ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

تحلیل شخصیت وودی – کلانترِ مسئولیت‌پذیر

شخصیت وودی یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های انیمیشنی است که وجود همین شخصیت، موجب موفقیت سری انیمیشن داستان اسباب بازی شده است. این شخصیت برخلاف اسباب بازی بودنش، بیشتر ویژگی‌های عمیق انسانی و تمایلات درونی را ...

ایمان اکرمی
نوشته شده توسط ایمان اکرمی | ۱۱ فروردین ۱۳۹۹ | ۲۰:۳۰

شخصیت وودی یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های انیمیشنی است که وجود همین شخصیت، موجب موفقیت سری انیمیشن داستان اسباب بازی شده است. این شخصیت برخلاف اسباب بازی بودنش، بیشتر ویژگی‌های عمیق انسانی و تمایلات درونی را دارد و به همین دلیل است که این شخصیت یک شخصیت کارآمد در انیمیشن و یک کاراکتر محبوب در بین مخاطبان شده است. در ادامه مقاله ای با عنوان تحلیل شخصیت وودی برای شما آماده کردیم تا بیشتر با ویژگی‌های عمیق این اسباب بازی گاوچران آشنا شوید. با ویجیاتو همراه باشید.

نیاز دراماتیک

نیاز دراماتیک شخصیت، یعنی هدفی که شخصیت طی داستان دنبال می‌کند و برای رسیدن به آن تلاش می‌کند. نیاز دراماتیک وودی در هر چهار شماره انیمیشن داستان اسباب بازی، هدایت و رهبری درست اسباب بازی‌ها و خوشحال کردن بچه‌هایی بود که صاحبش هستند.

اما در این راه، موانع درونی و بیرونی زیادی برای او وجود داشت. یکی از بزرگ‌ترین موانع وودی برای نیاز‌های دراماتیک‌اش تشنه محبوبیت بودن و ترس از طرد شدن بود که البته وودی این مسئله را در پایان قسمت دوم انیمیشن حل و فصل می‌کند.

غرور و اعتماد به نفس

اندی (صاحب اسباب بازی‌ها) همیشه از وودی به عنوان یک قهرمان استفاده می‌کرد. در تک تک بازی‌های او وودی یا پرنسس را از خطر نجات می‌داد، یا دزد می‌گرفت یا قطار حامل پچه‌های یتیم را نجات می‌داد. اما همه این‌ها به او یک نوع احساس برتر بودن القا می‌کرد؛ یک احساس غرور و اعتماد به نفس. همین احساس غرور باعث شد، که او امور را بدست بگیرد و بر دیگر اسباب بازی‌ها رهبری کند.

او از ابتدا درونش یک تمایل کاذب به برتری و محبوبیت داشت؛ وودی تشنه محبوبیت است!

اما خارج از بحث شکل گیری غرور کاذب وودی... او از ابتدا درونش یک تمایل کاذب به برتری و محبوبیت داشت، وودی تشنه محبوبیت است. همه انسان‌ها درونشان نوعی تمایل به چیز خاصی دارند. بعضی‌ها تمایل به خشم ، بعضی‌ها تمایل به شهوت. وودی تمایل به محبوبیت دارد. این تمایل یک ویژگی فطری در او است که باید از یک راه مناسب تخلیه شود. در غیر این صورت دست به کار‌های عجیب و خطرناکی می‌زند تا این تمایلش را ارضا کند.

غرور وودی حتی در دلداری گرفتن هم خودش را نشان می‌دهد. زمانی که باز تازه وارد اتاق می‌شود و همه اسباب بازی‌ها دورش جمع می‌شوند ، وودی پیش بو می‌رود و دست به سینه می ایستد و به او می‌گوید: «انگار تاحالا اسباب بازی ندیدند!» در واقع او برای گرفتن درد و دل پیش بو می‌رود اما غرور او نمی‌گذارد که شکننده و آسیب‌پذیر به نظر بیاید.

در صحنه ای از داستان اسباب بازی ۱، وقتی که اندی، وودی را به زیر تخت می‌اندازد و باز را روی تخت می‌گذارد، بقیه اسباب بازی‌ها دور وودی جمع می‌شوند. وودی می‌گوید:«اندی اشتباه کرده، زیادی هیجان زده بوده.» وودی حتی یک لحظه هم نمی‌تواند باور کند که اندی او را دیگر اسباب بازی محبوب خود نمی‌داند.

کشمکش درونی

همانطور که اشاره شد، هدف وودی شاد کردن بچه‌ها و رهبری درست دیگر اسباب‌بازی‌ها است. اما او در این راه مانعی درونی و بزرگ دارد که باعث ایجاد کشمکش درونی در وودی می‌شود. این مانع تشنه محبوبیت بودن است.

