهیهکننده خلاق پیش درآمد بازی Snake Plissen شد که متاسفانه این پروژه هم پیش از انتشار به خط پایان رسید. اواسط دهه ۲۰۰۰ بود که او به تیم توسعه بازی ترسناک Psychopath پیوست، اثری با حس و حال قاتلهای سریالی که جان کارپنتر را به عنوان کارگردان خلاق و کاتسینها در اختیار داشت، البته که مشکلات مالی همه چیز را خراب کرد. اولین پروژه کارپنتر در دنیای بازیها که به دست انتشار رسید F.E.A.R. 3 بود و او کارگردان کاتسینهای این عنوان به حساب میآمد. در حال حاضر هم باید به نویسندگی و آهنگسازی جان کارپنتر در بازی Toxic Commando اشاره کرد، اثر زامبی شوتر استودیو Saber Interactive که شکل و شمایلی مانند Left 4 Dead دارد.
خوب دوستان نظر شما چیست؟ به نظر شما حضور کارگردانان هالیوود و به خصوص آثار ترسناک در صنعت بازی چقدر مفید و تاثیرگذار خواهد بود؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
بیشتر بخوانید:
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.