نگاهی به قسمت هشتم فصل چهارم Rick and Morty – مرگ مورتیها
اکنون نوبت بررسی قسمت هشتم فصل چهارم Rick and Morty است. در این قسمت وقتی معامله کریستال طبق برنامه پیش نمیرود، مورتی و ریک مجبور میشوند وارد یک بشکه اسید تقلبی شوند تا دشمنانشان فکر ...
اکنون نوبت بررسی قسمت هشتم فصل چهارم Rick and Morty است. در این قسمت وقتی معامله کریستال طبق برنامه پیش نمیرود، مورتی و ریک مجبور میشوند وارد یک بشکه اسید تقلبی شوند تا دشمنانشان فکر کنند آنها مردهاند و پس از این که آنها رفتند از بشکه بیرون بیایند، این راه فرار را ریک تعبیه کرده بود. اما افرادی که با آنها وارد معامله شده بودند قصد کردند مدتی طولانی در آن مکان بمانند. مورتی طاقتش تمام میشود و آنها را میکُشد. او به ریک میگوید که بشکه اسید مزخرف بود، دیگر خلاقیت و توانایی سابق را ندارد و ایدههای خوبش ته کشیده.
فصل چهارم این کارتون از ابتدا پر از جوکهای متا بود (در قسمت ششم توضیح دادهام که متا بودن چیست) و به نظر میرسد این دیالوگ بین ریک و مورتی هم یکی از آنها باشد. گویی وقتی مورتی به ریک میگفت ایدههایش به خوبی قبل نیستند، نویسندگان در حال صحبت با خودشان بودند و حتی پای قسمتهای پیشین مثل ریک خیارشور و اژدها را وسط کشیدند، انگار میخواستند این سوال را مطرح کنند که آیا ایدههای جدیدشان به خوبی قبلیها هست؟ اما شوخیهای متای این قسمت، در مقایسه با قسمتهای پیشین زیرپوستیتر بودند و به علاوه کل اپیزود حول آنها نمیچرخید.
مورتی ریک را به چالش میکشد که ایده او را عملی کند و دستگاهی بسازد که همانند بازی ویدیویی، زندگی واقعی را در نقاطی که شخص مناسب میبینید ذخیره سازد تا اگر اوضاع خوب پیش نرفت بتوان برگشت به آن نقطه و دوباره از اول آن را تجربه و اشتباهات را جبران کرد. ریک این دستگاه را میسازد و مورتی با آن هر کاری دلش میخواهد انجام میدهد از تحقیر کردن معلمش گرفته تا دید زدن رختکن زنانه. مورتی درست پیش از ملاقات با یک دختر دکمه ذخیره سازی را میزند و بعد با آن دختر دوست میشوند و رابطهای عاشقانه برقرار میکنند. با هم به مسافرت میروند و از شانس بد هواپیمایی که سوارش بودند سقوط میکند و در کوهستانی پر از برف و یخ گرفتار میشوند. اما مورتی با این حال به فکر زدن زدن دکمه دستگاه و بازگشت به حالت اولیه (لحظه پیش از آشنایی با دوست دخترش) نمیافتد.
سازندگان در این جا جایزهای هم برای طرفداران سریال South Park گذاشتهاند. به پوشش آنها دقت کنید:
احتمالا چون مورتیهای مختلف در این قسمت میمیرند لباس مورتی شبیه کنی است، شخصیتی در ساوث پارک که انتهای تعداد زیادی از قسمتهای سریال میمیرد.
مورتی با همه سختیهایی که میکشد دکمه بازگشت به حالت اولیه را نمیزند و به جایش با امداد تماس میگیرد و نجات مییابد. پس از گذراندن این همه ماجرا و سختی، مورتی و دوست دخترش را در حالی میبنیم که در پذیرایی خانه در کنار خانوادهشان نشستهاند، ناگهان جری اشتباها دکمه بازگشت را میزند و تمام آنچه مورتی به دست آورده و بر سرش گذشته بود از بین میرود، انگار که هیچوقت اتفاق نیفتاده.
مورتی پیش ریک باز میگردد و سعی میکند درس اخلاقی بگیرد که نمیشود بدون عواقب زندگی کرد و لطفی ندارد اما ریک فاش میکند که هیچکدام از کارهایی که او انجام داده بدون عواقب نبوده. هر بار که مورتی دکمه ریست را میزده در واقع یک مورتی کشته میشده و او به جایش جایگزین میشده. ریک میگوید: درسته! این پرستیژ است، تو خودت رو پرستیژ کردی. پرستیژ (The Prestige) فیلم سال ۲۰۰۶ به کارگردانی کریستوفر نولان است.
در این فیلم رابرت انجیر (با بازی هیو جکمن) برای اجرای نمایش، نسخهای جدید از خودش ایجاد میکند و پس از هر نمایش مجبور است نسخه قدیمی را در آب غرق کند تا فقط یک نسخه از خودش باقی بماند. به همین ترتیب مورتیها میمیرند تا آن مورتی که ما میشناسیم بتواند کارهایی که دوست دارد را انجام دهد. ریک به او میگوید تنها راه نجات مورتیهایی که مردهاند این است که تمام آنها را در یک دنیا بر هم منطبق کند. یعنی تمام کارهایی که مورتی انجام داده، توسط یک مورتی و در یک جهان اتفاق افتاده باشد نه جهانهای مختلف. ریک همین کار را انجام میدهد و تمام افرادی که مورتی به آنها بدی کرده برای گرفتن حقشان سراغ او میآیند و تنها راه نجاتی که ریک بر سر راه مورتی قرار میدهد وارد شدن به بشکه اسید تقلبی است. مورتی سعی داشت از وقایع پیش آمده درس عبرت بگیرد و متحول شود اما ریک نمیگذارد و به او میفهماند در اخر به هر حال مجبور است بشکه اسید تقلبی را دوست بدارد.
میشود گفت از ابتدای این فصل انگار مورتی جرئت بیشتری پیدا کرده که در برابر ریک بایستد یا نسبت به خواستههای او بیتفاوتی نشان دهد. شخصیتها رشد کردهاند و ما کنجکاویم بدانیم که تا پایان فصل رابطه بین ریک و مورتی به چه شکل پیش خواهد رفت. آیا مورتی علیه ریک قیام میکند؟ خواهیم دید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
من که مغزم هنگ کرد این سریاله یا راز دار مثل ابشار جاذبه یا گراویتی فالز
من مغزم هنگ کرد این سریاله یا راز دار مثل ابشار جاذبه یا گراویتی فالز
این بررسی بود یا خلاصه ی داستان؟ :))
نسبت به سایر نقد هایی که واس این قسمت از سایتای ایرلنی دیدم این بهترینشون بود، بقیشون که فقط داستان رو تعریف میکنن و میگن وای چقد خوب بود؛ حداقل اینجا دو تا نکته گفت
اگر نکات بیشتری رو میخای تو یوتیوب هر سه شنبه میزارن، مخصوصا قسمت 6 که غوغا بود
زومجی نقد مفصلی کرده
ینی نشده یه قسمتش جاستین رویلند یه نشونی از یه فیلم نداشته باشه :)) خداییش عالیه این سریال