تلاش برای بقا در جهنم یخزده بازی Winter Survival
این روزها هر سمتی رو نگاه میکنید، یک بازی سروایول جدید معرفی شده که برخی از آنها انصافا تجربههای سرگرمکننده و خلاقانهای به شمار میروند و برخی دیگر، صرفا در تلاش هستند تا از محبوبیت ...
این روزها هر سمتی رو نگاه میکنید، یک بازی سروایول جدید معرفی شده که برخی از آنها انصافا تجربههای سرگرمکننده و خلاقانهای به شمار میروند و برخی دیگر، صرفا در تلاش هستند تا از محبوبیت این سبک سوء استفاده کرده و آثار متوسط یا کپی از بازیهای نامدار این سبک را منتشر کنند؛ اما Winter Survival در کدام دسته از این بازیها قرار میگیرد؟ در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
فرض کنید که به همراه دوستانتان، آن هم وسط زمستان وارد کوههای یخزده واشینگتن شدهاید تا کوهنوردی کنید و در همین بین اتفاقاتی رخ میدهد که نتیجه آن رها شدن شما وسط حیات وحش و البته آب و هوای یخزده این محیط خشن است. چه حسی به شما دست میدهد و برای بقا چه کار میکنید؟
داستان Winter Survival دقیقا در رابطه با همین موضوع است و البته شاخه و برگ چندانی ندارد. یک سری شخصیت کاملا کاغذی که در ابتدای بازی میبینیم، دیالوگهایی مصنوعی و نهایتا اهدافی که چندان بازیکن را درگیر خودش نمیکند و خیلی زود فراموش میشود.
Winter Survival بیش از هر چیزی شما را یاد Sons of the Forest میاندازد و اگر ضعیفتر نباشد که قطعا اینطور است، مطمئن باشید ابدا نکته جدیدی برای ارائه ندارد. شما یک سری ابزار ابتدایی مثل سنگ، چماق، چراغ قوه و قمقمه دارید و البته یک کلبهی پوسیده برای شروع بازی و حال باید برای بقای خود تلاش و غذا و آب گرم پیدا کنید؛ به حمام و شکار بروید و این وسط حواستان به خشک بودن لباسها و مهمترین عنصر در دنیای بازی یعنی گرما هم باشد.
مبارزات بازی محدود است، اما با توجه به سرگرمکنندگی و حس و حال خوب جستوجو در محیط، پیدا کردن آیتمهای مختلف و ساخت ابزار ساده، ایراد خاصی نمیتوان به مکانیزم کلی بقا در آن گرفت. البته که این یک نکته مثبت نیست و صرفا تمام المانهای یک بازی بقامحور در این اثر هم وجود دارد و عدم وجود این موارد به نوعی کم فروشی محسوب میشد.
البته که یک نکتهی خیلی جالب در رابطه با Winter Survival وجود دارد و آن چیزی نیست جز درخت مهارتها که مکانیزم جالبی دارد. در اکثر مواقع، بازیها به شما یک سری Skill Point میدهند که با استفاده از آن مهارتهای مختلفی را کسب و راههای جدیدی را برای ساخت و ساز یا مبارزات کشف میکنید. در Winter Survival اما اوضاع متفاوت است. هرچه در این جهان بیشتر گشت و گذار میکنید، به زوال عقل دچار میشوید و درصد آن افزایش پیدا میکند.
هروقت میزان توهم دیدن شما افزایش پیدا کند و سعی کنید که بخوابید، به صورت اجباری وارد درخت مهارتهای بازی میشوید و اینجا باید به جای یک سری مهارت، یکی از عوارض جانبی مجنون شدن را انتخاب کنید که خیلی جالب است؛ مثلا این دست شماست که از این به بعد در جنگل روحهای سرگردان ببینید یا اینکه با گرگهای شبحمانندی مواجه شوید که شبها به شما حمله میکنند و البته جسم هم ندارند. این نکته که درخت مهارتها در بازی بیشتر یک طلسم است تا مهارت ایدهای است که باعث شد بازی امضای خودش را داشته باشد و عمیقا آن را میپسندم.
از گیمپلی که بگذریم، مشکلات بازی شدیدا اوج میگیرد و بدترین آن وضع فنی است. فریم ریت بازی مدام افت شدید پیدا میکند و گاهی حتی از ۶۰ فریم به ۲۰ یا حتی ۱۵ فریم میرسد که خیلی عجیب است. این هم خیلی مهم است که بازی را مدام سیو کنید چرا که باگهای بازی مشکلات جبران ناپذیری را بعضا به وجود میآورند.
مثلا در بخشی از بازی یک پل چوبی وجود دارد که باید از آن عبور کنید و ممکن است قبل از ورود به پل، بازی باگ خورده و پل چوبی شکسته شود. حالا شما هیچ راهی برای عبور از این پل ندارید و بازی اجازه ورود به مرحله بعد را به شما نداده و هدف شما روی همین موقعیت قفل میشود. این ماجرا بارها و بارها در بازی رخ میدهد و شدیدا آزاردهنده است.
البته که Winter Survival بازی تقریبا زیبایی از نظر بصری بوده و گشت و گذار در محیطهای آن در صورتی که افت فریم نداشته باشید لذتبخش و قابل قبول است و نهایتا جلوههای بصری بازی را میتوان با ارفاق پذیرفت.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.