وودی هم می‌خواهد اندی را خوشحال کند و هم می‌خواهد اسباب بازی محبوب او باشد. به عبارتی هم خدا را می‌خواهد و هم خرما را. در انیمیشن داستان اسباب بازی ۱، ابتدا قصد وودی از برگرداندن باز لایتیر، جلب اعتماد دوباره دیگر اسباب بازی‌ها است. اما وقتی وودی وارد خانه‌ی سید می‌شود در بطن ماجرا‌هایی که آنجا رخ می‌دهد متحول می‌شود. وقتی وودی اسباب بازی‌های کهنه و شکسته، و همچنین رفتار سید در مقابل اسباب بازی‌ها را میبیند، متوجه می‌شود که به عنوان یک اسباب بازی، ناشکری کرده و قدر اسباب بازی اندی بودنش را ندانسته. اما او متحول می‌شود و بعد از گیر افتادن داخل جعبه سید، دیگر غرور کاذبی ندارد.

وودی به این باور می‌رسد که هدف اصلی اش خوشحال نگه داشتن اندی است نه محبوبیت. او حتی به باز می‌گوید که تو برو تا اندی خوشحال باشد. در بعد از صحنه‌ای که سید باز را برای پرتاب با موشک می‌برد، وودی که دیگر مانع درونی‌‌ای سر راهش نیست، تصمیم منطقی‌ای می‌گیرد و به درستی دیگر اسباب بازی‌ها را رهبری می‌کند تا باز را نجات دهد. او باز را نجات داد نه به خاطر اینکه به بقیه ثابت کند باز زنده است، بلکه به خاطر اینکه هم رفیقش را نجات دهد و هم اندی را راضی نگه دارد.

در انیمیشن داستان اسباب بازی ۲، اینبار وودی غرورش را کنار گذاشته و دیگر بحث حسادت و محبوبیت نیست. اما وقتی وودی وارد خانه مرد جوجه‌ای می‌شود و با جسی آشنا می‌شود، باری دیگر تمایل او به محبوبیت زنده می‌شود. با دیدن فیلم‌ها و پوستر‌هایش این تمایل در درون او قدرت می‌گیرد. اما وودی یک اسباب بازی وفادار است. او ابتدا تصمیم به ترک آنجا می‌گیرد اما با دیدن ناراحتی جسی تصمیم اش را عوض می‌کند. درست است که به خاطر جسی اینکار را کرد اما هنوز تمایل به محبوبیتش را دارد و پنجاه درصد به خاطر محبوبیت تصمیم‌اش را عوض کرد.

چون وودی دیگر مانع درونی‌ای ندارد، می‌تواند تصمیم‌های منطقی بگیرد.

صحنه‌های بعد از تصمیم وودی برای ماندن این را ثابت می‌کند. اما وقتی وودی دوستانش را می‌بیند که برای او آمده‌اند و می‌خواهند او را برگردانند، باری دیگر در هجوم افکار متضاد قرار می‌گیرد. وودی ابتدا با برگشتن مخالفت می‌کند اما بعد از گذشتن چند ثانیه و فکر کردن در این باره ، وودی هدفش یادش می‌آید و تمایلش به محبوبیت را کنار می‌زند و چون وودی دیگر مانع درونی‌ای ندارد، می‌تواند تصمیم‌های منطقی بگیرد. از این رو به جسی می‌گوید که با آن‌ها بیاید و اسباب بازی اندی شود.

جابه جایی، یک مکانیسم دفاعی

جا به جایی یکی از مکانسیم‌های دفاعی است که هر شخصی برای رهایی از فشار‌های ناشی از کشمکش‌های درونی، ناخودآگاه سراغش می‌رود و با استفاده از آن‌ مقداری از تمایلات را از راه مناسب تخلیه می‌کند. همانطور که گفتیم، وودی تمایل شدیدی به برتر بودن و محبوبیت دارد. او باید به نحوی این تمایلش را ارضا کند. قبل از پیدا شدن سر و کله باز، وودی با رهبری اسباب بازی‌ها و ریاست بر آن‌ها این تمایلش را به گونه‌ای ارضا می‌کرد. اما بعد از آمدن باز و محبوب شدنش پیش بقیه، وودی احساس می‌کند که دیگر نمی‌تواند رهبری کند، به علاوه وودی یک شب تا صبح کامل به جای تخت نرم اندی، داخل جعبه خوابید.

بحث هدایت و رهبریهمین باعث شد که تمایل وودی طغیان کند و دست به کار‌های غیر منطقی بزند. به همین دلیل تصمیم می‌گیرد که باز را پشت میز بی‌اندازد تا اندی او را برای بردن به سیاره پیتزا فراموش کند.بعد از وقایع داستان اسباب بازی یک، وودی باری دیگر بر اسباب بازی‌ها رهبری می‌کند و به این نوع این تمایل درونی‌اش را ارضا می‌کند.

