
معرفی بازی NetherWorld
آیا ترکیبهای شلم شوربا همیشه جواب میدهند؟

یکی از برجستهترین مزیتهای ساخت بازی به صورت مستقل، آزادی عمل تیم در امتحان ترکیبهای مختلف و عجیب و غریب است؛ مثل یک جادوگر یا شیمیدان که میخواهد ببینند نتیجه قاطی کردن مادههای جدید با هم چه میشود. گاهی اوقات حاصل این کار، بازیهایی هستند که نمونهشان در گذشته وجود ندارد و حالت تجربی (Experimental) دارند. حتی در مقیاس بزرگتر هم امثال It Takes Two و Split Fiction را داریم که هر چند دقیقه یک بار، چیزی کاملا جدید مقابل بازیکن قرار میدهند و فرمولشان درست عمل میکند. کلی بازی دیگر هم هستند که ترکیبشان مثل آش شلم شوربا میشود و از آن طرف، ممکن است بازی خوبی از آب درآیند یا مخاطب در همان نیم ساعت اول بازی را پس بزند. سازندگان بازی NetherWorld که کمتر از یک ماه از انتشارش میگذرد هم همین فرمول شلم شوربایی را پیش گرفتهاند. اما آیا نتیجه ختم به خیر میشود؟

از همان دقایق ابتدایی NetherWorld میفهمید که با اثر نرمالی طرف نیستید و بیشتر یک تجربه سورئال است؛ اتفاقات رندوم به دفعات در آن رخ میدهد. موجودات و شخصیتها هیچکدام انسان نیستند و نوعی موجود دریایی یا حیواناند. تمهای بزرگسالانه هم در بازی پررنگاند (البته در ساعات ابتدایی به آن پررنگی نیست که سازندهها ادعا میکنند). برجستهتر از همه این که بازی به یک سبک مشخص پایبند نیست؛ اول انگار یک ادونچر ساده مشابه عناوین کلاسیک این سبک را بازی میکنید، اما جلوتر به یک اکشن دوبعدی تغییر میکند. حتی فضاسازی یکدستی هم در آن نمیبینید و بازی پس از یک ساعت از یک فضای تاریک و بارانی، ناگهان وارد بیابانها وسترنی میشود. همین تغییر مداوم سبک و فضا بیشتر از آن که جذاب باشد، مخاطب را گیج میکند.
شخصیت اصلی یک عروس دریایی مشکی با نام Medoo است که عادت به شرب خمر دارد و همان شروع داستان، همسرش او را ترک میکند. بعد از چند دقیقه دیالوگهای نه چندان جذاب، راه رفتن خستهکننده و ریتم کند، پای یک جادوگر دیوانه به داستان باز میشود و پس از مقابله با یک باسفایت بدقلق، ناگهان در دنیایی مشابه غرب وحشی بیدار میشوید. اینجاست که هدف اولیه مشخص میشود؛ مدو از این سرزمین دور به خانهاش بازگردد و همسرش را پیدا کند.
تجربه دو سه ساعت ابتدایی NetherWorld متاسفانه آن قدر گیرا نیست که مخاطب بگوید «خب با یک اثر متفاوت و جذاب طرفم»؛ موضوعی که احتمالا از تجربه کم تیم سازندهاش ناشی میشود که تعدادشان به انگشتان دو دست نمیرسد. مثال نقضهای زیادی در ویدیوگیم داریم که تیمهای کوچک در اولین تجربهشان یک اثر بهیادماندنی خلق میکنند؛ بهترین نمونهای که یادم میآید Kentucky Route Zero است که نه تنها با گرافیک مینیمال و موسیقی امبینت مالیاخولیاییاش از همان ابتدا، حس مرموز بودن و تعلیق را در ذهن مخاطب شعلهور میکند، بلکه در مسیری درست داستان و شخصیتها را پیش میبرد.

اما این موضوع برای NetherWorld صدق نمیکند. سازندهها میخواستند با تغییر مداوم در فرم مخاطب را غافلگیرکنند، اما این اتفاق بیشتر باعث گیج شدنش میشود. حتی گرافیک پیکسلآرت زیبای بازی که مخصوصا زمان تغییر شکل دشمنان و باسفایت خود را به خوبی نشان میدهد هم نمیتواند کمکی به این موضوع بکند.
شخصا زمان بیشتری پای NetherWorld خواهم گذاشت تا ببینم که وضعیت در ادامه بهتر میشود یا خیر، اما در حال حاضر و میان موج کنونی انتشار متعدد بازیهای مطرح، بازی NetherWorld قطعا حکم یک مورچه در کهشکان راهشیری را دارد که اصلا دیده نمیشود. حتی اگر مایل به تجربه این اثر هستید، بهتر است زمان آن را به بازهای خلوتتر موکول کنید تا با صبر بیشتر پای آن بشینید. به هر حال این بازی هماکنون از طریق فروشگاه استیم در دسترس است و میتوانید آن را خریداری کنید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.