همه ما می‌دانیم که وودی یک رهبر ایده آل است. وودی علاوه بر داشتن غرور، نوعی استعداد رهبری و هدایت هم در وجودش دارد که او را تبدیل به یک لیدر واقعی کرده. در ادامه برخی از ویژگی‌های وودی که او را تبدیل به یک رهبر عالی کرده را بررسی می‌کنیم:

مسئولیت پذیری: مردم، از یک شخصیت مسئولیت‌پذیر همایت می‌کنند. در سینما بیشتر شخصیت‌های ماندگار، عنصر مسئولیت پذیری را درون خودشان دارند. مخاطبان دوست ندارند که شخصیت فیلمی که می‌بینند، بی مسئولیت و تنبل باشد. دوست دارند تا با یک شخصیت شجاع و مسئول روبه رو باشند.

مخاطبان دوست ندارند که شخصیت فیلمی که می‌بینند، بی مسئولیت و تنبل باشد. دوست دارند تا با یک شخصیت شجاع و مسئول روبه رو باشند.

وودی این عنصر را دارد و در چند صحنه به خوبی این عنصر را به مخاطبان نشان می‌دهد. یکی از بهترین صحنه‌ها که نشان می‌دهد وودی یک شخصیت مسئولیت‌پذیر است؛ صحنه نجات ویزی (پنگوئن) توسط وودی در انیمیشن داستان اسباب بازی ۲ است. وقتی مادر اندی ویزی را داخل جعبه اسباب بازی‌های کهنه می‌گذارد، وودی به سرعت به فکر می‌افتد و تلاش می‌کند تا ویزی را از این اتفاق نجات دهد.

یا در صحنه ای دیگر از همین انیمیشن، زمانی که وودی تصمیم می‌گیرد تا جسی را از داخل چمدان نجات دهد. وودی وقتی به جسی یک وعده برای خوشی در کنار اندی را می‌دهد، دیگر او را از دوستان خودش می‌داند و هر کاری می‌کند تا او را نجات دهد؛ حتی به قیمت جان!

در انیمیشن داستان اسباب بازی ۳ ، وودی اینبار خودش را در قبال نجات دوستانش از مهد کودک مسئول می‌داند و برای اینکار هر کاری می‌کند. اما عنصر مسئولیت پذیری وودی، بیشتر در انیمیشن داستان اسباب بازی ۴ خودش را نشان می‌دهد. وودی خود را مسئول می‌داند تا از فورکی مراقبت کند، او چشم از فورکی بر نمی‌دارد.

فداکاری: وودی یک رهبر فداکار است. او آسودگی مردمانش را به آسودگی خودش ترجیح می‌دهد. او از خطر‌های بزرگی می‌گذرد تا دوستانش احساس آسودگی و راحتی کنند. این فداکاری در صحنه‌های بسیاری در هر چهار شماره از انیمیشن داستان اسباب بازی، نمایان می‌شود. از جمله صحنه نجات باز از خرابکاری سید در قسمت اول.

تاثیر گذاری بر افراد: وودی یک رهبر تاثیر گذار است. او تک تک مردمانش و نیاز‌های آن‌ها را می‌شناسد. وودی بود که توانست باز را به اسباب بازی بودنش راضی کند و به او ثابت کند که اسباب بازیِ اندی بودن، بهتر از تکاور فضایی بودن است.

باز می‌رویم سراغ صحنه نجات ویزی. زمانی که وودی برای نجات ویزی می‌رود، دیگر اسباب بازی‌ها فکر می‌کنند که او می‌خواهد قاطی اسباب بازی‌های کهنه برود. در آن موقع رکس فریاد می‌زند: «وودی نرو ما تو رو دوست داریم!» تاثیر گذاری وودی روی فورکی بسیار دیدنی است و معجزه این استعداد وودی را به زیبایی نشان می‌دهد.

فورکی که اراده راسخی برای رفتن به سمت آشغال‌ها به عنوان ماهیت اصلی اش دارد، توسط وودی به کلی عوض می‌شود. وودی ماهیت فورکی را که یک آشغال بود، عوض می‌کند و او را تبدیل به یک اسباب بازی واقعی می‌کند. این ماجرا نشان می‌دهد که وودی می‌تواند بدترین آدم‌ها را به خوب‌ترین آدم‌ها تبدیل کند.

تسلیم نشدن: وودی تحت هیچ شرایطی تسلیم نمی‌شود. او اراده ای محکم دارد و برای هدفش هرکاری می‌کند. حتی در ناامید کننده ترین لحظات، وودی باز‌هم تلاش می‌کند. در قسمت دوم انیمیشن داستان اسباب بازی، وقتی همه چمدان جسی را دیدیم که داخل هواپیما رفت، نا امید شدیم؛ اما وودی نا امید نشد و در آن شرایط هم به دنبال نجات جسی رفت. یا در انیمیشن داستان اسباب بازی ۳ ، هیچ کس امید نداشت که بتوانند از وضعیتی که توش مانده اند نجات پیدا کنند. اما وودی وارد صحنه می‌شود و تا آخرین توانش سعی می‌کند که دوستانش را از مهدکودک نجات دهد و در این راه هیچ وقت تسلیم نمی‌شود.

یکی از تماشایی‌ترین صحنه‌های انیمیشن داستان اسباب بازی ۳، صحنه ای بود که اسباب بازی‌ها در گودال زباله سوزی گیر کرده بودند. در این صحنه وودی از هیچ تلاشی دست بر نمی‌داشت. او هر راهی را می‌رفت تا دوستانش را نجات دهد. وقتی که آن‌ها درون گودال می‌افتند، وودی باز‌هم تلاش می‌کند و سعی می‌کند از تپه زباله‌ها بالا برود. اما وقتی نگاهش به مردمانش می‌افتد که دست به دست هم داده‌اند و آماده مرگ شدند، یک لحظه نمی‌تواند حضم کند.بیننده از دیدن این نگاه‌های این رهبر، که هر تلاشی برای نجات دوستانش کرده اما اکنون در یک گودال افتاده و نمی‌تواند کاری کند، جگرش آتش می‌گیرد. خدا آن روز را نیارد که رهبری مثل وودی، دست و بالش برای نجات دوستانش بسته باشد.

امید دادن به اعضای تیم: یکی از ویژگی‌های وودی که باعث محبوبیتش هم در بین دوستانش و هم در بین مخاطبان شده، امید بخشی به اعضای تیم است. وودی هر لحظه که احساس کند مردمانش از یک بحران نا امیدی رنج می‌برند، به آن‌ها امید می‌دهد. در صحنه ای از قسمت سوم انیمیشن داستان اسباب بازی، وقتی که همه اسباب بازی‌ها می‌ترسند که اندی آن‌ها را دور بریزد، وودی به آن‌ها امید می‌دهد و با قاطعیت می‌گوید:《 اندی هیچ وقت ما رو دور نمی ریزه》با اینکه خودش شک دارد، ولی برای حفظ نظم و روحیه‌ تیم، به آن‌ها امید می‌دهد. این امید بخشی، در بسیار از صحنه‌های دیگر هم به وضوح مشخص است.

پایان ماموریت این لیدر مهربان

در قسمت چهارم انیمیشن، وودی دیگر ویژگی‌های منفی گذشته اش را به طور کامل کنار گذاشته و خودش را درگیر موضوعات مهم و رسیدگی به دوستانش کرده‌است. ما در این انیمیشن با یک وودی پخته و متحول رو به رو هستیم. یک فردی که سعی می‌کند آخرین ماموریتش را به عنوان رهبر اسباب بازی‌ها انجام دهد. در نهایت وودی از پس وظیفه‌هایش به خوبی بر می‌آید. او فورکی را راضی به اسباب بازی بودن می‌کند، بانی را راضی نگه می‌دارد و گبی را خوشحال می‌کند. او اینبار در نقش یک پیر و استاد خودش را نشان می‌دهد.

اون یه گاوچرونِ مهربون، باهوش و شجاعه. اما مهم‌ترین ویژگیش که اونو خاص می‌کنه ، اینه که هیچ وقت ترکت نمی‌کنه، همیشه و همه جا با تو می‌مونه، اصلا مهم نیست چی بشه، اون تورو ترک نمی‌کنه.

وودی با بخشیدن جعبه صوتی اش به گبی و سپردن نشان کلانتری اش به جسی، ماموریت خود را به عنوان یک اسباب بازی لیدر به پایان می‌رساند و میدان را به دیگران می‌سپارد. او دیگر حالا کارش را تمام کرده و کلاهش را برای خداحافظی برمی‌دارد.


بیشتر بخوانید:

تماشا کنید: برنامه ویدیویی ویجیاتو - ۶ پیام پنهان Toy Story 4

تماشا باکیفیت بالا در یوتیوب

 

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • محمد
    محمد | ۱۲ فروردین ۱۳۹۹

    23 سالمه اما خاطر های دارم باهاش دلم گرفت وفتی جدا شد از بقیه اسباب بازی ها کاش جدا نمیشدن

مطالب پیشنهادی